جدید ترین

نسان نودینیان: ایلنا و تشکل کارگری مورد پسند آقای رئیس دانا

 

آقای رئیس دانا با سایت اینترنتی ایلنا در باب « تشکل‌یابی مستقل، قدرت چانه زنی کارگران را افزایش می‌دهد» گفتگویی انجام داده است، به بخشهایی از این گفتگو میپردازم.

گفتگوی رئیس دانا تیترهای متنوعی دارد،   اهمیت تشکل یابی مستقل و اهمیت چانه زنی کارگران برای تعیین مزد ٩٥. تشکلهای کارگری و قانون اساسی، ساختار کنونی انتخاب و تشکیل نهادهای صنفی کارگری، اجازه فعالیت تشکلها  در مسیر قانون، راه سازندگی!

بیش از سه دهه از چالش کارگران با نظام حاکم جمهوری اسلامی برای دستیابی به تشکل مستقل سپری شده است. دفاع و تلاش فعالین کارگری برای تشکل مستقل کارگری در نظام حمهوری اسلامی با احکام جرایم امنیتی و “مخالفت” با نظام برخورد شده است. هزینه سنگین دستگیری و در زندان نگه داشتن فعالین کارگری خسارت های انسانی این چالش و محروم شدن کارگران از تشکل مستقل  است.

تیتر گفتگوی آقای فریبرز رئیس دانا با ایلنا در ارتباط با تشکل یابی مستقل و قدرت چانه زنی کارگران برای افزایش دستمزدها است. رئیس دانا و ایلنا مشترکا میدانند که چالش تعیین دستمزدها از ماه ها قبل شروع شده. امسال دولت یازدهم آگاهانه پیشدستی کرده و با افزایش  ده در صدی حقوق کارمندان تکلیف افزایش دستمزدهای ٩٥ کارگران را روشن کرده اند.

اهداف مشترک رئیس دانا و ایلنا با طرح انتقادات نیم بند در ارتباط با ساختار تشکل مستقل کارگری،  راضی کردن کارگران به حضور “نمایندگان” تشکلهای صنفی و از عناصر خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار است.

ایلنا و رئیس دانا؛

ایلنا نوشته « وی(رئیس دانا) در ادامه با بیان این که ساختار کنونی انتخاب و تشکیل نهادهای صنفی کارگری به گونه‌ای است که نمایندگان حاضر در جلسات نمی‌توانند بصورت کامل برخاسته از بدنه کارگری جامعه تلقی شوند، گفت: این ساختار معیوب فعلی نمی تواند مدعی نمایندگی تمام عیار طبقه کارگر باشد». موضع مشترک  نقد رئیس دانا به “معیوب” بودن “تشکلهای موجود محدود است.

تشکل مورد پسند رئیس دانا در این جمله خلاصه شده است. میگوید؛ «در تشکل‌های کارگری غیر وابسته به قدرت، اگر اجازه فعالیت داشته باشند بدون شک در مسیر قانون، راه سازندگی را در پیش خواهند گرفت گفت: آزاد گذاشتن تشکل های کارگری است که نشان می دهد تشکل های کارگری چقدر توانمند هستند».

جدال دائمی کارگران با دولت و کارفرماها در ایران تحت نظام جمهوری اسلامی عدیده هستند. به باور من یکی از محوریترین و سخت ترین عرصه های  مبارزه آنها  دستیابی به تشکل مستقل کارگران است.  تعیین دستمزدها و حضور نمایندگان کارگران به نمایندگی از تشکلهای مستقل آنها عرصه جدی و مهم مبارزه بیش از ده میلیون کارگران  شاغل، است. تلاش بیش از سه دهه کارگران در این نکته مهم حصور مستقل تشکل های کارگری ، حق برخورداری ایحاد اتحادیه و برگزاری مجمع عمومی کارگران بدور از فشار امنیتی متمرکز شد. این مهم از بدو بقدرت رسیدن قدرت سیاسی و خود گمارده جمهوری اسلامی با مخالفت و سرکوب و دستگیری مواجه و طبقه کارگر در ایران از حق تشکل مستقل محروم شد.  نطفه ایجاد تشکلهای کارگری مستقل با شناخت و آگاهی آندوره فعالین کارگری در پروسه پیروزی قیام از سال ٥٧ با حضور فعال آنها و تشکلهای چپ و کمونیست و ورود به  خانه کارگر در تهران بسته شد. محجوب رئیس سلطنتی خانه کارگر همراه تعدادی اوباش اسلامی به این مرکز کارگری نفوذ کردند و با اتکا به فانون اساسی و فرمان جنایتکارانه خمینی اطاقهای خانه کارگر را از فعالین کارگری و احزاب چپ و کمونیست پاکسازی کردند. در یک کلام موقعیت امروز کارگران و نداشتن تشکل مستقل از دولت محصول یک دوره تاریخی و محصول اجرایی کردن قانون اساسی و قانون کار اسلامی این نظام است.

 

رهنمود رئیس دانا به کارگران در جهت گام برداشتن در مسیر قانون و سازندگی!

قانون اساسی جمهوری اسلامی  ضد کارگریترین عنصر از بدو به قدرت رسیدن نظام  جمهوری اسلامی  و تصویب است.

رئیس دانا در فاز پیشا و پسا برجام؛ درک  دکترین هدایت کارگران در مسیر قانون برای کارگران قابل درک است. جدال و مخالفت کارگران  و فعالین کارگری در ایران با این نوع دکترین ها قدمتی طولانی با سنوات بیش از سی ساله دارد. “تشکلهای” کنونی در دوایر خانه کارگر و انجمن های شوراهای اسلامی و “تشکلهای” صنفی وابسته به دولت و اطاق بازرگانی در سه دهه گذشته در مسیر قانون و برای قانونی کردن استثمار وحشی و فقر مطلق بر طبقه کارگر درست شده اند. تشکلهای موجود در مسیر قانون “افتخار” سرکوب کارگران و سلب ابتکار و ابراز وجود از آنها را در پرونده سیاه و ضد کارگری خود دارند. در نظام جمهوری اسلامی حرکت در مسیر قانون به معنی تبعیت و اطاعت از شرایط و قوانین بردگی مزدی است که توسط نظام مزدی و دولت تعریف و  توسط “تشکلهای” وابسته  به عرصه عمل وارد شوند.

آنچه در دکترین رئیس دانا جدید است “راه سازندگی” است. در شرایط پسا تحریمها(پسا برجام) راه سازندگی کلید رمز جدیدی است برای اطاعت های جدید در مسیر دوره “طلایی” شکوفایی اقتصادی و تحمیل شرایط بردگی مزدی زیر خط فقر وحشی است. تبدیل کردن و نازل کردن موقعیت  تشکل مستقل کارگران تا سطح “سازندگی” تلاش رئیس دانا و دوایر به اصطلاح روشنفکران اقتصاددان از نوع ایشان است.

آنچه کارگران و فعالین کارگری در سه دهه گذشته برای ابراز وجود طبقاتی و مستقل خود برایش تلاش و مبارزه کرده اند، تشکل مستقل کارگری است. در تشکلهای مستقل کارگران عناصر «مسیر قانون، و سازندگی» بدون تعریف هستند.

 

رئیس دانا و “تشکل” های موجود و ابسته به دولت!

«ساختار کنونی انتخاب و تشکیل نهادهای صنفی کارگری به گونه‌ای است که نمایندگان حاضر در جلسات نمی‌توانند بصورت کامل برخاسته از بدنه کارگری جامعه تلقی شوند، این ساختار معیوب فعلی نمی تواند مدعی نمایندگی تمام عیار طبقه کارگر باشد».

آقای رئیس دانا ساختار کنونی “تشکل” و نهادهای صنفی معیوب نیستند. ضد کارگر و ضد تشکل مستقل کارگران هستند.

رئیس دانا به ایلنا گفته؛ نمایندگان حاضر در جلسات(منظور ایشان جلسات سه جانبه دولت، کارفرمایان و تشکلهای وابسته  دولت است) بصورت کامل برخاسته از بدنه کارگری جامعه، نیستند. تایید مشروعیت  به اصطلاح تشکلهای موجود وابسته به دولت توسط رئیس دانا امر او است، اما اگر قرار بر این است که در مورد مهمترین رابطه کارگران و حضور آنها در جلسات سه جانبه اظهار نظر شود، ما علیه “حق” و “مشروعیت” دادن رئیس دانا به تشکلهای موجود میایستیم و میگوییم؛ تشکلهای موجود حاضر در جلسات سه جانبه برای چانه زنی و تعیین دستمزدها، ارگانهای مزدور نظام جمهوری اسلامی هستند. تحمیل ریاضت کشی اقتصادی، پایین نگه داشتن دستمزدها در سطح چهار برابرای زیر خط فقر، حمله به کارگران خارجی و خارجی ستیزی اینها بر کارگران پنهان نیست.  عناصر بالا و راس اینها از چماقدارهای حزب اللهی و چاقو کش هایی هستند که در حمله به سندیکای کارگران شرکت واحد قصد بریدن زبان فعالین این سندکا را داشتند. بدنه آنها عناصر حزب اللهی و انجمن های اسلامی هستند که در سه دهه گذشته در دفاع از نظام اسلامی و دولت، چماقدار و عربده کش این نظام در فابریک و کارخانه و مراکز کارگری هستند. روتوش بورژوایی اقتصاددان ما  و “انتقاد” او از فاصله بدنه و بالای تشکلهای موجود در عین حال تلاشی است برای؛ یکم:  راضی نگهداشتن کارگران و فعالین کارگری و تن دادن به دور باطل سناریوی تعیین دستمزدها توسط دولت و کارفرماها و تشکلهای وابسته به آنها. دوم:  مشروعیت دادن به تشکلهای وابسته به دولت در ساختار حکومتی بعنوان ارگانهای کنترل اعتراضات کارگری، جلوگیری از اعتراضات کارگری، جلوگیری از رادیکالیزاسیون کارگران، تحمیل قرادادهای دسته جمعی سازشکارانه به آنان، تحت انقیاد در آوردن کارگران به سیاستهای فشار اقتصادی، ریاضت کشی اقتصادی، تحمیل فقر و دستمزدهای پایین، بیکاری و ده ها مصیبت اجتماعی دیگر…..! سوم؛ رو در رو قرار دادن تشکلهای وابسته در شرایطی که کارگران برای تشکیل مجمع عمومی مبارزه میکنند.

آقای رئیس دانا!  طبقه کارگر یک صف بدون رهبر نیست. کارگران تحت هر شرایطی یک مکانیسم درونی رهبری و شبکه رهبران عملی و مستقیم خود را دارند.  طبقه کارگر، همواره بستر مجموعه ای از گرایشات و خطوط فکری و سیاسی فعال متشکل از طیف های گوناگون کارگران پیشرو و مبارز است. تلاش های شما بیهوده و بی فرجام است.

 

١٥ بهمن ١٣٩٤

٥ فوریه ٢٠١٦

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *