هیچ چیز بیش از وضعیت انتخابات های مهم در کشورهای اصلی سرمایه داری نمیتواند بحران کنونی و پایه ای این نظام را جلوی چشم بگذارد. هر انتخاباتی در این ماهها و سالهای اخیر نشان میدهد که در این کشورها جامعه بین چپ و راست بشدت قطبی شده است. این برخلاف آنچه ظاهر آن نشان میدهد بدان معنا نیست که نصف مردم نیروهای راست را میخواهند و نصف آنها چپ را. بلکه بیش از هرچیز نشان میدهد که اکثریت عظیم مردم از وضع موجود بسیار زده شده اند. و در جستجوی خلاصی از این اوضاع با سردرگمی به سمت نیروهای غیر متعارف کشیده میشوند.
یکشنبه این هفته ٢٣ آوریل اولین دور انتخابات ریاست جمهوری فرانسه انجام خواهد شد و نتیجه آن بسیار مهم و حیاتی است. اگر هیچکدام از کاندیداها نتوانند حد نصاب لازم برای انتخاب شدن را در دور اول کسب کنند انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد و از میان دو نفر که بالاترین رای را آورده اند یکی انتخاب خواهد شد. ماههاست که انتخابات فرانسه موضوع بحث و نگرانی در سراسر دنیاست. جلو آمدن چهره فاشیست و کثیفی مثل مارین لوپن رهبر جبهه ملی فرانسه، نفسها را در سینه حبس کرده است. آیا در ادامه رویدادهای غیر منتظره و ناهنجاری مثل برگسیت در انگلیس و انتخاب ترامپ در آمریکا، خطر روی کار آمدن مارین لوپن در فرانسه جدی تر نشده است؟ این سوالی است که تا ماههای اخیر بطور جدی مطرح بود و دنیا را در نگرانی غرق کرده بود. اما اکنون نظر سنجی های پی در پی میگویند به احتمال زیاد لوپن گرچه به دور دوم راه خواهد یافت اما در دور دوم قطعا شکست خواهد خورد.
یک تحول قابل توجه دیگر در انتخابات فرانسه رشد آرای ژاک لوک ملانشون، کاندیدای چپ افراطی یعنی جبهه چپ و کمونیستهاست. او که خیلی دیر اعلام شرکت در انتخابات را کرد بسرعت از محبوبیت بالایی بویژه در میان جوانان برخوردار شده و به ردیف چهارم و بنا به برخی نظر سنجی ها به ردیف سوم صعود کرده است. نظر سنجی ها حاکی از اینست که ملانشون حدود ٢٠ در صد رای خواهد آورد. اما هنوز ٤٧ درصد مردم تصمیم نگرفته اند و طرفداران ملانشون امیدوارند که بتوانند در آخرین لحظه با استفاه از پلاتفرم مردمی و چپ ملانشون و استفاده فعال از رسانه های اجتماعی سهم مهمی از آرای این بخش از مردم را جدب کنند و ملانشون به پیروزی برسد. این با توجه به رشد سریع محبوبیت ملانشون امری غیر ممکن نیست اما احتمال نسبتا ضعیفی است.
طبق آخرین نظر سنجی ها برای اول بار مارین لوپن که بالاترین رای را داشت به ردیف دوم سقوط کرده است و امانوئل ماکرون رقیب جوان او بالاترین رای را خواهد آورد. اکنون رای ماکرون نزدیک به ٢٣ درصد برآورد میشود و مارین لوپن ٢٢ درصد و فرانسوا فیون ٢٠ درصد و ژاک لوک ملانشون کمی کمتر از ٢٠ درصد.
بنا به این نظر سنجی ها، در دور دوم که انتخابات بین دو نفر با بیشترین رای خواهد بود، ماکرون در برابر لوپن قرار خواهد گرفت و او را با ٦٤ درصد در برابر ٣٦ درصد شکست خواهد داد.
امانوئل ماکرون کسی است که او را به تونی بلر تشبیه میکنند. راستها ماکرون را چپ میخوانند و چپها او را راست میدانند. او که قبلا در دوره فرانسوا اولاند در دو دوره تا همین سال ٢٠١٦ وزیر اقتصاد بوده است، اقدامات و رفرمهایی را به نفع صاحبان سرمایه به اجرا گذاشت که با اعتراضات وسیع کارگران مواجه گردید.
به این ترتیب به احتمال زیاد ماکرون در این انتخابات به یمن نفرت مردم از مارین لوپن به پیروزی خواهد رسید و جامعه فرانسه گرچه نفس راحتی از شکست لوپن خواهد کشید، اما بلافاصله در برابر اقدامات و سیاستهای ماکرون قطبی تر و بحرانی تر خواهد شد.
روشن است که انتخابات فرانسه و هیچ انتخابات دیگری در کشورهای سرمایه داری بخودی خود پاسخی برای سولات و خواستها و نارضایتی های اصلی مردم در بر نخواهد داشت. مستقل از اینکه کدامیک از کاندیداهای موجود به قدرت برسند، چشم اندازی برای تحولی مثبت و جدی در آینده جامعه از این انتخابات بیرون نخواهد آمد. نه راست و نه چپ موجود پاسخی به مسائل و سوالات اساسی مردم ندارند. بلکه پاسخ واقعی به خواستها و مسائل حیاتی مردم نهایتا خارج از این انتخابات ها و این نیروها در برابر مردم قرار خواهد گرفت. یعنی مردمی که به انتخابات ها امید می بندند و نا امید میشوند، ناچار میگردند مسیر و افق و نیروهای دیگری را برای دست یابی به امنیت و رفاه و شادی جستجو کنند. زیرا وضع موجود قابل دوام نیست و نیروهایی را میطلبد که بطور جدی بخواهند و بتوانند دست به ریشه ببرند.