مزدک از ایران: یه سوال از شما داشتم .در حقیقت سوالم اینه که این مسئله ذهنمو درگیر کرده که دربرابر این سرمایه داری مدرن و پیچیده که با رسانه و تکنولوژی انسان ها رو از ابعاد زندگی واقعی به دور کرده و استثمار کرده و روش مبارزه ها رو تغییر وخیلی سخت کرده چه نوع مبارزه ای در این شرایط ایده آل هست آیا کمونیست های دنیا روش مبارزه ی جدیدی را به دست گرفته اند ؟ چون روش های کلاسیک در این دوره جدید خیلی جوابگو نیست .میتوانید مقداری راهنماییم کنید. روش های کلاسیک منظورم مبارزه مسلحانه بود.البته خودم هم به مبارزه مسلحانه عقیده دارم ولی نه در هر زمانی.
کاظم نیکخواه: مزدک عزیز! سوالت خیلی نارسا و ناروشن طرح شده است. منظورت را میشود حدس زد اما باید سوال را سرجای خودش گذاشت تا به جواب روشنی برسیم. سوال کرده ای چه نوع مبارزه ای در این شرایط ایدآل است. و به مبارزه مسلحانه اشاره کرده ای. طرح سوال به این شکل به جای روشنی نمیرسد. چرا که وقتی از نوع معینی از مبارزه سوال میشود، فورا باید گفت از کدام کشور و کدام سرزمین، از چه شرایطی، و از مبارزه کدام نیرو با کدام حکومت و نیروی طبقاتی و با چه هدفی صحبت میکنیم. نمیشود بطور کلی و تجریدی برای همه جا یک شکل از مبارزه را ایدآل تعریف کرد. روشن است که شکل و شرایط مبارزه در ایران و عربستان و سوئد و افغانستان و انگلستان و آمریکا یکی نیست. این کشورها در عین حال که همه سرمایه داری هستند، از بسیاری نظرها با هم متفاوتند.
فکر میکنم منظور تو اینست که اگر کارگران و مردم بخواهند از شر سرمایه داری امروزی خلاص شوند اساسی ترین شکل مبارزه شان چیست. روشن است که در همه جا نهایتا باید با یک انقلاب اجتماعی از شر سرمایه داری خلاص شد. یک اقلیت مفتخور و حریص را که جامعه را در چنگال خود گرفته بجز با انقلاب و قیام نمیشود از حکومت کنار زد. از نظر شکل مبارزه روشن است که با رشد تکنولوژی ارتباطی و سلطه کامل سرمایه داری در اقصا نقاط جهان و پایان دوره فئودالیسم و جنبشهای دهقانی و جنبشهای ملی، یک اشکالی از مبارزه هم با اینها کلا کنار رفته است. مثل شورشهای دهقانی، محاصره شهرها از طریق روستاها، جنگهای پارتیزانی و جنبشهای روستایی و امثال اینها. و اشکالی از مبارزه که با موقعیت و جایگاه طبقه کارگر شهری و صنعتی خوانایی دارد به مرکز ثقل مبارزه اجتماعی آمده است. مثل اعتصاب، راهپیمایی، و قیام شهری. بعلاوه با رشد رسانه های اجتماعی و اینترنت اشکال تازه ای از مبارزات به مبارزات اجتماعی اضافه شده است که قبلا اصلا قابل تصور نبود. مثل طوفان تویتری و طومارهای فیس بوکی و مجازی و غیره. اما در همین دوره هم شرایط در کشورهای مختلف و زمانهای مختلف فرق میکند و اشکال مختلفی از مبارزه را می طلبد. با نسخه های از قبل پیچیده شده نمیشود آنها را به کسی توصیه کرد. مهمترین کار اینست که اول مردم متحد شوند. اهداف خودرا بشناسند. نیروهای طبقاتی را بشناسند. و خود اینها هم در جریان مبارزه ای همه جانبه اتفاق می افتد. به همین ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نگاه کن. یک دیکتاتوری جنایتکار و سرکوبگر و ارتجاعی سرمایه داری حاکم است و آخرین تکنیکهای سرکوب و تفتیش و کنترل را هم به کار میگیرد. اما کارگران و معلمان و بازنشستگان و دانشجویان و زنان و بخشهای مختلف مردم دارند هرروز با این حکومت فعالانه مبارزه میکنند. با چه اشکالی؟ به شکل تجمع، اعتصاب، راهپیمایی، درگیری خیابانی، تمرد و نافرمانی، بیانیه دادن و اطلاعیه دادن، تبلیغات شفاهی، کتک زدن و ایزوله کردن عوامل حکومت و صدها شکل دیگر از مبارزه مردم دارند اعتراض میکنند. کاملا قابل مشاهده است که این مبارزات بسیار موثر و کارساز بوده است و مردم توانسته ند حکومت را خیلی جاها عقب برانند و تضعیف کنند. بویژه بعد از خیزش دی ماه که تظاهرات مردم با شعارهای ضد فقر و ضد حکومت بود، جمهوری اسلامی کاملا به موضع تدافعی افتاده است و وحشت مرگ را از سخنان سران این حکومت میشود احساس کرد. اگر بفرض محال مردم از قبل میخواستند بنشینند و سوال کنند که در برابر یک حکومت جنایتکار و تا دندان مسلح که چند صد هزار نیروی بسیچ و سپاه و ارتش و مزدور مسلح دارد و به انواع تکنیکهای سانسور و تفتیش و غیره هم مجهز است چگونه میشود مبارزه کرد قطعا به هیچ جواب امیدوار کننده ای نمیرسیدند. مردم در هیچ کجا به این شکل مبارزه نمیکنند که از قبل نقشه بکشند و روش های مبارزه اشان را از قبل تا آخر تعیین کنند و یک روز بر اساس نقشه هایشان میلیونی به خیابان بیایند. چنین چیزی غیر ممکن و غیر قابل تصور است. الزامات زندگی مردم را به مبارزه با حاکمین میکشاند و انواع متنوع اشکال مبارزه را به تجربه پیدا میکنند. ما کمونیستها کارمان این نیست که نسخه های از پیش تعیین شده مبارزه را پیدا کنیم و به مردم بدهیم. بلکه باید اهداف مبارزه کارگران و مردم را روشن تر و شفاف تر کنیم، به مبارزات عمق بدهیم و تلاش کنیم مردم جایگاه طبقاتی دیکتاتوری را بفهمند، نیروهای طبقاتی مختلف و اهداف سیاسی شان را به مردم نشان دهیم و کاری کنیم که مردم سیاستهای درست و اهداف طبقاتی خودرا روشن تر بشناسند و برای آن مبارزه کنند. حتما در مقاطعی باید اشکالی از مبارزه را هم توصیه کرد. اینهم جزئی از کار ماست. اما اساس کار ما این نیست.
طبعا در جریان مبارزه در هر مقطعی شکلی از مبارزه برجسته تر میشود. بفرض وقتی که حکومت خطر سقوط را بیشتر احساس میکند دست به تعرض میزند و باید در برابر آن تعرضی تر ایستاد و در مقطعی قیام مسلحانه الزامی میشود. اما همه اینها بستگی به شرایط و اوضاع و احوال دارد. یک نیروی چند ده میلیونی با یک نیروی چند نفره چریکی فرق میکند. مردم به هزار شکل مبارزه میکنند و قدرتشان در همین است که همه جا هستند و میتوانند همزمان به صد شکل حکومت را مستاصل و ناتوان کنند. بنابرین نباید بدنبال شکل ایدآل مبارزه برای مردم در یک دوره بود. بلکه باید مردم را آگاه کرد، جایگاه طبقاتی دولت و حکومت و نیروهای سیاسی مختلف را به آنها نشان داد. اشکال مبارزه را معمولا خودشان بهتر از هرکسی پیدا میکنند.
و بلاخره به سرمایه داری مدرن و پیچیده اشاره کرده ای و گفته ای مبارزه با آن سخت تر شده است. بطور واقعی رشد تکنولوژی اصلا منفی نیست و نباید نگران بود. رشد تکنولوژی مبارزه مردم را سخت تر نکرده است. برعکس ساده تر کرده است. با رشد تکنولوژی خیلی چیزها که قبلا در انحصار حاکمین بود از چنگ آنها خارج شده است. برای نمونه همین امروز رشد تکنولوژی باعث شده که سانسور و کنترل مردم برای حکومتها بسیار سخت تر و حتی ناممکن شود. با یک تلفن همراه میشود از این سر دنیا با آن سر دنیا تماس گرفت و این به پیوند و اتحاد مردم دنیا کمک کرده است. رسانه های اجتماعی مردم دنیا را بیشتر و بیشتر به هم پیوند داده اند. و اتفاقا این دولتها هستند که مانده اند که در این دنیای مدرن چگونه مردم را تحت سیطره خود نگه دارند. این روند به نفع کارگران و مردم محروم و به زیان اقلیت مفتخور سرمایه دار است. هیچ تردیدی در این نباید داشت.