انترناسیونال: به نظر شما مبارزه طبقاتی بهغیراز اعتراضات خیابانی و اعتصابات کارگری در چه اشکالی جریان دارد؟
حمید تقوایی: اعتراضات و اعتصابات کارگری شکل آشکار و صریح مبارزه طبقاتی است؛ اما مبارزه طبقاتی معنی وسیعتر و پایهایتری دارد. هر تقابل سیاسی، اجتماعی، علمی، فلسفی، هنری، ادبی و غیره در جامعه بر سر تبعیضات و مسائل و مصائبی که وجود دارد جزئی از مبارزه طبقاتی است. اگر مبارزه طبقاتی را کشمکش طبقاتی بنامیم (ترجمه دقیقترclass struggle)مفهوم روشنترمیشود. کشمکش به معنی اصطکاک و تضاد و مقابله میان منافع طبقات مختلف، میان نو و کهنه، و میان آیندهای که به دنیا میآید و گذشتهای که دورانش به سر رسیده است. این کشمکشی است که امروز میان دوطبقه اصلی کارگر و سرمایهدار در همه عرصهها جریان دارد. از مبارزه برای افزایش دستمزدها تا منازعه بر سر زدن بودجه خدمات رفاهی، از مقاومت در برابر تدریس داروینیسم در مدارس آمریکا تا سانسور پوسترهای آتئیستی در انگلستان، و از انکار گرمایش زمین تا بهرسمیتشناسی حقوق رنگینکمانیها، همه ازمصادیق مختلف کشمکش و یا مبارزه طبقاتی است. این مبارزه گاهی اوج میگیرد و به خیابان کشیده میشود – مثل جنبش اشغال، انقلابات بهار عرب، جنبش من چارلی ابدو هستم، اعتراضات جلیقه زردها در فرانسه، جنبش می تو (me too) و غیره – و گاه در سطح بحث و جدل نظری سیاسی باقی میماند – نظیر جدل بر سر واقعی یا دروغین بودن گرمایش زمین و یا جدال میان داروینیسم و طراحی هوشمند (intelligent design).
بخشها و اقشار درگیر در مبارزه طبقاتی نیز فراتر از طبقه کارگر است.جنبش کارگری در شکل اعتصابات و اعتراضات شکل عیان و مداومی از مبارزه طبقاتی است که مستقیماً کارفرمایان و دولتشان را به چالش میکشد؛ اما اقشار دیگر جامعه نیز به جنبشهای اعتراضی متعددی شکل میدهند. نظیر جنبش سیاهپوستان بر سر حقوق مدنی در آمریکا و یا جنبش دادخواهی و جنبش بیحجابی در ایران. این جنبشها نیز کاملاً به مبارزه علیه سرمایهداری مربوط میشوند چرا که در عصر ما ریشه و علت همه مصائب و تبعیضات نظام سرمایهداری است.
زمانی که کشمکش طبقاتی بر سر دولت متمرکز میشود طبق تعریف با شرایط انقلابی روبرو هستیم. انقلاب در واقع نقطه اوج کشمکش طبقاتی بر سر قدرت سیاسی است. مشخصاً در ایران خیزشهای۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و امروز خیزش زن زندگی آزادی نمونههای بارز برآمد و اوجگیری مبارزه طبقاتی بر سر دولت و نظام موجود هستند. جنبشهای اعتراضی متعددی نیز از بدو روی کار آمدن جمهوری اسلامی جریان داشته است. از جنبشهای اقشار و طبقات مختلف جامعه (جنبش کارگران و زنان و جوانان و دانشجویان و رنگینکمانیها و غیره)تا مبارزه بر سر مسائل مشترک بخشهای مختلف مردم نظیر جنبش علیه بی حقوقی زنان و مشخصاً علیه حجاب اجباری و آپارتاید جنسیتی، جنبش دادخواهی، جنبش علیه اعدام و غیره. مبارزه طبقاتی تمامی این اعتراضات و کشمکشها را در بر میگیرد.
انترناسیونال: جمهوری اسلامی رژیم حامی سرمایهداران و مناسبات سرمایهداری است و بسیاری از سرانش به کلانسرمایهداران ایران بدل شدهاند. اما قشر عظیمی از سرمایهداران غیروابسته به حکومت خواستار سرنگونی آن هستند. آیا این سرنگونی طلبی بخشی از طبقه سرمایهدار نیز جزئی از مبارزه طبقاتی است؟
حمید تقوایی: به نظر من مقابله بخشهای طبقه سرمایهدار با دولت خود که شرایط امروز ایران یک نمونه حاد آن است، مستقیماً بخشی از کشمکش طبقاتی در جامعه نیست؛ ولی نتیجه و بازتاب آن است. وقتی بخشی از طبقه حاکم دولت طبقاتی خود را قادر به کنترل جامعه و پاسداری از منافع خودش نمیبیند به اپوزیسیون رانده میشود. این خود نمودی از یک واقعیت عمومیتر است. در همه نظامهای سرمایهداری جنبشها و احزاب بورژوایی مختلفی بر سر چگونگی حفظ منافع طبقاتی خود در جامعه شکل میگیرند که از نظر سیاسی با یکدیگر اختلاف دارند. در دموکراسی پارلمانی این اختلافات در انتخاباتها تعیین تکلیف میشود و در نظامهای دیکتاتوری باتوطئه و کودتا و اعمال زور. ولی درهرحال موضوع اختلاف درونی احزاب و نیروهای بورژوایی(اعم از رفرمیست و لیبرال و محافظهکار و فاشیست و غیره) چگونگی حفظ و تقویت کل نظام سرمایهداری است.
در شرایط سیاسی ایران نیز این واقعیت را بهروشنی مشاهده میکنیم. مخالفت نیروها و احزاب راست اپوزیسیون با جمهوری اسلامی به این خاطر است که معتقدند این حکومت کل نظام مطلوب طبقه آنها را به خطر انداخته است و این نظام مطلوب برای سلطنتطلبان که بخش عمدهای از اپوزیسیون راست را تشکل میدهند، چیزی نیست بهجز بازگشت به دیکتاتوری سلطنتی که ۴۵ سال قبل جامعه با آن تعیین تکلیف کرد. حتی امروز که این نیروها تحتفشار جنبش زن زندگی آزادی از انقلاب و سرنگونی دم میزنند صریحاً از سپاه و بسیج و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی برای “جلوگیری از هرجومرج” دفاع میکنند.
این شرایط تأیید دیگری است بر این واقعیت که حتی زمانی که بخشی از نیروهای سیاسی بورژوایی با دولتشان به مقابله کشیده میشوند امرشان جلوگیری از تغییرات ریشهای و رادیکال در نظام موجود است. در واقع در صفبندی مبارزه طبقاتی همه نیروهای راست، در اپوزیسیون و درحکومت، در برابر طبقه کارگر و توده مردمی قرار میگیرند که امرشان ریشهکنکردن هر نوع تبعیض و نابرابری و فقر و بیتامینی اقتصادی است.
انترناسیونال: چه زمانی میتوان ادعا کرد مبارزه طبقاتی به نفع کارگران تمام شده است؟ آیا اساساً با برقراری سوسیالیسم مبارزه طبقاتی پایان مییابد؟
حمید تقوایی: روشن است که برقراری سوسیالیسم هدف نهائی طبقه کارگر و حزب اوست ولی راه رسیدن به این هدف استراتژیک از نبردها و پیشرویها و دستاوردهای متعددی میگذرد. تحمیل حقوق صنفی و مدنی (حق تشکل، حق اعتصاب، کاهش ساعت کار، افزایش دستمزدها و نظایر آن)، و تحقق مطالبات رفاهی که کل جامعه از آن برخوردار میشود (بهداشت و آموزش رایگان، کاهش سن بازنشستگی، بیمه بیکاری و درمانی و دیگر خدمات رفاهی) همه از دستاوردهای جنبش کارگری و حاصل پیروزی آن در نبردهای طبقاتی مداوم است. این پیشرویها هم شرایط زندگی کارگران و کل مردم را ارتقا میدهد و هم شرایط را برای پیروزی نهائی، استقرار سوسیالیسم،هموارترمیسازد.
خلع ید سیاسی از بورژوازی و تصرف قدرت سیاسی نقطه عطفی در این روند است که گرچه بهخودیخود به معنی استقرار سوسیالیسم نیست؛ ولی یک پیروزی تعیینکننده طبقه کارگر برای رفتن به سمت خلعید اقتصادی از بورژوازی، تحقق سوسیالیسم و نهایتاً نفی طبقات است. با تصرف قدرت بهوسیله طبقه کارگر نیروها و احزاب بورژوایی به اپوزیسیون رانده میشوند؛ اما نظام طبقاتی یکی شبه از بین نمیرود. کشمکش طبقاتی حتی بعد از خلعید سیاسی از طبقه سرمایهدار ادامه دارد؛ اما اینبار با طبقه کارگر در قدرت و بورژوازی در اپوزیسیون. در این شرایط طبقه کارگر از موضع دولت که در شکل شورائی توده مردم را دربرگرفته و در حاکمیت دخیل کرده است، و با اتکا به قانون و قدرت حکومتی شوراها از موضع بسیار قدرتمندتری به مبارزه برای رهائی کل جامعه از هر نوع تبعیض و سلطه طبقاتی ادامه میدهد.
مبارزه طبقاتی زمانی به پایان میرسد که اولاً کارکردن فعالیت خلاقانه و آزادانه هر فرد باشد و نه پیششرط تأمین معیشت او و ثانیاً دولت به معنی یک ارگان سیاسی زوال یافته و به ارگان اداره امور تبدیل شده باشد. یعنی زمانی که به قول مارکس جامعه مدنی به “جامعه انسانی، و یا انسانیت اجتماعی شده”، ارتقا یافته باشد.
۴ مرداد۱۴۰۳، ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۴