این هفته انتخابات پارلمانی افغانستان با سه سال تاخیر برگزار شد. در خلال دو روز انتخابات پارلمانی چندین عملیات انتحاری و تروریستی علیه شرکت کنندگان در انتخابات توسط جریانات اسلامی صورت گرفت و نزدیک به ٢٠٠ نفر کشته و زخمی شدند. مرگ نزدیک به ٣٠ نفر از قربانیان قطعی اعلام شده است. علت اصلی تاخیر در این انتخابات اساسا بحران دولتی و اختلافات عمیقی بود که بین جناح عبدالله عبدالله و جناح محمد اشرف غنی رئیس جمهور در جریان است. این دو چند سال پیش طی ائتلافی توانستند قدرت را در دست بگیرند و از آن زمان در همه زمینه ها اختلاف داشته اند و اختلافاتشان فضای افغانستان را برای تروریسم جریان طالبان و دیگر گروههای اسلامی فراهم تر نموده است.
با اینکه حضور مردم در انتخابات به نسبتی که در شرایط این کشور انتظار میرود کم نبود و به ٤٥ درصد میرسید، اما مردم امید و انتظاری به پارلمان و نمایندگانش ندارند. مردم از جنگ و فقر و رقابت دستجات اسلامی خسته شده اند و با شرکت در این انتخابات و آن رای گیری با نا امیدی تلاش میکنند راهی برای برون رفت بیابند. در عین حال هرجا خبرگزاریها توانستند با مردم گفتگویی داشته باشند حرف مردم این بود که امیدی به اینها نیست و اشرف غنی و بقیه دست اندرکاران تعیین میکنند که چه کسی به پارلمان برود و چه سیاستهایی را دنبال کند.
افغانستان در کنار عراق نمونه های بارز فجایع سرمایه داری این قرن هستند. اینها جوامعی هستند که در واقع عملا یک جامعه نیستند. قلمروهای متعدد ملوک و خوانین و روسای قبایل و باندهای مافیائی مسلح هستند که هرکدام مزدور و کارگزار یک دولت ارتجاعی اند و با گرفتن پولهای کلان از دولتهای پاکستان و جمهوری اسلامی و دولت آمریکا و ترکیه و عربستان و قطر و غیره، مردم را با بیرحمی ترور و کشتار میکنند و به هرکدام چند آخوند مرتجع نیز آویزان است که اسلام را برایشان تفسیر و جاری میکنند. مردم افغانستان نیز مثل عراق سالهاست با تلفات و قربانیان بسیار در تلاشند که خودرا از باتلاق جنگ و کشتار و ارتجاع و فقر بیرون بکشند. اما موفقیت قابل توجهی مشاهده نمیشود. این انتخابات پارلمانی هم قطعا بهبود محسوسی در وضعیت ایجاد نخواهد کرد.
ظاهر شدن تدریجی چند جریان انسان دوست و رادیکال و چپ که در تلاشند خارج از مدار اسلام و سرمایه داری مسیر دیگری را برای جامعه افغانستان رقم بزنند تنها سوسویی است که از ته تونل تاریک موجود مشاهده میشود. اگر امیدی به آینده این کشورها و بهبود وضعیت زندگی مردم در این کشورهای اسلام زده و ارتجاع زده باشد، همینست که مردم بتوانند خواستها و امیال خود را خارج از مدار رقابت نیروها و دولتهای ارتجاعی شکل دهند و با مبارزه جمعی به باندهای مسلح مزدور تحمیل کنند. و باید امیدوار بود که این امر با حمایت همه مردم انسان دوست و همبستگی جهانی با مردم افغانستان و عراق عملی شود.