خامنهای در دیدار چند روز گذشتهاش با نمایندگان مجلس،بهزعمرسانههای حکومتی به تبیین هشت نکته مهمدررابطهبا روابط مجلس و دیگر دستگاهها با دولت چهاردهم (دولت پزشکیان) پرداخته است. در این دیدار، خامنهای با تشریح نکات هشتگانهاش بیش از هر چیزی نگرانی عمیق خود را نسبت به آنچه که در انتظار حکومتش با رئیسجمهور شدن پزشکیان است، ابراز نمود.
در میان نکات هشتگانهخامنهای چهار نکته اساساًبهخاطر تکراری بودن و درعینحالبهخاطر اینکه حاوی چرندیات و خزعبلاتی از قبیل تلاش برای خنثیسازی تحریم و شرط متشرع و متدین و پاکدست بودن نمایندگان و کارگزاران بودند، ارزش توجه ندارند. اما چهار نکتهدیگر قابلتأمل هستند:
اول، “وارد میدان کردن کسانی که از بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشند” که خطاب به پزشکیان بود. دومین نکته “همگرایی و تعامل سازنده میان قوا” و سومین نکته نیز” کار فوری و پیش روی مجلس یعنی رأی اعتماد به کابینه پزشکیان” این نکته رو به مجلس بود. نکته چهارم هم “تمرکز و اهمیت ویژه دادن به غزه و محور مقاومت” بود که هم مجلس و هم قوه مجریه در دوران ریاست پزشکیان باید به آن متعهد باشند.
کل محتوا و مضامین چهار نکته قابلتوجه در سخنرانیخامنهای، حکایت از نگرانیهای عمیق او نسبت به اتفاقاتی هستند که در روزها و ماههای آینده حکومت را با بحرانهایعمیقتری مواجه خواهند کرد. خامنهایمیداند که حکومتش از هیچ مشروعیت و اعتباری در جامعه برخوردار نیست و همان اوضاع اجتماعی که باعث شد باند مغضوب اصلاحطلبان را برای نجات کلیت حکومت از انقلاب مردم به وفاق مجدد با خامنهای و باند اصولگرایان بکشاند، مجال زیادی به قمهکشان برای در کنار هم بودن نخواهد داد و بهزودی و این بار با شدت بیشتری به جان هم خواهد انداختشان. خامنهای تأکید و در اصل اخطار داد که هر انتصابی که خودش میکند و هر تصمیمی که خودش میگیرد، ملاک و دستورالعملهای بی برو و برگرد برای اداره حکومت خواهند بود.
رهبر وحشتزده وقتی اخطار میکند کسانی که وارد میدان (کابینه دولت) میشوند باید از بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشند، دارد یک آدرس مشخص و معین میدهد. منظور او که تأکید میکند باید افراد از بن دندان متعهد باشند، تعهد داشتن به خود او بهعنوان رهبر و نماد حکومت است، والا طی ۴۵ سال گذشته هیچ مهره و کارگزار و حتی مدیر غیر سرسپرده و غیرمتعهدی به جمهوری اسلامی در حکومت و در دستگاهها و نهادها و ادارات حکومتی راه داده نشده است. اینکه باید متشرعین، متدینین و پاکدستان وارد میدان شوند که در بخشی از حرفهایخامنهای هست، از جمله حرفهای مفت و فریبکارانهای هستند که مدام توسط آیتاللههای دزد و فاسد از تریبونهاینمازجمعهها بلغور و موعظه میشوند و موردتوجه کسی در جامعه هم نیستند.
نکته دوم مورد تأکید خامنهای، ایجاد همگرایی و بهاصطلاح تعامل سازنده میان قوا است. خواست خامنهای از همه قوای حکومتی این است که فقط و فقط به آنچه که او میگوید گوش دهند و به آنچه که او دستور میدهد عمل کنند و این مفهوم در یکی دیگر از بهاصطلاح نکات تبیینی خامنهای که مخصوصاً از مجلس و دولت آینده میخواهد که یکصدا باشند، بهصراحتقابلفهم است.
در نکته سوم نیز صراحتاً دارد گوش مجلس را میکشد که سریع و بدون تأمل و تعلل به اعضای کابینه دولت پزشکیان که مورد تأیید و منتصب خود او خواهند بود رأی اعتماد بدهند و هشدار میدهد که کارشکنی نکنند و دست آخر هم به همه قوا و دستگاهها یادآوری میکند که توجه ویژه به غزه و حماس و کل محور مقاومت برای حفظ و بقای حکومت حیاتی و کمتوجهی به آنها غیرقابلپذیرش است.
اما خامنهای چطور میتواند اطمینان حاصل کند که اخطارها و هشدارهایش در عمل توسط مخاطبانش (اعضای سه قوه) و مقامات و مدیران حکومتی موردتوجه و رعایت قرار گیرد؟ واقعیات جاری بعد از انتخابات کذایی نشان میدهند که اوضاع مطابق خواست خامنهای پیش نخواهد رفت و نگرانیهای او نیز بر اساس همان اتفاقاتی هستند که نزاعهای درونی حکومت را آشکارتر کردهاند.نزاعهایی که مدتهاست در بین خودیهای نزدیک بهخامنهای نیز به اوج رسیده و دیگر چندان حرفشنوی از او هم ندارند.
همین چند روز گذشته و بعد از سخنرانی هشدارآمیزخامنهای در دیدار با نمایندگان مجلس، جلیلی از خطقرمزخامنهای عبور کرد و با پز داشتن پشتوانه بهزعم خودش ۱۴میلیوننفری که در انتخابات ریاستجمهوری به پزشکیان پشت کردند، مدام در حال سفرهای استانی برای پیشبرد رویکردهای خودش در تقابل با پزشکیان است.
از طرف دیگر یعنی از جانب اصلاحطلبان هم موضعگیریهایی علیه پزشکیان بعد از اینکه در سخنرانیاش گفته بود مردم با آمدن بهپایصندوقهای رأی مشت محکمی به آدمهایی که در داخل و خارج تبلیغ تحریم انتخابات میکردند، زدند شروع شده و خواهان عذرخواهی او از مردم شدهاند.
در نتیجه، اوضاع بهطورکلی به ضرر خامنهای و کل حکومت پیش میرود. خامنهای که فکر میکرد با به میدان آوردن پزشکیان و ایجاد یک دوقطبی کذایی میتواند باعث رونق بخشیدن به مضحکه و مخمصه انتخاباتی شود و حکومتش را از خطر سرنگونی نجات دهد، حالا مانده است که با فشار اصلاحطلبان بر پزشکیان و تشدید درگیریهای میان اصولگرایان با خودشان و با پزشکیان در این شرایط بحرانی که جامعه پا روی گلوی خود او و حکومتش گذاشته است چه خاکی بر سرش بریزد.خامنهای با هیچ روش و با هیچ رئیسجمهورینمیتواند از فروپاشی در درون حکومت و تضعیفشدنروزبهروز بیشتر آن در برابر جامعه جلوگیری کند. در نتیجه تنها راه ادامه بقای رژیم را در سرکوب و خونریزی در جامعه میبیند و دستوراقدام به سرکوب خشنتر و تشدید صدور و اجرای احکام اعدام را بلافاصله بعد از پایان مضحکه انتخاباتی صادر کرده و دارد اجرا میشود.این آخرین تقلای رژیم برای حفظ بقای خودش است، اما کارساز نخواهد بود. مردم دارند در سطح وسیعی پاسخ حکومت را با به راهانداختن اعتراضات و کمپینهایی علیه اعدام و برای آزادی زندانیان سیاسی میدهند. جمهوری اسلامی محکوم به سرنگونی است و راه نجاتی ندارد.