“اگرچه گفته شده بود که آمار ازدواج کودکان کم شده اما اینطور نبود چراکه آمار ۲۰ هزار نفری ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در سال ۹۳ به ۴۰ هزار و ۴۰۴ نفر رسید.”سایت تابناک
آنچه در آمار و رسانه های حکومتی ازدواج کودکان نامیده میشود در واقع چیزی بجز تجاوز جنسی به دختران خردسال نیست. دارند اعتراف میکنند آمار تجاوز به کودکان ۱۰ تا ۱۴ساله در ایران نسبت به سال گذشته بیش از دوبرابر شده و به بیش از چهل هزار مورد بالغ میشود.
در این گزارش “فقر اقتصادی و فرهنگی” خانواده ها عامل اصلی این جنایت عنوان شده است. اما فقر به تنهائی توضیح دهنده شیوع گسترده این جنایت در ایران نیست. نفس نام بردن از تجاوز به کودکان تحت عنوان “ازدواج کودکان” نشان میدهد که مساله بر سر چیست. تجاوز به دختران خردسال در شرع اسلام و فرهنگ و اخلاقیات اسلامی و لذا در قوانین جمهوری اسلامی امری مشروع و کاملا مجاز است. و بهمین دلیل است که در جمهوری اسلامی با پدیده رو به گسترش “ازدواج با کودکان” روبرو هستیم. در فرهنگ و قوانین هر جامعه ای که نشانه ای از تمدن و انسانیت داشته باشد برقراری رابطه جنسی با دختران خردسال تجاوز به کودکان و یک جرم جنائی است اما در جمهوری اسلامی این جنایت فجیع صرفا نوعی ازدواج شرعی است که حداکثر باید با برطرف کردن فقر فرهنگی و اقتصادی آمار آنرا کاهش داد! آنچه این جنایت را به امر رایجی برای تامین درآمد خانواده های فقر زده تبدیل کرده است همین توجیه قانونی – اخلاقی – فرهنگی ازدواج اسلامی کودکان است. نه تنها فقرزدگی بلکه اسلامزدگی نیز در شیوع این جنایت در جامعه ایران نقش اساسی دارد و باعث و بانی هر دو عامل نیز جمهوری اسلامی است.
برای مقابله با تجاوز جنسی به کودکان خردسال باید در قدم اول آنرا آنچه واقعا هست یعنی تجاوز به کودکان نامید و بعنوان یک جرم جنائی ممنوع اعلام کرد. عاملین این جنایت از کسی که خطبه عقد را جاری میکند تا والدین کودکان قربانی مجرم هستند و باید تحت تعقیب قرار بگیرند. اما جنایتکاران اصلی مقامات حکومتی هستند که قوانین و اخلاقیات و فرهنگ ضد زن و ضد انسانی اسلامی را بر جامعه حاکم کرده اند. مذهب زدائی از حکومت و از جامعه اولین گام پایان دادن به تجاوز جنسی به کودکان در جامعه ایران است.