در هفته اخیر شاهد ۴ روز پی در پی تجمع و اعتراض بازنشستگان تامین اجتماعی در اعتراض به وضع بد معیشتی خود و مصوبه ناگهانی هیات وزیران مبنی بر افزایش صرفا ده درصدی مستمری هایشان بودیم .این اعتراضات ادامه دارد . روز ۱۶ خرداد بازنشستگان در نزدیک به ۲۵ شهر تجمع داشتند. در روزهای ۱۷ ، ۱۸ و ۱۹ خرداد نیز شهرهای دیگری وارد اعتراض شدند. تجمعات بزرگ بازنشستگان در این چند روز با کف زدن و فریاد شعار مرگ بر رئیسی جلوه دیگری به فضای اعتراضی شهرها داده است. این اعتراضات انعکاسی از فضای پر تلاطم جامعه و ادامه اعتراضات مردمی علیه سونامی گرانی و به طغیان در آمدن آبادان بدنبال فروریزی دو ساختمان متروپل است.
این اعتراضات همچنین واکنشی از سوی جامعه به سخنان خامنه ای در مراسم سی و سومین سالگرد مرگ خمینی بنیانگزار جنایتکار جمهوری اسلامی در چهاردهم خرداد بود. در این مراسم سخنرانی خامنه ای نمادی از درماندگی و عقب نشینی او در مقابل مردم بود. از جمله یک اشاره خامنه ای در سخنرانی اش به رویگردان شدن مردم ایران از دین و روحانیت و نظام اسلامی بود. او در سخنانش برای اولین بار به اعتراضات مردمی اعتراف کرده و با اشاره به اینکه همه چیز توطئه دشمن است میگوید:” امید بستن دشمنان به اعتراضات مردمی برای ضربه زدن به کشور است که از طریق کار روانی و فعالیت در فضای مجازی و با پول، مزدورپروری و انواع حیلهها به دنبال قرار دادن مردم در مقابل نظام اسلامی هستند.” بعد هم ادامه داده و میگوید:” در جمهوری اسلامی، عاملِ مردم عامل بسیار مهمی است و دشمنان نخواهند توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند”.
خامنه ای این حرفها را میگوید چون ادامه آبان ۹۸ را امروز در فریاد مرگ بر دیکتاتوری، مرگ با خامنه ای ، توپ، تانک ، فشفشه ، آخوند باید گم بشه هر روزه دارد با گوش خود میشنود و به چشم خود در کف خیابانها می بیند. پیام آبان ۹۸ نابودی کل این نظام بود و امروز خامنه ای به روشنی می بیند که چگونه فاجعه انسانی متروپل آبادان خشم مردم را در این شهر و در شهرهای دیگر شعله ور تر کرد. می بیند که چگونه خیابانها به مارش اعتراضی مردم به جان آمده از فقر و بی تامینی و فریاد مرگ بر دیکتاتور و شعارهای ضد حکومتی تبدیل شده است.
سخنان خامنه ای سخنان یک رهبر شکست خورده و درمانده در برابر مردم معترضی است که با تمام قدرت دارند به میدان می آیند تا کل بساط مافیایی حاکم را جمع کنند. او در سخنانش زبونانه خواهانجلوگیری از” القاء بنبست در کشور” میشود. و در حالیکه مردم در کف خیابان دادخواهند و کل حاکمیت را به چالش میکشند او با گفتن اینکه دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است، با وقاحت تمام بر قدردارنی از حکومتیان و از جمله به حضور شش شبانه روز یک وزیر در آبادن و دیدار رئیسی جلاد از این شهر اشاره میکند.
به این ترتیب روشن است که شعار مرگ بر رئیسی بازنشستگان امروز در کف خیابان،پاسخ روشن مردم به خامنه ای و کل حاکمیت است.
اعتراضات بازنشستگان با شعارهای ضد حکومتی، پیوستن پرشور مردم در تبریز به صف بازنشستگان وسر دادن فریاد مرگ بر رئیسی در خیابانها در شهرهای مختلف بطور واقعی واکنشی به سخنان خامنه ای بود. این را در قد علم کردن قدرتمند آنان در اعتراضات این هفته آنها و در فریاد مرگ بر رئیسی بازنشستگان در کف خیابانها و در مقابله شان با نیروهای سرکوب به روشنی دیدیم. بویژه آنجایی که سیل جمعیت بازنشستگان در تبریز سد نیروی سرکوب حکومت را عقب راند و مردم با صلابت از نیروهای انتظامی عبور کرد،بسیار سمبولیک و شکوهمند بود. و ما همانجا ضعف نیروی انتظامی را دیدیم. دیدیم که به کناری زده شدند و کارگران و مردم معترض به راه خود ادامه دادند. به این معنا اعتراضات بازنشستگان نقطه عطفی بود و بار دیگر تمرکز جامعه را بعد از توقف کوتاهی بدنبال اعتراضات مردمی در آبادان و دیگر شهرها، به کف خیابان کشید.
نگاهی به اعتراضات بازنشستگان در این هفته
بازنشستگان تامین اجتماعی در اعتراض به فقر و بی تامینی و خشمگین از مصوبه پانزدهم خرداد ماه هیات وزیران مبنی بر محدود کردن افزایشحقوقهایشان به میزان ناچیز ۱۰ درصد، به خیابان آمده و در نزدیک به سی شهر تجمع کردند. در چهار روز اعتراضات پی در پی بازنشستگان خیابانها در شهرهای تبریز، شوش، اراک، تهران و اهواز به صحنه راهپیمایی بازنشستگان تبدیل شد. وزیر بی لیاقت استعفاء، استعفاء ، دروغ میگن آمریکاست، دشمن ما همین جاست، نه مجلس، نه دولت، نیستند به فکر ملت، تورم ۱۰۰در صد حق ما ۱۰ درصد، از دیگر شعارهای اعتراضی بازنشستگان بود که با فریاد خود کل بساط سرمایه داری مافیایی حاکم را به چالش کشیدند. در خرم آباد و اراک بازنشستگان سرود زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادی مرگ برگرانی، وای از این وضع، را خواندند وآزادگی و رهایی را فریاد زدند. بازنشستگان با شعارهای فقط کف خیابان، بدست میاد حقمون، تا حقمونو نگیریم، هر روز همین بساطه، بر تداوم مبارزاتشان تاکید دارند. درمان رایگان، تحصیل رایگان وداشتن حق مسکن برای همه و نیز پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و آزادی اسماعیل گرامی، پایان دادن به اختلاسها و دزدیها و پرداخت دیون دولت به صندوق بازنشستگی از دیگر مطالبات اعلام شده بازنشستگان است. اعتراض بازنشستگان به حقوق های ناچیز، سونامی گرانی، تبعیض و نابرابری، اختلاسها ودزدی ها و به فقر و گرسنگی است. بازنشستگان صدای اعتراض همه مردم علیه بساط فقر و بردگی هستند و اعتراضات آنها ادامه اعتراضات مردمی علیه سونامی گرانی و وضع جهنمی موجود است. راهپیمایی پرشور بازنشستگان در تبریز در روز ۱۶ خرداد و پیوستن مردم به آن، به راه افتادن مارش اعتراضی بزرگشان در شهر و مقابله جانانه با نیروهای سرکوب و عقب راندن سرکوبگران با قدرت جمعیت، یک پیشروی بزرگ در اعتراضات مردمی است و افق جدیدی را از گسترش جنبش های اجتماعی و اتصال آنها به اعتراضات کف خیابانی مردمی مقابل مردم گذاشت. این جامعه ایست که میخواهد خود را از شر توحش و بردگی حاکم رها کند. از اعتراضات بازنشستگان باید وسیعا حمایت و پشتیبانی کرد.
شعار معلم ، بازنشسته اتحاد، اتحاد در کرج
یک شعار قابل توجه در تجمعات بازنشستگان و مشخصا در کرج در نوزدهم خرداد ماه شعار معلم، بازنشسته اتحاد، اتحاد است. معلمان و بازنشستگان دو سنگر مهم مبارزاتی و دو بخش رزمنده جامعه هستند که همواره در کنار هم ایستاده و اعتراضاتشان را به پیش برده اند. خواستهای مشترکی از جمله اعتراض علیه فقر و گرانی، اعتراض علیه تبعیض و نابرابری و اعتراض علیه سرکوبگریهای حکومت اعتراضات آنها و بطور واقعی بخش های مختلف جنبش کارگری و کل جامعه را به هم اتصال میدهد. از همین رو فریاد شعار معلم، بازنشسته اتحاد،اتحاد در شرایط سیاسی امروز جایگاه مهمتری پیدا میکند. هم اکنون معلمان نیز در تدارک تجمعات سراسری و بزرگ خود برای روز بیست و ششم خرداد ماه هستند. با توجه به اهمیت و جایگاه مبارزت آنها جمهوری اسلامی تلاش کرده با سرکوبگریهایش مبارزات آنان را عقب بزند. در نتیجه اتحاد مبارزاتی همین امروز بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه با مبارزات معلمان امری مهم و اضطراری است. اعتراض معلمان به فقر و بی تامینی و علیه سرکوبگری های حکومت و ادامه دستگیریها و نیز خواستهای آنها بویژه خواست تحصیل رایگان اعتراض و خواست همه مردم را بیان میکند. از همین رو شعار معلم، بازنشسته اتحاد، اتحاد یک ضرورت فوری برای همین امروز است. به عبارت روشنتر خواست سرنگونی و برپایی جامعه ای شاد و انسانی حلقه اتصال همه جنبش های اجتماعی در سطح جامعه و وصل شدن آنها به اعتراضات کف خیابانی است. در همین راستا یک تاکید مهم ما اتحاد همه بخش های کارگری و کل جامعه بر سر خواستهای مبارزاتی و برای رهایی از شر جهنم جمهوری اسلامی است. و امروز که تجمعات اعتراضی هر روز بیشتر به راهپیمایی های خیابانی و اعتراضات در کف خیابان منتهی میشود بیش از بیش زمینه برای پیوستن وسیع همه مردم به فراخوانهای جنبش های مختلف اجتماعی به اعتراض فراهم میشود.
یک تاکید مهم در اعتراضات بازنشستگان
یک تاکید مهم بازنشستگان در اعتراضات این هفته خود بر روی ادامه تجمعات با شرکت وسیع خانواده هاست. بازنشستگان تامین اجتماعی کرج در تجمع اعتراضی روز نوزدهم خود با فریاد اینکه شنبه با خانواده ها خواهیم آمد به گرد همایی شان خاتمه دادند. همین تاکید را در تجمع بازنشستگان در خرم آباد و در شهرهای دیگر شاهد بودیم و بطور عملی نیز در جاهایی حضور خانواده ها را شاهد بودیم. این اتفاق یک بعد اجتماعی اعتراضات بازنشستگان، معلمان و بخش های مختلف جامعه را به نمایش میگذارد. حضور خانواده ها به معنای ادامه قدرتمندتر مبارزات با نیروی چندین برابری و به پا خاستن بخشهای وسیع مردم است و ما همواره بر ضرورت آن تاکید کرده ایم. امروز فراخوان من حضور فعال همه خانواده در اعتراضات بازنشستگان، معلمان و اعتراضات جاری در سطح جامعه است.
سه محور مهم در امر سازمانیابی اعتراضات
سیرتحولات جاری تاکیدی بر سه محور مهم کار است. اول ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در تمام شهرها و تمام محلات. دوم شورای های سازماندهی اعتراضات در همه مراکز کارگری و در تمامی جنبش های اعتراضی و سوم تحزب یابی وسیع توده ای.
امروز زمینه برای ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در تمام شهرها و محلات فراهم است. فضای اعتراضی جامعه، مجموعه روابط مبارزاتی ای که در طول مبارزات مردمی اخیر و سالها اعتراض در شهرهای مختلف شکل گرفته، ممکن بودن ایجاد این شوراها را در سطح سراسری نشان میدهد و این دست فعالین چپ و رادیکال را میبوسد که در این راستا تلاش کنند. شکل گیری شوراهای سازماندهی اعتراضات در محلات و شهرهای مختلف اقدامی در جهت ایجاد آمادگی بیشتر جهت رفتن بسوی اعتراضات سراسری و تدارک نقشه مند این اعتراضات با فراخوانها و خواستهای روشن است و این امر ضروری و فوری است.
بعلاوه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان که از نمایندگان منتخب تشکلهای معلمان در شهرهای مختلف شکل گرفت و به تشکل توده ای و سراسری معلمان تبدیل شد، الگوی خوبی از سازمانیابی شورایی برای جنبش های اجتماعی مختلف و در محیط های کار است. معلمان با قدرت تشکل توده ای و تصمیم گیری جمعی خود موفق شدند سازمانده اعتصابات و تجمعات قدرتمند سراسری باشند. در عین حال ما تجربه کارگران نیشکر هفت تپه را در زمینه سازماندهی شورایی داریم. کارگران نیشکر هفت تپه اعلام کردند که مجمع عمومی پنج هزار نفره آنها و مجمع نمایندگی منتخب مجمع عمومی شان تشکل آنست و با اتکاء به آن شورایی تصمیم میگیرند. بطور واقعی نیز این کارگران مبارزات قدرتمند خود در این چند ساله را با اتکاء به همین قدرت جمعی و شورایی توانستند به پیش برند. اکنون بطور مثال گروههای مختلف بازنشستگان میتوانند همانند معلمان نمایندگان منتخب مجمع عمومی خود را مشخص کنند و شورای هماهنگی شان را شکل دهند. مدیای اجتماعی ابزار تصمیم گیری جمعی و انتخاب نمایندگان واقعی را فراهم کرده است و این الگو را میشود در همه بخش های جامعه در زمینه امر سازماندهی تکثیر کرد. همینطور کارگران در بخش های مختلف چون آتش نشانی، برق، شهرداری ها، و پرستاران و یا رانندگان کامیون میتوانند شوراهای سازماندهی اعتراضاتشان را شکل دهد.اعتراضات سراسری آنها با خواستهای مشترک و پیشروی هایی که تا کنون داشته اند بستر آنرا فراهم کرده است. و بالاخره امر تحزب یابی است. که به لحاظ سیاسی فوری و ضروریست.تحزب یابی یک چتر سیاسی و ایجاد افق همه جانبه برای مبارزات سیاسی در سطح سراسری برای خلاصی از جهنم جمهوری اسلامی و کل فلات و ناهنجاریهای موجود است و امروز که جنبش سرنگونی چنین قدرتمند به جلو گام بر میدارد بیش از هر وقت ضرورتی حیاتی است. فراخوان ما به پیوستن به حزب کمونیست کارگری است.این حزب پاسخی به این اوضاع است. صدای آن از طریق کانال جدید رسا و قدرتمند در خانه های شماست و انعکاس فریاد اعتراض شماست. با حزب کمونیست کارگری فعالیت کنید.