“ما روستایی را در سیستان و بلوچستان داریم که تمامی مردان آن روستا اعدام شدهاند. بازماندگان آنها امروز قاچاقچی بالقوه هستند هم از این نظر که بخواهند انتقام پدران خود را بگیرند هم برای تامین منابع مالی خانواده ها، اما هیچ حمایتی از این افراد نمیشود.”
معاون روحانی در امور زنان و خانواده
این سخنان ظاهرا در ضرورت حمایت از خانواده اعدامی ها بیان شده بی آنکه در مورد فاجعه اصلی یعنی اعدام همه مردان یک روستا حرفی زده بشود! از نظر دولت روحانی و کل مقامات جمهوری اسلامی قتل عام مردان یک روستا امری عادی است که تنها از نقطه نظر وضعیت بازماندگان قابل بحث است! همه مردان یک روستا را اعدام کرده اند و حالا برای بازماندگانشان اشک تمساح میریزند. این شیوه مرضیه حکومت تدبیر و امید و همه اصلاح طلبان حکومتی در ایران است. اصلاح طلبانی که امرشان توجیه و پرده پوشی جنایت در لفافه ای از لفاظی های تهوع آورست.
در فیلم معروف زندگی برایان که در آن داستان زندگی مسیح و کل انجیل و مسیحیت به زبان طنز به نقد کشیده شده صحنه ای وجود دارد که وصف حال اصلاح طلبان جمهوری اسلامی است. در صف محکومینی که بسوی قتلگاه خود روان هستند یک مقام “لیبرال” حکومت رم با لبخند از قربانیان میپرسد که چه نوع صلیبی را انتخاب میکنند! حالا حکایت دولت تدبیر و امید است. رکورد اعدام در دنیا را شکسته اند، کل مردان یک روستا را اعدام کرده اند و بعد سنگ حمایت از خانواده اعدامیان را به سینه میزنند! مردان را اعدام کرده اند و با لبخند به سراغ خانواه هایشان میروند! آنهم از ترس اینکه نکند فرزندان “بخواهند انتفام پدران خود را بگیرند”! این اصلاح طلبی نیست ترس از انقلاب است. ترس از “انتقام” بازماندگان اعدامی ها است.
این ترفندها دیگر دردی از حکومت دوا نمیکند. نه تنها خانواده اعدامیها بلکه کل مردم ایران خواهان خلاصی از شر حکومت صدهزار اعدام هستند. در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی مردم ایران مقامات حکومتی را بخاطر جنایاتشان از جمله اعدام هزاران نفر بیگناه در تابستان ٦٧ و قتل عام مردان یک روستا به محاکمه خواهند کشید اما کسی را اعدام نخواهند کرد. اعدام قتل عمد دولتی است. پایان عمرحکومت رکورد دار اعدام، نقطه پایان قتل عمد دولتی در ایران نیز خواهد بود.
٢٤ فوریه ١٦