مضحکه انتخاباتی رژیم و تأثیر آن بر وضعیت سیاسی ایران مصاحبه با حمید تقوایی

تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید

جلیل جلیلی: مضحکه انتخاباتی جمهوری اسلامی دوباره براه افتاده است. در جامعه‌ای که هلاکت رئیس‌جمهورش به‌وسیله مردم جشن گرفته شد می‌خواهند جنایت‌کار دیگری را بجای او بنشانند. طبق معمول حتی بسیاری از خودی‌ترین کاندیداها به‌وسیله شورای نگهبان رد شده‌اند وعده دست‌چین شده‌ای را وارد نمایش مسخره انتخابات کرده‌اند. می‌خواهیم در این شرایط به نقش و جایگاه انتخابات حکومتی بپردازیم. 

 حمید تقوائی اولین سؤال من در مورد جایگاه انتخابات در جمهوری اسلامی، به‌طورکلی و در شرایط ویژه حاضر، است. ما همیشه انتخابات‌های حکومت را مضحکه دانسته‌ایم. به نظر شما مضحکه اخیر چه جایگاه و نقشی در وضعیت سیاسی ایران دارد؟  

حمید تقوائی: همانطور که اشاره کردید ما هیچ‌وقت “انتخابات” جمهوری اسلامی را به‌عنوان انتخاب نپذیرفتیم و اکثریت عظیم مردم هم نپذیرفته‌اند. 

در یک سطح عمومی از همان بدو روی کار آمدن این رژیم آنچه حکومت انتخابات نامیده است حتی با ابتدائی معیارها و موازین دموکراسی پارلمانی انتخابات نیست. نه‌تنها از آزادی احزاب و آزادی بیان که پیش‌شرط هر نوع انتخابات آزاد است، خبری نیست؛ بلکه حتی در میان دارودسته‌ها و جناح‌های حکومتی هم انتخاباتی در کار نیست. علاوه بر فیلتر شورای نگهبان که در خدمت ولی‌فقیه عمل می‌کند حتی خودی‌ترین خودی‌های از فیلتر رد شده هم اگر مورد تأیید خامنه‌ای نباشند از صندوق بیرون نمی‌آیند. در انتخابات دور گذشته رئیس‌جمهوری، و همچنین انتخابات مجلس، هیچ یک از کاندیداهای دوخردادی را به بازی نگرفتند و عملاً به‌جز یک قشر محدودی از سرسپردگان خامنه‌ای به این معرکه راه داده نشدند. صندوق‌سازی و تقلب‌های انتخاباتی را هم باید به این ملغمه اضافه کرد. به یاد دارید که در سال ۸۸ همین مسئله به یک جنبش عظیم منجر شد. جنبشی که به بهانه تقلب در انتخابات شروع شد و در ادامه خود کل حکومت را به لرزه انداخت. انتخاب‌های دیگر هم کمابیش همین شکل را داشته.

در شرایط امروز که جمهوری اسلامی به‌عنوان قاتل مردم در برابر جامعه ایستاده است، کشته و زده و بسته و همچنان دارد به جنایاتش ادامه می‌دهد، مضحکه انتخابات بیش از هر زمان بی‌معنی و پوچ و بی‌ربط به مردم و جامعه است. تا آنجا که به صفوف مردم و خواست و گرایشات مردم مربوط می‌شود جامعه مدت‌هاست از این نوع نمایشات حکومتی عبور کرده است، مدت‌هاست اعلام کرده است رأی ما سرنگونی است؛ شعاری که در انتخابات دوره قبل خیلی صریح و روشن از جانب مادران دادخواه مطرح شد و مورد حمایت کل جامعه قرار گرفت. جامعه امروز کمربسته است که جمهوری اسلامی را به زیر بکشد و ازاین‌رو انتخابات به شرایط سیاسی ایران و انقلاب عظیمی که در جریان است بی‌ربط‌تر از هر زمان دیگری است. خود حکومتی‌ها هم به‌خوبی می‌دانند که رفتنی هستند و این نمایشات و ترفندها دردی از آنها دوا نخواهد کرد. 

جلیل جلیلی: همانطور که گفتید در انتخابات اخیر هم مثل همیشه بسیاری از کاندیداها به‌وسیله شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. اما بر خلاف دوره قبل یکی از چهره‌های اصلاح‌طلب، باسم مسعود پزشکیان تأیید صلاحیت شده و به همین خاطر اصلاح‌طلبان فعال شده‌اند. آیا از نظر شما این امر نمی‌تواند تا حدی باعث بازارگرمی انتخابات حکومت بشود؟

حمید تقوائی: مسلماً جمهوری اسلامی چنین تلاشی می‌کند؛ ولی به نظر من هیچ تأثیری ندارد. تا همین‌جا مردم در سطح وسیعی شروع کرده‌اند به مسخره‌کردن و دست‌انداختن معرکه انتخاباتی حکومت. حتی در سخنرانی که مسعود پزشکیان در دانشگاه داشت از هر طرف از جانب دانشجویان حامی انقلاب زن زندگی آزادی مورد نقد و اعتراض شدیدی قرار گرفت و عملاً این سخنرانی به جلسه محاکمه پزشکیان و کل حکومت تبدیل شد.

بازنشستگان نیز در تجمعات اعتراضی اخیر خود اعلام کردند این بار هم مردم؛ مانند انتخابات مجلس “سیلی محکمی بر پوز خودکامگان و مستبدان” خواهند زد. همچنین بیش از بیست تشکل دانشجویان و دانش‌آموزان و شماری از چهره‌های فعال جنبش زنان و معلمان و دادخواهان نیز در بیانیه مشترکی اعلام کردند.”رأی و انتخاب ما انقلاب زن زندگی آزادی است”. همه این تعرضات نشان می‌دهد که نه‌تنها دیگر مضحکه انتخاباتی و ترفند بازی‌دادن اصلاح‌طلبان مشکلی را از حکومت حل نخواهد کرد؛ بلکه زمینه‌ساز تعرض بیشتر و شدیدتر جامعه به کل نظام خواهد بود.

آنچه واقعاً داغ شده انتخابات نیست، زمین زیر پای جمهوری اسلامی است. زمینی که انقلاب زن زندگی آزادی، آن را داغ‌کرده است و حکومت هم این را می‌داند. حتی کودن‌ترین مقامات حکومتی می‌دانند که چیزی به آخر عمر نظام منحوسشان نمانده است. این حکومت جنایت و دزدی و چپاول و فساد است و جامعه به صدای بلند هر روز دارد اعلام می‌کند حکومت فقر و فساد را نمی‌خواهد.  

جلیل جلیلی: آیا انتخابات در صف‌بندی‌های درون حکومت نیز بی‌تأثیر است؟ این انتخابات چه تأثیری در صفوف خود حکومت و تناسب قوا میان جناح‌ها خواهد داشت؟

حمید تقوائی: تأیید صلاحیت یکی از مقامات اصلاح‌طلب جنب‌وجوشی در میان صفوف حکومتی‌ها براه انداخته است. چهره‌های شاخص دو خرداد به حمایت از کاندیدشان برخاسته‌اند؛ اما خودشان هم این بازی را زیاد جدی نگرفته‌اند و حتی نشریات حکومتی از جناح‌های مختلف می‌نویسند که تأیید صلاحیت یک اصلاح‌طلب برای بازارگرمی انتخابات است. همه می‌دانند که ایشان از صندوق بیرون نخواهد آمد. بااین‌وجود همه وارد این بازی شده‌اند تا به نحوی از بی‌اعتباری و رسوایی و منفور بودن نظامشان بکاهند. به نظر من هدف باند خامنه‌ای و شورای نگهبان از بازی‌دادن مسعود پزشکیان هم اساساً دامن‌زدن به همین جنب‌وجوش در صفوف خود حکومت بود و نه در جامعه. اصلاح‌طلبان هم که همیشه منتظر گوشه چشمی از جانب اصول‌گرایان بوده‌اند، دوباره به میدان آمده‌اند تا خدمتگزاری‌شان به کل نظام را نشان بدهند. اما همانطور که توضیح دادم کار از این حرف‌ها گذشته است. این بازی در جامعه تأثیری نخواهد داشت و حتی تأثیر برعکس خواهد داشت، یعنی موجب تشدید خشم و تنفر مردم از کل حکومت با همه جناح‌هایش خواهد شد. 

جلیل جلیلی: مشخصاً این شرایط بر فضای سیاسی جامعه و انقلاب زن زندگی آزادی چه تأثیری دارد؟  

حمید تقوایی: به نظر من انتخابات، بر خلاف توهمات و تلاش‌های حکومت، نه قادر است بن‌بست و بحران بقای حکومت را تخفیف بدهد و نه از به‌هم‌ریختگی صفوف حکومت جلوگیری کند و یا حتی آن را کاهش بدهد. از این نقطه‌نظر انتخابات نقشی در جامعه ندارد. ولی انتخابات عملاً فضائی را ایجاد می‌کند برای تعرض بیشتر مردم. برای ابراز خشم و تنفر بیشتر مردم. همانطور که ابتدا گفتید انتخابات در شرایطی انجام می‌شود که هلاک‌شدن رئیس جمهور قبلی جشن و شادی جامعه را به دنبال داشت. می‌دانید که رئیسی جلاد تهران لقب گرفته بود از جمله به‌خاطر عضویتش در هیئت مرگ و اعدام‌های شصت و هفت. الان یکی از کاندیداهای این انتخابات پورمحمدی عضو دیگر هیئت مرگ است که علاوه بر کشتار ۶۷ در قتل‌های زنجیره‌ای روشنفکران و روزنامه‌نگاران در دهه هفتاد نیز دست داشته است. مردم نه با انتخاب یک مسئول حکومتی بلکه با جابه‌جایی قاتلین خود مواجه هستند. این انتخاباتی است بین دارودسته‌های مختلف قاتل مردم.

نباید از یاد برد که جمهوری اسلامی تنها یک حکومت فوق ارتجاعی و قرون‌وسطایی نیست؛ بلکه قاتل مردم ایران است و دست همه مقامات حکومتی به خون هزاران زن و مرد و پیر و جوان آلوده است. انتخابات و نمایشات دیگر حکومتی تماماً در جبهه دشمنان مردم رخ می‌دهد و مردم از این فرصت استفاده می‌کنند تا مثل همیشه ضربه محکم‌تری به صفوف دشمن خود وارد کنند. همانطور که اشاره کردم تجمعات خیابانی اخیر و بیانیه‌های تشکل‌ها و فعالین انقلابی و حتی مناظره‌ها و سخنرانی‌های نمایشی کاندیداهای حکومت به عرصه تعرض آشکار صفوف مردم به کل نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است. مردم به این چهره‌های حکومتی به‌عنوان مسئول نگاه نمی‌کنند؛ بلکه به درست آنها را جلاد خود می‌دانند و لذا از فرصت انتخابات هم استفاده می‌کنند برای تعرض بیشتر به این جلادها. 

جلیل جلیلی: آخرین سؤال من این است که مردم در مقابله با این مضحکه چه باید بکنند؟ چه رهنمودی برای مردم دارید؟   

  حمید تقوایی: این انتخابات در دل یک جنبش عظیم که خود مردم آن را انقلاب می‌نامند دارد انجام می‌شود. انقلاب زن زندگی آزادی و همه چیز حتی مانورها و نمایشات حکومتی عملاً تحت‌تأثیر و تحت‌الشعاع این انقلاب صورت می‌گیرد. انقلاب گرچه در سطح تظاهرات خیابانی فروکش کرده است؛ ولی در عرصه‌های مختلف زنده و بالنده است در جنبش موفق بی‌حجابی این را می‌بینیم، در جنبش علیه اعدام و جنبش دادخواهی این را می‌بینیم. در مبارزات بازنشستگان که هر هفته تجمعات اعتراضی با شکوهی برگزار می‌کنند، و حتی در اعتصابات و حرکت‌های اعتراضی زندانیان سیاسی و غیرسیاسی این تحرک و بالندگی را مشاهده می‌کنیم.

   این داستان مضحکه و یا سیرک انتخاباتی حکومت اپیزودی در دل این شرایط است. یعنی انتخابات در میان کسانی که خون از پنجه‌هایشان می‌چکد، جانیانی که رسوای خاص و عام هستند و فی‌الحال از مردم شکست‌خورده‌اند، باندهای مافیائی که با غارت و چپاول خون مردم را در شیشه کرده‌اند و مورد تنفر جامعه قرار دارند. مردم می‌خواهند همه اینها را نه‌تنها سرنگون کنند؛ بلکه به محاکمه بکشند. حکومت هم این را می‌داند و نمایش انتخاباتی‌اش را بر این مبنا، با هدف به عقب انداختن مرگ خود، سر هم کرده است. 

در مقابل مردم دارند از این فرصت برای نزدیک‌کردن روز مرگ حکومت، برای تعرض و پیشروی‌های بیشتر استفاده می‌کنند. رهنمود حزب ما هم این است که همه فعالین و نهادها و تشکل‌های فعال در انقلاب زن زندگی آزادی، و فعالین در همه جنبش‌های اعتراضی اعم از جنبش بازنشستگان، زنان، جنبش دانشجویی، دادخواهان و معلمان و رنگین‌کمانی‌ها و هنرمندان و نویسندگان و سینماگران و غیره در کنار هم قرار بگیرند، با بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های مشترکی که به یک نمونه آن از جانب بیش از بیست تشکل دانشجوئی اشاره کردم، و یا در حمایت از تجمعات بازنشستگان و شعارهای متحدکننده آنان، مضحکه انتخاباتی حکومت را بر سرش خراب کنند و اعلام کنند رأی ما سرنگونی است و به قول دانشجویان “انتخاب ما انقلاب زن زندگی آزادی است”. 

تلاش حزب ما این است که هر چه بیشتر صفوف فعالین این جنبش‌ها را متحد کنیم و همبسته و یکپارچه با شعار رأی ما سرنگونی است و زنده‌باد انقلاب به میدان بیاییم و موج اعتراضی تازه‌ای را در سطح خیابانی و در سطح رسانه‌ای و مدیای اجتماعی در داخل کشور و خارج کشور شکل بدهیم.  

۳۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹ ٰژوئن ۲۰۲۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *