” ۳۳ در صد مردم ایران در فقر مطلق زندگی میکنند”.
این بخشی از گزارش در مورد خط فقر در ایران است که اخیرا در سایت ایسنا و برخی دیگر از سایتهای حکومتی منتشر شده است. در این گزارش از قول رییس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ذکر شده است که “خط فقر یعنی حقوق زیر دو میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است و با دستمزد فعلی امکان گذران زندگی نیست.”
علت چیست؟ در گزارشهای دولتی معمولا ریشه و علت گسترش فقر مورد برسی قرار نمیگیرد و یا حداکثر قضیه با اشاره به “سوء مدیریت” و “بی درایتی” مسئولین و غیره رفع و رجوع میشود. در این گزارش هم گفته شده “سوءمدیریت و بیتدبیری دولتها موجب شده تا قدرت خرید مردم کاهش یابد”. اما مساله بر سر سوء مدیریت و بی درایتی مسئولین و مقامات نیست. مساله بر سر سودهای نجومی ای است که این مقامات “بی درایت” از قبل غارت دسترنج کارگران و توده مردم زحمتکش و چپاول منابع ثروت جامعه به جیب می زنند. از یکسو فقر و فلاکت در جامعه بیداد میکند و از سوی دیگر هر روز خبر تازه ای از دزدیهای میلیارد دلاری مقامات و سران حکومت و ایادیشان رو میشود. فقر و فلاکت توده مردم و ثروت نجومی مقامات و سران حکومت دو روی یک سکه و کاملا به هم مرتبط اند. شکاف عظیم بین دره فقر و کوه ثروت یک مساله مبتلا به همه جوامع سرمایه داری است. ثروت یک درصد از از جمعیت جهان باندازه دارائی پنجاه درصد مردم است. و این شکاف روز بروز بیشتر و عمیق تر میشود. در جمهوری اسلامی خود دولت و آیت الله ها و مقامات حکومتی و ایادی و وابستگانشان، که تعدادشان حتی از یک درصد جمعیت هم کمتر است، در محور این چپاول و غارت توده مردم قرار دارند. مافیای اقتصادی و فساد دولتی جزء لایتجزای استثمارکاپیتالیستی در جمهوری اسلامی است. ویژگی سرمایه داری اسلامی بی درایتی و بی تدبیری نیست، فساد ساختاری و دزدی و چپاول آشکار است. پایان دادن به فقر و فلاکت در ایران با سرنگونی نظم اسلامی سرمایه آغاز میشود.
۱٣ ژانویه ۱٦