متن گفتگو با کاظم نیکخواه در برنامه سازمانده در کانال جدید
شهلا دانشفر: موضوع برنامه امروزمان «توازن قوا و گامهای پش رو» است. موضوع برنامه از نکته و سؤالی گرفته شده که از دوست عزیزی به دست ما رسیده است. از او تشکر میکنم. اجازه بدهید که بحث و سؤال این دوستمان را بخوانم و بعد سراغ توضیحات برویم. نوشتهاند: اوضاع خیلی پیچیده است. ازیکطرف مردم کوتاه نمیآیند برای مثال مقاومت در برابر حجاب اجباری ستایشکردنی است. به دنبال مقاومت دانشجویان هنر در برابر حجاب اجباری مردم از آنها حمایت میکنند. برای مثال زنان گروهی بدون حجاب به خیابان میروند و این کار به شکلی از اکت اعتراضی خیابانی در برابر حکومت تبدیل شده است. کسی از حکومت جرئت ندارد به زنان بیحجاب حرفی بزند. هرکس دوروبر باشد روی سرشان میریزند. فقط حجاب نیست. شلوار کوتاه و لباس تابستانی و تابستان سخت و غیره. از طرف دیگر زاد روزهای جانباختگان انقلاب به کانونهای آتشین انقلاب مردم دادخواه تبدیل شده است. پرستاران اعتراضات بسیاری داشتهاند و همینطور دیگر بخشها. بازنشستگان که دیگر فقط یکشنبهها و دوشنبههای اعتراض نیست و مرتباً به خیابان میآیند و صدای اعتراض مردم علیه فقر و گرانی هستند. شعار میدهند و صدای اعتراضشان را بلند میکند. راهپیمایی میکنند و مردم خودشان را با این اعتراضات همراه میدانند. مثالها فراوان است روحیه مردم بالاست. علیرغم سرکوبها مردم آتشین در میدانند. اما سؤال همه این است که ادامه راه چه باید باشد؟
این اولین سؤالی است که این دوست عزیز مطرح کردهاند و سؤالات دیگری هم هست که به آن میرسیم. شما صحبتتان با این دوست عزیز چیست؟
کاظم نیکخواه: اولاً درود میگویم به این دوست عزیزمان و دوستانی که این بحثها را دنبال میکنند و با حزب فعالیت میکنند. اینکه گامهای بعدی چه باید باشد بحث مفصلی میطلبد؛یعنی کارهایزیادی در ادامه این اوضاع باید انجام داد و گامهای زیادی باید در این توازن قوایی که جنبههای مهمی را این دوستمان تأکید کردند باید برداشت. ولی شاید بشود گفت اساسیترین و فوریترین کاری که باید کرد و ما باید بکنیم این استکه تبیین و توضیح درست و واقعی اوضاع را جلوی چشم جامعه بگذاریم. به جامعه،به مردم، به کارگران، به بازنشستگان به دانشجویان و به زنان و مردم بگوییم که الان تا کجا آمدهایم و چه دستآوردهایی داشتهایم و توازن قوا چیست. همین روزها تفسیری را از بیبیسیمیخواندمکه یکی از رسانههایی است که تبیینهای راست را به جامعه میدهد. عنوان مقالهاش اگر اشتباه نکنم چیزی شبیه این بود «وعده پیروزی آسان و دستنیافتنی» و خلاصه بحثش این بود که وعدههایی به مردم داده شد که پیروزی آسان به دستمیآید و خیلیها برای این پیروزی جنگیدند و کشته شدند و پیروزی به دست نیامد و همین باعث استیصال و ناامیدی و اینها در میان مردم شده است. این یک نوع تبیین اوضاع است. ولی تبیینی که به مذاق جمهوری اسلامی خوش میآید. تفسیری که در واقع به جریانات مخالف انقلاب خوش میآید یا بالاخره از زاویه اینها دارد بیان میشود. اینها انتظار داشتند که انقلاب زود تمام شود و پیروزی آسان به دستمیآید و تازه از پیروزی هم منظورشان این بوده که حکومت را نگه دارند سپاه پاسداران را نگه دارند بسیج را نگه دارند و با یک تحول سطحی انقلاب تمام شود. اینها در انقلابکارهای نبودند. یک انقلابی شروع شده که زنان و کارگران معلمان ودانشجویانآن را شروع کردند. شعارهایش رادیکال است. چپ است و عمیق است و میخواهد جامعه را انسانی کند و اینها ربطی به بیبیسی و جریانات سلطنتطلب و امثالهم که میخواهند ارتش و سپاه و بسیج و بوروکراسی و همه چیز را حفظ کنند ندارد.در نتیجه موقعی که انقلاب یک کم افت میکند زبانشان دراز میشود و شروعمیکنند فضای یاس و ناامیدی و اینکه کاری نشد بکنیم و اینهمه تلفات دادیم و قرار بود پیروزی آسان به دست بیاید و نشد اینها را تبلیغ و پمپاژمیکنند.
جوابشان این است که اولاً مردم با وعده من و شما به خیابان نیامدند. مردم برای زندگیشان برای آزادی برای رفاه برای خلاصشدن از دیکتاتوری و زندان و اعدام به خیابان آمدند. به طور عینی ما مردم مجبوریم علیه جمهوری اسلامی مبارزه کنیم. اینطور نیست که گویا یک کسانی وعدههایی به مردم دادند و بعد فریب خوردند. نه مردم بیرون آمدند دارند میجنگند و همچنان بیروناند و دارند سنگر به سنگر جلو میروند.
من فکر میکنم که ما از سال ۸۸ تا حالا مدام جلو آمدهایم. خیزشی که سال ۸۸ صورت گرفت یک بخش آن حکومتیها و جناح موسوی و اینها بودند. ولی در اساس مردمی بودند که میخواستنداز شر جمهوری اسلامی خلاص شوند و یک سنگرهایی را فتح کردند اصلاحطلبان را کنار زدند فضا را عوض کردند و بعد آمدیم به سال نود و شش، نود و هفت، نود و هشتِ، هزار و چهارصد، و چهارصد و یک و دو. اینکه حکومت هنوز سرنگون نشده به این معنا نیست که اتفاقی نیفتاده. ما بسیار جلو آمدهایم. به جایی رسیدهایم که از درون خود حکومت این صدا بلند شد که جمهوری اسلامی از نظر محتوایی سرنگون شده است. حجاب کنار رفته، درون حکومت بههمریخته، سرانش مینشینند مقابل خامنهای با هم دعوا میکنند و میگویند اوضاع از دستمان خارج شد و هزار مشکل و معضل پیدا کردهاند و رسیدهایم به اینجا که الان هستیم. این تبیین را باید به جامعه داد که جامعه جلوآمده. هزینههای زیادی دادهایم؛ اما اینهزینهها هدر نرفته است. نسبت به سال ۸۸ انقلاب ما بسیاربسیارعمیقتررادیکالتر و انسانیتر و شفافترشده.پالایش پیدا کرده و دستاوردهای زیادیداشتهایم و درعینحال انقلاب ادامه دارد. تحولات ادامه دارد. اینجور نیست که تا یکذره افت کرد فکر کنیم مردم رفتند خانههایشان و تمام شد و آنچه که میخواستیم نشد. اینطور نیست. این کاری است که جمهوری اسلامی میکند و بیبیسی و رسانههای مشابهش هم در باد آن همین بحثها را به خورد جامعه میدهند. بههرحال برای اینکه صحبتم زیاد طولانی نشود اینجا تمام میکنیم و تأکیدماین است که ما تبیین درست و دقیق و عمیق خودمان را باید به جامعه بدهیم و اجازه ندهیم که مردم را مأیوس کنند و فضای دیگری را به اوضاع تحمیل کنند.
شهلا دانشفر: شما به نکته مهمی اشاره کردید. تبیین درست نتیجهاشاین است که مردم قدرت خودشان را ببینند. مردم ضعف و استیصال حکومت را بینند. سند پشت سند، سندهای محرمانه حکومت رو میشودکه میبینید که آنجا که فرماندهانش در برابر خامنهایمینشینند،آنجا که در مورد اعتصابات نفت صحبت میکنندو از اینکه هزاران کارگر دست به اعتصاب زدهاند و سیاستهایی که شکستخورده است را در رسانههایشان اعلام میکنند. آنجا که سند محرمانهشان از کنارگذاشتن معلمان معترض از طرح رتبهبندیافشا میشودو فضایی که شکل میگیرد. وقتی نگاه میکنیمیبینی که در این حکومت الان سنگ روی سنگ بنا نیست. تبیین درست یعنی همین. یعنی اینکه مردم ببینند کجا ایستادهاندو چه دستاوردهایی داشتهاند و حکومت در چه موقعیتی است و قدرت خود را ببینند و گام بعدی را بردارند. همانطور که دوستمان میگوید مردم بهشدتباروحیهاندبهشدت عزمشان را جزم کردهاند که این اوضاع را پایان بدهند. میگوید گام بعدی چیست.چهکار کنیم که جلوتر برویم؟ سؤال این دوستمان این است و این آن چیزی است که در هر اعتراضی به طور میدانی و عملی ما میبینیم که مردم دارند ادامه انقلاب را فریاد میزنند. خب بیبیسی تکلیفش روشن است. اینها جریانات و رسانههایی هستند که بهزور از اعتصاب کارگر حرف میزدند. وقتی انقلاب شد با تردید و بهزور از انقلاب سخن گفتند. وقتی دیگر ابعاد انقلاب گسترده شد و فوران پیدا کرد تازه کلمه انقلاب را مطرح کردند و بعد داستان و طرحهای یکی بعد از دیگری برای رهبر تراشی و وکالت و انواع اینها که همه شکست خورد و رفت عقب و این یعنی پیشروی انقلاب. همه اینها را مردم در مبارزاتشان جارو کردند. الان همانطور که گفتید که شکل اعتراض عوض شده و خیابان به درجهای ساکت شده؛ اما در اشکال دیگری مبارزات را میبینیم. دانشگاهها را میبینیم چطور مردم و دانشجویان علیه حجاب اجباری مبارزه میکنند. زادروزها را میبینیم و همان مثالهایی که دوست ما زدند. خب. این یک گام مهم است که این ناباوری و تردید پراکنیها را خنثی کنیم. این تفرقهها را کنار بزنیم. صفمان را متحد کنیم و قدرتمان را بینیم و با امید به آینده نگاه کنیم و به جلو گام برداریم. این بسیاربسیارمهم است.
کاظم نیکخواه: اجازه بدهید نکتهای را همینجادر ادامه صحبت شما بگویم. نکتهای که گفتید باید مردم با امید جلو بروند مهم است. بعلاوه مردم باید آینده را از موضع چپ و رادیکال و واقعیاش ببینند. یعنی موقعی که نگاه میکنیممیبینیم که یک تحولات جدی ای صورتگرفته است. ذهنیت جامعه عوض شده و جلوآمده است. در روند اوضاع همانطور که شما اشاره کردید، مردم ورژنها و یا تفاسیر و تبیینهای راست را که میخواست انقلاب را محدود و سرودم بریده بکند را کنار زدند و به جایی رسیدهایم که مردم میخواهند یک جامعه انسانی مرفه و برابر و امن را عملی کنند. شعار اعتراضات کارگران و بازنشستگان مدتهاستاین است «منزلت معیشت حق مسلم ماست». جنبش علیه اعدام، جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی، و جنبش دادخواهی و اینها شده جنبش کل جامعه و سیمای جامعه را شکل داده است و اینهادستاوردهای بسیار مهم و دستاورد عظیمی است. تلقیات جامعه کلاً عوض شده و رشد کرده و تحولات عظیمی پیدا کرده است.
شهلا دانشفر: دقیقاً. این انقلابی است ضد مذهب ضد ارتجاع ضد خفقان ضد استبداد، انسانی، با شعار زن زندگی آزادی، با خواستهایبرابریطلبانه، با منشور بیست تشکل. همه اینها نشان میدهد که انقلاب چگونه جلو میرود و به کدام جهت پیش میرود و هر روز دارد سازمانیافتهتر و متشکلتر. در تمام زمینههای مبارزه پیش میرود. شما سازمانیابی را میبینید که چگونه میدرخشد. بههرحالسؤال بعدی دوستمان این است که باتوجهبه این توازن قوای معین چه کاری میشود کرد که قدمی انقلاب را جلو برد؟ شما نکته اول را توضیح دادید و گفتید که باید تبیین درست را به جامعه داد. حال باتوجهبه این شرایط باتوجهبه این توازن قوا و شرایط شما چه قدمهای دیگری را مهم میدانید برای پیشروی انقلاب؟
کاظم نیکخواه: از زوایای مختلفی میشود به این سؤال فکر کرد و جواب داد. به اوضاع که نگاه میکنیم به جنبشها و خیزشهایی که جریان داشت و میرسیم به الان میبینیم که الان به طور مشخص دانشگاهها کانون جنگ و جدال بر سر حجاب است. جمهوری اسلامی میخواهد حجاب اسلامی و اجباری را به دانشگاهها و در واقع به کل جامعه تحمیل کند. چونکه جنگ در دانشگاهها جنگ علیه جامعه است. در نتیجه پیروزی در این جدال برای پیشروی بسیار مهم و حیاتی است. این یک نقطه مهم است. دامنزدن به فضای همبستگی و اتحاد و پشتیبانی از جدالهایی که از جانب بخشهایمختلف مردم از جمله دانشجویان دارد صورت میگیرد بسیار حیاتی و مهم است. یعنی الان در دانشگاه جنگ و جدال بر سر حجاب است. ما باید در رسانهها در فضای عمومی و در سطح جامعه این را دامن بزنیم و تبلیغ کنیم و دنبال کنیم که مردم به اشکال مختلف به پشتیبانی از دانشجویان دانشگاه هنر و دانشگاههای دیگربلند شوند.متوجه شوند که این جنگی که حکومت اسلامی در دانشگاهها به جریان انداخته در واقع جنگی علیه کل جامعه است و این را با همان نمونههایی که این دوستمان گفتند که زنان دستهجمعی بدون حجاب بیرون میآیندمیشود دید. ولی اینکه کارگران، معلمان،بازنشستهها بیانیه بدهند و از دانشجویان اعلام پشتیبانی کنند مهم است. نمونههایی را فیالحالداشتهایم.مثلاً کانون نویسندگان و بخشی از بازنشستگان بیانیه دادند و از دانشجویان حمایت کردند. این یک گام مهمی بود. اگر بخواهم بهطورکلیبگویم نظرم این است که ما باید همبستگی و اتحاد سراسریمان را حفاظت کنیم حراست کنیم تبلیغ کنیم و اتحادمان را مستحکمتر کنیم. بخشهای مختلف مردم را به هم پیوند بدهیم. کارگر بازنشسته دانشجویان و دانشآموزان و زنان هر چه محکمتر باید در کنار هم قرار بگیرند. در واقع در این انقلاب کنار هم قرار گرفتهاند. در این انقلاب این همبستگی را بسیار سراسری در کشور شاهد بودیم. ولی در هر گام در هر خیزش و در هر نبردی باید تلاش کنیم که این همبستگی و اتحاد را تقویت کنیم و مستحکمتر کنیم. در جنگی که الان بر سر حجاب جریان دارد باید این همبستگیها را جامعه ببیند. در جنگی که در اعتصابات نفت جریان دارد باید شاهد این همبستگیها و حمایتها باشیم. یا علیه اعدام خانوادههای دادخواه بیرون میآیند باید شاهد حمایت و همبستگی گسترده از آنها باشیم. همین روزها دررابطهبا حکم اعدام هیمن مصطفایی در سنندج شاهد بودیم که خانوادههاوسیعاً بیرون آمدند و جلوی زندان تجمع کردند. این نوع حرکات و اعتراضات را باید کاری کنیم که سراسری جواب بگیرد و مورد پشتیبانی قرار گیرد و این همبستگی سراسری یک گام کلیدی است که همانطور که گفتم در جامعه عمیقاً وجود دارد ریشه دارد. اما باید در هر نبردی آن را جلو آورد و تقویت کرد.
شهلا دانشفر: بله همانطور که اشاره شد منشور بیست تشکل در واقع پرچم همین نوع اتحاد بود که شما دارید اشاره میکنید و این در عرصههای مختلف معنای مشخص خودش را دارد. از جمله میبینید که منشور خواستهای پیشرو زنان منتشر میشود. در بخشهای مختلف ما شاهد این هستیم.
بر میگردیم به همان نکته اولی که شما تأکید کردید. تبیین ما از انقلاب و دستاوردهایمان و این دستاوردها را با اتحاد مبارزاتیمان ارج بگذاریم و حفظ کنیم. از جمله کنارزدن حجاب یک سنگر فتح شده مردم در این انقلاب است و در نتیجه اعتراض و مقابله با حجاب اعتراض همه مردم است. کارگر معلم بازنشسته دانشجو و اتحاد مبارزاتی بر سر این. یا زندان و اعدام ابزار دست حکومت است برای عقب زدن انقلاب و به همین دلیل اتحاد مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و علیه اعدامها عرصه نبرد همه جامعه است و مردم به گوش باشند و هرجا که لازم است فوراً خودشان را برسانند. با بیانیههای جمعی با اکتهای جمعی با فراخوانها به هر شکلی.همینطور فقر و گرانی و تعرضاتی که به معیشت مردم میشود برنامه موسوم به توسعه هفتم مصوبه مزدی شورایعالی کار همه اینها موضوعات اعتراض کل جامعه است.
خب برویم سراغ بخش دیگری از سؤال این دوست عزیزمان. در واقع به یک نوعی صحبت شد؛ اما بهتر است یک کم فوکوس تر در مورد آن صحبت کنیم. میپرسندصحنههای اصلی یا فوکوسهای اصلی نبرد چیست. کدامها هستند؟ شما چه توضیحی دراینرابطه دارید؟
کاظم نیکخواه: نمیدانمصفت«اصلی» در مورد آن چیزی که من میخواهم بگویم درست باشد یا نه. اما یک مسئله مهم این است که این روزها جمهوری اسلامی دارد بحث ایجاد «محلات اسلامی» و «مسجدمحور» و اینها را مطرح میکند. این همدر واقع به بحث قبلی ما مربوط است که سازمان بدهیم برای تعرضی که جمهوری اسلامی میخواهد به محلات بکند. یعنی سازماندهی در محلات را دنبال کنیم و تقویت کنیم. یکی از نقطه قوتهای انقلاب زن زندگی آزادی این بود که محلات در کنترل مردم و جوانان بود. الان جمهوری اسلامی میخواهد این را پس بگیرد. یکمشت آخوند و طلبه و مزدور و حزباللهی را دارند گسیل میکنند به محلات مختلف که از نظر خودشان محلات را به تسخیر در بیاورند. اینها از همینالان روحیه باخته و دچار تشتت هستند و وضعیت درب و داغانی دارند. این نیروهای جمهوری اسلامی را باید بهعنواننشانه،بهعنوان هدف بعدی تعرض به حکومت مدنظر داشته باشیم. یعنی اینها را باید شناسایی کرد همه بدانند که کجاها هستند کیها هستند و هرکدام چه مسئولیتی دارند و در خیزشهای بعدی سراغ اینها برویم و جمعشان کنیم و بساطشان را به هم بریزیم و غیره. کلاً گسترش سازماندهی در محلات یک جنبه مهم کار است که باید به آن توجه کرد. بعلاوه تدارک اعتصابات کارگران و معلمان و کارکنان و کسبه در دور بعدی خیزشها هم بسیار مهم است و باید تبلیغ و فوکوس کرد که در اولین خیزشها شاهد این باشیم که در کنار خیزشهای شهری شاهد اعتصابات کارگران و معلمان و کارکنان و پرستاران و تجمعات آنها باشیم. این را هم به درجهای در خیزشهای قبلی شاهد بودیم؛ ولی در دور بعدی میشود تصور کرد که این بخشها با شعارهای سیاسی جلو بیایند.فکر میکنم توازن قوای فعلی این امکان را میدهد؛ ولی بههرحال اعتصابات وقتی که همزمان با خیزشها صورت بگیرد معنا و وزن و جایگاه سیاسی دارد و این هم یکی از سنگرهایی است که باید بگیریم و روی آن باید متمرکز شویم. من الان فیالبداهه اینها را گفتم حتماً نکات دیگری هم هست که شما میتوانید بگویید.
شهلا دانشفر: شما به نکات مهمی اشاره کردید. در همان نشستی که فرماندهان سپاه باخامنهای داشتند از وجود ۱۵ هزار نهاد مردمی در محلات صحبت کردند. این نهادها وجود دارند باید آنها را گسترش داد و تقویت کرد. باید آنجاهایی که وجود ندارند آنها را شکل داد و تمام محلات را به تصرف خودمان در بیاوریم و ناامن کنیم برای این نیروهای مزدور حکومت. خب یک دقیقه آخر برنامه است در خاتمه در رابطه عزیزانی که با ما در ارتباط هستند فعالیت خودشان را با ما تعریف میکنند یا علاقهمندند به کانال جدید. شما در این یک دقیقه آخر صحبتتان با این دوستان عزیز چیست؟
کاظم نیکخواه: نکات زیادی را میشود گفت یکی از کارهایی که این دوستمان باید بکنند این است که با ما ارتباطشان را ادامه بدهند و به این رابطه اهمیت بدهند و جمعهایشان را گسترش بدهند و آمادگی داشته باشیم برای تحول عمیقی که در راه است. این انقلاب فقط به مفهوم سرنگونی جمهوری اسلامی بهعنوان یک حکومت نیست. بلکه به معنای جاروکردن کل سیستم، نظام، مناسبات مذهب و قوانینی است که این حکومت نمایندگی کرده و روی آن سوار بوده است و پایهریزی یک جامعه برابر و آزاد را دنبال میکند. این فضا را ما باید دنبال کنیم. من و شما. ما باید تقویت کنیم. ما باید توضیح دهیم. مردم دارند یک کارهای مهمی میکنند؛ اما ممکن است وسط جنگل درختها را نبینند. ما باید نشان بدهیم و توضیح دهیم که این انقلاب چیست. بر سر چیست و این تبیین را به جامعه و به اطراف خودمان بدهیم و بهویژه به رهبران جنبشهای اجتماعی. جنبش کارگری، معلمان، زنان دانشجویان بدانند که کجا داریم میرویم. یک انقلاب ساده نیست. انقلاب عمیقی است انقلاب بسیار شکوهمندی است. یک انقلاب بسیار شاد و مدرن است که میتواند سیمای جامعه را از اساس کلاً عوض کند و انسانی کند و من فکر میکنم عوض خواهد کرد. من بسیار خوش بینیم به آینده این جامعه و این انقلاب و فکر میکنم بر خلاف تبلیغاتی که میشود که گویا معلوم نیست چه خواهد شد و اینها. این جامعه از شمال تا جنوب و شرق و غرب همبسته و متحد است. این خوشبینی واقعی است. این خوشبینیزمینه واقعی دارد. علمی است دارد خود را با فاکتهای بسیار در جامعه نشان میدهد. همین را باید به جامعه داد که امیدوار و با عزم و اراده محکمتری جلو برویم.
شهلا دانشفر: متشکرم که در این برنامه شرکت کردید.