ایلان ماسک و کاریکاتور”آزادی بیان نامحدود” گفتگو با حمید تقوایی

گفت‌وگو با حمید تقوایی

انترناسیونال: در سال‌های اخیر و با عروج ترامپیسم در آمریکا شاهد ادعاهای جدیدی از سوی این جریان و شخصیت‌هایی مانند ایلان ماسک در مورد “آزادی بیان نامحدود” هستیم در مقابل آنچه به ادعای ترامپیست‌ها حزب دموکرات تحت عنوان “آزادی بیان کنترل شده” از آن نام می‌برد. یک وجه مشخص “آزادی بیان نامحدود” مورد ادعای ترامپیست‌ها، آنتی ووکیسم است. آنها معتقدند ووکیسم (آگاهی و حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی، نابرابری‌ها، بی‌عدالتی‌های تاریخی و موضوعات مرتبط با تبعیض، مانند نژادپرستی، جنسیت‌گرایی، و تبعیض طبقاتی) فضای دیالوگ را تنگ می‌کند و با زدن برچسب‌هایی مانند نژادپرست، جنسیت‌گرا و هموفوبیا، مانع از ابراز نظر مخالفین می‌شود. نظر شما در مورد این ادعاها چیست؟

 حمید تقوایی:این دفاع از “آزادی نامحدود”، مثل سایر ادعاهای ترامپیست‌ها یک نوعفرافکنی، و به‌اصطلاح عامیانه، نعل وارونه است. درست مانند دروغ‌هایشاخ‌دارترامپ و “فاکت‌های”آشکارا جعلی‌اش در پوشش مخالفت با اخبار جعلی (Fake News)!  

منظور جناب ایلان ماسک از آزادی‌های نامحدود این است که مواضع آشکارا راسیستی ترامپیست‌ها را راسیسمننامید چون ما را محدود می‌کند! منظورش این است که اگر ترامپ مهاجرین را تنبل و جانی و ریپیست و غیره می‌نامد و یا از نیروهای نوع کوکلوس‌کلان و برتری‌طلبی نژاد سفید علناً حمایت می‌کند، از “آزادی‌های نامحدود” استفاده می‌کند ولی شما اگر این مواضع را آنچه واقعاً هستند یعنی راسیستی و فاشیستیبنامید فضای دیالوگ را تنگ کرده‌اید! این دفاع از آزادی نیست، منحصر کردن آزادی به هم‌فکران خود است. مسئله هم فقط به دفاع از هم‌فکران محدود نمی‌شود. اساس موضوع دفاع از منافع مولتی‌میلیاردرهاییهم‌سنخایلان ماسک است. یک‌درصدی‌هایمیلیاردری که حفظ سلطه اقتصادی و سودهاینجومی‌شان، و حفظ سلطه سیاسی و اقتصادی‌شان بر جامعه، در گرو نابرابری‌هاینژادی و جنسیتی و طبقاتی است. آنتی ووکیسمترامپیست‌ها نه در عشقشان به “آزادی‌های نامحدود”، بلکه در حفظ “ثروت‌اندوزی نامحدود” هم‌طبقه‌ای‌هایشان ریشه دارد.

 ما مدافع آزادی بی‌قیدوشرط بیان هستیم. آزادی بیانِ هم مدافعین وضع موجود – که همه دولت‌ها و احزاب حکومتی از این نوع هستند – و هم بخصوص مخالفین وضع موجود. طرف‌داران نظم موجود همه‌جا، حتی در دیکتاتوری‌هایی نظیر جمهوری اسلامی، هیچگاه مشکلی نداشته‌اند. همیشه آزاد بوده‌اند هر چه می‌خواهند بگویند. اما آنچه همیشه نفی و سرکوب، و در بهترین حالت با هزار قیدوبند مشروطو محدود شده، نقد تبعیضات و نابرابری‌های طبقاتی و راسیستی و ناسیونالیست و مذهبی و قومی و جنسیتی بوده است. یعنیاعتراض به سلطه یک‌درصدی‌هایسرمایه‌دار حاکمو ملزومات حفظ این سلطه.ترامپ و ایلان ماسک چهره‌ها و نمادهای سیاسی و اقتصادی چنین سلطه‌ای هستند. 

انترناسیونال: چندی پیش شاهد ادرارکردن هواداران سلطنت بر مزار غلام‌حسین ساعدی بودیم. این موضوع بحث ما نیست اما یکی از ادعاهای این جماعت توسل به مقوله آزادی بیان است، با این توجیه که این عمل استفاده از آزادی بیان شخصی است و هر کس مجاز است مشابه آن را انجام دهد. باتوجه‌به دفاع شما از آزادی بی‌قیدوشرط بیان و ابراز عقیده، نظرتان در مورد این ادعا چیست؟ در جمهوری سوسیالیستی مورد قبول شما چنین اعمالی چگونه تعریف می‌شوند و چه برخوردی با موارد مشابه خواهد شد؟

حمید تقوایی: دفاع ما از آزادی بی‌قیدوشرطبیان و ابراز عقیده به معنی حمایت ما از همه عقاید نیست. هر کس آزاد است عقیده‌اش را بیان کند و هر کس آزاد است هر عقیده‌ای را نقد کند. عمل شنیع طرف‌داران سلطنت بر مزار غلام‌حسین ساعدی با اعتراض وسیع مردم و سازمان‌های مترقی و آزادی‌خواه در بیانیه‌ها و رسانه‌ها و در مدیای اجتماعی،و با گل‌باران مزار او پاسخ گرفت. این نمونه‌ای از آزادی بیان و تقابل نظرات مخالف در جامعه است. آزادی بیان یعنی نه دولت و نه هیچ قانون و مرجع حکومتی حق ندارد تحت هیچ بهانه‌ایآزادی‌ها را محدود و مشروط کند. اما مردم و نهادهای اجتماعی مثل رسانه‌ها حق دارند مخالفت خود را با هر نظر و عقیده‌ای آزادانه ابراز کنند. هم ابراز عقاید در دفاع از تعصبات و تابوهای نژادی و مذهبی و راسیستی و ناسیونالیستی و جنسیتی و نظایر آن آزاد است و هم نقد آنها.

تاریخاً، از دوره رنسانس تا امروز، رکن و محور مبارزه برای آزادی بیان مبارزه برای آزادی نقد مذهب بوده است. امروز نه‌تنها در نظام قرون‌وسطایی نظیر جمهوری اسلامی نقد و مخالفت با مذهب وحشیانه سرکوب می‌شود، بلکه حتی در پیشرفته‌ترین کشورهای غربنقد مذهب با هزار محدودیت و قیدوشرط مواجه است. در ردیف بعدی نقد ناسیونالیسم و تعصبات و مقدسات ملی – میهنی قرار دارد. طرف‌داران سلطنت حتی در اپوزیسیون نشان داده‌اند که چه دشمنی هیستریکی با منتقدین تابوهای ملی – میهنی دارند. دفاع از آزادی بیان یعنی به‌ویژه دفاع از آزادی نقد مقدسات ملی – مذهبی.

در جمهوری سوسیالیستی موردنظر ما نه‌تنها نقد مذهب بلکه نقد همه تعصبات و تابوهای ناسیونالیستی ونژادی و جنسیتی کاملاً آزاد است. دفاع ما از آزادی، سلبی نیست بلکه اثباتی است. ما آزادی کسی را محدود نمی‌کنیم. مذهبیون و ناسیونالیست‌ها و راسیست‌هاو مدافعین تابوهای قومی جنسیتی، مانند همیشه، آزادند عقایدشان را بیان کنند. اما در جمهوری سوسیالیستی، برخلاف همه نظام‌های طبقاتی در طول تاریخ، نقد این نظرات و تابوها نیز کاملاً و بی‌هیچقیدوشرط آزاد است. اظهار هر عقیده‌ای آزادی است اما آنچه جرم محسوب می‌شود و قابل‌تعقیب است تعرض جانی و مالی به افراد ویا توهین و فحاشی و اتهام‌زنی به آنها است و این دومی در صورت شکایت افراد باید مورد تعقیب قرار بگیرد. آزادی بیان و عقیده،بی‌قیدوشرط است اما عملکرد به عقاید مشروط است به حفظ مصونیت جانی و مالی و حفظ حرمت و کرامت افراد. از نظر ما همه عقاید قابل‌احترام نیستند اما همه افراد، مستقل از اعتقاداتشان، قابل‌احترام‌اند و باید از تعرض جانی و مالی مصون باشند.یعنی درست عکس عملکرد ترامپیست‌ها و راسیست‌ها در همه‌جا که خاک‌پرستی و مقدسات مذهبی و نژادی را بزرگ می‌دارند اما از هیچ توهین و فحاشی علیه مهاجرین، “خارجی‌ها” وپیروان “مذهب دیگر” فروگذار نمی‌کنند. ترامپیست‌های وطنی هم عیناً همین عملکرد را دارند.احیای عظمت آمریکا را با احیای سلطنت، مکزیکی‌ستیزی را باافغانی‌ستیزی، و برتری‌طلبی سفید را با برتری‌طلبی فارس جایگزین کنید از ترامپیسم آمریکایی به رویالیسم ایرانی می‌رسید. این نظرات و تفکرات هم همین امروز و در جامعه سوسیالیستی فردا، مورد نقد پیگیر و عمیق ما و همه آزادی‌خواهان است. اماترامپیست‌هایوطنی در جامعه سوسیالیستی نیزکاملاً آزاد خواهند بود هر چه می‌خواهند بگویند بی‌آنکه البتهحق هیچ تعرض و اقدام عملی علیه شهروندان داشته باشند.

نکته دیگر اینکه آزادی‌هایبی‌قیدوشرط چه امروز و چه در نظام سوسیالیستی به این معنی نیست کهافراد، رسانه‌هاو احزاب و نهادهای اجتماعیملزم به انتشار و دفاع از هر عقیده و موضع و نظری هستند. همچنان که کسی در سایت و پلاتفرم مدیای اجتماعی‌اش ملزم به انعکاس همه نظرات نیست. هر کس می‌تواند و حق دارد شروط و معیارهای خود را برای انتشار عقاید داشته باشد. مثلاً یک رسانه طرف‌دارگیاهخواری اگر مقاله‌ای در مزایای همبرگر را درج نکند، سانسور نکرده است بلکه از عقاید خود دفاع کرده است. نفی و سرکوب آزادی‌ها از جانب دولت‌ها اعمال می‌شود و نه افراد جامعه یا نهادها و رسانه‌هایغیردولتی. آزادی هر فرد و حزب و رسانه و سایت و پلاتفرم اجتماعی در انتخاب نظراتی که منتشر می‌کند خود یک رکن آزادی‌هایبی‌قیدوشرط است.

 باتوجه‌به این توضیحات باید روشن باشد که نه آزادی‌های نامحدود کذایی ایلان ماسک و نه اقدامات شنیعی نظیر آنچه شاه‌پرست‌ها علیه مزار غلام‌حسین ساعدی انجام داند، جایی در تلقی و درک ما از آزادی و جایگاهی در جمهوری سوسیالیستی موردنظر ما نخواهد داشت. 

۱۹دی ۱۴۰۳، ۸ ژانویه ۲۰۲۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *