جدید ترین

اول ماه می، چالش‌ها و فرصت‌ها گفتگو با دو تن از فعالین کارگری در ایران

انترناسیونال: روز جهانی کارگر برای فعالین کارگری در ایران و در نبرد هر روزه آن‌ها با رژیم از چه جهت قابل‌اهمیت و مهم است؟ مهم‌ترین اهدافی که می‌توان با برگزاری باشکوه این روز به آن‌ها رسید چیست؟

حمید دائمی: اول مه روز جهانی کارگر سنتاً در بخش‌هایی از جهان به نام عید کارگران خوانده می‌شود. البته نه لزوماً برای جشن و پایکوبی؛ که برای همایش جهانی کارگران و ابراز وجود و اعلام مواضع و خواسته‌هایشان. اما جدا از این وجه از جایگاه روز جهانی کارگر، در ایران اول ماه مه روز مبارزه رودررو برای حقوق پایه‌ای ما کارگران است که کمترینش، همان برپایی مراسم آزادانه و حق تشکل و سازمان‌یابی است. یعنی همیشه این روز برای ما به معنی ابراز وجود و زورآزمایی و صف‌بندی و مقاومت در برابر سرمایه‌داری هار و سرکوبگر حاکم بوده است.

از سال‌های اول حاکمیت سرمایه دزدسالار اسلامی، ما کارگران این روز را به نقطه‌ای برای سازمان‌دهی اعتراضات و تجمعات، برای تحکیم اتحاد بیشتر و گسترده‌تر در مبارزاتمان برای جدال بر سر مزد و حقوق اجتماعی، مثل حق تشکل آزاد و برای بالابردن سطح رفاه و معیشت خود تبدیل کرده‌ایم. در گذشته بیشتر فعالان و تشکل‌های مستقل کارگری، در این روز با برپایی مراسم به جهت همبستگی و اتحاد و سازمان‌یابی جمع‌های منفرد کارگری و فعالان مستقل و جمع‌بندی از موقعیت و تلاش‌ها و مبارزات بخش‌های مختلف کارگران و مزدبگیران و همچنین فرصتی برای ارائه تجربیات و طرح راهکارها و خطوط پیش رو استفاده می‌کردند که در آن شرایط این فعالیت‌ها بسیار ارزشمند بودند.

تقریباً از دو دهه پیش و بیشتر با شروع انقلاب زن زندگی آزادی و با وضعیت کنونی اوضاع معیشتی و فقر و فلاکت اقتصادی کارگران و مزدبگیران، اوضاع به‌کلی دگرگون شده و طبقه کارگر و پیشروانش، همراه با دیگر اقشار و طبقات فرودست و تحت ستم و بی‌حقوقی، نه‌تنها به بهبود شرایط زیستی، که به راه‌های سریع‌تر و مطمئن‌تر برای سرنگونی و ساقط کردن بساط این جنایت‌کاران فکر می‌کنند.

در حقیقت روز جهانی کارگر امسال، یکی از آن فرصت‌هاست که جامعه آماده انفجار را بر سر چگونگی دادخواهی و فرجام‌خواهی سازمان بدهیم. راه دست‌یابی به رفاه و معیشت انسانی را که از سال ۱۴۰۱ در صدر مطالبات نزدیک به ۸۰ میلیون انسان گرفتار در جهنم سرمایه اسلامی قرار دارد را فراخوان بدهیم و نگذاریم این موقعیت مبارزاتی دست بالا داشتن کارگران و زحمت‌کشان از دست برود یا شرایط فعلی به درازا بکشد.

به عبارتی مراسم روز جهانی کارگر، فرصتی برای ارائه جمع‌بندی از دستاوردها، پیشروی‌های جنبش انقلابی زن زندگی آزادی است و هم زمانی برای تأکید مجدد و چندباره و فراخوان به گام آخر ماست. یعنی فرصتی است برای فراخوان به اعتصابات و اعتراضات عمومی و سراسری به جامعه میلیونی است. به کارگران و مردمی است که حتی برای یک‌لحظه حاضر به تحمل این شرایط نیستند و آماده و مترصد سرنگون‌کردن بساط ظلم و غارت و پیروزی انقلابی هستند که رفاه، خوشبختی و آزادی، کمترین دستاوردهایش خواهد بود.

انترناسیونال: شما به‌عنوان یکی از فعالین کارگری در ایران مشخصاً در روز اول ماه مه چه توقعی از جامعه و سایر اقشار مردم دارید؟ مردم چگونه و به چه اشکالی می‌توانند حمایت خود را از کارگران و اعتراض طبقه کارگر در این روز نشان دهند؟

مهران محبی: روز اول ماه مه به دلائل زیادی روز اکثریت مردم محروم جامعه است. در اول مه روز جهانی کارگر، طبقه کارگر کیفرخواست خود را علیه حاکمیت یک‌درصدی‌های سرمایه‌دار و صاحب قدرت حاکم بر سرنوشت اکثریت نود و نه‌درصدی فاقد قدرت و سرمایه و ابزار تولید اعلام می‌کند. به این اعتبار کارگر نه‌تنها به شرایط بردگی و تحت ستم و استثمار خود معترض است و برای خلاصی از آن مبارزه می‌کند، بلکه نماینده مبارزات عمومی جامعه با رویکردی انقلابی برای رهایی ریشه‌ای و نهایی است. کارگر در عادی‌ترین و غیربحرانی‌ترین شرایط (شرایط غیرانقلابی) جامعه هم به دلیل کشمکش روزمره‌ای که با سرمایه‌دار و کارفرما و کل نظام سرمایه‌داری بر سر بهبود شرایط معیشتی خود مانند مبارزه برای افزایش دستمزد متناسب و غیره دارد و ازآنجاکه میزان برخورداری از رفاه در هر جامعه‌ای با معیار دسترسی کارگر به رفاه بر مبنای دستمزد آن‌ها تعیین و سنجیده می‌شود، در نتیجه هر درجه از موفقیت او در برابر سیستم حاکم منجر به بهبود سطح زندگی بقیه مردم کارکن و زحمت‌کش جامعه می‌شود و این از اساسی‌ترین پیوندها میان کارگران و بقیه نود و نه‌درصدی‌های جامعه است.

بعلاوه در جامعه‌ای مانند ایران علاوه بر پیوند اقتصادی و معیشتی که کارگران را با اکثریت مردم مرتبط می‌کند، انواع تبعیضات و نابرابری‌ها و خفقان و بگیر و ببندها و سرکوب‌ها که توسط حکومت علیه عموم مردم اعمال می‌شود از دیگر دردهای مشترک کارگران با بقیه مردم هستند که تنها با مبارزات مشترک علیه حکومت درمان می‌شوند و کارگران در مرکز ثقل این مبارزات قرار دارند.

ازاین‌رو انتظار از عموم جامعه این است که روز اول ماه مه را باتوجه‌به توضیحاتی که داده شد، به طور واقعی روز خود و روز اعلام اتحاد و همبستگی خود با طبقه کارگر در مبارزه با حاکمیت یک‌درصدی‌های “تریلیاردر” بدانند.

مردم و مخصوصاً جوانان می‌توانند به روش‌های مختلف از همین حالا اقدام به کارهای تبلیغی مانند پخش فراخوان و تراکت و شعارنویسی ویژه اول مه بکنند، همچنین با برگزاری رقص و شادی‌های گروهی در خیابان‌ها و مکان‌های عمومی که مدت‌هاست به شیوه‌ای از اعتراض عمومی و سراسری علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است و با سردادن و چسباندن شعارهایی مانند “زنده‌باد اول مه” و “زن، زندگی، آزادی” در محیط‌های شادی‌ها، فضا را در دست بگیرند و زن و مرد و پیر و جوان قرارهایشان را برای شرکت در تجمعات و مراسم‌های روز جهانی کارگر بگذارند. دانشجویان همیشه متحدان کارگران در مبارزه علیه وضع موجود بوده‌اند و می‌توانند فضای دانشگاه‌ها را با بیانیه و فراخوان و شعارنویسی در همبستگی با کارگران برای برگزاری مراسم‌های خود در اول مه آماده کنند. بازنشستگان و معلمان و پرستاران هم که از تجارب ارزنده تجمع و اعتراض و اعلام همبستگی با یکدیگر و با کارگران برخوردار هستند نیز باید در محافل و تجمعات قبل از اول مه خود برای برگزاری و شرکت در مراسم روز جهانی کارگر آماده کنند و همراه خانواده‌هایشان مراسم‌های روز کارگر را حسابی رونق ببخشند.

انترناسیونال: اصلی‌ترین و مهم‌ترین موانع عملی در برگزاری مراسم اول ماه مه چه موضوعاتی هستند؟ راه‌های مقابله با این موانع و چالش‌های پیش رو چیست؟

حمید دائمی: از قدیم برگزاری تجمع و مراسم به مناسبت روز جهانی کارگری توسط پلیس و نیروهای امنیتی مورد تهدید و سرکوب قرار می‌گرفت و همیشه با احتمال جلوگیری و ممانعت همراه بود. اما طی این سال‌ها شاهد بوده‌ایم که این مراسم، با کم‌وکیف متفاوت در بسیاری از نقاط ایران برگزار و نتایج شورانگیزی برای کارگران و همه طبقه مزدبگیر به همراه داشته است. به‌ویژه بعد از انقلاب زن زندگی آزادی و در فضای پر التهاب جامعه موقعیت امروز متفاوت‌تر شده و نه رژیم توان و انسجام گذشته برای سرکوب را دارد و نه مردم و جامعه در نقطه و موقعیت گذشته هستند. امروز ما شاهد حضور گسترده و چشمگیر کارگران و بازنشستگان و به‌ویژه زنان در خیابان‌ها برای اعتراض به وضعیت فلاکت‌بار اقتصادی و معیشتی هستیم. یک‌زمان حتی اگر یک زن کشف “حجاب” می‌کرد؛ صد تا نیروی پلیس و امنیتی برای سرکوب و دستگیری‌اش بسیج می‌شدند. اما الان پوشش اختیاری، تقریباً به نرم اجتماعی بدل شده و رژیم قادر به مقابله با این موج نیست. از طرفی جامعه، نه‌تنها بر سر مزد و معیشت و آزادی‌های مدنی؛ که بر سر سرنگونی قطبی شده و شما در قطع‌نامه‌ها و بیانیه‌های این تجمعات و اعتراضات می‌بینید که مدام اولتیماتوم و خط نشان برای قیام و برانداختن بساط سرمایه مطرح می‌شود.

در نتیجه راهکار ما برای هم ایمن شدن و هم نتیجه‌بخشی مراسم‌های روز جهانی کارگر، گسترده و علنی کردن این مراسم و دعوت از عموم مردم برای شرکت در آنهاست. یعنی اول مه را به همان معنای جهانی‌اش، که جهانی هم به نام روز کارگر جامعه تعطیل می‌شود جا بیندازیم. تجربه نشان داده است که وقتی تعداد محل و افراد برگزارکننده زیاد باشد، هیچ قدرتی قادر به مقابله نیست؛ چه رسد به رژیم ازهم‌گسیخته و واماندهٔ دزدان اسلامی. ما فعالان و کارگران با سراسری کردن و عمومیت بخشیدن به مراسم‌های روز جهانی کارگر که روزی متعلق به ماست؛ قادر به‌عقب‌راندن رژیم در سنگرهای به هم ریخته‌اش هستیم.

بنابراین، امسال هم جا دارد که مثل همیشه، پیشروان و فعالان کارگری، بازنشسته، معلم، پرستار، دانشجو و بقیه زحمت‌کشان؛ با فراخوان برگزاری مراسم مشترک اول ماه مه، صفمان را پیش‌تر و جلوتر ببریم و جامعه را آماده تعرضات گسترده‌تر و برپایی اعتصابات و اعتراضات سراسری و عمومی کنیم.

در پایان می‌خواستم از دوستان کارگر و فعالان جنبش کارگری خواهش کنم که در مراسم امسال، به‌ویژه تلاش و همتمان را برای رفع ضعف مهم و تاریخی جنبشمان که همانا تحزب‌یابی با اتصال به احزاب انقلابی؛ از جمله حزب کمونیست کارگری است به کار ببندیم. روز جهانی کارگر را به همگان شادباش می‌گویم.

انترناسیونال: باتوجه‌به فضای سیاسی عمومی جامعه، موضوع مذاکرات و خطر جنگ، اقتصاد فروپاشیده حکومت و اوضاع معیشتی بسیار سخت مردم و کارگران و شرایط انقلابی جامعه، خواست‌ها و مطالبات اصلی طبقه کارگر در اول ماه مه امسال باید چه جهت‌گیری و سمت و سویی داشته باشد؟

مهران محبی: فضای سیاسی و عمومی جامعه تحت‌تأثیر فروپاشیدگی اقتصادی و بالارفتن سرسام‌آور و افسارگسیخته قیمت‌ کالاهای اساسی که شرایط زندگی را برای اکثریت مردم بسیار سخت و تحمل‌ناپذیر کرده است و زیر سایه خطر جنگ و مذاکره که مردم را مضطرب کرده، به حالت انفجاری رسیده و مردم از کارگر گرفته تا معلم و بازنشسته و غیره هر روز به شیوه‌های مختلف اعتراض خود را اعلام می‌کنند. هر تلاشی که حکومت کرده تا تحت فضای جنگی جامعه را به سکوت در برابر مشکلات معیشتی به سکوت بکشاند، از طرف بخش‌های مختلف طبقه کارگر و مردم محروم خنثی شده است. حالا هم که حکومت زیر فشار اعتراضات داخلی و بین‌المللی تن به شکست در برابر ترامپ داده، می‌خواهند با دادن وعده و هم‌زمان پائین آوردن موقتی و دستوری و بدون پایه اقتصادی قیمت‌ها از طریق ارزپاشی و امنیتی‌کردن بازار، مردم را به انتظار و صبر و دست‌کشیدن از اعتراضات ترغیب کنند.

نباید هیچ مجالی به حکومت داد. رژیم از این ترفندها زیاد بکار گرفته و تجارب در گذشته اثبات کرده‌اند که مذاکره و توافق بر سر پروژه‌های هسته‌ای و موشکی و غیره با ترامپ و غرب ذره‌ای به نفع مردم و کارگران نبوده و هیچ گره‌ای از مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه را حل نکرده است.

در چنین فضایی، مطالباتی که به مناسبت اول مه و همچنین در اول مه باید مطرح شوند، در زمینه اقتصادی مطالباتی از قبیل افزایش دستمزد به بالای ۶۰ میلیون تومان، پرداخت بیمه بیکاری مکفی به همه بیکاران، درمان و آموزش رایگان، اعتراض به جنگ‌افروزی حکومت، اعتراض به سیاست‌ها و تبلیغات حکومتی برای به انتظار گذاشتن مردم به بهانه مذاکره و وعده گشایش اقتصادی بعد از به سرانجام رسیدن توافق با ترامپ، باشند و در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی نیز می‌توانند علیه اعدام، علیه سرکوب و زندان، علیه پادگانی و نظامی‌کردن مدارس و مراکز آموزشی و خواست آزادی زندانیان سیاسی و غیره باشد و همه این‌ها می‌توانند هم به شیوه شعاردهی طرح شوند و هم در قالب قطعنامه‌های تشکل‌ها و جمع‌های کارگری رو به حکومت اعلام و به طور گسترده پخش شوند.

از نظر سمت‌وسو هم اگر به سیر مبارزات کارگری نگاه کنیم می‌بینیم که مبارزات و اعتراضات طبقه کارگر سال‌هاست که جهت‌گیری سیاسی و فراصنفی و تعرضی، و نه تدافعی به خود گرفته‌اند. شعارهایی که در هر تجمعی علیه فساد سازمان‌یافته حکومتی و علیه سران دزد و فاسد به‌عنوان عوامل اصلی گسترش فقر و گرانی بر جامعه می‌دهند و خواهان پایان‌یافتن چنین بساطی هستند، شعارهایی هستند که رنگ‌وبوی سرنگونی‌طلبانه دارند. معنای این شعارها یعنی کنارگذاشتن حکومتی که دزدی و فساد برای سرانش یک “نرم” و قاعده است؛ و اعتراضاتی که به اعدام و احکام اعدام دارند یا حمایت‌هایی که همیشه (مخصوصاً بازنشستگان) از خانواده‌های دادخواه و خانواده‌های زندانیان سیاسی و خود زندانیان سیاسی داشته‌اند، همچنین اعتصابات و تجمعاتی که در جریان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و در پشتیبانی از انقلاب داشته‌اند، جهت‌گیری انقلابی و نشان رفتن به‌سوی انقلاب را با خود دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *