اقدام مشترک پتروشیمی ها یک نقطه درخشان در اعتراضات هفته اخیر کارگری
خبرها بازهم از گسترده تر شدن اعتراضات کارگری حکایت دارد. هفته ای که گذشت هفته اعتراضات چشمگیر کارگران پتروشییمی ها و کارگران در فارهای مختلف عسلویه بود. از جمله در دو روز متوالی ٥ و ٦ بهمن در این هفته نزدیک به ٢٠٠ کارگر از پتروشیمی های ماهشهر، عسلویه و هلدینگ خلیج فارس در اعتراض به خصوصی سازی ها و عدم تحقق سایر مطالباتشان در مقابل وزارت نفت و ساختمان مجلس دست به تجمع زدند. اینها به نمایندگی از ٧ هزار کارگر به تهران آمده بودند واین دومین بار بود که شاهد حرکت اعتراضی هماهنگی از سوی این کارگران بودیم. قبل از آن ۳۰۰ نفر از کارگران پتروشیمی های اراک، تبریز، اصفهان و پتروشیمی امیرکبیر در ماهشهر به نمایندگی از هزاران نفر از همکارانشان در دی ماه به تهران آمدند و در اقدامی مشترک در مقابل وزارت نفت دست به تجمع اعتراضی زدند.
این کارگران در منطقه ای به کار اشتغال دارند که به آن منطقه ویژ ه اقتصادی میگویند. منطقه ای که شامل مشوقه های اقتصادی برای صاحبان سرمایه و مقررات سختگیرانه تر برای کارگران است. منطقه ویژه اقتصادیست بخاطر اینکه از مراکز وابسته به صنعت نفت است. صنعتی که بخاطر نقش کلیدی اش در اقتصاد کشور، برای دولت حساسیت بیشتری داشته و زیر کنترل شدید تری قرار دارد و در آن مقررات سخت گیرانه تری حاکم است. کافیست که به تاریخ مبارزات کارگران نفت و نقش این کارگران در اعتصابات سراسری کارگری در سال ٥٧ نگاهی بیندازیم تا بیشتر متوجه علت اینهمه حساسیت و شاید بهتر بگویم مکان سیاسی مبارزات کارگری در این منطقه باشیم. از اینرو حکومت اسلامی در طول حاکمیت سی و چند ساله اش کل ساختار این منطقه را تغییر داده است. هر بخشی از صنعت نفت و پتروشیمی ها و موسسات وابسته به نفت به پیمانکاری سپرده شده است، تا با حواله دادن هر بخشی از کارگران به پیمانکاری، گرد آمدن و سازمانیابی اعتراضات سراسری در این مناطق را سد کند. این کار را کرده اند تا بتوانند کارگران را در شرایط برده وار تری قرار دهند و کنترل بیشتری بر تحرکات کارگری در این منطقه داشته باشند. قابل توجه اینکه با تشدید سیاست ریاضت اقتصادی در دولت روحانی، این کنترل در یکساله اخیر بیشتر شده است. از جمله یک اقدام مهم دولت روحانی تصویب ممنوعیت استخدام کارگران پیمانی بود که مستقیما دامنگیر کارگران این منطقه که اتفاقا در راس مبارزه برای کوتاه کرده دست پیمانکاران از محیط های کار قرار داشتند، بود. اکنون نیز خصوصی سازی بیشتر و در نتیجه آن بیکارسازیها در جریان است و در کنار آن اعلام مقرارات سختگیرانه تر در دستور دولت قرار گرفته است. نمونه اش صدور بخشنامه ممنوعیت اعتصاب در منطقه ویژه اقتصادی بندر امام توسط دادگستری خوزستان و فرم جدید قراردادهای کاری در فازهای ١٩ و ٢٠ عسلویه است. در قراردادهای جدید عسلویه اعلام شده بود که در صورت هر گونه حرکت اعتراضی ای، کارگران بدون تسویه حساب از کار اخراج خواهند شد. اینگونه بخشنامه ها و قراردادهایی این چنینی خود شروعی برای یک زورآزمایی جدید در این منطقه است. اما کارگران در این منطقه با گسترش اعتراضاتشان تمامی این بخشنامه ها و آیین نامه ها را زیر پایشان له کردند و پاسخ درخوری به مقامات مسئول و اقتصاد مقاومتی دولت دادند. اعتراضات اخیر مشترک پتروشیمی های ماهشهر، عسلویه و هلدینگ خلیج فارس اعتراضی گسترده علیه خصوصی سازی های جدید و بلاتکلیف شدن و تحمیل شرایط کاری بدتر به این کارگران است. کارگران در برابر این تعرضات ایستاده اند.
نکته قابل توجه دیگر در این منطقه تاثیر کاهش قیمت نفت و رسیدن آن به رقمی کمتر از ٣٠ دلار برای هر بشکه است که تاثیر مستقیم خود را روی وضعیت بحرانی شرکت های مختلف این منطقه گذاشته است و میکوشند فشار آن را بر گرده کارگران وارد کنند و این خود فضای اعتراضی در کل منطقه را تشدید کرده است.
در دل چنین کشاکشی است که شاهد اعتراضات گسترده کارگران پتروشیمی ها و صنایع وابسته به نفت در این منطقه هستیم. اقدام مشترک هزاران کارگر پتروشیمی از شهرهای مختلف کشور، آنهم با وجود پخش بودن آنها در شرکتهای مختلف، نشاندهنده قدرت این کارگران در شکستن تمام حد و حصارهاییست که پیش پایشان قرار دارد و درجه بالایی از سازمانیافتگی در این اعتراضات را به نمایش میگذارد. کارگران در منطقه ویژه اقتصادی جمهوری اسلامی راه مبارزه متحد شدن را پیدا کرده اند و این یک پیشروی قابل توجه در جنبش کارگری است.
در راستای همین مبارزات و در ادامه سلسه اعتراضات هزاران کارگر در عسلویه و زنجیره انسانی کارگران پتروشیمی رازی تا پتروشیمی بندر امام، در این هفته کارگران در شرکت های مختلف فاز های ١٤ و ١٩ از جمله در شرکت های دنیای فن و بنیر سازه در اعتراض به تعویق پرداخت دستمزدها را شاهد بودیم.
این اتفاقات حکایت از این دارد که کارگران صنعت نفت و موسسات وابسته اش با گامهای قویتری دارند به جلوی می آیند و این اتفاق مهمی در جنبش کارگری است. نکته مورد تاکید همیشگی ما اهمیت شرکت فعال خانواده های کارگران در این مبارزات است. در مواردی از همین مبارزات و در تصاویر اعتراضات کارگران میشود خانواده ها را دید. اما در این زمینه هنوز با همه نیروی خود به میدان نیامده ایم. شرکت فعال خانواده در مبارزات کارگران بدون شک ابعاد اجتماعی تری به این مبارزات خواهد داد و دامنه مبارزات کارگران نفت را به سطح شهرها خواهد کشاند. تاکید دیگر نقش مدیای اجتماعی در اطلاع رسانی و سازمانیافی اعتراضاتی مشترک از نوع پتروشیمی هاست. کاری که همین امروز از طریق گروههای مبارزاتی شکل گرفته در تلگرام و اینستاگرام و غیره دارد صورت میگیرد و عملا کارگرانی را که در یک مرکز و یک مجتمع با پیمانکاران مختلف طرف حساب هستند و نه تنها این بلکه مراکز کارگری در شهرهای مختلف را به هم وصل میکنند و سازمانیابی مبارزات مشترک حول خواستهای سراسری مشترک را ممکن تر می سازد. ابزاری مهم برای سازمانیابی که باید بدستش گرفت.
اعتراضات در معادن گسترش می یابد
از موارد برجسته دیگر اعتراضات کارگران در این هفته اعتراضات کارگران معدن ذغال سنگ طرزه است. روز ٧ دی بیش از ٥٠٠ کارگر این معدن در اعتراض به سه ماه و نیم دستمزد پرداخت نشده و عدم پرداخت دو ماه حق بیمه آنان به تامین اجتماعی، مقابل ساختمان اداری این معدن در شاهرود تجمع کردند.
اعتراض کارگران معادن در نقاط مختلف کشور، بی وقفه ادامه دارد و هر روز شاهد گسترش بیشتر این اعتراضات هستیم. از جمله در نیمه دی ماه بیش از ۲۰۰۰ کارگر، چند معدن شهرستان کوهبنان در کرمان در اعتراض به عدم پرداخت سه ماه معوقات مزدی خود بطور هماهنگ و همزمان دست به اعتصاب و تجمع اعتراضی زدند. در معادن هشونی در کوهبنان، زمستان پورت غرب در آزاد شهر و معدن زغال سنگ ملچ آرام در رامیان و پابدانا در راور کرمان شاهد اعتراضات کارگری بخاطر پرداخت نشدن دستمزدهایشان بودیم. اعتصاب و تجمعات هماهنگ کارگران در معادن مختلف و تجمع اعتراضی کارگران معدن پابدانا همراه با خانواده هایشان از جمله نقطه قدرتهای این مبارزات است. کارگران معدن طرزه در مبارزات مهر ماه خود اخطار کرده بودند که اگر جواب نگیرند اینبار با خانواده هایشان دست به تجمع خواهند زد.
نساجی مازندران، چهار تجمع اعتراضی در فاصله ده روز
صبح روز ٦ بهمن بیش از ۲۰۰کارگر کارخانه «نساجی مازندران» در اعتراض به پرداخت نشدن ٤ ماه دستمزدشان برای چهارمین بار در ده روز گذشته مقابل فرمانداری قائم شهر تجمع کردند. نساجی مازندران از کانون های داغ اعتراض در شهر قائم شهر است. مبارزات متوالی این کارگران تاثیر به سزایی در فضای سیاسی این شهر گذاشته است. نساجی مازندران که تا ۱۵ سال پیش بیش از پنج هزار کارگر داشت، با بیکارسازی ها تعداد کارگران آن به کمتر از ٥٠٠ نفر رسیده است. اعضای بسیاری از خانواده های ساکن در این شهر از کارگران این کارخانه بوده اند و هر حرکت اعتراضی کارگران با توجه و حمایت مردم شهر روبروست. بدنبال تجمعات پی در پی کارگران نساجی مازندران روز ٧ بهمن یکماه از طلب کارگران پرداخت شد و قرار شد تا آخر اسفند ماه سه ماه باقیمانده آن نیز پرداخت شود.
تجمع اعتراضی کارگران شهرداری دهدشت
روز ٧ بهمن کارگران شهرداری دهدشت بخاطر٤ ماه حقوق و ٧ ماه بیمه شان دست به تجمع اعتراضی زدند. این کارگران در چندماه گذشته چندین بار در جلوی شهرداری و فرمانداری تجمع کرده و خواستار طلبهایشان شده اند. اما هر بار جز وعده چیزی نصیبشان نشده است. این اعتراضات ادامه دارد.
یورش یگان ویژه به تجمع کارگران اخراجی کارخانه ذوب مس خاتون آباد و بازداشت ٢٠ کارگر!
٢٠ کارگر بازداشتی خاتون آباد باید فورا آزاد شوند.
بنا بر اخبار منتشر شده چند وقتی است که کارگران اخراجی اقماری ذوب مس خاتون آباد با خواست بازگشت به کارشان مقابل کارخانه تجمع میکنند. روز ٦ بهمن یگان ویژه بدستور مسئولین شهر بابک به تجمع این کارگران یورش برده و ٢٠ کارگر معترض را بازداشت کرد. اما این دستگیریها مانع از ادامه تجمع کارگران نشده و خانواده های بازداشت شدگان نیز به تجمع اعتراضی کارگران در مقابل کارخانه پیوستند. این اعتراضات ادامه دارد و امروز ٧ بهمن این کارگران همچنان در بازداشت بسر میبرند. خواست کارگران آزادی فوری دستگیر شدگان و بازگشت کارگران اخراجی به سر کارشان است. پیوستن خانواده های کارگران بازداشت شده به تجمع اعتراضی کارگران اخراجی خاتون آباد یک گام مهم در این اعتراضات است. با پیوستن همه خانواده ها به این اعتراضات است که کارگران میتوانند نه تنها همکارانشان را از بند رها کنند، بلکه خواست بازگشت به کار را به دولت و مقامات مسئول تحمیل نمایند.
در گزارشات مربوط به اعتراضات کارگران خاتون آباد شنیده میشود که از یکطرف کارگران را بیکارسازی میکنند و از طرفی تحت عنوان کارگر “بومی” و “غیر بومی” کارگران را به جان هم انداخته و میکوشند تا صف مبارزه متحد آنان را در هم شکنند. در حاشیه همین تفرقه افکنی ها نیز به تجمع اعتراضی کارگران یورش برده و کارگران معترض را دستگیر میکنند. این موضوع هشدار دهنده است. این توطئه ای علیه سازمانیابی مبارزات متحد کارگران و برای عقب راندن آنها از مبارزاتشان است.باید با صفی یکپارچه و با اتکا به مجمع عمومی خود به عنوان مکانی برای تصمیم گیری متحد ، این توطئه ها را در هم شکست. حمله یگان ویژه به کارگران معترض ذوب مس خاتون آباد یادآور حمله جنایتکارانه نیروی انتظامی به اعتراضات این کارگران در سال ٨٢ در زمان ریاست جمهوری خاتمی است.
٤ بهمن ٨٢ كارگران مس خاتون آباد عليه بيكارسازي به خيابان ريختند و مردم شهر بابك به حمايت از آنها برخاستند و شهری به اعتراض بلند شد. جمهوری اسلامی صف اعتراض كارگران خاتون آباد را با هليكوپتر و از زمين به گلوله بست و ٤ كارگر به اسامی مومنی، مهدوی، رياحی و جاويدی و يك دانش آموز به نام پورامينی جان باختند. اين تهاجم جنايتكارانه و نام اين عزيزان را هرگز فراموش نخواهيم كرد.
اعتراضات کارگری گسترده است
جدا از اقدام مشترک هزاران کارگر پتروشیمی ها و اعتراضات کارگران عسلویه و نساجی مازندران و معدن طرزه، در این هفته ما شاهد اعتراضات گسترده در شهرها و مراکز مختلف کارگری بودیم. از جمله این اعتراضات تجمعات اعتراضی کارگران پلی استر (پرند) واقع در شهرک صنعتی امیرکبیر کاشان، کارگران «روغن نباتی قو» ، کارکنان گاز استان گلستان در اعتراض به عدم امنیت شغلی شان در مقابل ساختمان مرکزی این شرکت، کارگران سرنگ سازی اردبیل، کارگران سبلان پارچه و ذوب آهن در مقابل فرمانداری اردبیل، کارگران اخراجی کارخانه ریز دانه شب تاب، کارگران کارخانه سنگبری در محمود آباد اصفهان، تجمع اعتراضی کارگران کارخانه کاشی حافظ شیراز و تجمع اعتراضی کارگران شهرداری دهدشت است. محور اصلی اعتراضات کارگران در این کارخانجات اعتراض به تعویق پرداخت دستمزدها و اخراجهاست.
نفس اینکه در مرکزی چون نساجی مازندران در ظرف ده روز ٤ تجمع اعتراضی بر پا میشود و کارگران اعلام میکنند که دیگر وعده و وعید بس است و اگر پاسخ نگیرند، گسترده تر به میدان خواهند آمد، نفس اینکه در جایی چون معدن طرزه کارگران در محل معدن جمع میشوند و وقتی می بینند کارفرما شانه بالا می اندازد، مسافتی ٧٠ کیلومتری را راهپیمایی کرده و مقابل دفتر اداری معدن در شاهرود تجمع میکنند، و نیز طولانی بودن زمان اعتراضات و متوالی بودن آنها نشانگر فضای بالای اعتراض در محیط های کارگری است. در هفته ای که گذشت مقابل مجلس اسلامی، وزارت نفت، فرمانداری ها و استانداریها در شهرهای مختلف مراکز تجمعات اعتراضی کارگری بود و این مبارزات تاثیرات مستقیم خود را بر فضای شهر ها گذاشته است.
مبارزات کارگری بیش از هر چیز از یک کشاکش هر روزه بین کارگران و حکومت اسلامی حکایت دارد. این مبارزات بطور واقعی تاثیر مستقیمی بر فضای جامعه خصوصا در متن شرایط سیاسی متحول امروز دارد.
محاکمه ٩ کارگر معدن بافق یزد به ٢٧ بهمن موکول شد
یک سیاست همیشگی جمهوری اسلامی در قبال مبارزات کارگری، فشار و تهدید بر روی رهبران و فعالین کارگری و فعالین عرصه های مختلف مبارزاتی مردم است و امروز این فشارها به موازات تشدید سیاست ریاضت اقتصادی دولت بیشتر شده است. اخیر ترین نمونه از این فشارها دادگاهی کردن ٩ کارگر معدن بافق یزد است. این کارگران بخاطر مبارزات باشکوه ٥ هزار کارگر این معدن در تابستان سال گذشته که شهری را به تحرک درآورد، انجام میگیرد. مرحله اول محاکمه این ٩ کارگر در ٢٧ دیماه برپا شد، اما جرات نکردند که حکمی صادر کنند و ترسشان را در صحبت های نماینده مجلس اسلامی در شهر بافق میشد دید که به دولت بدلیل احتمال اینکه مردم دوباره ناراحت شوند و حرکتی در معدن رخ دهد، هشدار داد. مرحله دوم این دادگاه برای ٢٧ بهمن خواهد بود. همانطور که کارگران بافق یزد در سال گذشته با مبارزاتشان توانستند ٦ همکار بازداشت شده خود را آزاد کنند، اکنون نیز میتوانند جلوی این محاکمات را بگیرند و خواستار لغو پرونده های تشکیل شده قضایی برای این کارگران باشند. محاکمه ٩ کارگر معدن بافق یزد، بطور واقعی محاکمه ٥٠٠٠ کارگر این معدن و کل کارگران است. فراخوان حزب حمایت وسیع از ٩ کارگر معدن بافق یزد و خواستهای برحق کارگران این معدن است.