ارزیابی گردهمائی برلین- حمید تقوائی

گردهمائی برلین نقطه اوجی در انقلاب جاری بود. نمونه حرکتی توده ای که تنها در دل انقلابات میتواند رخ بدهد. فراخوان دهنده این گردهمائی که، بین ٨٠ تا ١٠٠ هزار نفر را در یک شهر مهم اروپائی علیه جمهوری اسلامی گردآورد، حامد اسماعیلیون و گروه “کلکتیو زن زندگی آزادی” بود. اما اینان نبودند که گردهمائی برلین را ساختند، این انقلاب بود که هم تجمع برلین و هم سازماندهندگان آن را ساخت. این تاثیر و بازتاب انقلاب ایران است که هم در سطح میلیونی ایرانیان مقیم خارج را فعال کرده است و هم حامد ها را به جلو رانده است.


حامد اسماعیلیون پدر داغداری است که همسر و دخترش را در شلیک به هواپیما از دست داده است و سخنگوی انجمن خانواده هایی است که عزیزانشان در این ماجرا جان باخته اند. او یک فعال شاخص جنبش دادخواهی است که با سربلند کردن انقلاب سر بلند میکند و به چهره ای در جنبش انقلابی مردم بدل میشود.
تا آنجا که به “کلکتیو زن زندگی آزادی” مربوط میشود این نهاد نیز جمعی است از ایرانیان جوان ساکن آلمان که در دل انقلاب گرد هم آمده و فعال شده اند. به این معنی هم فراخوان دهنده و هم سازماندهنده تجمع برلین ثمره انقلاب هستند. بی گمان انقلاب در سیر پیشروی اش نهادها و چهره های بیشتری از این نوع به جلو خواهد راند. چهره ها و نهادهائی که نماد و نماینده اتحاد مردم علیه جمهوری اسلامی باشند. طبیعی است که در این مرحله چنین نمادهائی بخاطر باز بودن فضای سیاسی عمدتا از خارج کشور مطرح شوند ولی بی شک در ادامه انقلاب بسیاری از این نمادها در خود ایران سر بلند خواهند کرد.


این پدیده مطرح شدن چهره ها در هر انقلابی، از انقلاب کبیر فرانسه تا امروز، قابل مشاهده است ولی در انقلابات عصر ما، عصر اینترنت و مدیای اجتماعی که هر فرد میتواند با میلیونها نفر ارتباط برقرار کند و تاثیر گذار باشد، این پدیده بیش از پیش به یک نوع قانونمندی انقلابات تبدیل میشود. این پدیده را در ایفای نقش فردی وائل غنیم در تجربه انقلاب مصر علیه مبارک و سپس نقش یک جمع کوچک دانشجوئی در جنبش تمرد علیه اخوان المسلمین مشاهده کردیم. در انقلاب جاری نیز از همین ابتدا شاهد این پدیده هستیم. (البته در مثل مناقشه نیست. شرایط ایران کاملا متفاوت است و روشن است انقلاب جاری در ایران بسیار قدرتمندتر و مدرن تر و جهانی تر و احتمال پیروزی آن بسیار بیشتر از تجربه مصر و انقلابات موسوم به بهار عربی است).


گردهمائی برلین از نظر تمرکز و اتحاد در شعارها و خواستها، که بازتاب شعارهای داخل ایران بود، و همچنین از نظر همبستگی و هماهنگی عملی بین تظاهرکنندگان، نمود برجسته ای از ظهور یک اراده جمعی بود. بدنبال این گردهمائی پلیس برلین اعلام کرد که تظاهراتی در این ابعاد و با این نظم و آرامش و “کم دردسری” در برلین بی سابقه بوده است. بیش از ٨٠ هزار نفر با گرایشات مختلف به خیابان می آیند و کوچکترین درگیری و تقابلی پیش نمی آید. علت این امر نیز صرفا سازماندهی هماهنگی و انتظامات نیست – که خوب انجام شد و بابت آن باید از کلکتیو تشکر کرد- بلکه اینجا هم اساس و ریشه این امر روحیه همکاری و همراهی ناشی از شرایط انقلابی است. این نیز یک دستاورد انقلابی است که در ایران آغاز شده است. دستاورد تحولی که قلبش در خیابانهای ایران میتپد و همه را برای رسیدن به یک هدف مشترک، بزیر کشیدن جمهوری اسلامی، در داخل و خارج ایران همراه و همبسته و متحد کرده است.


اهمیت دیگر گردهمائی برلین هماهنگی عملی آن با حرکات اعتراضی در داخل ایران بود. در داخل و خارج کشور تظاهرات در یک روز معین فراخوان داده شد، جوانان محلات تهران در فراخوانشان برای ٣٠ مهر از تظاهرات در خارج حمایت کردند و اعلام کردند جمهوری اسلامی مدتهاست نماینده مردم ایران نیست و به این ترتیب خواست بایکوت رژیم را مدلل کردند. خواستی که یک امر مهم جبهه بین المللی انقلاب است. اینجا شاهد اتحاد عمل توده ای در داخل و خارج کشور بودیم که مسلما بر تقویت هر دو جبهه داخل و خارج و همراهی و همکاری عملی آنها با یکدیگر تاثیرات مهم و کارسازی خواهد داشت. تا همین جا گسترده تر شدن تظاهراتهای شهرهای ایران و تعرض و رزمندگی بیشتر دانشجویان و معلمان را در فردای تجمع برلین و درماندگی حکومتی ها در توجیه آنرا بروشنی میتوان مشاهده کرد.
به یک معنا میتوان گفت گردهمائی برلین آینه فردای انقلاب در ایران است. پدیده ای برآمده از ترکیب آزادی اعتراض در اروپا با خشم فروخفته مردمان گریخته از یک دیکتاتوری خونریز. فردائی که زنجیرهای این دیکتاتوری در ایران سست شود ده ها گردهمایی گسترده تر از تجمع برلین از شهرهای ایران سر بر خواهد آورد.


در برلین سخنرانی های کوبنده ای ایراد شد، نمایندگان بخشهای مختلفی از یک جامعه فروکوبیده شده بروی سکو رفتند و صدای اعتراض و حق خواهی خود را بلند کرده و خواستها و اهدافی را اعلام کردند که در واقع شعار مرگ بر دیکتاتور و جمهوری اسلامی نمیخواهیم را معنی میکرد.
اعلام خواست و هدف مشخص قطع رابطه کشورهای گروه هفت با جمهوری اسلامی، که عملا به معنی گام مهمی در جهت بایکوت کامل رژیم و به تعبیری سرنگونی جمهوری اسلامی در خارج کشور است، و رویای آزادی که حامد اسماعیلیون تصویر کرد و گفت با سرنگونی جمهوری اسلامی تعبیر خواهد شد، روایتی از هدف و رویای همه مردم ایران است. بی گمان زمانی که اعتصابات و تظاهرات خیابانی و جنگ و گریز در خیابانها و دانشگاهها و مدارس با خونریزان حکومتی به فضای باز تری منجر شود- که مطمئن باشید چنین خواهد شد- شاهد برلینهای میلیونی در تهران و شیراز و سنندج و زاهدان و تبریز و ده ها شهر دیگر در سراسر ایران خواهیم بود.


بعد از گردهمایی برلین نیروهائی از اپوزیسیون، چه راست و چه متاسفانه نیروهائی که خود را چپ میدانند، حمله و مرزبندی با حامد اسماعیلیون و نقد تجمع “دست ساز” برلین را آغاز کرده اند. برای اینان فقط باید متاسف بود. امواج انقلاب از روی هر نیروئی که آنرا نشناسد و نفهمد و آنرا با آکسیونهای حزبی و ملاحظات کوته بینانه فرقه ای برای “مرزبندی” با دیگران اشتباه بگیرد، گذر خواهد کرد.


اما احزاب جدی خواهان انقلاب و خواهان به پیروزی رساندن انقلاب، مانند حزب ما، نه انقلاب را محل مرزبندی میدانند و نه به طریق اولی خود را رقیب چهره های بر آمده از انقلاب تصور میکنند. بر عکس به استقبال آنان میروند. کار این احزاب تعمیق نقد انقلاب، نه تنها به حکومت بلکه به کل نظم موجود، تقویت و متحد و متشکل کردن هر چه بیشتر انقلاب و اشاعه و نمایندگی کردن اهداف و مانیفست و چشم اندازی است که میتواند انقلاب را به پیروزی برساند. تا آنجا که به حزب ما مربوط میشود ما از تلاشهای جوانان محلات تهران، شورای همبستگی تشکلهای صنفی معلمان، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، حامد اسماعیلیون و کلکتیو زن زندگی آزادی و ده ها چهره و نهاد دیگر که در انقلاب به پیش رانده خواهند شد استقبال میکنیم و با تمام توان از آنان حمایت میکنیم. ما حزبی هستیم که در زمینه سازی این انقلاب نقش داشته ایم، مکانیسم و ویژگیهای آنرا میشناسیم، و تمام تلاش خود را برای از میان برداشتن موانع و تحریفات و تفرقه افکنی در صفوف آن و تعمیق و گسترش و رادیکالیزه تر شدن هر چه بیشتر آن به کار خواهیم گرفت. آینده سیاسی یک جامعه ٨٥ میلیونی در گرو تشخیص درست و انجام وظایف امروز حزب ما و نیروهایی نظیر حزب ما است.
٢ آبان ١٤٠١، ٢٤ اکتبر ٢٠٢٢

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *