جدید ترین

میزگرد حول اول ماه مه امسال- تجارب، ویژگی‌ها و فرصت‌ها: شهلا دانشفر

انترناسیونال: در حالی به استقبال روز جهانی کارگر می‌رویم که جنبش کارگری ایران سالی بسیار متلاطم و پرجنب‌وجوش را گذرانده است. نظر شما در مورد فعل‌وانفعالات جنبش کارگری در فاصله اول ماه می سال گذشته تا کنون چیست؟ مهم‌ترین جدال‌ها و دستاوردهای طبقه کارگر ایران در این یک‌ساله کدام‌اند؟

شهلا دانشفر: سال گذشته همانطور که در نوشته‌های دیگر هم اشاره کرده‌ام سال درخشش جنبش کارگری در دل انقلاب زن زندگی آزادی است. یک نقطه درخشش آن گرامیداشت روز جهانی کارگر در ابعادی اجتماعی‌تر و گسترده‌تر در فضای متأثر از انقلاب زن زندگی آزادی بود و مُهر این انقلاب را بر خود داشت. این را به‌روشنی در قطعنامه و بیانیه ویژه این روز دیدیم. در سال گذشته ده‌ها هزار کارگر پروژه‌ای در نفت و گاز و فولاد در ۱۱۰ مرکز نفتی در اعتصاب بودند و اعلام کردند که ما با گسترش اعتراضاتمان به استقبال اول مه می‌رویم. فراخوان برگزاری روز جهانی کارگر را بازنشستگان تأمین اجتماعی و در کنار آنها ۴۸ تشکل از دانشجویان و دانش‌آموزان و فعالین اجتماعی داده بودند. در چندین شهر بازنشستگان به خیابان آمدند و اهواز نگین درخشان این روز بود که با مارش باشکوه و حمل بنر بزرگی در دست فضای نشاط و شادابی ویژه‌ای در شهر ایجاد کرده بودند. از سوی دیگر بنرهای گرامیداشت اول مه در خیابان‌های شهرهای مختلف نصب شده بود. دانشجویان در دانشگاه‌های مختلف به اشکال مختلف روز جهانی کارگر را گرامی داشتند. دیوار شهرهای مختلف با شعارهای ویژه روز جهانی کارگر رنگ این روز را به خود گرفته بود. در شهرهایی زنان بدون حجاب و با در دست‌گرفتن نوشته “روز جهانی کارگر گرامی باد” یک اول مه بی‌حجاب را برگزار کردند. در شهرهایی شاهد آکس یون‌هایی اعتراضی بودیم و در محلات از شهرها شعاردهی شبانه را داشتیم و شهرهای کردستان نیز مثل همیشه درخشش داشتند.

بدین‌گونه در سال گذشته روز جهانی کارگر در ایران کیفیت نوینی به خود گرفت و بیش از هر وقت به درون جامعه رفت. برجسته‌شدن چنین روزی که اساساً روز اعتراض علیه تمام بنیادهای ظالمانه سرمایه‌داری است، یک دستاورد مهم جنبش کارگری و نشانگر تعمیق انقلاب و کل جامعه است. بیانیه‌ها و قطعنامه‌های این روز نیز کیفرخواستی علیه کل بساط جهنمی سرمایه‌داری حاکم بودند و یک تأکید آنها بر منشور خواست‌های حداقلی کارگری بود. منشوری که از اعماق جامعه برخاست و بر شعار زن زندگی آزادی و به انقلاب غنا بخشید و توانست تحرکات راست و منشورهایشان را کنار زند. جالب اینجاست که همین اتفاق را امسال نیز در انتشار میثاق هشت تشکل و تجدید عهد با آن منشور شاهدیم.

اتفاق مهم دیگر در این فاصله اعتراضات حماسی و بلاوقفه بخش‌های مختلف بازنشستگان است. بازنشستگان که صدای رسای اعتراض مردم در کف خیابان‌اند و نقش مهمی در داغ نگاه‌داشتن تنور انقلاب و تحرک سیاسی در شهرها را داشته‌اند. بازنشستگان که پرچم اتحاد مبارزاتی طبقه کارگر در سطح سراسری را با شعارهای “شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد”،”لشکری کشوری، تأمین اجتماعی اتحاد اتحاد”، “اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد” به دست گرفته‌اند. جلو آمدن این شعارها یک پیشروی مهم دیگر در جنبش کارگری و اتحاد سراسری کارگری در برابر جهنم جمهوری اسلامی است. امروز بازنشستگان با همین شعارها خود در می‌دانند و همانطور که امسال در تجمعاتشان هشت مارس روز جهانی زن را گرامی داشتند، اکنون به استقبال گرامیداشت روز جهانی کارگر می‌روند. بازنشستگان که با فراخوان‌هایشان به تجمعات بزرگ در خطاب به بخش‌های مختلف بازنشسته، خود الگویی از اتحاد کارگری را به دست داده‌اند. آخرین نمونه‌اش برگزاری تجمع بزرگ ده‌هزار نفره آنها در تهران در ۲۶ فروردین بود که الگویی برای برگزاری تجمعات بزرگ کارگری و مردمی به دست دادند. در همان روز بازنشستگان تأمین اجتماعی نیز تجمعاتشان را داشتند. هم‌زمانی این تجمعات با روزی که حکومت با زدن موشک و پهپادهایش به اسرائیل فضا را امنیتی کرده بود، و هم‌زمان با اعلام جنگ حکومت به زنان برای پس‌گرفتن خاکریز فتح شده حجاب و شروع حملات وحشیانه‌اش این تجمعات پیام کوبنده‌ای به حکومت بود. بدین ترتیب زنان با مقاومت قهرمانانه‌شان، مردم با دفاع جانانه‌شان و بازنشستگان با تجمعات بزرگشان و فریاد “نه تهدید، نه زندان، نه اعدام، نیست جلودار ما” پاسخ درخوری به توطئه‌های سرکوبگرانه حکومت و جنگ‌افروزی‌ها و بحران‌آفرینی‌هایش دادند. اینها همه دستاوردهای مهم انقلاب و جنبش کارگری هستند و بدون شک بر چگونگی بر گزاری تجمعات روز جهانی کارگر نیز تأثیر خود را می‌گذارد.

از سوی دیگر پرستاران امروز با کارزار مبارزاتی‌شان علیه وضع بد معیشتی و بی‌پاسخ ماندن مطالباتشان به میدان آمده‌اند. این هم اتفاق مهمی در این شرایط است و بخش‌های مختلف کارگری را در صف اعتراضی بزرگ‌تری کنار هم قرار می‌دهد. به‌ویژه در حال حاضر اعتراضات در نفت گسترده است و بخش‌های مختلف آن در اعتراض‌اند. موعد قراردادهای جدید کاری هزاران کارگر پروژه‌ای نفت فرارسیده و با کمپین‌هایشان دارند به میدان می‌آیند و این بخش کلیدی کارگری نیز مهر خود را بر این شرایط خواهند زد و بازنشستگان هم با فریاد فقط کف خیابان به دست میاد حقمون بر تداوم مبارزاتشان تأکید دارند. 

پیشروی‌های دیگر جنبش کارگری و انقلاب زن زندگی آزادی در بعد سازمان‌یافتگی مبارزات است. بعلاوه در سال گذشته شاهد اتحاد مبارزاتی بخش‌های مختلف مردم هم به لحاظ مضمون خواست‌های رادیکالی که به پیش بردند و هم به لحاظ در اعتراض اجتماعی علیه اعدام‌ها که ابعادی جهانی پیدا کرد بودیم. بازتاب این پیشروی‌ها را در فراخوان‌های اعتراضی سراسری و قدرت بسیج مبارزاتی تشکل‌های کارگری و مردمی و همچنین در بیانیه‌های مشترک تشکل‌های کارگری، اجتماعی و شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی می‌بینیم. 

و بالاخره اینکه سال گذشته سال تعمیق انقلاب و تعیین یافتن بیشتر خواست‌های مردم بود. انقلابی که جامعه را شخم زد و در هر قدمش جامعه‌ای شاد و انسانی و برابر را فریاد می‌زند. انقلابی که منشور بیست تشکل پرچم مطالباتش شد و امروز در آستانه روز جهانی کارگر شاهد انتشار میثاق ۸ تشکل از کارگران، بازنشستگان، مدافع حقوق زن، پرستاران و دادخواهان هستیم که منشور زن زندگی آزادی را محور قرار داده هستیم که در آن شش خواست فوری که به اوضاع همین امروز بر می‌گردد برجسته است. از جمله این میثاق با گفتن اینکه جنگ حکومت با زنان جنگ با همه ما مردم است سخنش این است که ما عهد بستیم و ایستاده‌ایم تا پایان. بر لغو حجاب و تمامی قوانین زن‌ستیز، بر برابری زن و مرد در تمام سطوح، بر لغو آپارتاید جنسی و جنسیتی در هر شکلش و بر به‌رسمیت‌شناختن حقوق ال جی بی تی کیو پلاس تأکید می‌کند. در برابر موج سرکوب و اعدام بر ایستادگی در برابر اعدام‌ها و توقف اعدام‌ها و لغو مجازات اعدام در هر شکلش تأکید می‌کند و خواست فوری آن آزادی فوری و بدون قیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی است. این میثاق بر آزادی بیان، عقیده، مذهب، تحزب و وسیع‌ترین آزادی‌های سیاسی در جامعه تأکید می‌کند. این میثاق صدای اعتراضش را به مصوبه جنایت‌کارانه مزدی حکومت بلند کرده و با تأکید بر داشتن یک زندگی انسانی برای همه بخش‌های کارگران مردم محروم از بیمه‌های وسیع اجتماعی صحبت می‌کند. خواستار ازبین‌رفتن ساختارهای اساسی اقتصادی – سیاسی حکومت در محیط‌های کاری از جمله حذف کار پیمانی و قراردادهای موقت برده‌وار است. بدین ترتیب میثاق اول مه ۱۴۰۳ میثاق اتحاد حول منشور بیست تشکل و خواست‌های فوری همین امروز به‌عنوان پلاتفرم مبارزاتی همه مردم است.

با نگاهی به نکاتی که بر شمردم می‌شود دید که امروز در آستانه روز جهانی کارگر شاهد چه تحولات بنیادی ای در جامعه هستیم و همه اینها پیشروی‌های ماست که بدون شک مهر خود را بر روز جهانی کارگر نیز می‌زند.

انترناسیونال: روز اول ماه مه هر سال بر متن شرایط سیاسی و اجتماعی متفاوتی در جامعه، از راه می‌رسد. باتوجه‌به شرایط کنونی، روز کارگر امسال دارای چه ویژگی‌های متفاوتی است؟ وجه تمایز آن از سال‌های قبل چیست؟

کاظم نیکخواه: در یک نگاه گذرا به جامعه، شاید فوراً به نظر نرسد که تفاوت اساسی ای نسبت به قبل وجود داشته باشد. حکومت اسلامی هنوز در قدرت است. معلمان و کارگران بسیاری در بندند یا برایشان پرونده‌سازی شده. هر روز شماری از زندانیان اعدام می‌شوند. انقلاب و خیزشی در خیابان نیس و الی‌آخر. اما این تمام واقعیت حتی تمام ظاهر ماجرا نیست. تفاوت‌های جدی ای امسال نسبت به قبل وجود دارد که حتی با یک نگاه ساده هم قابل رویت است. اولاً ما در سال گذشته شاهد اعتصابات متعدد کارگران نفت، فولاد، پرستاران و تجمعات اعتراضی گسترده بازنشستگان با شعارها و خواست‌های رادیکال و سیاسی بودیم و این خود تأثیر جدی ای بر فضای جامعه و جنبش کارگری گذاشته است. جنبش کارگری الان بسیار فعال است و کارگران نفت فضای پادگانی را درهم‌شکسته‌اند و بخش‌های مختلف نفت در التهاب و اعتصاب است و کارگران دارند خواست‌های خود را مطرح می‌کنند. این تحرک وسیع در نفت توجه زیادی را در جامعه به خود جلب کرده و امیدواری‌های زیادی را دامن زده است. این یک فاکتور مهم در اوضاع سیاسی کنونی جامعه است. بازنشستگان هر روز علیه رئیسی و کل نظام حاکم در شهرهای مختلف شعار می‌دهند. تجمع هفته‌های اخیر بازنشستگان در تهران که در آن بیش از ده‌هزار نفر شرکت کرده بودند بازتاب این فضای اعتراضی و تعرضی علیه حکومت بود. کلاً در ادامه انقلاب زن زندگی آزادی، فضای جامعه نسبت به حکومت بسیار تعرضی‌تر شده است. حجاب اجباری را زنان تا حد زیادی کنار زده‌اند و حکومت اسلامی بر سر اینکه با این مسئله چه‌کار کند، دچار سرگیجه و اختلافات جدی است. مدام طرح‌های جدید می‌آورند و بعد از درون خودشان مخالفت خوانی شروع می‌شود و آن را زیر فرش می‌کنند تا نوبت به بعدی برسد. صحنه‌های تقابل متحدانه مردم با حجاب‌بانان حکومت، باورنکردنی و بسیار شورانگیز است. هرجا کسی از حکومتیان جرئت می‌کند به زنان و دختران بی‌حجاب تذکری بدهد یک تودهنی محکم می‌خورد و فراری می‌شود. البته وحشیگری مأموران حکومت و دستگیری‌ها هم کم نیست. اما علی‌رغم اینها زنان جسورانه ایستاده‌اند و از حمایت وسیع مردم زیادی هم برخوردار می‌شوند. مثل سابق یک تعرض یک‌طرفه حکومت را شاهد نیستیم. بلکه به طور واقعی یک جنگ است که مردم و زنان متعرض هستند و کوتاه نمی‌آیند.

حتی از درون زندان‌های سیاسی بیانیه‌ها و پیام‌های تندی علیه حکومت و شکنجه گرانش صادر می‌شود. توحش حکومت در زندان‌ها واقعاً قابل‌توصیف نیست. اینها به سیم آخر زده‌اند و وحشی‌گری را به اوج خود رسانده‌اند. اما زندانیان ساکت نیستند. جنایات حکومت با افشاگری‌های علنی که به بیرون درز می‌کند پاسخ می‌گیرد و زندانیان سیاسی به‌ویژه زنان زندانی، بدون پروا و با جسارت و ازخودگذشتگی تمام، از آنچه در زندان‌ها می‌گذرد سخن می‌گویند و افشاگری می‌کنند و خواست سرنگونی حکومت را علناً طرح می‌کنند. جنبش علیه اعدام نیز گسترده است و امروز یک فاکتور مهم در اوضاع سیاسی کشور است. حکومت به اعدام‌ها شدت داده است و در سطح جامعه مخالفت با اعدام بسیار علنی و وسیع است. در سطح بین‌المللی نیز مردم نسبت به اعدام‌ها و جنایات حکومت اعلام انزجار می‌کنند. کلاً یک فاکتور مهم اوضاع کنونی فضای بین‌المللی است که وسیعاً علیه حکومت اسلامی به تحرک درآمده است. هم مردم و نهادهای حقوق بشری، و هم بسیاری از دولت‌ها علیه حکومت اسلامی موضع می‌گیرند و افشاگری می‌کنند. انتشار گزارشات کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل و موضع‌گیری پارلمان اروپا در راستای آن، یک نمونه بسیار مهم و برجسته است که توجه‌ها را به جنایات و شکنجه‌های حکومت در حق زندانیان بازتاب داده و خشم و نفرت وسیعی را علیه حکومت دامن زده است.

 به طور خلاصه باید بگویم که از نظر فضای اعتراضی ما شاهد تفاوت‌های زیادی نسبت به قبل به نفع مردم هستیم.

یک فاکتور مهم دیگر که در اول مه امسال حتماً تأثیر خواهد داشت، تشدید و عمیق‌تر شدن شکاف فقر و ثروت است. اقتصاد حکومت دارد به طور واقعی فرومی‌پاشد. بحران و فلج اقتصادی و تأثیر آن بر معیشت و زندگی کارگران و مردم واقعاً فاجعه‌بار است. یک اقلیت یک‌درصدی در ثروت دارد غلت می‌زند و از آن طرف فقر در جامعه دارد بیداد می‌کند. دارد می‌کشد. نابود می‌کند. بیکاری و بی‌تامینی گسترده است. دستمزدها و حقوقها مطلقاً کفاف معیشت ساده برای کارگران و بازنشستگان و کارکنان را هم نمی‌دهد. هزینه درمان و دارو برای مردم و به‌ویژه بازنشستگان کمرشکن است. کلاً دراین‌رابطه سخن زیاد گفته شده است. این وضعیت بحرانی و دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و نپرداختن دستمزدها، خشم عمیق کارگران و معلمان و مردم زحمت‌کش را وسیعاً علیه حکومت و کل سیستم حاکم دامن زده است. اوضاع به حد واقعاً غیر قابل تحملی رسیده است. این طبعاً باعث تشدید فضای اعتراضی و خشم و اعتراض شدیدتر در میان کارگران و معلمان و بازنشستگان شده است.

فکر می‌کنم روی فاکتورهای دیگری هم می‌شود تأکید کرد که به همین اوضاعی که اشاره کردم مستقیماً ربط دارد. کلاً سرنگونی طلبی و امید به سرنگونی در جامعه بالاست، همیاری و همبستگی در میان مردم گسترده‌تر از همیشه است، و صف حکومت به هم ریخته‌تر و بی روحیه تر از همیشه است.

اینها به نظرم مهم‌ترین تفاوت‌ها در اول مه امسال نسبت به قبل است و ما در آستانه روز جهانی کارگر با چنین اوضاع پرتلاطمی در این کشور مواجه هستیم. اینکه تا چه حد اینها مستقیماً بر برگزاری اول مه تأثیر بگذارد را باید دید. اما قطعاً این جامعه آبستن تحولاتی بسیار شگرف و امیدبخش است و فوران‌های گسترده‌تر مردمی که این بار اعتصابات کارگری گسترده را نیز در برخواهد گرفت دور نخواهد بود. اول مه قاعدتاً مهر این سرنگونی طلبی گسترده و اجتماعی را بر خود خواهد داشت.

انترناسیونال: از نظر شما اول ماه می امسال چه نقشی می‌تواند در پیشبرد انقلاب جاری ایفا کند؟ این روز چه وظایفی را پیش روی مردم انقلابی و سرنگونی‌طلب و مشخصاً طبقه کارگر ایران قرار می‌دهد؟

اصغر کریمی: اجازه بدهید قبل از پاسخ به سؤالتان به شرایط امروز اشاره کنم چون بسته به شرایط و توازن قوا وظایف متفاوتی مقابل مردم قرار می‌گیرد و انتظارات متفاوتی می‌توان داشت. جمهوری اسلامی از سال‌ها قبل در بحران عمیق سیاسی و اقتصادی قرار دارد و هیچ دورنمای برای حل و یا تخفیف بحران ندارد و مرتب این بحران‌ها عمیق‌تر و جدی‌تر شده است. شکاف در حکومت از همیشه عمیق‌تر است و باند حاکم هر روز کوچک‌تر شده است. در سطح بین‌المللی موقعیت رژیم از همیشه بدتر است. در چنین وضعیتی در هفته‌های گذشته وارد جدالی بزرگ علیه بی‌حجابی نیز شده است و همه مشاهدات نشان می‌دهد که زورش به زنان که از حمایت جامعه نیز برخوردارند، نرسیده و نمی‌رسد. این جنگی سراسری و بزرگ است و احتیاج به حکومتی یک‌دست‌تر دارد. تلاش حکومت این بود که اعتراضات مردم تحت‌الشعاع فضای تشنج با اسرائیل قرار گیرد و با استفاده از این شرایط حجاب را به زنان تحمیل کند؛ اما مطلقاً موفق نشد. درست روز بعد از موشک‌پرانی به اسرائیل شاهد بزرگ‌ترین تظاهرات سراسری بازنشستگان بودیم که شعار می‌دادند رئیسی بی‌عرضه برگرد برو تو حوزه.

در چنین بحبوحه‌ای حکم اعدام توماج با موجی از خشم و اعتراض در داخل و خارج پاسخ گرفت. این موج کاملاً قابل‌پیش‌بینی بود. موجی که به رشد اعتراضات سرعت داد. می‌خواست جامعه را مرعوب کند؛ اما این حکم شنیع نیز تماماً به ضد خودش تبدیل شد. جنگ با زنان نیز تا اینجا تماماً به زیان حکومت بوده است و حکومت قادر به بازپس‌گیری سنگر حجاب نخواهد بود. در واقع هر تعرضی به مردم به زیان خود حکومت تبدیل می‌شود و این دقیقاً به وضعیت شکننده حکومت، ناتوانی آن، یکدست نبودن آن، بحران‌های لاعلاج آن و بی‌دورنمایی آن از یکطرف و فضای تعرضی جامعه مربوط می‌شود. همه اینها شواهدی است بر اینکه جامعه در آستانه یک برآمد انقلابی دیگر قرار دارد.

در چنین شرایطی طبقه کارگر می‌تواند گام بزرگی به جلو بردارد و علاوه بر پرچم اعتراض به فقر و فساد که مدام در تجمعات کارگران و بازنشستگان فریاد زده می‌شود، پرچم دفاع از زنان و لغو اعدام توماج و به‌طورکلی لغو مجازات اعدام را بلند کند و کل جامعه را در مقابل جمهوری اسلامی نمایندگی کند. حمله جمهوری اسلامی به زنان و احکام اعدام حمله به انقلاب و به کل مردم است و جا دارد که کارگران در صف اول مقابله با حکومت قد علم کنند. منشور بیست تشکل کارگری و مدنی و میثاق ۱۴۰۳ هشت تشکل به مناسبت اول مه پرچم اتحاد همه مردم علیه جمهوری اسلامی است. انتظار می‌رود که بخش‌های مختلف طبقه کارگر از کارگران مراکز صنعتی به‌ویژه نفت و فولاد و هفت‌تپه که مدام در اعتراض به سر می‌برند و کارگران سایر مراکز صنعتی، تا معلمان و بازنشستگان و پرستاران حول این پرچم به میدان بیایند و حلقه محاصره را علیه جمهوری اسلامی بیش‌ازپیش تنگ کنند.

در سال‌های گذشته همبستگی میان بخش‌های مختلف جامعه به طور چشمگیری افزایش‌یافته است. به‌عنوان‌مثال دانشجویان در سال‌های گذشته با شعار فرزند کارگرانیم کنارشان می‌مانیم و با حضور فعال خود در اول مه سال قبل، همبستگی خود را با کارگران بسیار محکم‌تر کردند. اول مه باید روز گسترش این همبستگی‌ها باشد. باید این همبستگی در تک‌تک مراکز کارگری طنین اندازد. طبقه کارگر باید جایگاه خود را با این منشورها در جامعه تحکیم کند و به قوت قلب زنان و نسل جوان انقلابی تبدیل شود. به یک معنی کارگران باید دست به یک تعرض سیاسی بزنند و در خط مقدم انقلاب قرار گیرند. تنها در این صورت است که طبقه کارگر در مبارزه برای خواست‌های فوری اقتصادی خود نیز قدم‌های بزرگی به جلو برخواهد داشت. فاکتورهای مختلف همانطور که در ابتدای نوشته توضیح دادم به نفع پیشروی همه مردم تغییرات زیادی کرده است فاکتورهایی که حاصل مبارزه خود مردم است، حاصل انقلاب زن زندگی آزادی و فداکاری نسلی از مردم انقلابی است. اول مه فرصتی است که طبقه کارگر نقش تاریخی خود را در پیشاپیش جامعه و در خط مقدم انقلاب ایفا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *