motekadi

طرح جمع آوری متکدیان! راهی برای پنهان کردن واقعیات

motekadi
بهنام رازی:
صدایش گرفته بود ، نفسش بند می آمد و دستهایش می لرزید . چینهای صورتش بصورت خطوط نامنظمی ، چهره آفتاب سوخته و خسته اش را فرا گرفته بود. چشم هایش مثل کاسه خون سرخ بود. پای راستش را دراز کرده به حالت عجیبی روی زمین قرارداده بود و به نظر می آمد که از کار افتاده است. پای چپش را جمع کرده و کنار تیر برق پیاده رو نشسته بود.
پیرمردی حدودا هفتاد ساله بود. دو تا عصا ، یکی چوبی و یکی فلزی در سمت چپ و راستش دیده می شد که معلوم بود بدون آنها نمی تواند راه برود. نی لبکی فلزی در دستانش بود و هر چند ثانیه یک بار آن را به دهان می گرفت و با نفس بریده بریده اش در آن می دمید و صدای غریبی از لای سوراخهای نی لبک بیرون می آمد و توجه عابرین پیاده را به خودش جلب می کرد. مشکل تنفسی داشت و این را میشد از صدای نی لبک تشخیص داد که هر چند ثانیه یک بار قطع می شد. نی لبک را از دهانش جدا می کرد و نفسی عمیق می کشید. نفسش را تازه می کرد و دست راستش را در حالیکه می لرزید به سوی عابرین دراز کرده و با آن صدای گرفته اش عاجزانه از آنها درخواست کمک می کرد. دوباره بعد از چند ثانیه نی لبک را به دهانش می گرفت و آهنگی دیگر می نواخت. این صحنه هرچند ثانیه یک بار تکرار می شد. انگار می خواست به مردم بفهماند که گدا نیست و در ازای پولی که می خواهد بگیرد برایشان نی لبک می زند. به محض اینکه یکی از عابرین اسکناسی به او می داد فورا می گرفت و توی جیبش می گذاشت تا از دید ماموران طرح جمع آوری متکدیان ! پنهان بماند.
متکدی (گدا) ، اسمی است که در نظام جمهوری اسلامی روی این اشخاص گذاشته اند. کسانی که به دلیل فقر ، تنگدستی ، کهولت سن ، بیکاری و… مجبور هستند جلوی انسان های دیگر دست دراز کرده و از آنها طلب کمک و یاری کنند. شهرداریها و ارگان های دولتی مربوطه این پدیده را یک معضل اجتماعی می نامند و در رسانه ها تاکید می کنند که باید آن را از میان برد. اما اینجا چند سوال اساسی مطرح می شود. آیا سازمان ها و نهادهای دولتی از چه زاویه ای به این معضل اجتماعی نگاه می کنند؟ آیا آنها از دیدگاه انسانی به این پدیده می نگرند؟ آیا آنها از طریق یک راه حل انسانی می خواهند این پدیده را از میان ببرند؟ آیا آنها براستی می خواهند به این انسان های بیچاره و درمانده کمک کنند و آنها را از این وضعیت اسف بار نجات دهند؟ تحلیل و ارزیابی آنها از علل بروز اینگونه معضلات اجتماعی چگونه است؟
برای پاسخ به این سوالات و بسیاری از سوالات دیگر باید به عملکرد و نوع برخورد دولت به این معضل نگاه کرد و آن را مورد بررسی قرار داد. هدف از این نوشتارکوتاه تلاش برای یافتن پاسخ به این سوالات می باشد. به همین منظور در اینجا بطور خلاصه نوع عملکرد و برخورد شهرداری و شورای شهر مهاباد به این معضل اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. از آنجا که “مشت نمونه خروار است” طبیعتا خواننده به نوع نگرش کل نظام جمهوری اسلامی و طرز برخوردش با اینگونه معضلات پی خواهد برد.
مدتی است که شهرداری مهاباد طرحی را در داخل شهر به نام “طرح جمع آوری متکدیان” به اجرا درآورده است. به همین منظور گروهی را با ماشین های ویژه برای پیش بردن این طرح مامور کرده است. کاراین گروه به اینصورت است که روزانه در سطح شهر می گردند و فقرا و آدم های بیچاره ای را که در معابر و خیابان ها مشغول گدایی هستند دستگیر و جمع آوری می کند. شهرداری مهاباد برای توجیه و توضیح این طرح اطلاعیه ای را صادر کرده است که در قالب بروشور و پوسترهایی در سطح شهر بر روی دیوارها نصب گردیده تا مردم را در جریان این طرح قرار دهد.
متن اطلاعیه ای که توسط شهرداری و شورای شهرمهاباد تنظیم شده است ، مثل هر اطلاعیه ای که در ادارات و سازمانهای دولتی صادر می شود ، با حدیث و آیه و روایات شروع شده و با این روش ارتجاعی و سخیفانه سعی دارند ازهمان ابتدا ، برای کارهایی که می خواهند انجام بدهند توجیه مذهبی و شرعی پیدا کنند. شهرداری و شورای مهاباد با این اطلاعیه می خواهند به مردم بگویند افرادی که در داخل شهر گدایی می کنند به هیچ وجه فقیر و نیازمند نیستند و هیچ احتیاجی به کمک مردم ندارند و باید آنها را از سطح شهر جمع آوری کرد. در پایان اطلاعیه از مردم می خواهند که از گسترش تکدی گری و گدا پروری جلوگیری کنند! وهرجا متکدیان را دیدند برای دستگیری و جمع آوری آنها به شهرداری اطلاع دهند.
اما این افرادی که از آنها به نام متکدی یاد می شود چه کسانی هستند؟
اینها انسان های فقیر و تنگدست و بیچاره ای هستند که بنا به هر دلیلی زیر چرخهای این سیستم ضد انسانی له شده اند. اینها انسان هایی هستند که به علت سیاست های غلط این رژیم دچار گرسنگی و فقر شده اند. اینها کسانی هستند که مثل همه انسان های دیگر دوست دارند زندگی خوب و بدون دردسری داشته باشند. فکر نمی کنم هیچ آدمی روی کره زمین پیدا بشود که بخواهد با گدایی زندگیش را بگذراند و از این کارش خرسند باشد و لذت ببرد. از هر زاویه ای و از هر دیدگاهی که به این مسئله نگاه کنید می بیند که این آدمها احتیاج به کمک و همدردی همنوعان خود دارند و باید با آنها بصورت انسانی برخورد کرد و کمکشان کرد تا از این وضعیت اسف بار رهایی یابند.
اما طرز برخورد دولت در مقابل این اشخاص ، بسیار متفاوت است و بدور از هر گونه معیارهای انسانیست. از دیدگاه دولت ، همانگونه که مسئولینش بارها در مصاحبه ها و رسانه ها اعلام کرده اند ، اینها گروهی از آدمهای بزه کار ! و شیاد ! هستند که بجای اینکه برای گذراندن زندگیشان کار کنند ، با پوشیدن لباس های کهنه از مردم اخاذی کرده و از این طریق امرار معاش می کنند. دولت به چشم یک مجرم به این افراد نگاه می کند و هرجا آنها را بیابد دستگیرشان می کند.
دولت با اجرای این طرح می خواهد به مردم بقبولاند که هیچ آدم نیازمند و فقیری در این کشور یافت نمی شود و کسانی هم که در خیابان ها گدایی می کنند محتاج نیستند بلکه اینها آدم های شیاد و کلاه برداری هستند که دوست ندارند کار کنند و از این راه امرار معاش می کنند. آنها می خواهند یک حقیقت تلخ را پنهان کنند و آن گسترش روزافزون فقر و بیکاری و بی خانمانی در ایران می باشد. آنها به جای ارائه یک راه حل انسانی برای از میان بردن این معضل ، در اندیشه پنهان کردن و پاک کردن آثار مخرب سیاست های غلط و غیر انسانیشان هستند. این نوع برخورد و این دیدگاه ، بسیار کثیف و ضد انسانی است. از نگاه هر انسان آزادیخواه و برابری طلبی اینگونه مواضع ، از انسانیت بدوراست و باید محکوم شود.
دولت با اجرای اینگونه طرح های ضد انسانی ، هر روز ماهیت و چهره کریه خود را بیشتر نمایان می سازد. آنچه مسلم و آشکار است این واقعیت است که باعث و بانی همه معضلات اجتماعی از جمله فقر، گرسنگی، بیکاری، بی خانمانی، فساد و … و همه مشکلات و بدبختی ها فقط و فقط نظام جمهوری اسلامی است .
۷/۴/۱۳۹۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *