جدید ترین

ناصر اصغری: مخالفین افزایش حداقل دستمزد

 

مخالفت با افزایش حداقل دستمزد در ایران از جانب کارگزاران دولت اسلامی و نمایندگان کارفرماها شروع شد و این مخالفت توسط افراد دیگری که در یکی دو ماه گذشته درباره‌ شان نوشته و نقدشان کردیم، توجیه و تئوریزه شد. استدلالات گرچه به ظاهر متفاوت آمدند، اما در واقع یکی بودند و آن اینکه مطالبه دستمزدی بالاتر از آنچه که جبهه سرمایه حاضر به پرداخت آن است، اقتصاد را می خواباند.

یکی از مطالب “یادداشت سردبیر” سایت “بورژوا” درباره تحقیقی است که مٶسسه فریزر (Fraser Institute) در کانادا درباره تأثیر افزایش حداقل دستمزد داشته. خواننده لازم است بداند که مٶسسه فوق، بقول ویکی پیدیا، یک “اندیشکده” (Think Tank) فوق العاده دست راستی و محافظه کار است که فشارهای آن برای به راست کشاندن و محافظه کار کردن سیاستهای دولتهای ملی و ایالتی آن کشور دائم بر دولتهای مزبور احساس می شود. این از آن منبعی که پشتوانه استدلالات و منطق مخالفین افزایش حداقل دستمزد است!

اما به خود یادداشت و مقدمه “تحقیق” مٶسسه فریزر بپردازیم. در منطق “تحقیق” مٶسسه فوق آمده است: “در سال ٢٠١٤، ٥٨.٤ درصد کسانی که حداقل دستمزد دریافت می‌کردند، جوانان بین ١٥ تا ٢٤ ساله بودند. ٥٦.٨ درصد تمام کسانی که حداقل دستمزد دریافت می‌کردند، با والدینشان زندگی می‌کردند. در حالیکه ١٩.٩ درصد از دریافت کنندگان حداقل دستمزد کسانی بودند که ازدواج کرده و با همسر خود، که همسرانشان هم شاغل بودند، زندگی می‌کردند.” “همه اینها را در یک تصویر عمومی که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم آن تصویری عمومی‌ای که می‌گوید دریافت کنندگان حداقل دستمزد تنها نان‌آوران خانواده هستند را رد می‌کند. در واقع تنها ٢.٢ درصد از کسانی که حداقل دستمزد دریافت می‌کردند کسانی بودند که (ازدواج نکرده) نان‌آور اصلی خانواده بودند با حداقل یک کودکی که احتیاج به سرپرستی داشت.”

اجازه بدهید با این مشاهده سیاسی شروع کنم که جدال بر سر حداقل دستمزد، هیچوقت جدال بر سر آمار و ارقام دولتها و اندیشکده‌هایش نیست و نبوده است. یک جدال سیاسی است که هر جا کارگر قدرتش را داشته، حداقل دستمزد افزایش یافته و هر جا سرمایه‌دار و دولتشان در توازن قوای مناسبی بوده‌اند، حداقل دستمزد تا جائی که امکان داشته پایین نگه داشته شده است. همین “منطق” بالا از مٶسسه فریزر هم همین را ثابت می‌کند که می‌گوید در این دنیا که توازن قوا به نفع سرمایه‌داران است، جوانان بین ١٥ تا ٢٤ ساله حقشان است همچنان برای گذران زندگی چشمشان به جیب والدینشان باشد. اینجا مسئله ابدا عشق و علاقه بین والدین و کودکانشان به همدیگر نیست، مسئله زور سرمایه‌داران است که از جوانان کار و سود بکشند، اما گذران زندگی آنها بر گردن والدینشان باشد. اینجا منطق سرمایه‌دار و مٶسسه نماینده منافع او می‌گوید کارگر کار بکند و حقوق مناسب نگیرد، بلکه کارگران دیگری (والدین) زندگی او را تأمین کنند! حرف حساب اینها، همچنانکه در نقل قول بالا هم آمده است، این است که استقلال اقتصادی کسی که کار می‌کند و حداقل دستمزد می‌گیرد، بی‌معناست. یا باید در یک رابطه زناشوئی باشند و یا در خانه پدری زندگی کنند که بتوانند امروز را به فردا برسانند.

سردبیر سایت “بورژوا” به نقل از گزارش مٶسسه فریزر می‌نویسد: “حقیقتا یافته‌های محققان کانادایی حاکی از آن است که افزایش حداقل دستمزد هیچ تاثیر آماری قابل توجهی بر فقر نداشته و در مواردی حتی آن را افزایش می‌دهد.” این گفته شاید به مسائل جانبی دیگری بطور ضمنی اشاره می‌کند که صریح نگفته است. اگر منظورش این است که با افزایش حداقل دستمزد “بیکاری افزایش خواهد یافت” و “تورم بیشتر خواهد شد” و دیگر افسانه سازیهایی که سرمایه داران و توجیه کنندگانشان دائم در حال باد زدن آن هستند می‌باشد، جوابشان را بارها داده‌ایم. منظور این دروغ که گویا با افزایش حداقل دستمزد بیکاری زیاد خواهد شد، این است که سرمایه‌دار دلش به حال تعدادی جویای کار سوخته و آنها را با حداقل دستمزد به کار گرفته است. چقدر رئوف! نخیر! بچه که گول نمی‌زنید! سرمایه‌دار احتیاج به کارگر دارد که کاری را به انجام برساند و اگر با افزایش حداقل دستمزدی چیزی کم و کسر می‌شود، همان سودی است که در آخر شیفت کاری به جیب سرمایه‌دار می‌رفت. اگر منظور این است که تعدادی از کارگران را بیکار خواهد کرد و کار آنها را بر سر بقیه سرشکن خواهد کرد، این هم دروغی است که با تکرارش هم نتوانسته‌اند کسی را به باور کردنش ترغیب کنند. سرمایه‌دار با همین حداقل دستمزد زیر خط فقر هم حداکثر کار را از گرده کارگرانش می‌کشد. مسئله به زور و قدرت کارگر برمی‌گردد که باید برای انسانی کردن روابط کاری مبارزه کند و ساعات کار را کاهش بدهد، چه با حداقل دستمزد ١١ دلاری و چه با حداقل دستمزد ١٥ دلاری.

مسئله افزایش تورم را هم بارها جواب داده‌ایم و باز هم برای راحت کردن خیال سردبیر سایت “بورژوا” تکرار خواهیم کرد. اگر با افزایش حداقل دستمزد مٶسسه‌ای قیمت اجناسش را بالا برد (ظاهرا برای ایجاد بالانس و پرداخت دستمزد افزایش یافته)، برای مدت کوتاهی شاید قیمت اجناس در جامعه افزایش بیابند. اما در جامعه رقابتی سرمایه‌داری مٶسسات دیگری وارد عرصه فعالیت خواهند شد و قیمت اجناس به سطح قیمتهای قبلی تنزل خواهند کرد. در نتیجه همه تئوری‌بافی‌ها برای پائین نگه داشتن دستمزد کارگران و به جیب زدن سود و ارزش اضافه بیشتری است.

 

حداقل دستمزد در کانادا، حداقل دستمزد در ایران

آمار و ارقام تحقیق مٶسسه فریزر مربوط به کاناداست و در کانادا بخش وسیعی از کارگران در اتحادیه‌های خود متشکل است. در کنار فعالیت شبانه روزی فعالین سیاسی، اجتماعی و کارگری در کانادا، اتحادیه‌های کارگری و کنگره کار کانادا هم سالهاست که دارند بر سر افزایش حداقل دستمزد با دولت چانه می‌زنند و اعتراض خیابانی سازمان می‌دهند. این بحث به حوزه فعالیت سایت “بورژوا” و سردبیر آن بی ربط است. وارد این بحث شده است که پائین نگه داشتن سطح دستمزدها در ایران را توجیه کند. بحث مربوط به این سایت این است که در ایران امروز دستمزد پایه و حداقل دستمزد کارگران با هیچ معیاری با سودی که کارگر تولید می کند تناسب ندارد. کارگر نمی‌تواند بدون دخالت دولت و بدون ارعاب و ترس از بیکاری و در لیست سیاه قرار گرفتن، بر سر میز مذاکره با کافرما بنشیند و درباره میزان مناسب و قابل قبول حداقل دستمزد چانه بزند. کارگر حق متشکل شدن و حق اعتراض به بارها زیر خط فقر بودن حداقل دستمزد و دستمزد پایه را ندارد. فعالین کارگری‌ای که به دستمزد پائین اعتراض کرده‌اند را به زندان می‌فرستند و زیر شدیدترین شکنجه‌ها می‌گیرند. سایت “بورژوا” درباره اینها چه می‌گوید؟

سایت “بورژوا” و دیگر بورژواها هم زیر ساطور جمهوری اسلامی دارند از گرده کارگران حداکثر بیحقوقی و بیگاری را می‌کشند. از آزادی برای مطالبه حداقل دستمزدی بهتر در کانادا می‌گویند، اما از سرکوب فعالین کارگری و اعتراضات کارگران در ایران چیزی نمی‌گویند. درباره میزان متشکل بودن کارگران در کانادا می‌دانند و چیزی ترجمه نمی‌کنند، اما گزارشات مٶسسات مثل فریزر را با آب و تاب منتشر می‌کنند و تحلیل سوارش می‌کنند. کارگران ایران و کانادا می‌دانند که ١٥ دلار حداقل دستمزد بهتر از حداقل دستمزد ١١ دلار است. بهتر از ٨٠٠ هزار تومان است که نمی‌شود ده روز اول هفته را هم با آن گذراند. حوزه فعالیت سایت “بورژوا” ایران است و اینجا نمی‌شود تئوری بافت که گویا دستمزد ٨٠٠ هزار تومان مناسب است. مجبور است که به کانادا و مٶسسه فریزر متوسل شود و تا با سیاه بازی کسی را گول بزند.

٢٢ مه ٢٠١٦

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *