جنگ و روند انقلاب در ایران
تدوین شده بر مینای مصاحبه با حمید تقوایی در کانال جدید
(توضیح: این مصاحبه قبل از بمباران بیمارستان المعمدانی انجام شده است).
حسن صالحی: جنگ جاری میان اسرائیل و حماس شرایط و فضای سیاسی منطقه را کاملاًتحتتأثیر قرار داده است. در این میان جمهوری اسلامی بهخاطرحمایتش از حماس موقعیت ویژهای دارد. به نظر شما این جنگ تا چه حد میتواند موقعیت منطقهای و همچنین موقعیت داخلیجمهوری اسلامی را تغییر بدهد؟
حمید تقوائی: به نظر من تأثیرات بسیار دیرپا و تعیینکنندهایخواهد داشت. یک علتشاین است کههمانطور کهشما گفتید جمهوری اسلامی بهخاطر حمایت آشکار و همهجانبه از حماس موقعیتی ویژه دارد.اما از جنبه دیگری هم کلاً وضعیت سیاسی ایران و جمهوری اسلامی بهعنوان حکومت در ایران ویژه است بهخاطر اینکه در ایران بیش ازیک سالاستانقلاب عظیمی در جریان است. جنگ بر موقعیت جمهوری اسلامی در مقابله با انقلاب نیز تأثیرات مهمی دارد.
از همان اولین حملات حماس و کشتار وحشیانه مردم اسرائیل جمهوری اسلامی همهجانبهاز حماس حمایت کرد و گرچهگفت که اطلاع و نقش مستقیمی در حمله حماس نداشته است؛ ولی صریحاًحمله وحشیانه حماس را ستود، و کشتار مردم غیرنظامی اسرائیل را امری بر حق و قهرمانانهنامید.
اما معضل حکومت این است که بر متن انقلاب جاری تمام تبلیغات و تمام عوامفریبیهایشمبنی بر اینکه که طرفدار مردم مظلومفلسطین استودل میسوزاند برای کودکان فلسطینی که زیر بمباران کشته شدهاند و غیره، راه به جایینمیبرد.اینها همهکاملاً رسواست، مسخره است،و مردم ایران با پوزخند از این ادعاها ردمیشوند.
جامعه و انقلاب ایران نقش حکومت در این جنگ را به درست همتراز جنایاتش علیه خود مردم ایران قرار میدهد. حکومتی که بیش از چهل سال است دارد کشتار میکندو مشخصاً در این یک سال اخیر به کودکان شلیک کرده، به دختران دانشآموز حمله شیمیائی کرده، در خیابان و در کوی و برزن از هوا و زمین مردم را به گلوله بسته، و تا امروزبیش از ۵۰۰ نفر کشته و هزاران نفر را به زندان انداخته، چنین حکومتینمیتواندادعای مقابله با جنایات دولت اسرائیل یا هر دولت دیگری را داشته باشد. جمهوری اسلامی در جنایت علیه مردم تحت حاکمیت خودش گوی سبقت را از دولت اسرائیل و همه دولتها ارتجاعی دیگر ربوده است؛ لذا حنایاین نوع ادعاها و تبلیغات رژیم در حمایت از مردم فلسطین و علیه اسرائیل در میان مردم ایران هیچ رنگی ندارد. در سطح جهانی نیزبه یمنانقلابی زن زندگی آزادیکارنامه جنایاتحکومت جلوی چشم همه مردم دنیاست.
بنابراین،سوءاستفادهای که رژیم میخواهد بکند و تلاشش این است که بر مبنای درد و رنج مردم فلسطین برای خودش وجههای بخرد و موقعیتی پیدا کند کاملاًنقشبرآب است و به جایی نخواهد رسید.
در منطقه هم جمهوری اسلامی دیگربازیگری نیست که در دیپلماسی و سیاست بینالمللبهحساب بیاید.ببینید الان مسئله فلسطین مطرح شده ودولتهایی که در این مورد موضع میگیرند و یکوزنهای هستند در خاورمیانه جمهوری اسلامی را بازی نمیدهند.الان دولت مصر، دولت اردن،و عربستان دارند رایزنی میکنند، برخی تلاش میکنندبه جنگ خاتمه دهند و یا بر حلسیاسی مسئلهتأکیدمیکنند، طرف حساب و گفتگو با غرب هستند و میدانی برای مانور و ابراز وجود یافتهاند. در این میان موضع و نظر جمهوری اسلامی در دیپلماسی منطقهای حول جنگ و حل مسئلهای که به جنگ منجر شده، جایگاهی ندارد. همانطور که موضع و نظر حماس هم جایی ندارد. از نظر دیپلماتیک و رایزنی در مورد روند جنگ و کلاً فضای سیاسی ناشی از جنگ نیزکلاه جمهوری اسلامی پس معرکه است.
بالاخره نکته آخر اینکه در انقلابی که مردم دارندبهپیشمیبرند، انقلابزنزندگی آزادی، اکنون خود جنگ و نقش جمهوری اسلامی تبدیل شده به یک موضوع و به یکگفتمان مهم. بیانیهها واطلاعیه زیادی از جانب سازمانهاو تشکلهای مردمی، نهادهایمبارزاتی مثل اتحاد بازنشستگان، تشکلهای معلمان، کانون نویسندگان، شوراهای کارگران نفت و غیره منتشر شده کهخیلی روشن و صریح علیه این جنگ موضع گرفتهاند و مشخصاً حماس و جمهوری اسلامی را در کنار جنایتهای دولت اسرائیل محکوم کردهاند.یعنی از موضع انسانی و کاملاً مترقی و متمدنانه علیه جنگ به میدانآمدهاند.
درخاورمیانه تنها ایران این حالت را دارد. در کشورهای عربی و کشورهای اسلام زده توانستهاند با احساسات ضداسرائیلی و در حمایت از حماسبخشی از مردم را به خیابان بیاورند. در ایران این اتفاق نمیافتد.اگر هم حکومت تظاهرات نمایشی براه بیندازدمردم همان جا در خیابان جوابش را میدهند؛ چنانکه تا کنون همدادهاند.مردم اجازه نمیدهند حکومت، بهبهانه جنایتهای دولت اسرائیل علیه مردم نوار غزه که بسیار هم جنایات شنیعو تکاندهندهایهست،برای خودشکارنامه مثبتیدستوپا کند و این را بهحساب اعتبار خودش بریزد.
از همه این جنبههاتأثیر جنگ در ایران،باتوجهبه پیشروی انقلاب زندگی آزادی و باتوجهبه شرکت مستقیم جمهوری اسلامی در قطب تروریستی اسلامی این جنگ،این است که شرایط و فضای سیاسی را به سمتضعف بیشتر جمهوری اسلامیو قدرت بیشتر انقلاب سوقخواهد داد.
حسن صالحی: به انقلاب زن زندگی آزادی اشاره کردید. آیا این جنگ فضای انقلابی در ایران را تحتالشعاع قرار نداده است؟ آیا مسئله جنگ و جنایتهای جنگی که شاهدش هستیممشخصاًسرکوبگریهای حکومت و جنبش مردم ایران را در رسانهها و کلاً فضای سیاسی ایران حاشیهای نخواهد کرد؟
حمید تقوائی:بله این نتیجه را داشته است؛ ولی این کوتاهمدت است. کلاً وقتیتحول مهمی در جهان اتفاق میافتدخواهناخواهرسانهها و افکار عمومی روی آنمتمرکز میشوند. به این معنا طبیعی است که تحولات و اخبار دیگر حاشیهای بشوند.الان توجههابخصوص در منطقه به این جنگ جلب شده و این موضوع در صدر اخبار قرار گرفته و اخبار مربوط به مبارزات مردم ایرانراتحتالشعاع قرار داده است. ولی این اولاً گذرا استو به نظرمن بههیچوجهپایدار نیست. کمااینکهاز همین امروز هم میشود دید که در جامعه موضوعات دیگری به مرکز توجه تبدیل میشوند.
ثانیاً خود همین مسئله جنگ هم جمهوری اسلامی را آماج اعتراضات و مبارزات مردم ایران و مردم جهان قرارمیدهد. هرکس واقعاً خواهان حل انسانی بحران و جنگ در خاورمیانه باشد باید تمامقد مقابل جمهوری اسلامی بایستد.
از سوی دیگر جنگ خواهناخواه ریشه سیاسی این تخاصم، یعنی آوارگی و درد و رنج مردم فلسطین و راهحل انسانی این مسئله را نیزبه مرکز توجههامیراند و راهحل انسانی مسئله فلسطین که به راهحل دو دولت معروف است، یعنی تشکیل دولت مستقلو متساویالحقوق فلسطینی در کنار دولت اسرائیل، تماماًدر مقابل شعار و موضع جمهوری اسلامی قرار میگیرد که اصلاً موجودیت کشور اسرائیل را قبول ندارد و اعلام کرده است اسرائیل باید به دریا ریخته شود.
از همه این جنبههاجنگ با خودش مسائلی را مطرح میکند که از دید مردم ایران و از دید مردم متمدن جهان فوراً و مستقیماً پای جمهوری اسلامی را بهعنوان یکی از جنایتکاران جنگی به میان میکشد. یعنی سیاستها و تبلیغات موضعگیریهایحکومتی کهنهتنها خواهان حل مسئله فلسطین نیست، بلکهخود جزئی از صورتمسئله و دامن زننده چنین جنگها و تخاصماتی است را مطرح و برجسته میکند.
نکته دیگرهم همانطور که در پاسخ به سؤال اول اشاره کردم، این است که خود انقلاب ایران مسائل و نکات و گفتمانهایی روی میز میگذارد که مستقل از اینکه در هر جای جهان چه اتفاقی میافتد، در جامعه ایران عمده میشود. در طی این جنگ بود که جمهوری اسلامی داریوش مهرجویی وهمسرش را با آن وضع فجیع به قتل رساند. فاجعه جنگ فاجعه آرمیتارا از یادها نبرده است. الان نزدیک به دو هفته است آرمیتا در کما به سر میبرد و در مدیای اجتماعی و در دیوارنویسیها همچنان نام آرمیتا و محکومیت جانیان حاکم بهخاطر حمله بهاو یک عرصه مهم مقابله با حکومت است.
همینطورعرصهها و مبارزات دیگری نظیر جنبش بازنشستگان که هر روز تجمعات اعتراضی برپا میکنند، با قدرت ادامه داردو یا اعتراضات و اعتصابات کارگری، نهتنهاکمرنگ نشده است؛ بلکه شعار “فلسطین را رها کن فکری به حال ما کن” نیز دوباره به شعارهایتجمعات و اعتراضات افزوده شده است.
هفته پیش سهروز معلم، روز کودک، و روز علیه اعدام را داشتیم.به همینمناسبتهاسازمانها و نهادهای زیادی بیانیه دادند، فراخوان دادند، اطلاعیه دادند و به خیابان آمدند، در مدیای اجتماعیگفتگو به راه افتاد و غیره و غیره. علیه جنگ نیز، همانطور که بالاتر اشاره کردم،نهادها و تشکلهای مبارزاتی متعددی بیانیه دادهاند وجنگ را محکوم کردهاند.
ازاینرو باید گفت انقلاب ایران تحتتأثیر مسائل جهانی نهتنهامتوقف نمیشود؛ بلکه جبهه تازهای برای تعرض به حکومت باز میکند. بهخاطر جنگ اسرائیلو حماسمردم آرمانها، خواستها و شعارهای بر حقشان را کنار نمیگذارند و یا به جنایتهای جمهوری اسلامی چشم نمیبندند. جنگ نمیتواند؛ مثلاً قتل داریوش مهرجوئی و همسرش و یا دیگر جنایات حکومتی را تحتالشعاع قرار بدهد.
انقلاب ایراندینامیسم خودش را دارد، مسائل و گفتمانهای خودش را دارد و عزم مردم برای خلاصی از شر یک حکومت جنایتکار و فاسدقوه محرکهای است کهانقلاب را همچنان بهپیشمیبرد.خود مسئله جنگ نیز از زاویه دیگری باز جنایتهای جمهوری اسلامی را روی میزمیگذارد و خودشعرصهایمیشود برای تعرض بیشتر مردم به حکومت.
حسن صالحی: هنوز حزبالله با تمام توان وارد جنگ نشده است. از سوی دیگر مقامات جمهوری اسلامی تهدید کردهاند که اگر اسرائیل به حملاتش ادامه دهد ممکن است نیروهای دیگری هم به میدان بیایند. حسین امیرعبداللهیان گفته است “گروههای مقاومت در وضعیت عالی قرار دارند” و “دستها روی ماشه است”. به نظر شما آیا احتمال گسترش جنگ و مشخصاً ورود تمامقدحزبالله به جنگ وجود دارد؟ آیا در این صورت دامنه جنگ به ایران کشیده نخواهد شد؟
حمید تقوائی: این احتمال ضعیف است. من این نوع موضعگیریهایجمهوری اسلامی را بهحساب تبلیغات همیشگیاشمیگذارم. حکومتبر طبل میکند؛ ولی طبل توخالی که مابهازای عملی ای ندارد.مدتها است حکومت میگوید اسرائیل روبهمرگاست یا ادعا میکنند که اسلام دنیا را خواهد گرفتو کاخ سفید رابه حسینیه تبدیل میکنیم و از این نوع لافزنیها. در برخوردجنگ هم همین شیوه را در پیش گرفتهاند. بخصوص میدانند که ورود به جنگ، حتی از طریق حزبالله، برای حکومتشان گران تمام خواهد شد و موقعیت متزلزل حکومت در منطقه و مهمتر در خود جامعه ایران را بیشازپیش تضعیف و بحرانی خواهد کرد.
باید توجه داشت کهمسئله فلسطین در حماس و حزبالله خلاصه نمیشود. این مسئله بسیار قدیمیتریاز عمر جنبش اسلام سیاسی است. این جنبش تروریستی، و مشخصاً رژیم جمهوری اسلامی،نهتنهاراهحل انسانی مسئله فلسطین یعنی راهحل دو دولت را قبول ندارد؛ بلکه خود جزئی از صورتمسئله مردم فلسطین و عامل تشدید جنگ و آوارگی و دردو رنجمردم فلسطین است. مخالفت با نفس موجودیت کشور اسرائیل و شعار نابودی اسرائیل هیچ راهحلی جلوی کسی نمیگذارد؛ بلکه فقط میتواندبه تقویت راست افراطی و مذهبی در اسرائیل منجر بشود و تا ابد به تخاصم و کشمکش و جنگهایوحشیانهای نظیر جنگ جاری دامن بزند و بس.
لافزنیهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل را باید در این چارچوب قرار داد. خود حکومتیها هم اصلاًبه دنبال یک راهحل سیاسی و یا نظامی نیستند. این اسرائیلی ستیزی صرفاً یک امر هویتی و ایدئولوژیک جنبش اسلام سیاسی است اساساًبرای توجیه و حقبهجانبجلوهدادنسیاستها و مواضع بغایت ارتجاعی این جنبش.
حسن صالحی: با ادامه جنگ توجهها هر چه بیشتر به جنایات اسرائیل جلب میشود و تا همینجا هم اخبار مربوط به بمباران سنگین و هر روزه غزه و قطع برق وبلوکه کردن ورودآب وغذا به این منطقه به یک مسئله مهم در انظار جهانیان و رسانهها تبدیل شده است. آیا این شرایط از نظر تبلیغاتی به نفع جمهوری اسلامی نیست؟
حمید تقوائی: نکته اول این است که گرچه در ابعاد بسیار گستردهای دولت اسرائیل داردکشتارجنگی میکند؛ ولی جنایتهایحماس فراموش نشده. سازمان ملل هم اعلام کرده است که هر دو طرف مرتکب جنایت جنگی شدهاند؛ یعنی از نظر حقوق بینالمللهم حماس هم دولت اسرائیل هر دوباید به محاکمه کشیده شوند.میخواهم بگویم این قضیه دوطرفه است.در هفت روز گذشته، بعد ازحمله وحشیانهحماس، دولت اسرائیل هم سیاست وحشیانه بمباران مداوم و سنگینو کشتار مردم غزه را در پیش گرفت، از ورود آب و غذا و دارو برق و غیره به نوار غزه جلوگیری کرد که همه اینها منتهایتوحش است و حتی بنا بر قوانینبینالمللی جنایت جنگی محسوب میشود.این جنایات الان به درست موردتوجه بیشتر دنیا قرار گرفته است.جنایت، جنایت را توجیه نمیکند. حماس هر جنایتی کرده هیچ دولتی، هیچ نیرویی حق ندارد علیه مردم بیگناه دست به چنین اقدامات جنایتکارانهای بزند.
در مقابله با این توحش مردم متمدن جهان حق دارند و باید به اعتراض برخیزند؛ ولی جمهوریاسلامیو بطریق اولی حماسدر این میان نمیتوانندمظلومنمایی کنند و طلبکار باشند.همانطور که جنایات حماس علیه مردم اسرائیل ذرهای اعتباربه دولت اسرائیل نمیدهد، جنایات دولت اسرائیل هم حماس و جمهوری اسلامی طرفدارش را تبرئه نمیکند. حتی شما کلیپهاییاز مردم فلسطین میبینید که میگویند رهبران حماس خودشان و فرزندانشان در بیروت و کشورهای دیگر زندگی میکنندو ما را گوشت دمتوپ کردهاند. در رسانههای حتی عربزبانمیبینید کهدارند از این صحبت میکنند که حماس نماینده مردم فلسطین نیست.میگویند حماس پیامدهای حملهاش به مردم فلسطین را یا ندید و یا برایش مهم نبود و حقیقتاین دومی است؛ چون روشن بوددولت اسرائیل فقط ناظر یورش حماس نخواهد بود؛ بلکه جنگ و کشتار فاجعهآمیزی که مشاهده میکنیم را شروع خواهد کرد.حماس تصورمیکرد بهاینترتیبمیتواند برای خودش محبوبیتی کسب کند. اما مردم این را میبینند که حماس و همچنینجمهوری اسلامی که آن را پرورده است،فقط میتوانند آتش جنگ را شعلهور کنند و بهانه و توجیه بدهندبه دست دولت فاشیستی اسرائیل برای سرکوب بیشتر مردم غزه وموکول به محال کردن راهحل مسئله فلسطین. طرفین کشتار همدیگر را توجیه میکنند.
اما به یک نکته باید توجه کرد. حماس در همه دنیا بهعنوان یکنیروی تروریستی اسلامی شناخته میشود وجمهوری اسلامی بهعنوان هوادار او در دنیارسواستو بنابراین اینها نمیتوانند از جنایت دولت اسرائیل برای خود سرمایهای بسازند. ولی در مورد دولت اسرائیل اینطور نیست. دولت اسرائیل را در فضای بینالمللیو بخصوصدر کشورهای غربی بهعنوانیک دولت دموکراتیک و متمدن به رسمیت میشناسند، درحالیکه یک دولتتروریستی است که هیچگاه حتی به قطعنامههای سازمان ملل وقعی نگذاشته است، و از نظر مواضع و سیاستها و اقدامات ضدانسانیدستکمی از نیروهای تروریستی نظیر حماس ندارد.
واقعیت این است که هر دو طرف این جنگ تروریست هستند و از قبل این جنگ میخواهند موقعیت خود را تثبیت کنند. جنایت هر نیرویی را بایدبپای خودش نوشت،جنایتهای حماس را نمیشود به بهانه جنایات دولتاسرائیلنادیده گرفت و برعکس کشتارمردم بهوسیلهدولت اسرائیل را نمیشودبهخاطر جنایات حماس نادیده گرفت.
در این میان مسئله ریشهایاین است که حقوق پایهای مردم فلسطین پایمال شده و بیش از ۷۰ سال است که آوارگان فلسطینیمیخواهندبهعنوان مردمی در سرزمین خودشان زندگی انسانی داشته باشند، مدتهاست راهحل دودولت متساویالحقوقمطرح شده و این دولت اسرائیل است که مدام آن رابه عقب انداخته،مدام آن را دور زده، و امروز همآن را قبول ندارد.
اینها پایههای مسئله است که نه جمهوری اسلامی و نه حماسو هر نیروی اسلامی دیگر نه میتواند و نه میخواهدآن را حل کند. نیروهای مترقی، چپ و آزادیخواه این راهحل را در دست دارند و باید با همین راهحل در برابر هر دو این نیروهای ارتجاعیقاطعانه ایستاد.
حسن صالحی: چشمانداز این جنگ و تأثیراتمیانمدت و درازمدتش برای جمهوری اسلامی و کلاً شرایط سیاسی در ایران را چگونه میبینید؟
حمید تقوائی: جمهوری اسلامی مثل همیشه تلاش میکند که از مظلومیت مردم فلسطینو از جنایتهایی که علیه آنها اعمال میشودبرای خودش سرمایه سیاسی بسازد و اعتبار و حقانیتی بخرد. ولی همانطور کهگفتم تا جایی که به مردم ایران مربوط میشود این تقلاهابه جایی نمیرسد چون مردم جنایتهایی بدتر از آن را از خود این حکومت دیدهاند؛ بنابراین این تقلاها هیچ کمکی به جمهوری اسلامی نخواهد کرد.
در منطقه هم الان از نظر دیپلماسی بینالمللی و از نظر موضع دولتهاجمهوری اسلامی ته خط قرار داردبهخاطر اینکه مردم جهان جمهوری اسلامی و حماس را به درست یکسان میبینند و برای حل این مسئلهبه نیرویی رجوعنمیکنند که خودش موجد مسئله بوده است؛ بنابراین جمهوری اسلامیدر دیپلماسی منطقهایو نیروهای منطقه جایی ندارد.
نکته مهمتر اینکهاین جنگدر نهایت نهتنها دولت اسرائیل راکاملاً افشا میکند؛ بلکه نیروهایاسلامی مقابلش را همدر افکار عمومی و در مناسبات وسیاستهایمنطقهایکاملاًمنزویتر و حاشیهایتر خواهد کرد.
بنابراین،تأثیراتدرازمدت این قضیه در کل این هست که هم نیروهایاسلامی و هم دولت اسرائیل موقعیت ضعیفتری پیدا خواهند کرد. فراموش نکنید که یک جنبش عظیم در اسرائیل علیه نتانیاهو بهخاطرسیاستهای فوق راست و افراطی و ارتجاعیاشدر جریان بود و این تمام نشده است. ممکن است به بهانه جنگ فعلاًسرپوشی رویش گذاشته باشند؛ ولی اینجنبش در عمق جامعه اسرائیل جریان داردو به نظر منبهزودیدوباره سر باز خواهد کرد.
بهطریقاولی برای جمهوری اسلامی هم که با یک انقلاب عظیم و به رسمیت شناخته شده و محبوب در سراسر دنیا به چالش کشیده شده جنگ جاریحاصلی بهجز رسوائی و انزوای بیشتر نخواهد داشت. جمهوری اسلامی در منطقه و در خود ایران ضعیفتر و آبروباختهتر خواهد شد.
مردم ایران عرصه مبارزهتازهای علیه حکومت باز میکنند با این پرچم که برای پایان بخشیدن به این جنگافروزیها، و برای کمک، کمک بسیار تعیینکننده به حل انسانی مسئله فلسطین،نهتنها حماس بلکهجمهوری اسلامی هم بایداز منطقه پاک شود و کنار زده شود. این یک موضع و امرانسانیو کاملاًپیشروییاست که به نظر منمردم و انقلاب ایران پرچم آن رابلند خواهند کرد. همانطور که گفتمفیالحال در جامعه بیانیههاو فراخوانهایی در این جهت مشاهده میکنیم و این روند روبه گسترش است.
بنابراین، از درمیانمدتو دربلندمدت جمهوری اسلامیبازنده اینجنگ است و این معنیاش تقویت هرچه بیشترنهتنها انقلاب زن زندگی آزادی بلکه هر نیرویی است که در منطقه و در جهان خواهان حل انسانی مسئله فلسطین باشد. لازمه این امر کنارزدنراست افراطی در اسرائیل و کنارزدن نیروهای اسلامی در جبهه مقابل است. این را مردم هر چهبیشتر متوجه خواهند شد و نفس همین امر جبهه سوم، یعنی جبهه انقلاب زن زندگی آزادی، را بسیار تقویت خواهد کرد.
۱۷ اکتبر۲۰۲۳، ۲۵ مهر ۱۴۰۲