انترناسیونال: برنی سندرز سناتور آمریکایی که خود را سوسیالیست میداند اخیراً در یک گفتار ویدئویی در مورد سلطه الیگارشی مالی آمریکا که با انتخاب ترامپ دولت را در دست گرفته است هشدار داده است. او میگوید تعداد معدودی مولتیمیلیاردر آمریکایی انتخابات را در واقع خریدند و به قدرت رسیدند و دیگر نشانی از دموکراسی به معنی یک نفر یک رأی باقی نمانده است. به نظر او این سلطه الیگارشی مالی امری جهانی است و مرکزش ایالات متحده است. در این مورد چه نظری دارید؟
حمید تقوایی: الیگارشی شکلی از حکومت طبقه سرمایهدار است که بخصوص در شرایط حاضر نقد و بررسی آن اهمیت دارد اما باید توجه داشت که رویآوری سرمایهداری جهانی به این شکل حکومت، خود ناشی از موقعیت کل نظام و مناسبات سرمایهداری معاصر است. بهعبارتدیگر الیگارشی و مشخصاً ترامپیسم خود نتیجه اجتنابناپذیر و ضرورت نظام تولیدی کاپیتالیستی در عصر ما است و نه عارضه آن.
برنی سندرز به درست به شکاف عمیق بین فقر و ثروت در جامعه آمریکا و در کل جهان اشاره میکند وقتی میگوید: “در طول دهه گذشته، ثروتمندترین ۱ درصد از جمعیت جهانی ۴۲ تریلیون دلار ثروت جدید انباشته کردهاند، درحالیکه ثروت نیمی از جامعه تقریباً تغییری نکرده است. در واقع، تا امروز، ۱ درصد بالای جامعه بیشتر از ۹۵ درصد از مردم کره زمین ثروت دارند.” و این واقعیتی است که اتاقهای فکر و اجلاسهای دلسوز و نگران آینده کاپیتالیسم نظیر کنفرانس داووس نیز سالهاست در مورد آن هشدار میدهند. اما ریشه مسئله چیست؟ این ۴۲ تریلیون دلار و صاحبان آنها از کجا پیدا شدهاند؟
در چند دهه اخیر، در نتیجه انقلاب الکترونیک در نیمه قرن گذشته و انقلاب انفورماتیک در اواخر آن، قدرت تولید بشر با سرعت شگفتانگیزی رشد کرده است. در این مدت ظرفیت حافظه و سرعت محاسبات کامپیوتر، که وسیعاً تقریباً در همه رشتههای تولیدی بکار گرفته میشود، هر دو سال و نیم دوبرابر شده است. یعنی در هر ده سال ۱۶ برابر! این تحول، ثروت عظیمی را به وجود آورده که مستقیم یا غیرمستقیم به جیب صاحبان سرمایه سرازیر شده است. این ثروت شگفتآور میتوانست به رفاه بیشتر کارگران و توده مردم همه کشورها منجر شود، میتوانست به کاهش فاحش ساعات کار و به رفاه بیشتر با کار کمتر بینجامد اما اگر چنین نشده، مشکل و مانع مناسبات سرمایهداری است که حول نه رفاه عمومی بلکه سودآوری سرمایهها بنا شده است. مسئله فقط این نیست که “از سال ۲۰۲۰، پنج میلیارد نفر در سراسر جهان فقیرتر شدهاند، درحالیکه پنج میلیاردر ثروتمند جهان ثروت خود را با نرخ ۱۴ میلیون دلار در ساعت بیش از دوبرابر کردهاند.” بلکه این است که پنج میلیارد نفر محروم، تولیدکننده ثروتی هستند که به جیب ۵ مفتخور سرمایهدار سرازیر شده است؛ ثروتی که به لطف انقلاب الکترونیک میتواند وسایل رفاه همه مردم کره ارض را، حتی با ساعات کار بسیار کمتری از امروز، فراهم کند. مشکل در قدرت تولیدی بشر نیست، بلکه در مناسباتی است که این قدرت شگفتانگیز تولیدی را در خدمت کمتر از یک درصد جمعیت دنیا قرار داده است.
شکل الیگارشی نیز ناشی از همین واقعیت است. الیگارشی در واقع شکل مطلوب حکومت و سیستم کاپیتالیستی در شرایطی است که قدرت اقتصادی سرمایه چنان رشد کرده است که قادر است مستقیماً و بیواسطه شکل قدرت سیاسی به خود بگیرد. مولتیمیلیاردرهایی نظیر ترامپ و ایلان ماسک خود مستقیماً وارد دولت میشوند و قدرت اقتصادی خود را همچون ابزار سلطه سیاسی، اهرم اعمال فشار برای پیشبرد سیاستهایی که به قدرت و ثروت باز هم بیشتری برای آنان منجر شود، بکار میگیرند. کلانسرمایهداران نهتنها انتخابات را میخرند، بلکه فاشیستیترین سیاستها را به جامعه تحمیل میکنند. از ممنوعیت سقطجنین گرفته تا انکار موجودیت رنگینکمانیها و از اخراج تودهای مهاجرین تا انکار گلوبال وارمینگ و غیره و غیره.
به نظر من این سیاستها را جامعه نخواهد پذیرفت. دوره ترامپ دوره اوجگیری جنبشهای اعتراضی در عرصههای مختلف خواهد بود. برنی سندرز در انتهای سخنانش از مقابله با این وضعیت با اقداماتی نظیر بررسی عملکرد الیگارشی جهانی، نقش آنها در دولت ترامپ، افشای پناهگاههای مالیاتی کلان ثروتمندان، و نظایر آن صحبت میکند. اینها اقدامات مفیدی است که شاید برای یک نماینده سنا کافی باشد اما نیروی واقعی مقابله با این وضعیت نه کنگره و سنا بلکه جنبشهای اعتراضی هستند که از هم اکنون طلایههای آنرا در جامعه آمریکا مشاهده میکنیم.
انترناسیونال: تأثیر انتخاب مجدد ترامپ بر شرایط سیاسی ایران چیست؟ خیلیها معتقدند ترامپ فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی را تشدید خواهد کرد و رژیم ناگزیر است به مذاکره با او و شرایط او تن بدهد. و در نتیجه به موقعیتی ضعیفتر از آنچه هست رانده خواهد شد. آیا از نظر شما این ارزیابی درستی است؟
حمید تقوایی: به نظر من رژیم به وضعیتی دچار شده که مستقل از سیاستها و عملکرد ترامپ ناگزیر است نهتنها به مذاکره بلکه به عقبنشینی از مواضع منطقهای و جهانی خود رضایت بدهد. بحران و درماندگی همهجانبهای که گریبان حکومت را گرفته ناشی از سیاست خارجی او و رابطهاش با امریکا و دول غربی نیست، بلکه در رابطه رژیم با جامعه، جنگ بی امانی که بهویژه در دو سال و نیم اخیر بین توده مردم متنفر و خشمگین از جمهوری اسلامی با حکومتی که از هیچ جنایت و کشتاری علیه مردم فروگذار نکرده است شکل گرفته، ریشه دارد. در تحلیل نهایی این درماندگی حکومت در مقابله با توده مردم ایران است که او را بهسوی میز مذاکره هل میدهد. رژیمی که نه راهحلی برای بنبست و فلج کامل اقتصادی دارد و نه برای موقعیت ازدسترفته منطقهایاش، رژیمی که نه میتواند حجاب و دیگر مقدسات و “هنجارهای” اسلامی خود را به جامعه تحمیل کند و نه میتواند با اعدام و سرکوب از اعتراض رو به گسترش حتی زندانیان جلوگیری کند، راه نجاتی برای خود نمییابد بهجز عقبنشینی در برابر غرب. مذاکره با غرب برای جمهوری اسلامی به معنی عقبنشینی از سیاستهای غربستیزانه است و ازاینرو مذاکرات هر نتیجهای داشته باشد رژیم را بیشتر در باتلاقی که گرفتار شده فرو خواهد برد. ما همیشه تأکید کردهایم که ضدآمریکاییگری و غربستیزی حکومت یک امر هویتی و استراتژیک جمهوری اسلامی است و هر درجه فاصلهگرفتن از این سیاست موقعیت حکومت در خود ایران را متزلزلتر و ناپایدارتر خواهد کرد. به نظر من نفس مذاکره رژیم با “شیطان بزرگ”، آنهم با رئیسجمهوری که خونش را حلال اعلام کرده بودند، معنایی جز شکست و تسلیم حکومت ندارد. این مذاکرات به هر شکل انجام بشود و هر نتیجهای داشته باشد حکومت را در موقعیتی بهمراتب ضعیفتر و درماندهتر از قبل در مقابل جنبش انقلابی مردم قرار خواهد داد.
۱۰ بهمن ۱۴۰۳، ۲۹ ژانویه ۲۰۲۵
ضمیمه:
متن کتبی گفتار ویدئویی برنی ساندرز
میدانید، بهنوعی مضحک است. وقتی سیاستمداران و رسانهها درباره روسیه و ولادیمیر پوتین صحبت میکنند، اغلب از کلمه «الیگارشی» استفاده میکنند. آنها از این صحبت میکنند که چگونه الیگارشهای روسیه تحت حکومت پوتین قدرت عظیمی یافتهاند. اما به طرز عجیبی، کلمه الیگارشی بهندرت برای توصیف آنچه در ایالات متحده یا در واقع در سراسر جهان رخ میدهد، استفاده میشود. اما میدانید؟ الیگارشی یک پدیده جهانی است و مقر آن دقیقاً همینجا در ایالات متحده است. ما زیاد درباره آن صحبت نمیکنیم، اما این واقعیت است: تعداد کمی از میلیاردرهای فوقالعاده ثروتمند مالک و کنترلکننده بخش بزرگی از اقتصاد جهانی هستند. تمام. ختم بحث. و به طور فزایندهای، آنها از طریق یک سیستم فاسد کمپینهای مالی، دولت ما را نیز در اختیار دارند. از سال ۲۰۲۰، پنج میلیارد نفر در سراسر جهان فقیرتر شدهاند، درحالیکه پنج میلیاردر ثروتمند جهان ثروت خود را با نرخ ۱۴ میلیون دلار در ساعت بیش از دوبرابر کردهاند. و به این توجه کنید: ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، تنها از زمان روز انتخابات، ۱۲۰ میلیارد دلار به ثروتش اضافه کرده است. متوجه شدید؟ ۱۲۰ میلیارد دلار از زمان روز انتخابات. جف بزوس، نفر دوم، فقط در ماه گذشته ۶۷ میلیارد دلار ثروتمندتر شده است. و مارک زاکربرگ، تنها در سال جاری ۹۰ میلیارد دلار به ثروتش افزوده است. بهعبارتدیگر، کسانی که در صدر هستند و فیالحال ثروت افسانهای دارند، به شکل حیرتآوری ثروتمندتر میشوند.
در طول دهه گذشته، ثروتمندترین ۱ درصد از جمعیت جهانی ۴۲ تریلیون دلار ثروت جدید انباشته کردهاند، درحالیکه ثروت نیمی از جامعه تقریباً تغییری نکرده است. در واقع، تا امروز، ۱ درصد بالای جامعه بیشتر از ۹۵ درصد از مردم کره زمین ثروت دارند. به طور حیرتانگیز، ثروتمندترین افراد جهان تا ۳۲ تریلیون دلار را در پناهگاههای مالیاتی در خارج از کشور، مانند جزایر کیمن، مخفی میکنند تا از پرداخت سهم عادلانه مالیات به دولتهای سراسر جهان اجتناب کنند. بهعبارتدیگر، دولتها کمبود بودجه دارند و این افراد تریلیونها دلار را در پناهگاههای مالیاتی مخفی میکنند. در همین حال، فوق ثروتمندان پول خرج میکنند تا از ثروت باورنکردنی خود محافظت کنند. آنها این کار را با خرید نفوذ و به طور فزایندهای با خرید انتخابات ما انجام میدهند. میلیاردرهای ایالات متحده ۰.۰۰۰۵ درصد از جمعیت هستند. این تعداد زیادی نیست، اما آنها ۱۸ درصد از هزینههای انتخاباتی سال ۲۰۲۴ را تأمین کردهاند. تعداد بسیار کمی از افراد پول زیادی خرج میکنند تا انتخابات را بخرند. تنها ۱۵۰ خانواده میلیاردر نزدیک به ۲ میلیارد دلار برای خرید انتخابات اخیر ما هزینه کردند. تنها ایلان ماسک دستکم ۲۷۷ میلیون دلار برای حمایت از دونالد ترامپ هزینه کرده است. چطور است؟ یک نفر. ۲۷۷ میلیون دلار! و ما نتیجه آن سرمایهگذاری را دیدیم که برای او خیلی خوب کار کرد. شرکتهای بزرگ دفاعی بیش از ۳۸ میلیون دلار در این دور انتخاباتی هزینه کردند و میدانید چه؟ آنها بودجه نظامی یک تریلیون دلاری با مقادیر زیادی حیفومیل و تقلب خواهند داشت. و ایپک، یک سوپر پک تأمین شده توسط میلیاردرها، بیش از ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرد برای شکستدادن اعضایی از کنگره که منتقد دولت راستگرای افراطی نتانیاهو در اسرائیل و جنگ وحشتناکی که در غزه به راه انداخته، بودند. دوستان، لازم نیست یک دکترای علوم سیاسی داشته باشید تا بفهمید این دموکراسی نیست. این «یک نفر، یک رأی» نیست. این ما همه نیستیم که دور هم جمع میشویم تا درباره آیندهمان تصمیم بگیریم. این الیگارشی است. به نظر من، این مسئله الیگارشی مهمترین مسئلهای است که کشور ما و جهان با آن مواجه هستند، زیرا بر همه چیز تأثیر میگذارد. بر تغییرات اقلیمی، مراقبتهای بهداشتی، استاندارد زندگی کارگران، و اینکه آیا میتوانیم فقر را از بین ببریم، تأثیر میگذارد.
آنچه ما اکنون انجام خواهیم داد این است که طی ماههای آینده برنامههای متعددی برای بررسی نحوه عملکرد الیگارشی جهانی، و قدرت کلان ثروتمندان بر اقتصاد و زندگی سیاسیمان اجرا خواهیم کرد. ما درباره پناهگاههای مالیاتی که آنها استفاده میکنند تا از پرداخت سهم عادلانه مالیات فرار کنند صحبت خواهیم کرد. و درباره نقشی که الیگارشها در دولت آینده ترامپ بازی خواهند کرد، صحبت خواهیم کرد. ما برخی از باهوشترین افراد این کشور و جهان را که درباره این موضوع آگاهی دارند، معرفی خواهیم کرد. این مسائل مهمی است و امیدوارم که همراه ما باشید.
مراقب خودتان باشید. خداحافظ.