صبح امروز ۱۳ مهرماه، محمد جراحی کارگر مبارز و عضو کمیته پیگیری، بعد از تحمل سالها رنج زندان و بیماری چشم از جهان فروبست. محمد جراحی که به دلیل فعالیت های کارگری از خرداد ماه سال ۹۰ دستگیر و به پنج سال حبس محکوم شده بود در طی مدت اسارت به بیماری تیروئید دچارشد. بیماریی که در صورت عدم درمان می تواند تبدیل به سرطان تیروئید شود و در مورد محمد نیزچنین شد. در تمام مدت پنج سال زندان با وجود ابتلا به چنین بیماری مهلکی به وی اجازه مرخصی و درمان ندادند و یک بار هم که به دلیل وخامت حالش با دستبند و پابند از زندان به بیمارستان منتقل شده بود، آنچنان مورد اذیت و آزار و توهین مامورین همراه قرار گرفت که دیگر راضی به مراجعه به بیمارستان نشد. اینچنین بود که شمع وجود نازنین محمد جراحی ذره ذره آب شد و سرانجام خاموشی گرفت؛ تا بار دیگر شاهد عمق کینه و عداوت سرمایه و ایادی آن به کارگران و فعالین صدیق جنبش کارگری باشیم.
همچنان که دو سال قبل شاهرخ زمانی دیگر کارگر صدیق و خستگی ناپذیر جنبش کارگری نیز که در تمام مدت پنج ساله حبس اش از مرخصی محروم بود، در زندان به شکل مشکوکی جان خود را از دست داد. هم اکنون نیز رضا شهابی کارگر زندانی به دلیل اعتصاب غذای پنجاه روزه اش در اعتراض به محکومیت غیر قانونی۹۶۸ روزه خود، با وجود وضعیت وخیم جسمی، در شرایط بد زندان به سر می برد. این در حالی است که علی رغم توصیه پزشکان معالج برای ادامه معالجه رضا، هنوز او به بیمارستان منتقل نشده و چه بسا بار دیگر شاهد فاجعه ای از این دست باشیم.
کارگران! مردم آزاده و وجدان های آگاه و بیدار ایران وجهان!
روزی نیست که شاهد بگیر و ببند و زندانی شدن کارگران و معلمان آگاه، فعالین کارگری و اجتماعی نباشیم. این واقعیتی است که اینقبیل زندانیان تنها آزادی خود را ازدست نمی دهند، بلکه به دلیلشرایط بسیار سخت و نامطلوب زندان، به سلامتی جسمی و روانیزندانیان نیز آسیب وارد می شود. زندان های ایران امروز در واقع به قتلگاه کارگران آگاه و مبارز و فعالان کارگری و اجتماعی تبدیل شده است. بی جهت نیست که محمد جراحی در نامه ای از زندان، شرایط غیر انسانی حاکم بر آن را این گونه توصیف می کند:
«من محمد جراحی، کارگر زندانی و عضو کمیته پیگیری ایجادتشکل های کارگری هستم. من بیش از دو سال است در زندان تبریزبه سر می برم. درزندان دچار بیماری غده خوش خیم تیرویید شدم. هنگام مراجعه به بیمارستان با دستبد و زنجیر به پا چنان از توهین و بد رفتاری زندانبان و ماموران همراه، اذیت و آزار شدم که دیگرراضی به مراجعه به بیمارستان نیستم.
هم اکنون به اطلاع می رسانم که مرا به دلایل واهی به شش سال زندان محکوم کردند. من یک کارگرم و کلیه فعالیت هایم در جهت تشکیل سندیکا و دیگر تشکل های کارگری بوده است. ایجاد تشکلهای کارگری و سندیکا طبق مقاوله نامه سازمان جهانی کار آزاد است. دولت جمهوری اسلامی ایران هم عضو این سازمان جهانی است و متعهد به انجام این مقاوله نامه ها است. ایجاد سندیکا و دیگرتشکلهای واقعی از ابتدایی ترین حقوق ما کارگران است. من یک کارگرم و تا ایجاد تشکلها و سندیکا فعالیت خواهم کرد.»
محمد جراحی با افتخار خود را یک کارگر می خواند، کارگری که دغدغه تشکل یابی هم طبقه ای هایش را داشت. به راستی که او کارگری آگاه و مبارز بود.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، فقدان اینعزیز را به خانواده و دوستان و همراهان وی تسلیت می گوید و بر ادامه راه این کارگر صدیق و پی گیر جنبش کارگری، یعنی تلاش برای ایجاد تشکل های کارگری تاکید می نماید.
یادش گرامی
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – ۱۳/۰۷/۹۶