٢١ نوامبر سال ٢٠١٤ سازمان ملل قطعنامه ای را تصویب کرد که بر اساس آن کشورهای عضو متعهد میشوند که ازدواج کودکان را ممنوع و قوانین لازم برای پیشگیری و مجازات متخلف را تصویب و اجرا کنند. بر اساس این قطعنامه هیچ توجیه فرهنگی و عرفی برای ازدواج کودکان زیر ١٨ سال قابل پذیرش نیست. جمهوری اسلامی یکی از کشورهایی بود که با این قطعنامه مخالفت کرد. این امر از حکومتی که رهبر آن حتی ازدواج با کودکان شیرخوار و بهره کشی جنسی از آنها را مجاز میداند، غیرمنتظره نبود.
کسی که زوجهای کمتر از نه سال دارد وطی (نزدیکی کردن) او برای وی جایز نیست چه اینکه زوجه دائمی باشد، و چه منقطع، و اما سایر کامگیریها از قبیل لمس به شهوت و آغوش گرفتن و غیره ( اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد، و اگر قبل از نه سال او را وطی کند اگر افضاء (یکی گردانیدن راه ادرار و خون) نکردهباشد به غیر از گناه چیزی بر او نیست.
این جملات چندش آور حاصل افکار کثیف و ارتجاعی روح اله موسوی خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی است که در جلد دوم کتاب تحریرالوسیله بخش احکام طلاق و نکاح می توان آنها را خواند. کتابی که یک مرجع مهم در احکام قضایی و قوانین حاکم بر جامعه از طرف ارگانهای حکومتی برسمیت شناخته شده و بر اساس آن عمل میشود. این کتاب در مساجد، کتابخانه ها، مدارس و دانشگاهها و سایر اماکن عمومی در ایران در دسترس عموم است. و حتی در خارج کشور در نهادها و اماکنی که بنوعی با جمهوری اسلامی ارتباط داشته باشند، وجود دارد. انتشار چنین کتابی در کشورهایی که حکومت آن کمترین بهره ای از تمدن داشته باشد، ممنوع است و نویسنده و ناشرین آن بعنوان مروجین پدوفیلی تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند. طبیعی است حکومتی که رهبران آن خود از مبلغین پدوفیلی و بهره کشی جنسی از کودکان هستند، نمی تواند قطعنامه ممنوعیت ازدواج کودکان زیر ١٨ سال را بپذیرند.
قوانین حاکم بر ایران نه تنها مخالفتی با ازدواج کودکان ندارد، آنرا تبلیغ هم می کنند. این روایت از پیغمبر اسلام را به فراوانی از دهان آخوند ها بر روی منبر ها و یا از رسانه های مختلف میتوان شنید که: “از سعادت مرد آن است که دخترش در منزل وی خون حیض نبیند”. تلویزیون جمهوری اسلامی هم برای اینکه از این قافله عقب نماند، در برنامه های خود ازدواج کودکان را تشویق می کند. آساره کیانی در روزنامه همدلی تاریخ ١٧ دی درباره یکی از برنامه های شو تلویزیونی ظاهرا کمدی بنام “خندوانه” صحبت می کند. او می نویسد:
این اتفاق در ١٤ دی ماه ١٣٩٥ رخ داد؛ برنامه «خندوانه» که درصد زیادی از خانوادههای ایرانی را که سر سفرههای شام خود نشستهاند، دور هم و البته دور خودش جمع میکند، در کلیپی میانبرنامهای، کودکانی را که گویا بچههای یک مهدکودک هستند، یکی یکی روی صندلی مینشاند و از آنها میپرسد «با همسران خود دوست دارند کجا بروند» یا «دوست دارند بچههای آیندهشان دختر باشند یا پسر؟»
نویسنده مقاله می نویسد کودک ابزار ذهنی مناسبی برای پاسخ به این سوال را در اختیار ندارد. شاید به گفته کارشناسان، فاجعه، زمانی اتفاق بیافتد که او باید در «دنیای واقعی» خود با این موضوع روبهرو شود. مقاله از کودکانی صحبت می کند، که کودکی نمی کنند و اینکه در ایران به «کودک»، مسئله جنسی آموزش داده نمیشود؛ کودک رهاشده، همانطور ناآگاه پا در جامعه میگذارد.
حکم ضد انسانی ازدواج کودکان، مانند سایر قوانین اسلامی مورد پذیرش اکثریت مردم ایران نیست و علیه آن کمپینی براه افتاده است. گردانندگان این کمپین خواستار ممنوعیت ازدواج برای کودکان زیر ١٨ سال هستند. اما آنها قوانین اسلامی حاکم بر کشور و انواع مختلف آخوندها و نیروهای سرکوبگرشان را در مقابل دارند. بر اساس آمار رسمی بیش از ٥ درصد دختران در سنین زیر ١٥ سال وادار به ازدواج میشوند. اغلب این ازدواج ها بخاطر فقر انجام میشود و می شود گفت که دختران خردسال در ازای مبلغ ناچیزی فروخته میشوند. انزجار مردم از چنین قوانینی، فشار افکار عمومی و بی آبرویی در جهان موجب شده که بین آیت اله ها اختلاف بیفتد. مکارم شیرازی فتوا داد که ازدواج دختران زیر ١٣ سال حتی با اذن ولی، غیر مجاز است. او گفت: “ممکن است در گذشتهها نیز جایز بوده باشد اما الان به دلیل مفاسدی که دارد جایز نیست.”
مادران خردسال، دختر بچه های بیوه و مطلقه و کودک آزاری نمونه های بیشماری هستند، که در کمپین علیه ازدواج زیر ١٨ سال مطرح میشود. اما فاجعه هزاران بار بزرگتر از موارد فوق و آن چیزهایی است که نویسنده روزنامه همدلی مطرح می کند. کمپین علیه ازدواج کودکان شاید بناچار در مورد مهمترین مسئله یعنی پدوفیلی و استفاده از کودکان بعنوان بردگان جنسی خاموش است. در فرهنگ اسلامی زنان در هر سنی که باشند، اشیایی هستند که برای لذت جویی مرد آفریده شده اند. در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامزده هر روز به هزاران دختر خردسال تجاوز میشود، مردانی که برای ازدواج سراغ دختران خردسال میروند غالبا سادیست هایی هستند که کودکان را مورد ضرب و شتم و آزارهای مختلف قرار می گیرند. این کودکان از کمترین حقوق انسانی برخوردار نیستند. آنها نه تنها مانند سایر زنان حق انتخاب ندارند، بلکه حتی نمی فهمند که چرا این بلاها بسرشان می آید. آنها بردگان جنسی هستند که از هر گونه حقوق انسانی محرومند.
مبارزه علیه ازدواج کودکان باید عمق و گسترش بیشتری پیدا کند. کمپین علیه ازدواج کودکان زیر ١٨ سال در ایران باید مورد حمایت قرار بگیرد. هر گام عقب نشینی جمهوری اسلامی در این مورد به معنی نجات چند کودک است. اما نباید به این اکتفا کرد، این فاجعه را باید بیشتر به مردم ایران و جهان شناساند. جمهوری اسلامی و سایر حکومت های اسلامی بخاطر جنایتی که هر روزه در حق کودکان مرتکب میشوند، باید محاکمه شوند. انتشار و فروش کتابهای پدوفیلی اسلامی نظیر توضیح المسائل آیت اله های مختلف باید ممنوع شوند و نویسندگان و ناشرین آن تحت پیگرد قرار گیرند. چنین چیزی اگر بخاطر حکومت جانیان اسلامی در ایران امکانپذیر نیست، در اروپا و بسیاری از کشورهای جهان عملی است. این مبارزه را باید تا ریشه کن کردن بساط جهالت و جنایت حکومت های اسلامی ادامه داد.