مقالات هدا کریمی صدر

از کناره اروند تا حاشیه‌ی انتاریو – هدا کریمی صدر

مندرج در انترناسیونال ۹۳۳ انگار چیزی کبریت در انبارِ باروتِ دلم می‌کشید، همان دستی که کبریت را در رکس کشیده بود و دو سال پیش در بیابان‌های پرند آن دکمه‌ی لعنتی را فشرده بود. همان کبریت و همان دکمه؛ به اتفاق و از منبعی مشترک لبخندها را به شیون و …

ادامه مطلب

په مو حقمه از کی بگیرم؟؟ – هدا کریمی صدر

مندرج در انترناسیونال ۹۳۲ وضعیت این سالهای آبادان بیشتر  شبیه یه کمدی تلخه، شبیه سرزمینی افسانه‌ای که نیاز به رئالیسم جادویی گابریل گارسیا مارکز داره تا داستانهای باورنکردنی درباره یه شهر و مردمش و روزگارش بنویسه. همه می دونیم زیر پوست شهر داره چی میگذره، درست مثل بیماری که از …

ادامه مطلب