آینده سوریه: چه باید کرد؟ حمید تقوایی

سؤالی از حمید تقوایی

انترناسیونال: با تحولات اخیر در سوریه احتمالات زیادی در مورد آینده جامعه مطرح می‌شود. این که تناسب قوا به کدام سمت خواهد رفت و کدام نیروها دست بالا پیدا می‌کنند همچنان سؤالی بی‌جواب است. به نظر شما چه اقدامات عملی باید در دستور مردم و فعالین سیاسی پیشرو در سوریه قرار بگیرد تا در آینده، خود مردم به معنای واقعی سرنوشت خود را در دست بگیرند و شاهد آینده‌ای روشن برای جامعه باشیم.  

حمید تقوایی: تناسب قوا و روند اوضاع سوریه به نفع مردم کاملاً بستگی به دخالت مردم و نیروهای سیاسی سکولار و چپ و مترقی در آن کشور دارد.

تحولات سوریه از بالا و به‌ویژه با نقش فعال دولت ترکیه و نیروهای اسلامی و نیمه‌اسلامی تحت حمایت او شکل گرفت. این امر نگرانی‌هایبجایی را در میان مردم ایجاد کرده است. این احتمال وجود دارد که باتوجه‌به دست بالا داشتن هیئت تحریر شام که سابقه‌اش به القاعده و داعش می‌رسد در میان نیروهای برانداز حکومت اسد و بخصوص تخاصم دولت اردوغان با نیروهای کرد در رهبری نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد)، نوعی جنگ و درگیری قومی – مذهبی (این بار با محوریت نیروهای نیابتی ترکیه) در سوریه در بگیرد و آن کشور از حیاط‌خلوت جمهوری اسلامی به حیاط‌خلوت ترکیه و اسلام نوع اردوغان تبدیل بشود. نباید اجازه داد سوریه به چنین وضعیتی دچار بشود. سرنگونی دیکتاتوری اسد شرایط مساعدی برای دخیل شدن توده مردم و نیروهای سکولار و چپ و مترقی ایجاد کرده است. باید از این شرایط سود جست و اجازه نداد دولت‌ها و نیروهای اسلامی و نیمه اسلامی از بالای سر مردم سرنوشت آن کشور را رقم بزنند. به نظر من در شرایط آزادی‌هایدوفاکتویی که در جامعه سوریه بعد از سقوط اسد ایجاد شده این امکان کاملاً وجود دارد کهصف سکولاریسم و آزادی‌خواهی و مدنیت در جامعه خود را متشکل کند و به میدان بیاید. این کاملاً ممکن است که تشکل‌ها و نهادها و ان‌جی‌اوها و ارگان‌های متعدد مردم‌نهاد و شبکه‌ای از فعالین و نیروهای چپ و سکولار شکل بگیرد و حمایت افکار عمومی جهان و نیروهای آزادی‌خواه را در سطح جهانی به خود جلب کند. این نیروها می‌توانند حول خواست‌ها و شعارهای مدرن، سکولار، چپ و آزادی‌خواهانه گرد بیایند و فعال شوند. اهم این خواست‌ها و شعارها عبارت‌اند از:

  • دست نیروهای اسلامی از سوریه کوتاه! نه اسلام نوع خامنه‌ای و نه اسلام نوع اردوغان نباید در سوریهجایی داشته باشند.
  • جدایی مذهب از دولت. دولت، قوانین و آموزش‌وپرورش باید کاملاً و تماماًسکولار و غیرمذهبی باشند. در خیزش عراق که به انقلاب اکتبر معروف شد یک شعار محوری: “لاسنیه،لاشیعیه،علمانیه” (نه سنی، نه شیعه، حکومت سکولار) بود. باید پرچم این شعار را در سوریه نیز برافراشت. 
  • لغو اعدام و ممنوعیت فوری اعدام به هر شکل و با هر توجیهی. حتی بازماندگان رژیم اسد که به محاکمه کشیده می‌شوند نباید اعدام شوند.  
  • رفع تبعیض جنسیتی و تضمین برابری کامل زن و مرد در تمام وجوه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و خانوادگی. 
  • تضمین آزادی‌های سیاسی و مدنی برای همه شهروندان، حق تشکل و تحزب و اعتراض و اعتصاب. 
  •  تأمین حقوق همه مردم مستقل از ملیت و مذهب و قومیت و زبان و نژاد و جنسیت و گرایشات جنسی به‌عنوان شهروندان متساوی‌الحقوق سوریه.  
  •  خواست محاکمه اسد و مقامات همدست او به‌خاطرجنایت‌هایشان علیه مردم سوریه و همچنین بازخواست و محاکمه خامنه‌ای و سران سپاهو دیگر مقامات رژیم به‌عنوان شریک جرم جنایات اسد. 
  • محکوم‌کردن حمله دولت ترکیه و نیروهای نیابتی او به مردم و نیروهای کرد در سوریه وجلب‌توجه افکار عمومی و نهادهای حقوق بشر جهانی به این مسئله.
  • به‌رسمیت‌شناسی کشور اسرائیل و تأکید بر راه‌حل دو دولت برای حل مسئله فلسطین. محکوم‌کردن حمله نظامی نتانیاهو به سوریه به بهانه حفظ امنیت اسرائیل.   
  •  نقد و برخورد فعال علیه مواضع و سخنان و تصمیمات و اقدامات نیروهای به‌قدرت‌رسیده در سوریه هرجا ارتجاعی و مغایر با موازین فوق بود. 

تأکید بر این خواست‌هاو مبارزه برای تحقق آنها از جانب نیروهای آزادی‌خواه در سوریه می‌تواند حمایت مردم و نیروها مترقی در جهان را نیز به خود جلب کند، عامل فشار مؤثری باشد به دولت‌ها و نیروهای دخیل در شرایط سیاسی امروز سوریه برای تن‌دادن به خواست‌ها و تأمین حقوق مردم، و گام مهم و تعیین‌کننده‌ای باشد در حرکت به‌سوی یک جامعه آزاد و برابر و مرفه و انسانی و بری از تابوها و مقدسات و تبعیضات مذهبی – ملی – قومی – نژادی -جنسیتی -طبقاتی در کشور سوریه. 

۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *