جدید ترین

جنبش ضد حجاب، هفته”عفاف و حجاب”شان را در هم پیچید! محسن ابراهیمی

mohsen ebrahimi1

۲۱ تیر قرار بود نقطه اوج هفته “عفاف و حجاب” حکومت اسلامی باشد وسران حکومت اسلامی امیدوار بودند شاید فرجی حاصل شود.قرار بود به ۴۳ سال تقلابرای تحمیل حجاب بر سر زنان، تنفس مصنوعی بدهند. همه چیز بر عکس شد. جمهوری اسلامی با هفته “عفاف و حجاب” همنتوانست مانع پیشروی جنبش برای بدور انداختن حجاب، جنبش بری به پایین کشیدن پرچم حجاب، جنبش برای پایان دادن به آپارتاید جنسی شود. هفته “عفاف و حجاب” تف سربالا شد و بر ریش خودشان نشست. این بار هم شکست خوردند. بدجور هم شکست خورند.

“خاکریز اول” مدتهاست در حال فتح شدن است!

از همان لحظات اول اعلام این هفته کذایی، انگار خودشان هم میدانستند شکست میخورند. رییس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش نگرانیشان را اینطور برملا کرد: “اگر حجاب و عفاف به‌عنوان خاکریز اول مقابله با جنگ نرم دشمن از دست برود، خاکریزهای دیگرمان را نیز از دست خواهیم داد. دشمن برای تسخیر این خاکریز همه توان خودش را به میدان آورده است”.

می بینید که ترس بقا این موجودات را چقدر واقع بین کرده است. بله واقعا این طور است. “دشمن”، یعنی زنان منزجر و متنفر از آپارتاید جنسی و مصمم برای فتح این “خاکریز اول” و مردان همفکر و همراهشان تازه بخش کوچکی از توانشان را در این هفته به نمایش گذاشتند و با همان بخش توانستند پوزه زامبیهای چرکین و خونین اسلامی را به خاک بمالند.قرار بود در هفته “حجاب و عفاف”، زنان چادریکرایه ای حکومتی غوغا کنند. قرار بود چادریهای حکومتی قدرت ارتجاع اسلامی را به دشمن – یعنی نصف جمعیت ایران – نشان دهند. اما دیدیم که همه چیز برعکس شد. تعداد زیادی زن با جسارت و شجاعت،نه تنها حجاب از سر برداشتند، بلکه مانتوهای اسلامی را هماز تن در آوردند و در شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشتند. به علاوه، پدرانی درکنار دختران و مردانی در کنار همسران بی حجاب ظاهر شدند و با این کارشان علنا به بیلبوردهای تبلیغاتی حکومت علیه “مردان بی غیرت” تف کردند.با این حساب، میتوان حدس زد که در هفته “حجاب و عفاف”، متولیان عفاف و حجاب چه روزگار سختی داشته اند. چه آشوبی روح و روان ایت الله ها را در هم پیچیده است. میتوان حدس زد که این فاسدترین فاسدهای روی زمین،با هر حجاب بر زمین افتاده، عمامه ای را تصور کرده اند که زیر پا له میشود. هفته “حجاب و عفاف”، به هفته ای هراسناک برای ارتجاع اسلامی حاکم و شورانگیز برای زنان، برای جنبشی که مصمم است لجنزار اسلامی را نیست و نابود کند تبدیل شد.

در هفته “عفاف و حجاب”،تعداد زنان بی حجاب آنقدر زیاد بود که مقامات حاکم اسلامی و اراذل عمامه دارشان به هذیان گویی افتادند و یا دست به اعمال مسخره ای زدند که هیچ چیز نبود جز نشانه اعتراف به شکست مفتضحانه.

برای مثال، علم الهدا، این آخوند دانه درشت نزدیک به بیت رهبری این چنین هذیان گفت: “ایرانی‌ها حتی قبل از اسلام نیز چادر می‌پوشیدند. در دوره ساسانیان، زنان ایرانی چادرهای مخصوصی می‌پوشیدند که همه بدن آنان را می‌پوشاند و حتی زیر چادر، کلاهی بر سر می‌گذاشتند که برای زنان قدبلند، کوتاه و برای زنان کوتاه‌قد، بلند بود تا به این ترتیب، حتی قد و بالای زنان قابل‌تشخیص نباشد.”اعترافی بهتر از این میتوان پیدا کرد که نشان میدهد اسلام حاکم تا همینجا چه شکست سختی از زنان خورده است؟

برای مثالی دیگر، در حالیکه زنان کلیپ زیرپا انداختن حجابشان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک میگذاشتند؛در حالیکه پدرانی علنا در کنار و همراه و در حمایت همسران و دخترانشان از جنبش علیه حجاب اجباری حمایت می کردند، دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی کلیپی منتشر کرد که نشان میدهد شهردار یک شهر ساحلی در شمال دارد به یک مرد مومن لابد کرایه ای به خاطر آب تنی همسرش با حجاب کامل اسلامی جایزه میدهد که به خاطر غیرت اسلامیش میتواند مجانی سوار قایقی بشود و دوری در دریا بزند!

می بینید که جنبش زنان “قدرقدرتهای” فرتوت اسلامی را به وضعی انداخته است که میخواهند با رشوه دادن به مردان کرایه ای خود، زنان و جامعه ای عصیانگر و معترض و جسور و آگاه و متمدن و پیشرو را مثلا حتی یک میلیمتر به عقب نشینی وادار کنند. این یک نشانه گویا است از این حقیقت که دستگاه سرکوب 43 ساله برای تحمیل حجاب زمینگیر شدهاست و آیت الله های حاکم میخواهند با چنین اعمال مستاصلانه شاید حتییک میلی متر عقب نشینی از طرف جنبش برای شکست ارتجاع اسلامی ببینند.

چرا اینقدر نگرانند؟

حتما دیدید که چطور امامان جمعه به مناسبت هفته “عفاف و حجاب” از تریبونهای نماز جمعه علیه زنان لشکر کشی تبلیغاتی کردند. لشکرکشی تبلیغاتی که البته کسی را نترساند اما نشان داد که چقدر نگران از دست رفتن کامل “خاکریز اول” هستند.

امام جمعه موقت تهران در چند جمله ساده دلیل ایدئولوژیک و سیاسی این نگرانی و لشکر کشی علیه زنان را در یک جمله ساده بیان کرد:

 “اجرای قانون حجاب مطالبه ماست. مسئله حجاب مسئله عادی نیست و گره خورده به هویت ماست.” و با این جملات ساده از “بانوان محجبه” خواست در “اجتماعات گوناگون با پرچم فاطمی حجاب حضور پیدا کنند.”

از جمله اول این سخنان بگذریم که امام جمعه  پایتخت دارد اجرای قانون حجاب را “مطالبه” میکند. مطالبه؟! طرف امام جمعه حکومت در پایتخت است. تمام قدرت دستشان است. سپاه دارند. بسیج دارند. چماق به دستان امر به معرف و نهی از منکر دارند. اسید پاشیدند. زندانی کردند. شلاق زدند تا پرچم حجاب بر زمین نخورد. تا “خاکریز اول” حفظ شود. اما امروز بعد از ۴۳ سال “مطالبه” میکنند که قانون حجاب اجرا شود! همین نشانه آشکار عجز و درماندگی حکومت اسلامی در مقابل جنبشی است که عزم دارد پرچم اسلامی حجاب را به زباله دان پرتاب کند. جنبشی که آنچنان در خیابان قدرتمند است که امام  جمعه در مصلی را به عجز و لابه می اندازد.

اما مساله دقیقا همین است. “مساله حجاب مساله ای عادی نیست”. هویت حکومت اسلامی است. شکست در مساله حجاب یک شکست هویتی است. زمین خوردن پرچم مهم حکومت است. شکست از زنان آزاده است. شکست از جنبش زنان است. شکست از زنانی است که قرار بود با تحمیل حجاب بر سرشان، سر حکومت اسلامی بر زمین نخورد. درست است.  حجاب برای جمهوری اسلامی مساله هویتی، ایدئولوژیک و به این اعتبار سیاسی است. مساله ای بر سر بقای سیاسی است. حق دارند به خوف و هراس بیافتند که “دشمن” دارد این سنگر، این “خاکریز اول”را فتح میکند. مساله بر سر پیشروی جنبش سرنگونی و سرنگونی  حکومت اسلامی است. مساله حیاتی است.

شاید اصلا نظام نمی ماند”!

خامنه ای گفته بود که “خدای دهه شصت همان  خدای امسال است”. خدای دهه شصت البته یعنی زندان، شکنجه، اعدام و مرعوب کردن یک جامعه تشنه آزادی. لشکرکشی به زنان تحت اسم رمز “هفته حجاب و عفاف”، جزئی مهم از  توهم بازگرداندن دهه شصت وتقلایی برای عقب انداختن سرنگونی است.

خامنه ای که هر شب با کابوس نزدیک شدن جنبش سرنگونی به خیابان جمهوری و فتح بیت رهبری سر بر بالین خونینش می گذارد، ابلهانه تصور میکند “خدای دهه شصت” میتواند حکومت اسلامی را نجات دهد و مثلا قاضی القضاتشرا به میدان فرستادتا با شیوه همیشگی اما بسیار نخ نمامخالفت با حجاب را به “سرویسهای بیگانه” نسبت دهد که قصد دارند “بی‌عفتی در جامعه” را رواج دهند. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران هم وارد میدان شد تا مادران دادخواه فعال علیه هفته “عفاف و حجاب” را به “یک عنصر متصل با سرویس جاسوسی بیگانه” ربط دهد که میخوهند “اغتشاش و ناامنی در کشور ایجاد کنند.” و البته تردیدی نیست که مثل همیشه مردم به این ترهات تبلیغاتی تره هم خرد نمی کنند.

“هفته عفاف و حجاب” را باید در متن هراس از پیشروی جنبش سرنگونی انقلابی حکومت ارزیابی کرد. این “هفته” جزیی و بخشی از احضار مذبوحانه “دهه شصت” از طرف خامنه ای است. بی دلیل نیست که آخوند آدمخواری مثل حسینعلی نیری عضو “هیئت مرگ” در همان دهه شصت، اعتراف میکند که در دهه شصت “اگر قاطعت  امام نبود شاید اصلا وضعیت طور دیگری بود، شاید اصلا نظام نمی ماند.” درست میگوید. اگر هولوکاست اسلامی راه نمی انداختند، نظامشان چهار روز هم دوام نمی آورد. این هم اعترافی دیگر بر اینکه مردم انقلاب نکرده بودند تا اسلام سیاسی حاکم شود.اعترافی بر اینکه حکومت اسلامی محصول انقلاب 57 نبود. محصول شکستش بود.

هفته “عفاف و حجاب” جزیی مهم از پروژه احضار “خدای دهه شصت” بود برای از دست ندادن کامل “خاکریز اول”،برای نگه داشتن پرچم هویتی حکومت اسلامی که جنبش رهایی از حجاب اجباری دارد بر زمینش میزند. اما این هفته به کابوس دیگری برای حکومت اسلامی تبدیل شد. قرار بود هفته “حجاب و عفاف” امیدوارشان کند اما نا امیدی حاصل شد.معلوم شد که اگر “قاطعیت امام” در قتل عام در دهه شصت توانست حکومت را نجات دهد، قاطعیت توخالی خامنه ای در بیش از چهار دهه بعد نمیتواند نظام را نجات دهد. این بار قاطعیت مردم نظام را نابود خواهد کرد.

جامعه ایران در حال پیشروی است. افکار آزادیخواهانه و برابری طلبانه موج میزند. کارگران به نحو بیسابقه ای در قامت یک جنبش پیگیر و پیشرو در میدان هستند. بخشهای بیشتری از مردم دارند به صف جنبش برای رهایی از نابرابری طبقاتی و  آپارتاید و تبعیض جنسیتی و ستم بر زنان و رهایی از هر گونه تبعیض و بیعدالتی می پیوندند.

انقلابی بزرگ و زیر و رو کننده در حال تکوین است.. مردم نه تنها مدتهاست که نمیخواهند مثل سابق زندگی کنند، بلکه عزمشان برای رهایی از نظم سابق را در خیابانها نشان داده اند. حکومت اسلامی هم نه تنها مدتهاست که نمیتواند مثل سابق حکومت کند بلکه هر روز که میگذرد ناتوانتر و درمانده تر میشود.در چنین شرایطی،نوستالژی خامنه ای در باره “خدای دهه شصت” نشانه قدرت امروزشان نیست. نشانه توهم نوستالژیک به گذشته به خاطر ضعف و زبونی امروزشاناست. نشانه وقوف بر عجز و ناتوانی و نا امیدی سیاسی امروزشان است. نشانه وحشت از مردمی است که میخواهند حکومت اسلامی را همراه ولی فقیه و آیت الله ها و سرداران و همه مفتخوران و آدمکشانش و البته “خدای دهه شصتششان” یکجا به قعر نابودی پرتاب کنند. هفته “عفاف و حجاب”، حکومت اسلامی را یک گام دیگر به لبه پرتگاه نزدیکتر کرد. ***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *