جدید ترین

یاشار سهندی: منفعت مشترک کارگر و سرمایه دار!؟

 

آرزوی اینکه Made in Iran اعتباری جهانی یابد از خامنه ای گرفته تا فلان اقتصاددان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، تا بهمان اقتصاددانی که مدرکش را از معتبرترین دانشگاههای دنیا گرفته یک آرزوی دست نیافتنی است.  اما اینها در این آرزو تنها نیستند، بخشی از چپ بورژوازی ایران، چپ سنتی، هم همیشه غر زده است که چرا از “تولید داخلی” حمایت نمیشود. فرق این چپ با یک اقتصاددان این است که حمایت از کارگر را قاطی دفاعش از بورژوازی خودی می کند و میگوید: “… دولت سیاست‌های اقتصادی کشور را در جهت حمایت از تولید داخلی تغییر دهد اما در شرایطی که هنوز مرزهای کشور به روی واردات انبوه کالاهای خارجی و مخصوصا چینی گشوده است نمی‌توان منتظر تغییر شرایط کار بود.” گویا در این صورت است که :”واقعی شدن مزد و به رسمیت شناختن فعالیت‌های صنفی کارگری … محقق شدنی است” این ها را عبداله وطنخواه، یک “فعال کارگری” و” نایب رئیس مجمع نمایندگان کارگران استان تهران” گفته است. او در مصاحبه با ایلنا تاکید میکند:”خواسته یا ناخواسته در رقابت با سرمایه داری مالی و سوداگری  (به تعریف ایشان مانند بازرگانی،  واسطه گری، زمین بازی، سفته بازی و بورس بازی)منافع سرمایه داران صنعتی به خواسته‌های کارگران نزدیکتر است”!

هر کارگری برای یکبار هم شده در طول عمر خود حتما از کارفرمای خویش یا آنچنان که وطنخواه میگوید” تولیدکنندگان داخلی” شنیده است که:” سفره ای پهن است که هر کدام لقمه ای گیرمان می آید!” یا اینکه :” دعا کنید چرخ کارخانه بچرخد تا یک چیزی گیر همه مان بیایید!” ویا شاید این را بشنود که:” ما هم از خدامان است که کار باشد تا بتوانیم حقوق شما را بدهیم!” اگر هیچکدام به گوشش نرسیده، این ادعا ی فروتنانه را حتما خواهد شنید:” اگر پولم را تو کار آزاد(یعنی همان بازرگانی،  واسطه گری، زمین بازی، سفته بازی و بورس بازی و غیره) به کار انداخته بودم سودش به ولله بیشتر بود!” همه این ادعاها بیشتر زمانی مطرح میشود که کارگر  درخواستی داشته باشد، بخصوص افزایش دستمزد. این دیگر قصه پر غصه است که سهم کارگر از سر سفره تولید کنندگان داخلی اگر خرده نان نباشد، کفی دستی نان بیشتر نیست. اما وقتی کسی با عنوان “کارگر”، سنگ منافع ایشان را به سینه میزند غصه عالم روی دلم آدم سنگینی میکند.

وطنخواه در مصاحبه ای با ایلنا بحق منتقد برنامه ششم توسعه است بخصوص به آن قسمت که قرار است کارگران زیر ٢٩ سال سن از دریافت کامل حتی پایه حقوق رسمی دولت محروم میشوند. اما پیشنهاد ایشان چیست؟ ضمن رعایت قانون حمایت از تولید کنندگان داخلی!؛ تا آنجا که ما میدانیم برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی مانند همه پنج برنامه و سیاستهای قبلی اش در جهت حمایت از تولید کنندگان داخلی است. بررسی تمام این برنامه ها در حوصله این نوشته نیست ، اما اگرچند مورد را تیتر وار بخواهیم اشاره کنیم باید به قانون کار، لغو استخدام رسمی،طرح استاد و شاگردی، قراردادهای سفید امضا، معافیت کارگاههای زیر ١٠ نفر از شمول قانون کار، پولی شدن خدمات بیمه تامین اجتماعی، تهدید کارگران به دستگیری در صورت اعتصاب از سوی قوه محترم قضائیه، دستگیری و شکنجه فعالین کارگری، حمله به تجمعات کارگری، کشتن فعالین دربند، سقوط ریال در برابر دلار و… اشاره شود.

دولت این کارها را برای اجر آخروی تولیدکنندگان داخلی انجام نداده بلکه دقیقا ثواب دنیوی (منافع) ایشان را مد نظر داشته و دارد. نسخه چپ سنتی نسخه بدل کارگزاران اصلی سرمایه، اعم از اسلامی و غیر اسلامی آن در ایران است؛ بطور نمونه به سخنان کمالی، وزیر کار دولت هاشمی، اشاره میکنیم و متاسفانه باید تاکید کنیم فرق چندانی میان نظر  ایشان و نایب رئیس مجمع نمایندگان کارگران استان تهران نیست. کمالی کسی است که به همراه محجوب و صادقی مستقیما در سرکوب کارگران نقش موثری داشته. کمالی که عنوان “فعال کارگری” را یدک میکشد به ما میگوید:” اگراقتصاد مبتنی بر سود شکل بگیرد و لشکر بیکاران سر کار بروند کارفرما هم منت کارگر را برای کار کردن می‌کشد و حقوق خوب به او می‌دهد اما در کارگاه‌های در حال تعطیل ایران قابل اجرا نیست!” و کمالی نمونه چینی سرمایه داری را برای ایران آرزو میکند:” اقتصاد رقابتی فقط در اقتصاد آزاد نیست و حتی در کشورهایی مثل چین نیز رقابت در تولید وجود دارد و این باید مبنای کار ما در اقتصاد باشد.” البته آرزوی چین اسلامی کاربدستان حکومت حکایت خواب شتر و پنبه دانه است!

بیش از یک قرن است که “اقتصاد مبتنی بر سود” در ایران شکل گرفته است. اینکه ایران خودرو و شرکت هیوندای کره جنوبی همزمان با هم شروع به کار کردند و “هیوندای برند معتبری در عالم خودرو سازی  شده و ایران خودرو هنوز در جا میزند” اینها غم و غصه بورژوازی است که میخواهد با به غلیان در آوردند حس ناسیونالیستی، از نوع صنعتی آن، من کارگر را فریب دهد. مهمتر اینکه تقصیرات را متوجه کارگر کند که خوب کار نکرده، از کارش دزدیده!  داستان سرایی هایی ازاین قبیل که  ” نفت ما را بیچاره کرد” و “کالاهای بنجل چینی” (یک زمانی این ایراد به کالاهای امریکایی وارد میشد) تولید داخلی را نابود کرد، غصه ما کارگران نباید باشد. به تعبیر مفسر اقتصادی بی بی سی چین کارخانه جهان است، مکانی است که کارگر (هم طبقه ای های چشم بادامی ما) به شدیدترین شکلی استثمار میشود که چین میشود کارخانه جهان، اکنون که این کارخانه نفسش به شماره افتاده،  شاید چپ سنتی این احتمال را میدهد که کالای بنجل چینی کمتر به “بازار ایران” سرازیر شود!

در همه این صد ساله گذشته هم دولتهای حاکم طرح و برنامه های مختلفی تدوین کردند تا چرخ سرمایه “با توجه به حمایت از تولید داخلی” در این کشور بخوبی بچرخد وهدف اصلی این طرحها مبتنی بر ارزان تر کردن کارگر بوده است. کار همه دولتهای حاکم فراهم کردن “زیر ساختهای” استثمار کارگران بوده. کجای این گویای نزدیکی منافع کارگران و سرمایه داران صنعتی است؟ یکی در مقام استثمارگر دیگری در مقام استثمار شونده، چطور میشود منافع این دو بهم نزدیک باشد؟

برای چپی که از یک دولت به شدت ضد کارگری فقط این انتظار را دارد که به “مقاوله نامه های بین اللملی”، که  پایشان امضا گذاشته، احترام بگذارد، باید هم منافع سرمایه دار صنعتی مهم شود، چون وجود کارخانه و کارگر و کارفرمایی که ابتدا به ساکن محق است  پیشفرض این مقاوله نامه ها است، کارگر اما در این میان باید محق بودن خودش را اول ثابت کند بعد ادعایی داشته باشد. نهایت آرزوی چپ بورژوایی این است که امکانی داشته باشد که به کارگر “آموزش” بدهد که در کدام بند و تبصره فلان قانون و بهمان مقاوله نامه حقی برای کارگر در نظر گرفته اند، تا او را پی گرفتن همان بفرستند. بدون اینکه به روی مبارک بیاورند که اگر کارگران حقی را گرفته باشند ، بر اثر مبارزات بی وقفه خودشان  بوده نه نیت خیر سرمایه داران صنعتی و دولتهای مطبوع شان.

اینکه در این دوران سوداگری مالی، یا همان غارت گری عریان، حرف اول و آخر اقتصاد را میزند از نفس وجود جمهوری اسلامی نشات میگیرد. گیرم همین امروز امداد غیبی از آسمان نازل شود و سرمایه دار صنعتی دست و بالش بازتر شود و سوداگری مالی محو شود. میخواهم بدانم سهم کارگر از این خیر و برکت سرمایه داری چه می شود؟ همه تاریخ سرمایه داری ثابت کرده است وقتی کارگر چیزی بدست می آورد که تنها منافع طبقه خود را در نظر داشته باشد و نگذارد مرغ عزا و عروسی سرمایه باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *