در باره “منشور سبز” میر حسین موسوی

بیانیه شماره ١٨ و “منشور جنبش سبز” میر حسین موسوی نشانه مسلمی از بازتر شدن شکاف های درون جمهوری اسلامی زیر فشار خرد کننده انقلاب مردم علیه رژیم حاکم است. در این “منشور” موسوی ضمن تاکید بر “قانون اساسی” و حفظ اصل نظام ، میکوشد حتی الامکان ظاهری رادیکال به خود بگیرد. وی گاه چنان از حقوق زنان، کارگران، دانشجویان و مردم تحت ستم، از “آزادی و برابری و عدالت” و بر علیه اعدام و زندان و اختناق دم میزند که در تناقضی مضحک با این واقعیت قرار میگیرد که ایشان همواره بر “جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد” تاکید کرده و در همین بیانیه نیز برای حفظ و اصلاح نظام “دل میسوزاند” و مردم را به “عدم خشونت” و خود داری از “ساختار شکنی” فرامیخواند. “منشور” موسوی با وعده “حکومت توحیدی”،” اتکا بر اسلام و ایرانیگری” و “اصلاح برخی بندهای قانون اساسی”، فرسنگها از مردمی که “مرگ بر اصل ولایت فقیه”، لغو مجازات اعدام، پایان حکومت دینی و برچیدن کل بساط دیکتاتوری اسلام را فریاد زده اند عقب است. این منشور علیرغم ظاهر متفاوت آن مانند بیانیه های قبلی موسوی تلاشی است برای حفط نظام و جلوگیری از حرکت ساختار شکنانه مردم در قالب ظرح خواستهای الکن و نیم بندی که مدتهاست مردم در تظاهرات و شعارهای خیایانی خود از آنها عبور کرده اند. موسوی همچنان بدنبال جنبش مردم روان است تا آنرا به عقب بکشد و در چارچوب حفظ نظام متوقف کند.
“منشور سبز” موسوی در عین حال نهایت تلاش تاکنونی جناح مغلوب جمهوری اسلامی است تا از یکسو هنوز “خودی” بماند و از سوی دیگر فاصله خود را با جناح حاکم حتی الامکان بیشترکند. برای موسوی و کل جناح مغلوب جمهوری اسلامی این یک تلاش مرگ و زندگی نه فقط برای بقاء نظام در برابر انقلاب مردم، که حفظ سر خود در برابر جناح حاکم است. بعد از وقایع ١٤خرداد، عزم جناح خامنه ای- احمدی نژاد در حمله به جناح رفسنجانی- موسوی آشکارتر و تهدید آمیزتر شد. از سوی دیگر اعتراضات ٢٢خرداد بار دیگر نشان داد که مردم انقلابی بر خلاف فراخوان موسوی و کروبی به خانه نشینی، سر کوتاه آمدن ندارند و این نیروهای رژیم اند که روحیه باخته اند. همچنین در اثر ضربات مهلک انقلاب بر پیکر رژیم در یکسال گذشته، و بدلیل نفرت و انزجار جهانی که جمهوری اسلامی بر علیه خود بر انگیخته، اغلب دول بورژوایی چشم اندازی برای بقاء آن نمی بینند و فشار بین المللی بر رژیم اسلامی به بالاترین حد رسیده است. تحت این شرایط جناح مغلوب در این منشور اعلام “ایستادگی” میکند و میکوشد راه حلی برای مهار انقلاب مردم در چهارچوب اصلاح جمهوری اسلامی ارائه دهد و ضریب امنیت خویش در مقابل جناح حاکم را بالا ببرد. اگر در این منشور کوشش شده تا رویای ارتجاعی بازگشت به دوره خمینی با برخی “خواستهای فوری مردم ایران” رنگ و جلا داده شود تنها نشانه این است که انقلاب حاضر تا چه حد به چپ چرخیده و فضا را نه فقط بر جناح حاكم بلكه در عين حال بر دستجات مغضوب جمهوری اسلامی تنگ کرده است.
مردم در “منشور سبز” همین آشفتگی و درهم ریختگی صفوف اوباش اسلام و تناقضات و توهمات موسوی و جناح مغلوب را می بینند. مردم در بیانیه شماره ١٨ موسوی قدرت انقلاب خود و دست بالا داشتن مطالبات و خواسته های چپ و رادیکال را مشاهده میکنند و از این فرصت نیز برای بازتر کردن شکاف در بالا و تضعیف جمهوری اسلامی و پیشروی مبارزه خود برای به زیر کشیدن کل نظام آدمخور اسلامی استفاده خواهند کرد. جواب مردم به “موسوی ٦٧” و “منشور” جناح مغلوب برای حفظ نظام این خواهد بود که آقایان تا دیر نشده است از این جهنم اسلامی که خود سازندگان و برپادارندگانش بودید تماما برائت جویید و در پیشگاه مردم طلب بخشش کنید. همچنین واضح است که تلاش و هیاهوی فی الحال آغاز شده میدیا و نیروهای راست برای فروختن “منشور سبز” بعنوان چهارچوب مطالبات مردم در برابر سیل خروشان انقلابی که هردم چپ تر میشود، باردیگر و نظیر تلاش های قبلی اینان، چون کفی بر آب بسرعت کنار خواهد رفت. آنگاه در میان بهت و حیرت کسانی که برای حفظ نظام اسلامی میکوشند، این “ده خواست فوری مردم” و “مانیفست انقلاب ایران” و پرچم چپ و رادیکالیسم و انقلاب انسانی است که به جای نسخه های خیالبافانه و ارتجاعی اصلاح رژیم اسلامی نظیر “منشور سبز” حاضر در سراسر جامعه ایران به اهتزاز درخواهد آمد.
زنده باد انقلاب انسانی برای حکومت انسانی
سرنگون باد جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی
حزب کمونیست کارگری ایران
١٦ ژوئن ٢٠١٠، ٢٦ خرداد ١٣٨٩

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *