نسان نودینیان-داوود رفاهی
٢مهر ـ ٨مهر ماه ١٣٩٣
اعتراضات
کارگران معدن سنگرود برای ادامه اعتراض به تهران آمدند
٦مهر: در ادامه اعتراض و برای متحقق شدن مطاالبات مطرح شده توسط کارگران، کارگران اعتصاب کننده اعتراضات خود را به تهران و در مقابل ساختمان وزارت کار منتقل کردند.
حمایت رانندگان سرویس معدن سنگرود از کارگران اعتصابی
٥ مهر: کارگران معترض معدن زغال سنگ سنگرود در ششمین روز از آغاز اعتصاب، همچنان با توقف تولید در مقابل ساختمان اداری معدن تجمع کردهاند. مطالبات ١٠ راننده سرویس رفتو برگشت روزانه کارگران که وظیفه حمل کارگران از معدن به شهرهای رشت، قزوین، لوشان، منجیل، رستم آباد، و دو منطقه فاراب و خورگام عمارلو را بر عهده دارند از ٤ ماه پیش پرداخت نشده است. به تعویق انداختن مطالبات رانندگان سرویسهای ایاب و ذهاب کارگران، حربهای بود که کارفرما برای جلوگیری از حضور کارگران در تجمعات اعتراضی در نظر گرفته بود.
دومین روز از دور دوم اعتصاب کارگران معدن زغال سنگ سنگرود
– تأخیر پرداخت حقوق کارگران سنگرود سه ماهه شد
١مهر: در دومین روز از دور دوم اعتصاب کارگران معدن زغال سنگ سنگرود، بیش از ٢٥٠ کارگر مقابل ساختمان اداری این واحد معدنی تجمع کردند. لغو نشدن انحلال شرکت زغال سنگ البرز غربی با وجود تعهدات قبلی به کارگران و همچنین تعویق ٣ ماه پرداخت حقوق، موجب تشدید اعتراضات کارگری شده است.
دومین روز متوالی از آغاز اعتراض کارگران واگن پارس
٦مهر: اعتراض کارگران واگن پارس اراک به دومین روز متوالی وارد شد. کارگران اعتصابی واگن پارس در محوطه کارخانه با سردادن شعار «مدیریت حیا کن، کارخانه رورها کن» به تعویق حقوق سه ماه گذشته خود اعتراض کردند. یکی از کارگران میگوید: اگر حقوق سه ماه گذشته کارگران را پرداخت کنند، تولید مجددا از سر گرفته میشود. پیشینه و زمینه های اعتراض کارگران کارخانه واگن پارس به طرح کارفرما مبنی بر تجزیه کارخانه به ٤ شرکت کوچک است. تجزیه کارخانه عملا چیزی از واگن پارس باقی نمیگذارد و این موضوع قطعا برای کارگران عواقب خوبی ندارد. این کارگر معترض میگوید: «کارفرما در حال حاضر که در یک کارخانه کار میکنیم، حقوقما را نمیدهد، چه برسد به اینکه ١٠ کارگر در یک شرکت قطعه سازی مشغول به کار شوند. آنوقت دیگر صدای ما به هیچ جایی نمیرسد».
اعتصاب٩٠٠ کارگرکارخانه واگن پارس اراک
٥مهر: ٩٠٠ کارگر واگن پارس اراک در اعتراض به تعویق سه ماهه حقوق دست از کار کشیدند و یک باند بلوار آیت الله اراکی را برای ساعاتی مسدود کردند. کارگران، حضور پلیس و ماموران امنیتی در محل تجمع را پرشمار توصیف کردهاند. کارگران معترض خواهان استعفای مدیران این شرکت شدهاند. کارگران واگن پارس یکبار دیگر در ماه گذشته دست به اعتصاب زده بودند که به توافق نمایندگان کارگران با کارفرما و فرماندار منجر شد.
اعتراض کارگران کاشی گیلانا به دوازدهمین روز رسید
٦مهر: اعتصاب و تجمع اعتراضی ١٦٠ کارگر گیلانا به دوازدهمین روز متوالی وارد شده است. کارگران که در بخشهای پرس، پخت، کوره، رنگ، لعاب، بسته بندی و… کار میکنند خواستار دریافت حداقل حقوق و پرداخت حق بیمه سال جاری برای تمدید دفترچههای درمانیشان و تامین امنیت شغلی خود پس از خاتمه اعتصاب هستند. پرداخت حقوق کارگران این واحد تولیدی در فاصله سال ٨٨ تا شهریور ماه سال جاری به مدت ١٦ ماه به تعویق افتاده است.
اعتصاب کارگران کارخانه کاشی گیلانا یازدهمین روزرا پشت سرگذاشت
٥ مهر: کارگرکارخانه کاشی گیلانا: چگونه است که کارگران برای مطالبه حقوق خود با تهدید روبرو میشوند اما مسببین بیعدالتیهایی که به کارگران تحمیل شده و آنان را ناچار به اعتراض کرده است، نه تنها مورد مواخذه قرار نمیگیرند بلکه حمایت میشوند؟ در یازدهمین روز از آغاز اعتصاب کارگران کاشی گیلانا، معترضین با چشمپوشی از شرایطی که در ابتدا اعلام کرده بودند (پرداخت کامل ١٦ ماه حقوق معوقه)، شرط خاتمه موقت این اعتراض را پرداخت حقوق معوقه سال جاری اعلام کردند.
کارگران قطار شهری اهواز با وعده ٢٠ روزه به اعتصاب خاتمه دادند
٣مهر: اعتصاب کارگران پیمانی قطار شهری اهواز (مترو) در پی وعدهیکی از مدیران شرکت پیمانکاری مبنی بر پرداخت معوقات کارگران در ٢٠ روز آینده پایان یافت. یکی از مدیران شرکت کیسون (پیمانکار قطار شهری اهواز) در پنجمین تجمع ١٥٠ کارگر قطار شهری اهواز در کارگاه مرکزی این پروژه عمرانی حاضر شد و به کارگران قول داد حقوق ٤ ماه گذشته آنان را طی ٢٠ روز آینده (حوالی ٢٥ مهر) پرداخت میکند. او در عین حال وعده داد در روزهای آینده، یک میلیون تومان را به عنوان مساعده به حساب کارگران پرداخت کند.
کارگران قطار شهری اهواز در چهارمین روز اعتصاب
٣مهر: اعتصاب کارگران پیمانی قطار شهری اهواز برای چهارمین روز متوالی ادامه دارد. کارگران سایر کارگاههای این پروژه عمرانی در تجمع صبح امروز شرکت کردند، تجمع کنندگان به تعویق ٤ ماهه حقوقاز ابتدای خرداد ماه امسال معترضاند. ١٥٠ نفر از آنان در کارگاه مرکزی این پروژه عمرانی تجمع کردند.
اعتصاب کارگران قطار شهری اهوازدرسومین روز به شیفت شب رسید
٢مهر: ٣٠٠ کارگر پیمانی قطار شهری اهواز برای سومین روز متوالی دست از کار کشیده و در کارگاه مرکزی این پروژه عمرانی تجمع کردند تجمع کنندگان به تعویق ٤ ماهه حقوقاز ابتدای خرداد ماه امسال معترضاند.
اعتصاب کارگران سد داریان روزدوم راپشت سرگذاشت
٢مهر: کارگران شاغل در شرکت “سانا”ی سد داریان شهرستان پاوه در اعتراض به عدم پرداخت حقوق شش ماههخود دست به اعتصاب زدند. پیشتر یازدهم شهریورماه در مقابل فرمانداری این شهر دست به اعتصاب زده بودند و هماکنون دو روز است در محل کار در سد داریان دست به اعتصاب زدند و کار این شرکت را تعطیل کردهاند. شرکت سانا، درحال ساخت نیروگاه برق در سد داریان شهر پاوه میباشد و سال گذشته نیز به دلیل اعتصاب کارگران این شرکت، ١٢ کارگر را از کار اخراج کرده بود.
اخراج کارکنان شرکتی دانشگاه ایلام وتجمع اعتراضیشان برای دوروزمتوالی
٣١شهریور: تجمع اعتراضی نیروهای اخراجی دانشگاه ایلام وارد دومین روز متوالی خود شد. همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه ها، تعداد ٣٣ نفر از نیروهای شرکتی دانشگاه ایلام اخراج شدند. در دومین روز متوالی ضمن تحصن در ساختمان مرکزی دانشگاه ایلام ،ضمن اعتراض به اخراج خواهان رسیدگی مسئولان دانشگاه شده اند.
تجمع مربیان پیش دبستانی بجنورد مقابل استانداری
١مهر: ٥٠نفر ازمربیان پیش دبستانی شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی در اعتراض به نبود امنیت شغلی در مقابل استانداری تجمع کردند.
کارگران اخراجی فولاد زاگرس به دیوان عدالت اداری شکایت کردند
١مهر: کارگران فولاد زاگرس در اعتراض به تایید اخراجشان توسط هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار شهرستان قروه به دیوان عدالت اداری شکایت کردند. در حالی اخراج کارگران فولاد زاگرس را تایید کردهاند که پیشتر به بازگشت به کار آنان رای داده بودند. آرای این دو نهاد رسیدگی به اختلافات کار در پی جدیدترین تلاش کارفرما برای اخراج کارگران یعنی اعلام انحلال شرکت تغییر یافتهاست.
اعتراض کارگران شیراز
٣١شهریور: بلوکه شدن سرمایه ٢٢٠ میلیارد ریالی کارگران شیراز در یک پروژه مسکن مهر در شهر صدرا. دو هزار کارگر سال ٨٨ به امید خانه دار شدن در یک تعاونی مسکن مهر ثبت نام کرده و هر یک در مدت دو تا سه سال، ٩٠ میلیون ریال پول به حساب این تعاونی واریز کردند. با گذشت پنج سال، این پروژه مسکن مهر که در شهر صدرا کلنگ آن به زمین زده شده است نیمه کاره رها شده است
اعتراض مردم منطقه کمالشهر کرج به قطع آب
٦مهر: مردم منطقه کمالشهر کرج در اعتراض به قطع چند ساعته آب تجمع کردند. تجمعکنندگان با مأموران سازمان آب که برای وصل آب دیر اقدام کرده بودند، درگیر شدند.
تجمع اعتراضی کارگران اخراجی کارخانه لامپ سازی شهرکرد
٦مهر: کارگران کارخانه لامپ سازی شهرکرد در اعتراض به پرداخت نشدن شش ماه حقوق عقبافتاده در مقابل استانداری تجمع کردند. کارگران تجمع کننده هفته گذشته از کار اخراج شدند
دستمزدهای پرداخت نشده
١٤٠٠ کارگر معادن البرز شرقی ٢ ماه حقوق نگرفتهاند
تعویق بیش از ٢ ماه حقوق ١٤٠٠ کارگر شاغل در معادن البرز شرقی. علاوه بر تعویق ٢ ماه حقوق که مربوط به ماههای مرداد وشهریور میشود، مابه التفاوت حقوق سالهای ٩٠ تا ٩١ نیز به کارگران پرداخت نشده است. بعد از واگذاری معادن البرز شرقی به ذوب آهن اصفهان؛ هنوز هیچ پولی بین سازمان خصوصی سازی و ذوبآهن رد و بدل نشده.
حقوق بازنشستگان فولاد هنوز پرداخت نشده است
نشست علنی ٢مهرمجلس،ازعدم پرداخت حقوق بازنشستگان فولادخبرداد.
حقوق ٣ هزار کارگر شرکت توسعه صنایع نفت با ٣ ماه تأخیر پرداخت میشود
٢مهر: سه شرکت پیمانکاری «محور سازان»، «تناوب» و «احداث» که در فازهای ١٧ و ١٨ منطقه عسلویه در زمینه نصب لولههای گازی زیر نظر شرکت توسعه صنایع نفت و انرژی (اویک) فعالیت دارند حدود ٣ هزار کارگر دارند که پرداخت حقوق آنان با سه ماه تاخیر انجام میشود. حقوقهای پرداخت نشده مربوط به ماههای تیر، مرداد و شهریور سال جاری میشود، بیمه تامین اجتماعی این کارگران نیز به دلایل نامعلومی که کارگران از آن بیاطلاعند در ماههای تیر و خرداد واریز نشده است. شرکت ملی نفت ایران به عنوان کارفرمای اصلی هیچ گونه نظارتی بر نحوه فعالیت پیمانکاران زیر مجموعه خود ندارد.
عدم پرداخت بیش از٢سال حقوق کارگران کارخانه کاشی تبریزکف مرند
٥مهر: کارگران کارخانه کاشی تبریزکف مرند، بیش از ٢ سال است که برای مطالبه حقوق عقب افتاده خود در خیابان ها و مقابل فرمانداری مبارزه میکنند.٢١٨ نفر در این کارخانه کار می کنند. قطع حق بیمه کارگران مطالبات کارگران این کارخانه از سال ١٣٩١ به بعد پرداخت نشده که کارگران را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است. واز آغاز سال جدید به بعد، تنها یک ماه حقوق فروردین ماه پرداخت شده است. حق بیمه کارگران شاغل این کارخانه، از خردادماه امسال قطع شده و هم اکنون کارگران در مراجعه به مراکز بهداشتی و درمانی با مشکل بیمه مواجه هستند.
اخراج و بیکارسازی
١٠٠ کارگر پالایشگاه آبادان اخراج شدند
تعدیل ١٠٠ کارگر پیمانکاری شاغل در فاز سه پالایشگاه آبادان به دلیل اتمام قرارداد کاری. کارگران اخراجی طی سه ماه اخیر حقوق دریافت نکردهاند.
حقوق کارگران کنتورسازی ایران در ٣ ماه اخیر پرداخت نشده است
کارخانه کنتور سازی ایران واقع در استان قزوین به دلیل کمبود نقدینگی، توان پرداخت به موقع حقوق کارگران و سایر هزینههای جانبی کارخانه را ندارد. حقوق کارگران در ماهای خرداد، تیر و مرداد به تعویق افتاده است.
کارگر قراردادی سازمان آب و فاضلاب تهران شبانه اخراج شد
٤مهر: داوود نورائی کارگر قراردادی شرکت پیمانکاری «نمادپیشکسوتانآب» در تشریح جزئیات اخراج شبانهاش گفت: عصر روز دوشنبه (١٠ شهریورماه) طی تماس تلفنی از سوی کارفرما بهمن اعلام شد که قرارداد شما خاتمه یافته و از فردا نباید سرکار حاضر شوید. وی که از ٢٤ سال پیش بصورت قراردادی در یکی از شرکتهای پیمانکاری شرکت آب و فاضلاب استان تهران مشغول به کار بوده است، ادامه داد: این ابلاغیه تلفنی شبانه بدون هیچ توجیهی به اطلاع من رسید. نورائی در خصوص قرارداد کاری خود با شرکت پیمانکاری گفت: آخرین بار قرارداد کاری من از تاریخ ١٥ /٠٦/ ٩٢ تا ١٥ /٠٦/ ٩٣ منعقد شده بود و با گذشت این همه سال نمیتوانم باور کنم که بدون هیچ دلیلی شبانه از کار اخراج شدهام.
ناامنی محیط کار
مرگ جوانان و نوجوانان ١٧ساله در حوادث کار
در مرداد ماه بیش از پنج کارگر در استان همدان براثر حوادث کار کشته شدهاند. این آمار در مقایسه با آمار مشابهسنوات گذشته از رشد چشمگیر قربانیان حوادث کار حکایت دارد. بخش قابل توجهی از قربانیان حوادث کار بر اثر سقوط از ارتفاع کشته میشوند. اما نکته قابل تامل این است که شمار قابل توجهی از این کارگران را نوجوانان و جوانان ١٧ تا ٢٠ ساله تشکیل میدهند.
برخورد اتوبوس سرویس ایران خودرو با ستون آهنی كنار جاده ، جان راننده را گرفت
٥مهر: برخورد اتوبوس سرویس ایران خودرو با ستون آهنی كنار اتوبان مخصوص كرج ، باعث مرگ راننده اتوبوس شد.
ترکیدن لاستیک جان کارگر را گرفت
٣مهر: ترکیدن لاستیک کامیون موجب کشته شدن آپاراتی ٤٤ساله در سنندج شد .
دو کارگر جوان ساختمانی جان خود را از دست دادند.
قم: در یکی از ساختمانهای در حال ساخت بلوار تعاون در اثر این حادثه سه نفر از کارگران ساختمانی در حین انجام کار زیر آوار مدفون شدند که با تلاش ماموران آتشنشانی فقط یکی از آنها از کام مرگ نجات یافته و دو نفر دیگر جان خود را از دست میدهند. علت مرگ این دو کارگر جوان آسیبدیدگی نواحی مختلف بدن از جمله سر، گردن، کمر و خفگی بر اثر محبوس شدن زیر آوار بوده است.
سقوط از اسکلت ساختمانی در اربیل، مرگ کارگر بوکانی را رقم زد
٢مهر: بر اثر وقوع حادثهی کار در در شهر اربیل، کارگر جوشکار کوروش آرخون فرزند محمدرسول از اهالی شهر بوکان جان خود را از دست داد.
مرگ دلخراش یک کارگر در خیابان سعدی رشت
١مهر: کارگر حلب ساز ساختمان دانشگاه برهان شمال در حین کار از روی ساختمان سقوط کرد و دردم جان سپرد.
مرگ کارگرجوان براثر سقوط ١٣ طبقه ای
١مهر: دربزرگراه همت، کارگر ٢٢ساله ای از طبقه دهم ساختمان درحال ساخت به طبقه منفی سه در چاهک آسانسور سقوط کرد و جان داد.
کارگری دربروجن دردستگاه ماکارانی سازی له شد وجان باخت
١مهر: کارگری حین کار با دستگاه ماکارانی ساز در یک کارخانه ماکارانی سازی در شهرستان بروجن از توابع استان چهار محال بختیاری، ناگهان به دستگاه گیر کرد و بدن او را به داخل دستگاه کشید. و به طرز فجیعی جان باخت.
کارگران
ایجاد فضای امنیتی در کارخانه پروفیل ساوه و اخراج ٣٥ کارگر
اتحادیه آزاد کارگران ایران: بدنبال اعتصابات و اعتراضات کارگران کارخانه پروفیل ساوه در ماههای گذشته و آخرین اعتصاب آنان در ٢٢ شهریور ماه، طی هفته گذشته ٣٥ کارگر این کارخانه بدنبال اتمام مدت قراردادشان از کار اخراج شدند. بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران این کارخانه با قرار داد یکماهه مشغول بکارند و ٣٥ کارگر اخراجی بدنبال اتمام مدت قراردادشان از سوی کارفرما تمدید قرارداد نشدند. این کارگران از ٥ تا ٢٢ سال سابقه کار در این کارخانه را دارند. بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، طی روزهای گذشته در کیوسک نگهبانی کارخانه پروفیل ساوه به جای نگهبانان همیشگی، مامورین انتظامی مستقر شده اند و این مامورین به کارگرانی که تمدید قرارداد نشده اند اعلام کرده اند تجمع بیش از سه نفر در مقابل کارخانه ممنوع است و آنان برای دریافت حق و حقوق شان حق ندارند در مقابل کارخانه بایستند. کارگران پروفیل ساوه در حال حاضر چهار ماه دستمزد معوقه دارند و طبق جدول توافقی آنان با کارفرما قرار بود ٣١ شهریور دستمزد خرداد ماه این کارگران پرداخت شود. بدنبال اعتصاب روز ٢٢ شهریور کارگران پروفیل ساوه که بدلیل عدم پرداخت مزد اردیبهشت ماه این کارگران صورت گرفت، آنان اعلام کرده بودند چنانچه کارفرما طبق جدول توافقی در ٣١ شهریور ماه نیز مزد خرداد ماه شان را پرداخت نکند طبق روال قبلی دست به اعتصاب خواهند زد. لازم به یادآوری است در پی اعتصاب کارگران پروفیل ساوه در روز ٢٢ شهریور ماه، دادستان ساوه ضمن صدور دستور بازداشت دو کارگر، راسا کارگران این کارخانه را تهدید به زندانی کردن نموده بود و با یادآوری یکماهه بودن قرارداد کارگران، اخراج آنان را از طریق عدم تمدید قرار داد به رخ کارگران کشیده بود. اتحادیه آزاد کارگران ایران – پنجم مهر ماه ١٣٩٣
جمعی از کارگران تهرانی در اعتراض به حکم شلاق بر علیه ٤ کارگر پتروشیمی رازی دست به تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی زدند اتحادیه آزاد کارگران ایران:
صبح امروز جمعی از کارگران تهرانی به ابتکار هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی چهل هزار نفری کارگران دست به تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی زدند و خواهان لغو فوری احکام شلاق و زندان بر علیه ٤ کارگر پتروشیمی رازی و پایان دادن به تعرض به اعتراضات کارگری در نقاط مختلف کشور شدند. این تجمع که از ساعت ١٠ صبح آغاز شد تا ساعت ٣٠/١١ ادامه داشت و تجمع کنندگان در این مدت بنر بزرگی را در دست داشتند که روی آن نوشته بودند: حقوق معوقه، اخراج، زندان و مجازات شلاق بر علیه کارگر بازگشت به عهد بربریت است بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، بدنبال این تجمع و خواست تجمع کنندگان برای ملاقات با رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس جهت اعلام اعتراض به حکم شلاق ٤ کارگر پتروشیمی رازی، مسئولین ملاقات کننده با تجمع کنندگان اعلام کردند که مجلس جلسه رسمی دارد و امکان ملاقات با رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس وجود ندارد. بدنبال این وضعیت کارگران تجمع کننده اقدام به ثبت نامه هماهنگ کنندگان طومار چهل هزار نفری کارگران در دبیر خانه مجلس شورای اسلامی کردند و مقرر شد طی روزهای آینده با هماهنگی با نماینده های کارگران تجمع کننده خواست آنان مورد رسیدگی قرار گیرد. در بخشی از این نامه خطاب به هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی آمده است: آیا شما حتی در عراق و سوریه ی ویران شده و عقب مانده ترین ممالک آسیائی و آفریقائی و یا کشورهای غربی که هر روزه اخبار اعمال سیاستهای ریاضت کشانه در آنها را صدا و سیما و دیگر رسانه های رسمی کشور بطور برجسته ای منتشر میکنند، دیده اید و یا شنیده اید که مزد کارگران سه برابر زیر خط فقر باشد و این مزد را نیز ماهها پرداخت نکنند و آنوقت با اعتراض کارگران به این وضعیت مشقت بار، آنها را دسته دسته به محاکم قضائی بکشانند و به زندان و شلاق محکومشان کنند؟ در ادامه این نامه هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی خواستهای خود را به شرح زیر اعلام کرده اند: ١- لغو عاجلانه و بی قید و شرط حکم شلاق و زندان چهار کارگر پتروشیمی رازی و بر کناری و عذر خواهی قاضی این پرونده ٢- آزادی کلیه کارگران زندانی ٣- لغو احکام صادره و منع تعقیب قضائی کارگرانی که حکمی در مورد آنان صادر شده است و پرونده های آنان در مرحله تجدید نظر قرار دارد ٤- منع تعقیب قضائی کلیه کارگرانی که پرونده هایشان در دادگاهها جاری است و منجمله دو نفر از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی چهل هزار نفری کارگران ٥- بازگشت بکار کلیه کارگرانی که به دلیل اعتراضات صنفی از کار اخراج شده اند ٦- پایان دادن به هر گونه تعرضی به اعتراضات کارگری و سیاست امنیتی کردن آنها اتحادیه آزاد کارگران ایران – اول مهر ماه ١٣٩٣
متن کامل نامه اعتراضی هماهنگ کنندگان طومار چهل هزار نفری کارگران به هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی پیرامون صدور حکم شلاق و زندان بر علیه کارگران
نامه سر گشاده! از: هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی چهل هزار نفری کارگران در تهران! به: هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی. موضوع: اعتراض به بازداشتهای گسترده و صدور حکم شلاق بر علیه کارگران. با سلام. همانگونه که همگان میدانند کارگران ایران امروزه به لحاظ میزان مزد دریافتی به نسبت تورم و هزینه های کمرشکن زندگی، امنیت شغلی، نوع قراردادها و کل شرایط کار و زیست شان در بدترین وضعیت ممکن قرار دارند و بدیهی است که تحت چنین شرایطی در هر جامعه ای این طبقه بزرگ اجتماعی به دفاع از زندگی و بقا خود بر می خیزد و دست به اعتصاب و اعتراض میزند، به همین دلیل نیز هست که ما هر روزه در جای جای کشور شاهد دهها اعتصاب و اعتراض کارگری و گسترش روز افزون فریاد حق خواهی کارگران هستیم. اما واقعیتی که در این میان وجود دارد این است که علیرغم برخورد امنیتی و قضائی به اعتراضات کارگری در دوره های پیشین، چنین برخوردهایی در دولت آقای روحانی به یک روال فاجعه بار و روزمره و جاری تبدیل شده است، بطوریکه از آذر ماه سال گذشته به این سو کمتر اعتراض کارگری در محل کار بوده است که تحت پیگرد انتظامی و قضائی قرار نگیرد و منجر به بازداشت و به زندان افکندن و اخراج کارگران نشود.
این سیاست در حالی به یک سیاست روزمره در دولت آقای روحانی تبدیل شده است که این دولت بلافاصله پس از استقرار، بخشنامه حذف شرکتهای پیمانکاری را که بانی استثمار بی حد و حصر کارگران بویژه در صنایع بزرگ از قبیل نفت و پتروشیمی و فولاد و خودرو سازی هستند ملغی اعلام کرد و با زیر پا گذاشتن ماده ٤١ قانون کار و تعرض به اجتماع اعتراضی جمعی از کارگران امضا کننده طومار چهل هزار نفری در محل وزارت کار و بازداشت تعدادی از آنان، حداقل مزد را چندین برابر زیر خط فقر بر ما کارگران تحمیل کرد و با ابلاغ بخشنامه ای مبنی بر حذف احتساب اضافه کاری از کسورات بازنشستگی کارگران و کارمندان خدمات کشوری شرایط لازم را برای تحمیل حقوق بازنشستگی کمتری بر صدها هزار مزد بگیر خدمات کشوری عضو صندوق تامین اجتماعی فراهم نمود و در حال حاضر نیز با در دست گرفتن لایحه ای به نام “لایحه حمایت از تولید” در صدد مهیا کردن شرایط بی چون و چرایی برای اخراج صدها هزار کارگر در بخش خصوصی و دولتی می باشد. طرح و اعمال این سیاستهای ضد کارگری در طول یکسال گذشته در حالی اتفاق افتاده است که در این مدت طبق گزارشهای منتشره در رسانه های رسمی کشور بسیاری از اقلام غذائی اساسی از قبیل میوه و لبنیات و گوشت از سفره های اغلب خانواده های کارگری برچیده شده و یا به نازل ترین سطح خود رسیده است و با عدم پرداخت گسترده دستمزد زیر خط فقر کارگران این وضعیت بیش از پیش ابعاد وحشتناک تری بر خود گرفته است. با این حال یگانه رویکرد دولت و دادگاهها نسبت به اینهمه ستم، بازداشت و زندان و صدور حکم شلاق بر علیه کارگرانی بوده است که دستمزد معوقه خود را طلب کرده اند و یا خواهان رفع تبعیض و اعاده حقوق انسانی شان شده اند. آیا اخراج، بازداشت و به زندان افکندن کارگران و صدور مجازات شلاق بر علیه آنها به دلیل حق خواهی و اعتراضات صنفی (آنهم در محل کارشان!) چیزی جز اعاده دوران ارباب رعیتی در ایران قرن ٢١ است؟ آیا شما حتی در عراق و سوریه ی ویران شده و عقب مانده ترین ممالک آسیائی و آفریقائی و یا کشورهای غربی که هر روزه اخبار اعمال سیاستهای ریاضت کشانه در آنها را صدا و سیما و دیگر رسانه های رسمی کشور بطور برجسته ای منتشر میکنند، دیده اید و یا شنیده اید که مزد کارگران سه برابر زیر خط فقر باشد و این مزد را نیز ماهها پرداخت نکنند و آنوقت با اعتراض کارگران به این وضعیت مشقت بار، آنها را دسته دسته به محاکم قضائی بکشانند و به زندان و شلاق محکومشان کنند؟ آیا از منظر دست اندر کاران دولت آقای روحانی و قضات دادگاهها دوره ارباب رعیتی و به زندان افکندن و فرود آوردن ضربات تازیانه بر گرده کارگران حق طلب و ناراضی به پایان نرسیده است که این چنین در جای جای کشور از معدن چادرملو و بافق و کارخانه پروفیل ساوه و پلی اکریل اصفهان در مرکز کشور تا سیمان لوشان و کاشی گیلانا در شمال و کارگران پتروشیمی رازی و… در جنوب را بازداشت و به زندان و شلاق محکوم میکنند؟ بدون تردید و از نظر هر انسان شریفی اعمال چنین سیاستهایی در برخورد به اعتراضات صنفی کارگران مطلقا غیر قابل تحمل و بسیار انزجار آور است و به یقین ما کارگران در برابر آن سکوت پیشه نخواهیم کرد و در صورت عدم لغو حکم شلاق و زندان چهار کارگر پتروشیمی رازی و عدم تحقق دیگر خواستهایمان فریاد حق خواهی و اعتراض خود را رساتر خواهیم کرد. لذا بدینوسیله ما به عنوان نماینده و صدای بخشهایی از کارگران کشور خواستهای خود را به شرح زیر اعلام و خواهان تحقق فوری آنها هستیم: ١. لغو عاجلانه و بی قید و شرط حکم شلاق و زندان چهار کارگر پتروشیمی رازی و بر کناری و عذر خواهی قاضی این پرونده ٢- آزادی کلیه کارگران زندانی ٣- لغو احکام صادره و منع تعقیب قضائی کارگرانی که حکمی در مورد آنان صادر شده است و پرونده های آنان در مرحله تجدید نظر قرار دارد ٤- منع تعقیب قضائی کلیه کارگرانی که پرونده هایشان در دادگاهها جاری است و منجمله دو نفر از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی چهل هزار نفری کارگران ٥- بازگشت بکار کلیه کارگرانی که به دلیل اعتراضات صنفی از کار اخراج شده اند ٦- پایان دادن به هر گونه تعرضی به اعتراضات کارگری و سیاست امنیتی کردن آنها رونوشت به: نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نهاد ریاست جمهوری و قوه قضائیه شاپور احسانی راد. پروین محمدی . جعفر عظیم زاده .
حمایت از تجمع كارگران وفعالان كارگری در مقابل مجلس
ما اعضا كمیته پیگیری صدور احكام ضد انسانی ،” شلاق وزندان ” برای كارگران جان به لب رسیده پتروشیمی را قویین محكوم میكنیم.صدور چنین احكامی مصداق بارز بربریت است . ما كارگران و اعضا كمیته پی گیری از كارگران و فعالان كارگری تجمع كننده اول مهر ماه در مقابل مجلس حمایت می كنیم. ما اعتقاد داریم كلیه انسانهایی كه قلبشان برای حق وآزادی می طپد و همواره جهت تحقق مطالبات كارگران تلاش می كنند، مصاعب ومشكلات وخواسته های كارگران را جزو حقوق انسانی خود نیز می دانند ، در صف نمایندگان كارگران قرار دارند. ما نیز خود را جزیی از این صف نماینده گان كارگران می دانیم. از كلیه شعارها و مطالبات درج شده این تجمع حمایت منماییم.
همچنین كارگران زندانی ، رضا شهابی،شاهرخ زمانی،بهنام ابراهیم زاده،محمد جراحی ودیگر كارگران زندانی به این صف نمایندگان كارگران تعلق دارند. ما از همه كارگران،فعالان كارگری سازمانهاو اتحادیه ها وسندیكاهای سراسرجهان می خواهیم كه به این صف اعتراضی بپیوندند. وهمه با هم برای آزادی كارگران زندانی همچنین جهت تحقق مطالبات كارگران تلاش كنیم. كمیته پیگیری ایجاد تشكلهای كارگری ایران
محكومیت كارگران پتروشیمی
محكومیت ما كارگران معترض ،گامهای پوشش قانونی بخشیدن به سركوب انسانهایی است كه مطالبه ای جز احقاق حق خود ندارند.ما كارگران زحمتكشان این جامعه هستیم كه اعتراضمان برای رسیدن به دستمزدهایمان است، كه به تاخیر می اندازند. تا از دستمزدهای نپرداخته نیز سودی دیگر ببرند. اعتراض ما كارگران برای برخورداری از حقوق مسلم انسانی مان است.حقوقی چون داشتن امنیت شغلی ، برچیدن قراردادهای موقت، . افزایش دستمزدی كه همیشه و همواره چندین برابر زیر خط فقر است.اعتراض ما كارگران سالهاست كه تنها برای بقا ع مان صورت می گیرد،ونه برای یك زندگی شایسته انسانی. محكوم به شلاق وزندان ، با وجود بی حقوقی مطلق ما كارگران ،حكمی است كه به دوران بربریت باز می گردد.چنین حكمهایی بعلاوه سركوب های اعتصابها ، تعقیب پلیسی،ودیگر اذیت وآزار هایی ، مصداق بارزو بسیار مبرهن بر دیكتاتوری عریان این جامعه سرمایه داری ضد انسانی ودولتهای حامی آن است. بنا براین وجود و صدور چنین احكامی دیگر قادر نخواهد بود كه، ما كارگران را مجبور به تحمل این زندگی برده وار كند. ما كارگران صدور احكام شلاق وزندان برای كارگران پتروشیمی رازی ماهشهررا قویین محكوم می نماییم. اعترضات واعتصاب را حق خود می دانیم و همچنان بر آن پای میفشاریم. صدور چنین احكامی برای ما كارگران در كنار سود های افسانه ای ، رانت های نجومی واختلاس های غیر قابل تصور بنگاه های خصوصی ودولتی ،موسسات ، بانكها ومدیران و وزیران، چنان مسخره و غیر قابل تصور مینماید كه این دنیای وارونه فقط شایسته نابودی است. كمیته پیگیری ایجاد تشكلهای كارگری
کارگران از شورای تحمیلی بیزارند!
ناکارآمدی، وابستگی و دست آموز بودن بیش از پیش شوراهای اسلامی کار در شرکت واحد نارضایتی کارگران و رانندگان را در سالیان اخیر تبدیل به نفرت و بیزاری عمومی از این شوراهای تحمیلی نموده، بهصورتی که به علت عدم استقبال و شرکت جمعی کارگران در رایگیری نمایشی اخیر شوراهای مذکور، مدیران و مسولان مربوط را تحت فشار برگزاری انتخابات شوراهای تحمیلی به هر صورت ممکن ازسوی مقامات بالا! قرار داده و این مقامات انجام این کار را برای مدیران شرکت واحد حیثیتی و دارای پاداش تعریف کردهاند. پس از ناکامی مسولان سامانهی مهم شماره یک در رایگیری از کارگران در دور اول، اخیرا آقایان باز هم فیلشان یاد هندوستان کرده و میخواهند با آمادهباش کامل عوامل گوش بهفرمانشان و بهرهگیری از همه روشهای تهدید و رعب و فشار حراستی در یک انتخابات مهندسیشدهی بدون مجمع عمومی و با زد و بند با وزارت کار و مراکز خاص دیگر باز هم مهرههای خود را به عنوان نماینده کارگر در شورای اسلامی کار بر کارگران سامانهیک برای دو سال دیگر تحمیل نمایند. برنامهریزان و مهندسان این رایگیری سراسر نمایشی بدون مجمع عمومی کارگری به خوبی میدانند روشهای تحمیلی و فریبکاریهای گوناگون آنان نمیتواند برای همیشه حق انتخابات آزاد نماینده کارگری را پایمال کند. آنان که حقوق مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان را رعایت نکنند، سیلی سخت روزگاران را خواهند خورد. از بدفرجامی جهرمیها و مرتضویها عبرت بگیرید. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ١/مهر/٩٣
شادباش به تمامی دانش آموزان، دانشجویان و معلمان ایران، به مناسبتِ آغاز سال تحصیلی ٩٤-٩٣
امسال در شرایطی زنگِ آغاز سال تحصیلی مدارس به صدا در می آید که طوفان سهمگینِ مشکلات و مصائب اقتصادی بیش از هر زمانِ دیگری زندگی کارگران و فرودستان را در نوردیده، و تأثیرات به مراتب زیان بارتری را نسبتِ به گذشته بر ابعاد مختلف زندگی و معیشت آنان گذاشته است. فقر و فلاکت و تنگناهای اقتصادی، به موازات بیکارسازی های گسترده، دیگر به بخشی جدایی ناپذیر از زندگیِ توده های زحمتکش مبدل گشته، و تصویری مبهم و ناروشن را از آینده ای نامعلوم در پیشاروی آنان به نمایش گذاشته است. همسایگی ثروت بی کران و فقر عنان گسیخته، و تعمیق روزافزون شکاف طبقاتی،بیش از پیش زندگی را بر بخش عظیمی از فرودستان و محرومان جامعه سخت و طاقت فرسا کرده، امکان تحصیل فرزندانشان را از آنان گرفته است. در متن چنین اوضاعی، و با آغاز سال تحصیلی، شور و نشاط و هیجانِ بازگشایی مدارس به هیچ وجه فراگیر و عمومی نبوده، و تنها مختصِ به اقشارِ فرادست و مرفه و مصونِ از تندبادهای اقتصادی است. در مقابل، غم و اندوه و ناتوانی درتأمین و ایجادِ شرایط و امکاناتِ درخور و شایسته ی فرزندان کارگران، گریبان خانواده های کارگری و فرودست را گرفته، و امکانِ ترسیم و تحقق آینده ای روشن در دستیابی به مواهب و امکانات شایسته و ضروری را عملاً برای آنان ناممکن ساخته است. زنگ آغاز سال تحصیلی در شرایطی به صدا در می آید که میلیون ها کودک بی گناه، تنها به دلیل فقر و ناتوانی خانواده هایشان در تأمین مایحتاج روزانه زندگی و هزینه های سرسام آور آن، از جمله ناتوانی در پرداخت شهریه ی مدارس، از نعمتِ تحصیل محروم گشته و با رها کردن کلاس های درس و مدرسه وارد بازار کار می شوند و قربانی سودپرستی و زیاده خواهیِ مشتی سرمایه دار می گردند. چرا که نظام طبقاتی که اساس آن بر مبنای سود بیشتر، آنهم در سایه ی بهره کشی از نیروی کار ارزان گذاشته شده است، کودکان را به مثابه قابل دسترس ترین وسیله، برای نیل به اهداف خویش مورد بهره برداری و بهره کشی قرار داده و در این راه از هیچ عملی فروگزار نخواهد کرد. صاحبان سرمایه و دولت حامی آن ها با کاهش روزافزون تسهیلات و بودجه ی آموزش و پرورش و به دنبال آن تحمیل هزینه های کمرشکن تحصیلی به توده های مردم، بیش از پیش بستر را برای ترک تحصیل فرزندان خانواده های کم درآمد فراهم نموده، و همزمان، استانداردهای علمی و آموزشی را به نازل ترین سطح ممکن تنزل داده است. این مسئله، در کنار فقر و فلاکت گسترده ی توده های مردم و عدم تمکین مالی آنان ، به نوبه ی خود، زمینه ی کاهش انگیزه های عمومیِ افراد جامعه را در راه کسب علم و دانش فراهم آورده و امر خطیر دانش اندوزی و تحصیل علم را به موضوعی دست چندم تبدیل کرده است. براساس گزارشهای مرکز آمار ایران که دو سال پیش تهیه شده است، از جمعیت ١٩میلیونی دانش آموزان ِ هفت تا ١٩ ساله، بیش از ٧میلیون نفر به دلایل اقتصادی و معیشتی قادر به ادامه تحصیل نبودهاند و در حقیقت بیش از ٣٧درصد دانشآموزان ایرانی در همان سال های اول تحصیل مجبور به ترک مدرسه و کلاس های درس می شوند. و این مسئله البته بدین خاطر است که هزینههای تحصیل به اندازهای بالا رفته که تامین آن برای بسیاری از خانواده ها و به ویژه خانواده های کارگری مقدور نبوده و از سبد هزینههای آنان حذف شده است. و حال آن که بر عهده ی دولت است که امکانات تحصیلی و آموزشی فرزندان این سرزمین را ، در بالاترین سطح و تا پایان مراحل مختلف آن مهیا نموده و تسهیلات لازم را جهت ارائه ی خدمات رایگان علمی، آموزشی و فرهنگی به توده های مردم، فارغ از ویژگی های جنسیتی، ملی و مذهبی فراهم نماید. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، ضمن تبریک آغاز سال تحصیلی جدید به تمامی معلمان، دانشجویان و دانش آموزان و آرزوی موفقیت و بهروزی برای یکایک آنان، به سهم خود از آنان می خواهد که به شکلی متحد و متشکل برای تحقق دنیایی فارغ از نابرابری، ستم واستثمار که در آن همه ثروت و امکانات، از جمله امکانات آموزشی، تحصیلی، فرهنگی و غیره صرفاً در دست عده ای قلیل و صاحب سرمایه نباشد و به تساوی در اختیار تمامی آحاد جامعه و فرزندان آنان قرار گیرد تلاش و مبارزه کرده و استقرار چنین جامعه ای را وجهه ی تلاش، همت و پیگیری خویش قرار دهند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه: بازداشت کارگران چارهساز نیست، حقشان را بدهید!
نتیجهی گسترش فقر و فساد و تبعیض و دیگر شرارتهای اقتصادی ناشی از تبهکاری مسولان حکومتی امثال مرتضویها و رحیمیها و جهرمیها و باندهای وابسته همچون باند مافیایی بابک زنجانی هم راستا با فشار تحریمهای اقتصادی برونمرزی، زندگی مردم به ویژه خانوادههای طبقات مفید اجتماعی نظیر کارگران و دیگر زحمتکشان شهر و روستا را در طی سالیان دراز دچار توفانهای سهمگین کرده و جامعه را آبستن حرکات اعتراضی این طبقات به ویژه اعتراضات کارگری نموده است. یکی از اعتراضات روزافزون کارگری این روزها، اعتراضات کارگران کارخانهی کاشیسازی گیلانا در استان گیلان میباشد. کارگران این کارخانه که همانند دیگر کارگران این مرز و بوم از مشکلات کاری و بیعدالتیهای اجتماعی دچار رنج هر روزه بوده و فریادرسی هم نیافتند، برای دادخواهی و رسیدن به حقشان چون کارگران دیگر جوامع از حق اعتراض خود استفاده کرده و دست به اعتراض و اعتصاب زدند، اما متاسفانه به جای رسیدگی عادلانه به خواستهای این کارگران ستمدیده، با همدستی کارفرما برایشان پروندهسازی شده و گروهی از آنان دستگیر میشوند. عواملِ نابخردِ این جور روشهای عقبمانده و سرکوب و بگیر و ببند باید بدانند استفاده از اینگونه روشها محکوم بوده و دورهاش مدتهاست به سرآمده و حاصلی جز ننگ و نفرت تاریخی برای فاعلانش ندارد. پیروان آیین دادگری و آزادگی، دادخواهی کارگران را ارج مینهند و میپذیرند و به انجام میرسانند. به امید روزی که در این سرزمین دادگری پیروز شود. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ٣/مهر/٩٣
پاسخ دبیرکل اتحادیه سراسری آموزگاران انگلیس به سندیکای کارگران فلزکارمکانیک در حمایت از بهنام ابراهیم زاده
به:رئیس جمهور حسن روحانی. ریاست جمهوری اسلامی ایران. تهران، ایران. ارسال از طریق ایمیل موضوع: درخواست مدارا و ملایمت نسبت به بهنام ابراهیمزاده رئیس جمهور گرامی، اتحادیهٔ سراسری معلمان بریتانیا (NUT) به نمایندگی از سوی ٣٠٠ هزار عضوش، بهشدت نگران و بیمناک از رفتار غیرانسانی و بیرحمانهای است که با فعال سندیکایی بهنام ابراهیمزاده میشود. بهنام ابراهیم زاده، عضو کمیتهٔ پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری و از فعالان و مدافعان حقوق کودکان است که از خرداد ماه ١٣٨٩ در زندان اوین حبس شده است. بهنام در مدت زندانی بودنش مورد شکنجه و رفتارهای غیرانسانی و بیرحمانهای قرار داشته و در سلول انفرادی حبس شده است. وضعیت بهنام با افزودن اتهامهای تازه علیه او بدتر شده است. این اتهامها را به او میزنند تا بتوانند او را به «جرم» استفاده از حقش برای سازمان دادن کارگران و فعالیت در راه احقاق حقوق سندیکایی در ایران همچنان در زندان نگه دارند. اتحادیهٔ سراسری معلمان بهشدت نگران امنیت و سلامت بهنام است که در حال حاضر در اعتراض به اتهامهای تازهای که در ارتباط با ایجاد ناآرامی در زندان علیه او مطرح کردهاند، اعتصاب غذا کرده است. منابع قابلاعتماد به من اطلاع دادهاند که مسئولان زندان بهنام را تهدید کردهاند که اگر به اعتصاب غذایش پایان ندهد، او را به سلول انفرادی منتقل خواهند کرد. ما از شما میخواهیم که به حقوق بشر و حقوق کارگران احترام بگذارید، و نسبت به بهنام ابراهیمزاده که حالش بهسرعت در حال وخیمتر شدن است، مدارا و ملایمت نشان دهید. ادامهٔ حمله به جنبش سندیکایی ایران ضربهٔ دیگری به شهرت کشور شما خواهد زد. سرنوشت بهنام و دیگران در دستان شماست.
با احترام، کریستین بلوئِر. دبیرکل. رونوشت: آیتالله خامنهای، قوهٔ قضاییهٔ جمهوری اسلامی ایران. وزارت دادگستری جمهوری اسلامی ایران. جناب فیلیپ هاموند، نمایندهٔ مجلس بریتانیا، وزیر امور خارجهٔ بریتانیا
درخواست (IUF) برای بازگشت به کار رهبران سندیکای نیشکر هفت تپه
کانون مدافعان حقوق کارگر – فدراسیون جهانی کارگران کشاورزی، هتل و مواد. غذائی خواستار بازگشت به كار هیات مدیره سندیكای نیشكر هفت تپه شد. این. اتحادیه كه متشكل از اتحادیه های بخش موادغذائی كشاورزی و رستورانها و. تنباكو و… است و شامل ٣٨٨ اتحادیه و بیش ازدو میلیون و ششصد هزار نفر. عضو است. (IUF) در یک بیانیه مطبوعاتی از دولت ایران خواسته است تا اعضا هیات. مدیره سندیكای نیشكر هفت تپه را، كه به علت اعتراضات كارگری از كار اخراج
شدهاند، به كار برگرداند. این اتحادیه خواستار بازگشت به كار علی نجاتی. و رضا رخشان، دو عضو سندیكای نیشكر هفت تپه شده و هم چنین خواهان پرداخت. حقوق و مزایایی است كه در این سالها به آنان پرداخت نشده است.
کانون مدافعان حقوق کارگر: رضا شهابی در بیمارستان و منتظر بازگشت به زندان
رضا شهابی که دوران پس از عمل را در بیمارستان می گذراند، به تایید پزشکان باید دوران نقاهت را در منزل استراحت کند. به گفته پزشک قانونی ، رضا شهابی امکان بهبود در زندان را ندارد و ضر ورتا باید ٣ ماه مرخصی استعلاجی داشته باشد. پزشک قانونی قبلا دوبار تاییدیه عدم تحمل کیفر را درباره رضا شهابی صادر کرده بود. اما مقامات مسئول زندان و به خصوص قاضی صلواتی، قاضی پرونده رضا شهابی، از این امر جلوگیری کرده و با نادیده گرفتن حکم پزشکی قانونی همچنان به زندانی کردن رضا ادامه می دهد. رضا شهابی که در اعتصاب غذای خود خواهان مرخصی استعلاجی و اعمال ماده ١٣٨ در پرونده خود بود با قول خدابخشی، دادیار زندان، که به خواسته های او توجه شود، اعتصاب غذای خود را شکست. اما اکنون که عمل جراحی او صورت گرفته است و بایستی به او مرخصی داده شود مقامات زندان از اجرای قول خود سر باز می زنند. در صورتی که ماده ١٣٨ یعنی ماده تجمیع محکومیت در مورد زندانیان سیاسی اعمال شود بسیاری از آنان از زندان آزاد خواهند شد. هم اکنون بر طبق ماده فوق رسول بداغی، معلم زندانی، بیش از ٦ ماه است که محکومیت خود را به پایان رسانده است اما از آزادی او جلوگیری می شود و رضا شهابی نیز بر طبق ماده ١٣٨ بایستی اوایل سال ١٣٩٤ آزاد شود. ممانعت از آزادی زندانی بیمار، مغایر با تمام اصول انسانی است. مسئولان موظف اند بر طبق قانون زندانیان بیمار را برای معالجه به مراکز درمانی فرستاده و توصیه های پزشکی قانونی را درباره آن ها اجرا کند. در غیر این صورت مسئول جان زندانی هستند.
بیانیه شماره ٧٦: رضا شهابی اینبار هم بدون مرخصی پزشکی، از بیمارستان به زندان منتقل خواهد شد
رضا شهابی که روز ١١ شهریورماه ١٣٩٣ تحت عمل جراحی دیسک کمر قرار گرفت، روز پنجشنبه ٣ مهرماه به زندان رجایی شهر برگردانده خواهد شد. این در حالی است که پزشک جراح رضا صراحتاً تأکید کرد که وی پس از انجام عمل جراحی دستکم به ٣ ماه مرخصی در منزل نیاز دارد و باید همواره در دسترس دکتر باشد. پزشک قانونی نیز پس از انجام عمل از رضا دیدن کرد و نظر دکتر را تأیید کرد و قرار شد ظرف چند روز گذشته مقدمات مرخصی رضا انجام شود و وی از بیمارستان به منزل منتقل شود. اما علیرغم همه ی این موارد و با وجود قول دستگاه امنیتی و قضایی، پیگیری خانواده رضا شهابی از دادستانی تهران ظرف چند روز گذشته به جایی نرسید و مسئولان بیمارستان امروز به رضا ابلاغ کردند که به دلیل کمبود تخت در بیمارستان دولتی امام خمینی دیگر قادر به تمدید زمان بستری وی نیستند و روز پنجشنبه او را ترخیص خواهند کرد. لازم به ذکر است سال گذشته نیز رضا را که تحت عمل جراحی مهره های گردن قرار گرفته بود، بدون مرخصی پزشکی در منزل (که باز هم از جانب پزشک تأکید شده بود) به زندان بازگرداندند که این امر باعث عفونت ناحیه ی عمل و همچنین ناموفق شدن عمل شد؛ زیرا پروتزهای کارگذاشته شده در گردن رضا به دلیل شرایط نامساعد زندان و عدم انجام درمان های تکمیلی تخصصی (فیزیوتراپی، آب درمانی، چکاپ دوره ای دکتر جراح و . . .) از جای خود خارج شده و عملاً وضعیت گردن رضا از قبل از عمل هم بدتر شد. رضا شهابی خود نیز عنوان کرد که حاضر نیست به دلیل بستری شدن اش در بیمارستان دولتی، فرصت عمل را از افرادی که عموماً هم طبقه ای های او و افراد کم بضاعت هستند بگیرد، زیرا بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان که تحت تعمیر است دچار کمبود شدید تخت و ترافیک مریض های پشت اتاق عمل است! کمیته ی دفاع از رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع مسئولان امنیتی و قضایی به مرخصی پزشکی این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد است تا قبل از انتقال رضا به زندان یا نهایتاً ظرف روزهای ابتدایی هفته آینده رضا آزاد شده و به منزل برود تا بتواند در فضایی آرام و در کنار خانواده ادامه ی درمان خود را پی بگیرد.
بیانیه انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج و حومه به مناسبت فرا رسیدن مهر ماه و بازگشایی مدارس و مراکز آموزشی
کارگران، مردم شریف ایران! اول مهر ماه ٩٣ بار دیگر زنگ مدارس و مراکز آموزشی برای میلیون ها دانش آموز در سراسر ایران بصدا در آمد و بیش از ١٢ میلیون کودک و جوان که امیدهای حال و آینده جامعه ایران هستند با امید فراگرفتن دستاوردهای آموزشی و پیشرفت علمی بشر در این روز، به محیط های آموزشی پای گذاشتند. امسال اول ماه مهر و بازگشایی مدارس و مراکز آموزشی را در شرایطی آغاز می کنیم که طبق اعلام رئیس مرکز آمار آموزش و پرورش، حدود ١٤٥ هزار دانشآموز از تحصیل به جا ماندهاند – البته این آمار فقط مربوط به ٦ سال دوره ابتدایی یعنی کودکان زیر ١١ سال می باشد –و آمار کودکان مهاجر در ایران علی الخصوص کودکان افغان که متاسفانه از تحصیل محروم هستند و دانش آموزانی که در مقاطع راهنمایی (دوره اول متوسطه) و دبیرستان (دوره دوم متوسطه) ترک تحصیل می کنند که روند آن نیز شتاب بیشتری به خود می گیرد معلوم نیست.
کودکان بازمانده از تحصیل یا آنها که درس و مدرسه را به هزاران دلیل رها کردهاند، اغلب متعلق به خانوادههای کارگری و آسیب پذیر جامعه هستند. خانواده هایی که در یکی از دشوارترین دوران حیات خود از لحاظ اقتصادی و معیشت زندگی بسر می برند به طوری که وجود میلیونها کارگر بیکار و نبود امنیت شغلی به یک نگرانی دائمی کارگران شاغل و خانواده هایشان مبدل گشته است. دستمزدهای امسال هم که حدود ١٠ درصد کمتر از نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی تعیین گردید بدین معنا بود که ما کارگران می بایستی برای امرار معاشمان از هزینه های زندگی کم کنیم با وجود چنین شرایطی بسیاری از کالاهای اساسی سفره کارگران با سیر سعودی قیمتها همراه شده است. با بالا رفتن هزینه های زندگی و به دنبال آن، افزایش فشارهای روحی و روانی و انواع مصائب اجتماعی برای خانواده های کارگری، مانند وداع فرزندان کارگران با درس و مدرسه و پیوستن کودکان بی شمار دیگری به خیل کودکان کار و خیابان در آینده ای نزدیک دور از انتظار نیست. بگذریم از اینکه همین دستمزد بخور و نمیر هم به موقع پرداخت نمی شود و کارگران ناچارند برای دریافت دستمزدهای توافق شده نیز دست به اعتراض بزنند – تجمع کارگران پیمانی قطار شهری اهواز، تجمع کارگران معدن سنگرود، اعتصاب کارگران کاشی گیلانا، تجمع کارگران شهرداری زابل، تجمع کارگران پتروشیمی کارون، اعتصاب باشکوه کارگران سنگ معدن بافق، اعتراض کارگران شهرداری سقز و مریوان، اعتراض کارگران پتروشیمی رازی، اعتراض کارگران خبازی های سنندج و حومه و دهها و صدها اعتراض کارگری دیگر در سراسر ایران که می توان بدان اشاره کرد.بگذریم از اینکه بخشی از کارگران، مشمول قانون کار -که ناظر بر روابط کارگر و کارفرماست – نمی شوند و همین حداقل دستمزد ناچیز هم شامل حالشان نمی شود، برای نمونه ما کارگران خباز از سال ٩١ تاکنون دستمزدهایمان بدون هیچ تغییری، ثابت باقی مانده و تمامی مراجعات و مکاتبات مان با مسئولین مربوطه هیچ اقدام عملی جهت افزایش دستمزدها به همراه نداشته است. ما کارگران خباز به مسئولین دولت تدبیر و امید که با شعار بهبود وضعیت زندگی کارگران به سر کار آمده اند، اعلام می داریم چگونه است که کارگران برای مطالبه حقوق صنفی خود با زندان و شلاق روبرو می شوند اما مسببین تمامی بی حقوقی ها و بی عدالتی هایی که به کارگران تحمیل می گردد و آنها را ناچار به اعتراض می کند مورد ماخذه قرار نمی گیرند؟! ما کارگران خباز با دستمزدهای کمتر از حداقل دستمزد اعلام شده از سوی شورای عالی کارمزدی، چگونه هزینه سر سام آور مسکن، خوراک، پوشاک و از همه مهمتر مخارج تحصیل فرزندانمان را در آستانه مهر ماه تامین نماییم؟ ما کارگران خباز ادامه چنین شرایطی را نابودی تدریجی زندگی خود می دانیم و بار دیگر بر مواضع و مطالبات قانونی خود پای می فشاریم و خواهان افزایش دستمزدهایمان مطابق با تورم واقعی موجود در کشور هستیم تا جسم و روح فرزندان ما هم زیر بار کار تباه نگردد و دیگر کودکی بجای پشت میز مدرسه وارد بازارهای کار نگردد. به همین خاطر انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج و حومه بار دیگر ضمن تبریک آغاز سال جدید تحصیلی به صف میلیونی دانش آموزان، دانشجویان،معلمان و استادان ایران و آرزوی بهروزی و موفقیت برای این عزیزان؛ از تمامی کارگرانی که برای احقاق حقوق تضییع شده خود اعتراض می کنند حمایت کرده و صدور احکام زندان و شلاق برای کارگران مجتمع پتروشیمی رازی را مغایر با مبانی انسانی و مقاوله نامه های سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران یکی از اعضای هیئت رئیسه این سازمان می باشد، می دانیم و آن را محکوم می نماییم. انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج و حومه. سی و یکم شهریور ١٣٩٣
به مناسبت آغاز سال تحصیلی ٩٤-٩٣- غالب حسینی و افشین ندیمی
امسال در شرایطی سالِ تحصیلی ٩٤-٩٣ آغاز می شود، که وضعیت به مراتب بردهوارتری نسبت به سالهای گذشته به خانواده های فرودست جامعه تحمیل شده است. تعمیق بحران اقتصادی، بیکاری و اخراج سازیهای گسترده و دسته جمعی، و دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر و تاخیر در پرداخت بموقع ان باعث شده است، که فرزندان بسیاری از خانواده های کارگر و زحمتکش به دلیل ناتوانی در تامین حداقل معاش روزانه و پرداخت هزینه های بالای تحصیل به ناچار درس و مدرسه را رها کنند و وارد بازار بی رحم کار شوند و این را می توان در سرگردانی میلیونها کودکِ کار، در سطح خیابانها ودر مراکز تولیدی یافت، که با کمترین دستمزد و در بدترین شرایط غیر انسانی مورد بهره کشیاقتصادی و سواستفاده های جنسی قرار می گیرند و انواع ناهنجاریهای اجتماعی آنها را تهدید می کند. همزمان با این اوضاع،گسترش خصوصی سازی و غیر انتفاعی کردن مدارس،به نحوی راه را برای ادامه تحصیل کودکان و نوجوانان ،خانواده های کم درآمد مسدود و برای فرزندان، طبقات بالای جامعه هموار کرده است و عملاّ سرمایه داری شرایط را برای ترک تحصیل دانش اموزان، و پدیده کودکان کار و خیابا مهیا می کند، تا در سایه آن نیروی ذخیره بیکار را برای سود سرمایه هایشان تامین شود. در پایان ما ضمن تبریک اغاز سال تحصیلی ٩٤-٩٣ به تمامی دانش اموزان و دانشجویان ازاده ومعلمان مبارز، اعلام می داریم که کودکان و نوجوانان نباید از تحصیل محروم باشند و تمامی دانش اموزان باید از تحصیل رایگان برخوردار شوند و امکانات و شرایط لازم برای تحصیل و اموزش آنان از طرف دولت تامین و تضمین گردد غالب حسینی و افشین ندیمی فعالین کارگری عضو کمیته هماهنگی، زندان مرکزی سنندج
بخش دوم مبارزه برای کارگران بافق حفظ دست آورد است!!!
کارگران معدن سنگ آهن بافق با توجه به تجربیات مبارزاتی خود و کارگران دیگر کارخانجات ومجتمع های صنعتی و خدماتی و با مطالبات کاملا” روشن و گسترده به دنبال وعده های انجام نشده نمایندگان دولت در جواب به اعتراض و اعتصاب اردیبهشت ماه ١٣٩٣ مجددا” در شهریور ماه ١٣٩٣ دست به اعتراض زدند . آنها به صورت علنی به کاذب بودن وعده و وعیدهای ماموران و نمایندگان کارفرما و دولت سرمایه داری پی برده و عملا” با این وعده و وعیدهای کاذب رو در رو بودند و هم چنین با توجه به تجربیات کسب شده در صدها اعتصاب کوچک و بزرگ، هم طبقه ایهای خود آگاه شده اند که اگر به وعده ها توجه کنند فریب خواهند خورد . بنابراین در اعتصاب شهریور ماه ١٣٩٣ در هیچ موردی از جمله اینکه کارگران و نمایندگان دستگیر شده آنها را بعد از اتمام اعتصاب یا با وثیقه آزاد خواهند کرد یا اینکه موضوع عدم خصوصی سازی معدن و یا واگذاری سهام آن برای هزینه زیر ساختهای بافق را بعدا” مورد بررسی قرار خواهند داد را باور نکردند و آگاهانه در همبستگی میان خود و اهالی شهر اعتصاب خود را تا کسب مطالبات مطرح شده و آزادی بدون قید وشرط و بدون وثیقه کارگران دستگیر شده ادامه داده ویک پیروزی کسب کردند و حال باید برای حفظ پیروزی کسب شده مبارزه کنند. این روند پیش برد اعتراض و اعتصاب مرهون میزان آگاهی متناسب با مبارزات عینی و امروزی کارگران بوده که به همان میزان نیز موفقیت کسب کردند . هر چند ممکن است باز هم کارفرما و دولت سرمایه داری در زمان متقضی تعهدات خود را زیر پا بگذارد اما اکنون این کارگران مبارز و آگاه بافق هستند که نتایج دلگرم کننده ای را کسب کردند . اگر کارگران بافق بخواهند( که صد در صد می خواهند) مطلبات دیگر را به دست آورند و یا مطالبات کسب شده را حفظ کنند باید سطح مبارزه و آگاهی طبقاتی خود و دیگر همکارانشان را هر چه بیشتر رشد دهند . هم چنین در جهت ایجاد همبستگی و گسترش آن در میان کارگران رشته معدن مانند معادن سرچشمه خاتون آباد ، زنجان ، چادرملو ،… و معدن سنگرود که هم اکنون در اعتصاب است و سپس مجموع کارگران ایران از جمله کارگران پروفیل ساوه ، کاشی گیلانا، کارگران قطار شهری اهواز، مخابرات گیلان، مجتمع پتروشیمی کارون،کارگران شهرداری زابل ، مربیان پیش دبستانی ، کارگران قند قهستان و … که هم اکنون در حال اعتصاب یا تجمع اعتراضی هستند و بقیه کارگران فعالیت کنند و تجربیات مبارزه خود را به آنها انتقال داده و آنها را دعوت به همبستگی و ایجاد تشکل های کارگری مستقل از کارفرما و دولت فرابخوانند. ما ضمن تبریک گفتن به کارگران و خانواده آنها و مردم مبارز بافق از تمامی تشکل های کارگری می خواهیم ، در جهت ایجاد تشکل های کارگری و گسترش همبستگی طبقاتی میان کارگران دست به دست بدهند و تجربیات اعتصابات مختلف را در سطح بسیار گشترده توزیع نمایند و هم چنین برای برقراری ارتباط میان کارگران کارخانجات و مجامع صنعتی و خدماتی از دوست ها و آشنایان استفاده نموده ارتباطات را هر چه بیشتر و تنگاتنگ نمایند و در این میان فعالین کارگری پیشرو با داشتن امکانات اولیه اقدام به ایجاد تشکل های کارگری نمایند . از این طریق می توانیم در آینده نزدیک تشکلهای کارگری سازمان یافته و ریشه دار در میان توده های کارگری و دارای ارتباطات اصولی با یکدیگر داشته باشیم که بدون شک قدمی برای به ثمر رساندن مبارزات کارگران علیه سرمایه داری خواهد یود زنده باد کارگران مبارز بافق. کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری
کارگر سیکل ترکیبی سنندج- رد پایی دیگر
سیاستهای از ریشه ضد انسانی نظام سرمایه داری یکبار دیگر در یک دادوستد بزرگ با جابجایی سرمایه قربانی می گیرد. قربانی نه از نوع خون و خونریزی بلکه از نوع بیکاری،فقرو ناتوانی که در نوع خود می تواند بسیار بدتر از خون و خونریزی باشد.آری فرقی نمی کند، سرمایه دار، سرمایه دار است. حال صاحب سرمایه در قالب گروهی بنام دولت باشد ویا در قالب گروهی بنام بخش خصوصی،اما این فقط یک تئوری در نظام سرمایه داری است واین طبقه کارگر است که اختلاف مدیریت دولتی و بخش خصوصی را با پوست و استخوان و با دل و جان حس می کند.حداقل ما در اینجا اینطور حس می کنیم. دوستان، داستان از این قرار است، که در زمان دولت آقای احمدی نژاد و در جهت منطبق کردن دولت با سرمایه ی جهانی و در یک سیاست عوام فریبانه اقدام به پرداخت یارانه اجتماعی تحت نام سیاست از میان برداشتن اختلاف طبقاتی نمود، که درست برعکس به جواب رسید. البته جوابی که کاملا قابل پیش بینی و پیش گویی بود. و صد البته نه اینکه خود ایشان هم از این پیش گویی و پیش بینی بی اطلاع بودن،بلکه ایشان با علم به این موضوع و در چهار چوب تامین منافع بوژوازی، در بخش بازرگانی یا همان بازاریان عمل نمود.حال پرچم دار این سیاست برای تامین منابع مالی پرداخت یارانه ها، اقدام به خالی کردن خزانه ملت، موسسات مالی،فروش بی رویه و غیر قانونی منابع ملی نفت، گاز و….. و نیز دست اخر فروش صنایع بزرگ بنام خصوصی سازی را در دستور کار خود قرار داد . صنایعی چون نیروگاهها و پتروشیمی ها که از جمله این نیروگاهها، می توان به نیروگاه دماوند یعنی بزرگترین نیروگاه خاورمیانه و نیروگاه زاگرس کرمانشاه و نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج اشاره نمود. حال موضوع را با بحث فروش نیروگاهها ادامه می دهیم. جالب است که بدانید و مطلع باشید که این نیروگاهها که جزو سرمایه های هنگفت ملی به حساب می ایند با رقمهای ناچیزی فروخته و واگذار شده اند. رقمهایی که حتی گاها به یک دهم ارزش واقعی این سرمایه های ملی هم نمی رسند. حال جایگاه نیروی کار یا همان کارگر در این جابجایی سرمایه کجای داستان قرار قرار گرفته است؟ ایا اصلا هنگام ردوبدل کردن این سرمایه اسمی از کارگران شاغل به میان امده است؟ ایا ایشان (فروشنده و خریدار) در قراردادهای فی مابین خود حتی یک خط از این متن را به نیروی کار شاغل در این بخش اختصاص داده اند؟ ما مجموعه ای از کارگران این بخش با اسناد و شواهد بر این باوریم هرگز چنین اتفاقی صورت نگرفته است. چون بعد از واگذاری این نیروگاهها،تازه مدیران عامل این نیروگاههااز سر خیر خواهی در پی تعیین تکلیف کارگران شاغل در این بخش افتاده اند. تا جایی که با مطالعه قرار داد یادشان افتاده، که هیچ اشاره ای به نیروی کار شاغل در این بخش نکرده اند. اختصاصا در مورد نیروگاه سنندج بعد از پخش خبر قطعی شدن واگذاری نیروگاه در میان کارگران و بلاتکلیفی انان که تا دیروز در استخدام رسمی، قراردادی و یا شرکتی ، دولت بودند به یکباره و یک شبه هر انچه که رشته کرده بودند،پنبه شده و استرس و ترس از اینده شغلی، سراسر نیروگاه را فراگرفت. سرانجام کارگران برای مقابله با این بی حقوقی چاره کار را در اتحاد کارگری دیدندودر یک حرکت بی سابقه و خودجوش و برای حفظ امنیت شغلی خود و ممانعت از هرنوع بیکار و بیکارسازی در این نیروگاه و با وجود تهدیدات رئیس اداره حراست دست به اعتصاب زدند و خواهان ضمانت ان از سوی مدیر عامل شدند که مدیر عامل نیز با وعده های خود مبنی بر ضمانت شغلی کارگران اوضاع را موقتا ارام کرده است. عین همین جریانات نیز با مقداری تغییرات کوچک در جزییات در نیروگاه دماوند و حتی در پتروشیمی ها رخ داده است تا اینکه صاحبان جدید این صنایع به صلاح دید استانداری ها و سازمانهای امنیتی از تغیرات عمده در ترکیب نیروهای شاغل در این بخش ها منصرف شده اند و فعلا میخواهند دست به عصا عمل کنند. حال سئوال اصلی اینجاست که ایا اوضاع به همین منوال باقی خواهد ماند؟ مطمئنن ما می گویم خیر و کارگران از اجرای هر نوع سیاستی که امنیت شغلی انان را به مخاطره بیندازد باید کاملا هوشیار عمل کنند. زیرا از بدو پیدایش نظام سرمایه داری، سرمایه دار سعی می کند که باتمهیدات مختلف وبا هر قیمتی سود سرمایه را افزون بخشد وحال اگر این سرمایه دار در بخش خصوصی باشد ، مطمئنن شدت عملش صد چندان می گردد. چاره کار چیست و چکار باید کرد؟
مطمئنن اتحاد و همبستگی کارگران تا روز رسیدن به شعار عملی و نجات بخش عالم؛ از هرکس به اندازه توانش به هرکس به اندازه نیازش کارگر نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج- مهر ٩٣. برگرفته ازسایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
وثیقه سنگین برای مرخصی پزشکی یک ماه ،برای رضا شهابی. رضا شهابی راننده زحمت کش و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد که بهنگام دستگیری و انتقال به زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بر اثر ضربات ماموران دچار آسیب دیدگی شدید شد و در طی ٥ سال زندان آسیب دیدگی اش بدتر شد،بالاخره پس از دوندگی های بسیار همسر ایشان در سال گذشته گردن و حدود یکماه قبل از ناحیه مهره های کمر مورد عمل جراحی سنگین قرار گرفت و هم اکنون در بیمارستان بستری است . بنا به توصیه اکید پزشک معالج و به دلیل سنگین بودن عمل جراحی قرار بود ایشان به مدت ٣ماه درمان و معالجه را بیرون از زندان ادامه دهد و دوران استراحت را تحت نظر پزشکان در منزل طی کند، اما به همسر شهابی که دوندگی های بسیاری در این رابطه انجام داده مراجع قضایی گفته اند که باید ٢٠٠ میلیون تومان وثیقه برای مدت یکماه مرخصی تهیه کند ، با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی و مستاجر بودن این کارگر زندانی تهیه این وثیقه برای نامبرده بسیار سخت و مشکل می باشد . سندیکای کارگران شرکت واحد هم صدا با عموم رانندگان و کارگران کماکان ضمن اعلام نارضایتی از این وضعییت تحمل ناپذیر برای وی و خانواده اش از مسئولان قضایی می خواهند به در خواست های آقای رضا شهابی و خانواده او توجه نموده و آزادی بدون قید و شرط و احقاق حقوق پایمال شده کارگری وی را هر چه زودتر به سرانجام برسانند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ٥ مهر ماه ٩٣
کودکان کار
کودکان کارپرسه ای میان آنان که کلاس نرفتند، کار رفتند (محمد حسین نجاتی). گل پسر یاتاقان ٢٠٩ داری؟»، «نه دایی؛ برو چارراه سوسکی از بنگاه عمو پروین بگیر!» از سرو زبان چیزی کم ندارد. صاحبکارش اصرار دارد، بگوید «زبونش پرز» دارد. یک روز در باغ آذری (محله ای مابین میدان شوش و ترمینال جنوب) یاتاقانی پیدا کرده و با پیچ گوشتی و پاره آجر آنقدر به جان یاتاقان افتاده تا تیله های آهنی اش را به چنگ آورده. تیله های آهنی را برداشته به کوچه پس کوچه های جنوبی میدان شوش آورده و موی دماغ اسقاطی فروش ها و یدکی فروش های شوش شده. تیله آهنی ها را دانه ای ١٠٠تومان آب کرده و همین رفت و آمد ها و موی دماغ شدن هایش، کاری کرده که امروز (سه شنبه اول مهرماه ١٣٩٣) در اواسط هشت سالگی به عنوان پادو، کرکره یدکی فروش خیابان احمد جهانیان در میدان شوش را بالا بزند. «مادرم پول نداره من رو بذاره مدرسه، پدرم مرده و عموم فقط برامون روغن و برنج میاره و دوباره بر می گرده سمنان، به عموم گفتم اومدی دوباره تهران منو بذار مدرسه، هنوز رفته که مارو بذاره مدرسه.» فرهاد یک سال از تحصیل بازمانده و اگر بازنمانده بود باید با هم سالانش حالا سر کلاس دوم دبستان می نشست. «آره خب، خیلی دلم میخواد برم مدرسه اما مامانم میگه ما فرق داریم، ما پول نداریم، میگه رو ٢٠٠هزارتومن تو حساب کردم، خب منم هیچی نمی گم.» اینجا یدکی فروشی ها و اسقاطی فروشی های شوش است، او به راحتی در میان فروشنده ها و مغازه دار های این راسته قابل تشخیص است. «نمی دونم اینجا برام خوبه یا نه، تو این دو سال فقط یه بار خیلی ترسیدم؛ روزی که پلیسا اومدن و معتادای دزدی فروش شوش رو جمع کردن، لباس کار من سیاه و روغنیه، ترسیدم بگن منم معتادم. فرهاد یک بازمانده از تحصیل است، او امسال باید به کلاس دوم دبستان می رفت و در حالی برای دومین سال از تحصیل بازمانده که وزیر آموزش وپرورش می گوید: «امسال سال تحصیلی را با قوت زیاد آغاز می کنیم و سعی داریم نرخ پوشش تحصیلی را به صددرصد برسانیم.» اما پیداکردن کودکان بازمانده از تحصیل در این شهر نه کار سختی است و نه مانند پیداکردن سوزن در انبار کاه. در اسقاطی ها و بلورفروش های شوش، بازار مواد غذایی مولوی و پارچه فروشی های این منطقه، بازار تهران در مناطق خیام، چهارراه گلوبندک و سیروس، چهارراه استانبول و … یعنی درست در مناطقی که بخش زیادی از مردم روزانه برای خرید اقلام مصرفی به آنجا مراجعه می کنند می توان رد این کودکان را زد؛ رد یکی مانند ابراهیم. ابراهیم سه ماه است از خلج، یکی از روستاهای اراک با دامادشان به تهران آمده. او امسال باید کلاس ششم ابتدایی باشد و حالا شاگرد کمک فنرفروش میدان شوش است. ابراهیم به خواست خود از خلج به تهران نیامده. آرام صحبت می کند: «دلم در خلج است، بابام گفت میری تهران مرد برمیگردی خلج، پولی نداشت و دامادمون من رو تا تهران آورد، شبا پیش اون می خوابم و منو آورد گذاشت اینجا که کار کنم.» ابراهیم اصرار زیادی بر مرد شدن دارد اما تا حرف درس به میان می آید سرش را پایین می گیرد: «خودم دلم به درس خوندنه، اما پرید، نمی دونستم امروز اول مهره و نمی رسم اینجا برم مدرسه، شب را در پاساژی در بلورفروش ها می خوابیم و اونجا کار برای انجام دادن زیاد هست.از یک مادرایرانی به دنیا آمدم. تشرهای محمدحسن، روی دوستش که او هم شاگرد اسقاطی فروش هاست، اثر دارد. دوستش اصرار دارد که بگوید مدرسه نرفتن محمدحسن به خاطر بی پولی است، اما محمدحسن او را پس می زند. او منطق عجیبی برای مدرسه نرفتن دارد: «به من می گن باید بری مدرسه افغان ها، من بابام کابلی است، اما مامانم واسه مشهده. من از شکم یه ایرانی به دنیا اومدم اما الان دارن به من زور می گن، منم خوشم نمیاد، نمی خوام برم.» در این راسته همه جور کودک کاری دیده می شود. برخی که روز اول مهر مدرسه را پیچانده اند و اول مهرشان از شنبه آغاز می شود، برخی که شیفت بعدازظهر یا شبانه به مدرسه می روند و برخی دیگر مانند محمدحسن به کلی امسال رنگ کلاس درس و مدرسه را نخواهند دید. محمدحسن چشمان سبزی دارد و خال های صورتش، ترکیب چهره اش را متفاوت کرده، او امسال اگر به مدرسه می رفت باید در نیمکت های پایه هفتم می نشست. «من فقط دلم می خواد مدرسه عادی برم.» به دوستش اشاره می کند «مثل این به دردنخور.» منطقه بلورفروش های شوش حالا یک سالی است که سنگفرش شده و نمایی به خود گرفته است. خیابان باریک و بلندی که هر روز یک ساختمان و پاساژ بزرگ و بلند در آنجا متولد می شود و صندلی های میان راه جای مناسبی برای بساط کردن است. علی اهل مرودشت شیراز است. قرار بود سه ماه تابستان اینجا پیش عموی مادرش بماند و کار کند و به مرودشت برود، اما انگار در تهران ماندگار شده. «مامانم من رو به مدرسه برد، گفتن پر شده، جا نداریم، همین مدرسه امیرکبیر تو مولوی؛ پارسال همونجا درس خوندم، کلاس اول بودم اما امسال دیر رفتیم و گفتن نمیشه، نمی ذاریم.» علی به همراه مادرش سراغ چند مدرسه دیگر هم رفته اما نتیجه نداشته و حالا گردوفروشی می کند. کنار دست او مجید نشسته. با ١٠ یا ١٥بسته دستمال کاغذی لوله ای که سه هزارو٥٠٠تومان می خرد و پنج هزارتومان می فروشد. پدر مجید در بلورفروش ها چرخ کش است و کمردرد دارد و حالا خانه نشین شده. مجید از ته یک پلاستیک سیاه شیشه آمپولی درمی آورد که برای پدرش است. «ما پول نداریم بریم مدرسه، باید دوا بخرم، داداشمم میخره منم میخرم. داداشم نذاشت برم مدرسه به بابام داد زد که نباید بره، مامانم داره برامون بچه میاره دوباره و همه اش من و داداشم کار می کنیم.» مجید همسن دانش آموزان چهارم ابتدایی است. او سال اول ابتدایی سر کلاس درس رفته و امسال سومین سال بازماندگی او از تحصیل است.مدرسه درختی یه عالمه درخت داشت. فاطمه ابتدایی ترین نوع دستفروشی را انتخاب کرده. او هرروز از عمده فروش های میدان اعدام، دستمال کاغذی جیبی را بسته ای ٢٥٠تومان می خرد و آنها را در لابه لای مشتریان پارچه فروشی های مولوی آب می کند. پاتوق او در منطقه پارچه فروش های مولوی جایی است روبه روی مدرسه «شهید ابوذر غفاری». مادر فاطمه در چهارراه تهرانپارس گلفروشی می کند و او ظهرها بعد از آنکه سری اول دستمال کاغذی ها را آب کرد، کورس کورس به سمت سه راه تهرانپارس می رود تا به مادرش برسد. مادرش، خواهر سه ساله او را از قنداق باز می کند و فاطمه او را در پارک می خواباند. «مامانم، بابامو ول کرد، منم ولش کردم نمی دونم الان کجاست.» فاطمه و مادرش یک سالی هست که از آمل به تهران آمده اند. فاطمه امسال اگر به مدرسه می رفت نوآموز اول ابتدایی بود. «مامانم می خواست منو بذاره مدرسه درختی، اما اومدیم تهران.» «مدرسه درختی یه عالمه درخت داشت، بعدازظهر ها اونجا تو زمین خاکی اش می رفتیم اما اومدیم تهران.» فاطمه به خاطر شهریه ٢٥٠هزارتومانی مدرسه از تحصیل جا مانده.امسال کار می کنم سال بعد مدرسه میر. شهر از کودکان خالی است. غیر از کودکانی که در کالسکه جا خوش کرده اند یا در آغوش مادرانشان. بازارها اما خلوت شدنی نیست. چهارراه گلوبندک جای سوزن انداختن نیست. درگاه های مترو فوج فوج مردم را به شلوغی بازار اضافه می کند. دستفروش ها قابل شمارش نیستند. کالسکه ها و لکوموتیوها در سبزه میدان حسابی توی ذوق می زنند و کودکانی که متوسط سنی دستفروش ها را کم می کنند. حسابی توذوق می زنند؛ بهزاد هفت، هشت کیف سنتی زنانه را به خود آویزان کرده و امسال باید به کلاس هفتم می رفت. «خب زندگی خرج داره. خواهرم سری کاری می کنه تو خیاطی، مامانم چایی بسته بندی می کنه و بابام حماله تو بازار، سر مسجدشاه وایمیسه. من دلم تو مدرسه س اما پول ندارم.» بهزاد و خانواده اش از خرم آباد به تهران آمده اند. اول به خاطر بیماری خواهرش و بعد به خاطر کار پدرش در تهران ماندگار شده اند. بهزاد با احتساب امسال که به مدرسه نمی رود، پنج سال از تحصیل جامانده «دیگه امسال آخرین سالیه که درس می خونم، تو خرم آباد همه معلما منو دوست داشتن، اینجا رنگ معلم هم ندیدم، امسال کار می کنم سال بعد حتما می رم مدرسه.» دیگه درس خوندن کافیه. مسعود سخت ترین گزینه کار در بازار را انتخاب کرده؛ باربری. قد میله های چرخ ایستاده با قد او برابری می کند و فرزند قندهار است. مسعود در زندگی فقط یک هفته رنگ مدرسه را دیده؛ یک هفته ای در قندهار که با فرار شبانه به سمت ایران تمام شد و حالا باربر چهارراه سیروس است. به سرعت برق جعبه های کفش را بالا می برد. «تو بازار من از همه سریع تر میرم. از لابه لای مردم و به پای هیچ کس نمی زنم.» مسعود خواندن و نوشتن بلد نیست و امسال ١٣ساله می شود. «در ایران اصلا وقت درس خواندن ندارم. شش صبح از کهریزک اینجا میام، بعدازظهر یه پاساژ تو خیابون مروی رو تی می کشم و تا به آخرین مترو می رسم دیگه ساعت ١١ شده.» کنار دست مسعود، صالح نشسته با بساطی از ظرف های پلاستیکی. صالح مردانه رفتار می کند. کودک کوچک تر از خود را امرونهی می کند و پول ها را دوتا کرده و مرتب و سفت در دست گرفته. «دیگه از ما گذشته. من شش کلاس خوندم و همین که بتونم گلیممو از آب بکشم بیرون کافیه.» صالح بچه باغ آذری است و جنس آب کن یکی از اقوام خود. «ما پول نداریم، پول روز رو می ریزیم تو شکم یکی از فامیلامون. می خواستم ادامه بدم اما فرصت ندارم، تا شب باید این جنس هارو آب کنم و ٦٠درصد این فامیلمون رو بدم که تو خونش نشستیم. بابام هم خیلی هنر داشته باشه، شیکم خواهر کوچیکمو سیر کنه.». فاطمه خواب مدرسه درختی را می بیند اول مهر در تهران باد خوبی می آمد. درخت ها تکانی به خود دادند. تاکسی ها راس ساعت ١٢:٣٠ دم در مدارس صف کشیده اند. مادران و پدرانی هم کودکان خود را صبح اول وقت به مدرسه بردند و شب که برسد، کودکان حرف های زیادی برای گفتن دارند. شب که تمام شود هم خواب های زیادی برای دیدن دارند. این وسط اما سه میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل در سرتاسر این کشور، شاید خواب های متفاوتی برای دیدن دارند. مثل فاطمه که شاید خواب مدرسه درختی را می بیند. ١٣٩٣ چهارشنبه ٢ مهر روزنامه شرق-
گزارش
٥ سال دوندگی ١٥ کارگر نساجی بوکان بدنبال حقوق بازنشستگی
٢مهر: یک کارگر بیکار شده کارخانه نساجی بوکان گفت مشکلات دریافت سنوات کاری و بیمهای کارگران کارخانه نساجی بوکان با گذشت ٥ سال از تعطیلی این کارخانه حل نشده به قوت خود باقیمانده است. این کارگر که پس از تعطیلی کارخانه نساجی بوکان در سال ٨٨ بیکار شده است، درباره مطالبات حقوقی کارگران بیکار این کارخانه گفت: با تعطیلی کارخانه در سال ٨٨، هنوز معوقات سنوات خدمت ١٥ نفر از کارگران این کارخانه پرداخت نشده و کارفرما حق بیمههایی را که از کارگران کسر کرده را نیز به حساب تامین اجتماعی شهرستان بوکان واریز نکرده است. بر اساس پروانه بهرهبرداری کارخانه، این مجتمع تولیدی بایست ٩٠٠ نفر را به استخدام در میآورد اما در عمل این شمار به ٤٠ نفر رسید و بعد از ١٧ سال کار, کارخانه با ٤٠ نفر به کارش خاتمه داد. از اینشمار کارگر (٤٠ نفر) بخشی بازنشسته شدند، شماری با کارفرما توافق کرده و با مبلغی غیرواقعی به طور قانونی رابطه کاری خود را خاتمه دادند اما در این میان ١٥ نفر از کارگران باقی ماندند که از سال ٨٨ تا کنون بلاتکلیف اند. این ١٥ کارگر برای پیگیری مطالباتشان به سراغ فرماندار، نمایندگان مجلس و حتی وزارت کار نیز رفته اند اما تا کنون ناموفق بودهاند.(بخشهایی از گزارش ایلنا)
نرخ بیکاری؛ امکان اشتغال به کار زنان در ایران نسبت به مردان تا ٥٠ درصد کمتر است
تفاوت نرخ بیکاری مردان و زنان جویای کار ١٥ تا ٢٤ ساله کشور از ١٢.٢ درصد سال ٨٤ به ٢٢.٤ درصد در بهار امسال افزایش یافته و نرخ بیکاری زنان به بالاترین میزان خود در ٨ سال گذشته به میزان ٤٣.٤ درصد رسیده است. برخی معتقدند به دلیل بالا بودن نرخ بیکاری مردان در ایران، اساسا اشتغال زنان باید در درجه دوم اهمیت قرار گیرد و ابتدا فرصت های شغلی در اختیار مردان قرار داده شود، اما برخی کارفرمایان توجه چندانی به این نوع خاص از نگاه نسبت به بازار کار ندارند و شایسته سالاری را جایگزین مردسالاری می کنند. ایران کشوری جوان با ٧٥ میلیون نفر جمعیت است که نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند؛ بنابراین بی توجهی به توان بالقوه زنان در اداره کشور و استفاده نکردن از توانمندی های آنان می تواند فرصت های فراوانی را نابود کند. در عین حال، همانگونه که عنوان شد در بازار کار ایران نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها، برخی مشاغل مختص مردان است و برخی نیز اتفاقا مختص زنان. مشاغلی مانند کار در اعماق دریاها و اشتغال در شرایط بد آب و هوایی در صنایع نفت و گاز بیشتر بر عهده مردان گذاشته می شود و خبری از حضور زنان در این بخش ها نیست. اساسا امکان اشتغال زنان با مدت طولانی در دریاها و یا معادن و دور ماندن از خانواده چندان امکانپذیر به نظر نمی رسد. با این وجود، در دهه های اخیر اشتغال زنان و سیل تقاضا برای کار از سوی زنان تحصیل کرده به چالشی برای دولت ها تبدیل شده است. با وجود اینکه تعداد زنان جویای کار همواره از مردان کمتر است، اما نرخ بیکاری در این گروه بسیار بالا و تامل برانگیز است. طبق آمارها، بالاترین میزان زنان جوینده کار در ایران در گروه سنی زیر ٣٠ سال قرار دارند و این موضوع به این معنی است که درصد قابل توجهی از زنان متقاضی کار کشور، احتمالا دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و از اینرو نگاه جدی تری نسبت به حضور در بازار کار دارند. طبق گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان ١٥ تا ٢٤ ساله در فاصله سال های ٨٤ تا بهار ٩٣ افزایش یافته و از ٣٢.٦ درصد به ٤٣.٤ درصد رسیده است؛ بنابراین در یک دوره ٨ ساله نرخ بیکاری زنان جوینده کار کشور به میزان ١٠.٨ درصد افزایش یافته است. در سال ٨٤ تعداد زنان جویای کار ١٥ تا ٢٤ ساله کشور ٤٥١ هزار و ٧٢٠ نفر بود که این تعداد در بهار سال جاری به ٢٢٣ هزار و ٨٤٤ نفر رسید. ادامه بیکاری بخش قابل توجهی از زنان جویای کار در ٨ سال گذشته باعث شده تا سن جویندگان کار در این بخش به حدود ٣٠ سال نیز برسد؛ از اینرو تعداد بیکاران زن بهار امسال در گروه سنی ١٥ تا ٢٩ ساله کشور ٥٣٧ هزار و ٧١٨ نفر بوده است. از نکات حائز اهمیت درباره بیکاری زنان در سال های اخیر علاوه بر بالا بودن نرخ بیکاری در این گروه از جویندگان کار کشور، این است که از کل ٧٧٤ هزار و ٨٢٨ زن جویای کار کشور در سال ٩٢، به میزان ٥٦٢ هزار و ٩٢٤ نفر زیر ٣٠ سال بوده اند. همچنین از دیگر نکات حائز اهمیت این است که تمایل زنان به اضافه کاری در سال ٩٢ نسبت به دوره ٨ سال قبل از آن کاهش یافته و از ١٧.٦ درصد به ١٥.٣ درصد رسیده است. در کنار این، سهم اشتغال زنان در دو بخش کشاورزی و صنعت در سال ٩٢ نسبت به سال ٨٤ کاهش یافته و تنها در بخش خدمات، اندکی افزایش مشاهده می شود. آمارها حاکی از آن است که امکان اشتغال به کار زنان در ایران نسبت به مردان تا ٥٠ درصد کمتر است به نحوی که نرخ بیکاری مردان مردان ١٥ تا ٢٤ ساله در بهار امسال ٢١ درصد و نرخ بیکاری زنان در همین گروه سنی ٤٣.٤ درصد بوده که حاکی از بیکاری ٢ برابری زنان نسبت به مردان است. فاصله نرخ بیکاری زنان و مردان گروه سنی ١٥ تا ٢٤ ساله کشور در سال ٨٤ نسبت به سال ٩٢ کمتر بوده که این موضوع نشان دهنده سخت تر شدن جستجوی شغل توسط زنان است. تفاوت نرخ بیکاری مردان و زنان در سال ٨٤ به میزان ١٢.٢ درصد بوده که این تفاوت در بهار سال جاری به ٢٢.٤ درصد رسیده است.(بخشهایی از یک گزارش از سایت مهر)
بانک با توقیف اموال نه تنها اصل وام را دریافت کرد بلکه ٢٠ میلیون تومان نیز بهعنوان بهره وام از من طلب کرد.
٢مهر: یک کارگر بازنشسته گفت در صورت بروز بیماری و یا مشکل مالی برای کارگران بازنشسته تامین اجتماعی, نهادها و ابزارهای حمایتی اندکی وجود دارند. مستمری ٦٥٠ هزار تومانی بازنشستگی نه تنها کفاف هزینه درمانی یک بازنشسته را نمیکند بلکه این مبلغ حداقلی بهدلیل نامتناسب بودن با دیگر هزینههای ناخواسته زندگی, مشکلات را چندین برابر کرده است. وی در تشریح مشکلات خود بهعنوان یک کارگر بازنشسته گفت: از بانک رفاه کارگران شعبه شهریار برای ایجاد گلخانهای در حوالی محله بیبیسکینه کرج با وجود تمام سختگیری های دریافت وام بانکی همچون ضامن و… تسهیلاتی به مبلغ ٥٠ میلیون تومان دریافت کردم. این وام نه بهطور یکجا بلکه در اقساطی ٥، ٢ یا ٣ میلیون تومانی به من پرداخت شد و پرداخت اقساطی وام بانکی منجر به آن شد که مبالغی را که برای خرید تجهیزات گلخانه هزینه کرده بودم، بپردازم. وی در توضیح گوشه های دیگر از عدم حمایتنهادهای اجتماعی بازنشستگان اظهار داشت: بهدلیل کار در زیر آفتاب که اقتضای کار در گلخانه است دچار امراض پوستی شدم و توانایی انجام کار را از دست دادم بنابراین کار گلخانه متوقف ماند و بهدنبال متوقف شدن کار در گلخانه اقساط وام نیز پرداخت نشد. هزینههای بالای شیمیدرمانی سبب شد تا نتوانم اقساط وام بانکی را بپردازم بنابراین بانک با توقیف اموال نه تنها اصل وام را دریافت کرد بلکه ٢٠ میلیون تومان نیز بهعنوان بهره وام از من طلب کرد. در حالی که مراحل درمان بیماری را می گذراندم برای دریافت کمک به کانون بازنشستگان مراجعه کردم اما مسئولان به دلیل کمبود منابع مالی نتوانستند حتی کمک ناچیزی بکنند. اوبا بیان این که این مسئله در زندگی شخصی اش نیز تاثیر گذارشته است، ادامه داد: وام ٥٠ میلیونی به ٧٠ میلیون افزایش یافت و این موضوع طوریدر زندگی خانودگیام تاثیر گذارشت که همسرم از من جدا و خانهام نیز به دلیل تعویق در پرداخت اقساط بانک مصادره شد. وی با انتقاد از اینکه بازنشستگان در جامعه از حمایت اجتماعی دولت برخوردار نیستند، پرسید: آیا با مستمری ٦٥٠ هزار تومانی در جامعهای که درصد تورم آن بیش از ٣٠ درصد است میتوان زندگی کرد. این کارگر بازنشسته در خصوص هزینههای بالای درمانیاش گفت: هزینه ورودی بیمارستان دولتی امامخمینی ٤٠٠ هزار تومان است، اکولوژی ٤٥ هزار تومان، ویزیت پزشک ٣٥ هزار تومان و… هیچیک از این هزینه ها را بیمه سازمان تامین اجتماعی تقبل نمیکند. وی در خاتمه با بیان اینکه بازنشستگان امروز جوانان دیروز بودند و حق بیمه به صندوق تامین اجتماعی واریز کردهاند، خواستار بازنگری میزان حقوق دریافتی بازنشستگان و تسهیلات پزشکی – درمانی بیشتر توسط سازمان تامین اجتماعی شد.(بخشهایی از یک گزارش از ایلنا)
اخبار بین المللی
فرانسه – ادامه اعتصاب خلبانان شرکت هواپیمایی “ایر فرانس”
بنا بر اعلام رئیس سندیکای ملی خلبانان خطوط هوایی فرانسه، خلبانان شرکت ایرفرانس به تمدید اعتصاب تا تاریخ جمعه ٢٦ سپتامبر(٤ مهر) رای دادند. پیش از این اعلام شده بود که این اعتصاب تنها تا دوشنبه ٢٢ سپتامبر طول می کشد و پس از آن دست کم ٤٥ درصد از پروازهای ایرفرانس از سر گرفته خواهد شد. به گفته رئیس این اتحادیه، علت تمدید مدت اعتصاب آن است که تاکنون به تقاضاهای خلبانان پاسخ های معقول و منطقی داده نشده است. هواپیمایی ایرفرانس می گوید این اعتصاب که از روز دوشنبه ١٥ سپتامبر آغاز شده، روزانه هزینه ای معادل ١٠ تا ١٥ میلیون یورو برای این شرکت به همراه داشته است. این اعتصاب که طولانی ترین اعتصاب خلبانان شرکت ایرفرانس نام گرفته، در اعتراض به سیاستهای نوین این شرکت، و به علت نگرانی خلبانان از آینده شغلی شان برگزار شده است.
ایتالیا – اعتصاب کارکنان راه آهن
کارکنان راه آهن ایتالیا از روز شنبه ٢٠ سپتامبر (٢٩ شهریور) دست به اعتصابی ٢٤ ساعته در سراسر این کشور زدند. با اینکه قطارهای پرسرعت در این اعتصاب شرکت نمی کنند اما هزاران مسافر در سراسر ایتالیا سرگردان شده و بسیاری از مسیرها لغو و یا به تاخیر افتاده است. اتحادیه های کارگری دلیل برگزاری این اعتصاب را بهبود شرایط کار اعلام کرده و خواستار بازگشت به قرارداد پیشین برای کارکنان این بخش و همچنین بازگرداندن کارکنان اخراجی شده اند.
ترکیه – حبس تعدادی کارگر در زیر آوار
روز جمعه ١٩ سپتامبر (٢٨ شهریور) ریزش یک معدن زغال سنگ در ترکیه حادثه دیگری آفرید و ١٥ کارگر که ١٣ نفرشان تبعه چین هستند، زیر آوار محبوس شدند. کارگران به هنگام کار در عمق این معدن زغال سنگ در ٢٥٠ کیلومتری شمال آنکارا در منطقه “آماسرا” در زیر آوار محبوس شدند. هنوز اطلاعی دقیقی از سرنوشت این ١٥ کارگر در دست نیست. پیش از این در فاجعه “معدن سوما” در غرب ترکیه، بیش از ٣٠٠ کارگر جان خود را از دست داده بودند. ترکیه از نظر مرگ و میرهای ناشی از حوادث کار در اروپا در مقام اول و در دنیا در مقام سوم قرار دارد.
نیکاراگوئه – اعتراض به ساخت یک کانال عظیم کشتی رانی
برنامه دولت نیکاراگوئه برای ساخت یک کانال کشتی رانی در این کشور، ساکنان شهر ریواس در غرب نیکاراگوئه را به خیابانها کشاند. مردم محلی که از این نگرانند که با آغاز پروژه ساخت کانال مجبور به ترک منازل و جابجایی محل سکونتشان شوند، به فعالیت شرکت هنگ کنگی مجری ساخت کانال نیکاراگوئه اعتراض داشتند. شرکت سرمایه گذاری هنک کنگی “توسعه کانال نیکاراگوئه” مسئولیت احداث کانال بین اقیانوسی نیکاراگوئه با ابعادی سه برابر کانال پاناما را برعهده دارد. بر اساس این پروژه قرار است آبراهه ای به طول ٢٨٦ کیلومتر و به عمق ٢٢ متر و با هزینه ای معادل چهل میلیارد دلار ساخته شود که دو اقیانوس اطلس و آرام را به یکدیگر متصل می کند و مناسب عبور کشتی های حمل بار است. این کانال از دهانه رودخانه بریتو آغاز شده و پس از عبور از دریاچه نیکاراگوئه به بندر “پونتا گوردا” در دریای کارائیب می رسد. در این پروژه همچنین احداث دو بندر، یك فرودگاه و یك دریاچه مصنوعی نیز پیش بینی شده و اجرای آن از ماه دسامبر آغاز می شود و در سال ٢٠١٩ میلادی به پایان می رسد. نگرانی دیگر ساکنان محلی آن است که اجرای این پروژه بر منابع آب شیرین منطقه نیز تاثیر منفی بگذارد.
نروژ – اعتصاب هزاران کارگر در اعتراض به قانون جدید کار
روز سه شنبه ٢٣ سپتامبر (١ مهر) هزاران کارگر در اعتراض به پیشنهاد قانون جدید کار در اسلو و چند شهر دیگر دست به اعتصاب زدند. بر اساس قانون پیشنهادی جدید که قرار است بزودی به تصویب پارلمان برسد، کارفرمایان میتوانند بجای استخدام کارگران دائم از کارگران موقت استفاده بکنند. وزیر کار اتحادیههای کارگری که فراخوان این اعتصاب را داده اند را متهم به جدی نبودن برای دستیابی به یک راه حل درست کرده است. وی گفته است کارگران میتوانند با مذاکره به اهداف خود برسند. کارگران اعلام کرده اند که چنانچه دولت به اعتراضاتشان بیتوجهیبکند، اعتصاب عمومیرا فرا خواهند خواند.
لهستان – راه بندان و اعتراض معدنچیان برای دفاع از امنیت شغلی
بیش از دویست تن از کارگران معدن در لهستان خطوط ریل مرزی با روسیه را مسدود کردند. این اقدام در اعتراض به واردات دغال سنگ روسیه به لهستان انجام شد که به گفته معدنچیان، صنعت دغال سنگ این کشور را با بحران روبرو کرده است. ذغال سنگ روسیه نسبت به لهستان، با قیمت کمتری استخراج می شود و واردات آن به این کشور تهدیدی برای کارگران در این بخش به حساب می آید. یکی از معدنچیان معترض می گوید: کارگران معادن “سلاسک” که در ایستگاه راه آهن برانیوو دست به اعتراض زده اند، خواستار اقدامات قوی به منظور محدود کردن واردات ناعادلانه زغال سنگ از روسیه هستند. یک کارگر دیگر می گوید: مقدار واردات آنقدر زیاد است که ادامه کار دهها معدن در لهستان را تهدید می کند. کارگران خواستار دیدار با یک نماینده دولتی شده و تهدید کرده اند که در غیراینصورت این ایستگاه راه آهن را مسدود نگه خواهند داشت.
خبرهای کوتاه
مهاجران – دست کم ده نفر بر اثر غرق شدن یک قایق حامل مهاجران در ٥٠ کیلومتری سواحل لیبی جان خود را از دست دادند. سی و پنج تن دیگر از مسافران این قایق که عازم ایتالیا بود هم ناپدید شده اند. یک شناور سنگاپوری موفق شده است ٥٥ پناهجوی دیگر این قایق را، نجات دهد.
فرانسه – خلبان های شرکت هواپیمایی ایرفرانس اعلام کردند که به اعتصاب سراسری خود برای مدت یک هفته دیگر نیز ادامه می دهند. این اعتصاب که از روز دوشنبه١٥ سپتامبر آغاز شده در اعتراض به طرح این شرکت برای توسعه شعبه های کم هزینه و احتمال از دست دادن شغل و کاهش دستمزد ها صورت گرفته است.
آلمان – کارکنان پنج مرکز توزیع متعلق به شرکت آمازون در آلمان روز دوشنبه٢٢ سپتامبر (٣١ شهریور) دست به اعتصاب زدند. کارکنان این مراکز به شرایط کاری و حقوق و دستمزد خود اعتراض دارند، این اعتصاب بدعوت اتحادیه کارگری “وردی” صورت گرفته است. آمازون در ٩ مرکز پشتیبانی در آلمان حدود ٩ هزار نفر نیروی کار دارد. آلمان دومین بازار مهم پس از آمریکا برای این شرکت بزرگ آمریکایی فعال در زمینه تجارت الکترونیکی محسوب می شود.
ترکیه – حدود ٤ هزار معدنچی از معادن زغال سنگ خصوصی در استان زونگولداک که قلب معدنکاری زغال سنگ ترکیه است، اخراج شدند. این اقدام به دنبال تصویب مقررات جدید در پارلمان ترکیه به منظور بهبود ایمنی معادن صورت گرفت.
گفته میشود که حداقل ٢٢ معدن در این شهر ١١٠ هزار نفری که محل زندگی حدود ١٥ هزار معدنچی است تا هم اکنون تعطیل شدهاند. علاوه بر کسانی که اخراج شدهاند بسیاری دیگر نیز به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند.
واتیکان – بنا به گزارش ها یک اسقف اعظم کلیسای کاتولیک به نام یوزف وسولوسکی که قبلا سفیر واتیکان در جمهوری دومنیکن بوده، به اتهام کودک آزاری بازداشت شده است. این اسقف اعظم سابق متهم است که در دوره مسئولیت خود در جمهوری دومنیکن، برای سکس با کودکان پول می پرداخته است.
به گفته یک سخنگوی واتیکان، پاپ فرانچسکو رهبر کاتولیک های جهان دستور بازداشت این اسقف ارشد را داده و پلیس واتیکان نیز او را دستگیر کرده است. با این حال گفته می شود که یوزف وسولوسکی برای روشن شدن برخی ابهامات، در حال حاضر در بازداشت خانگی به سر می برد.
چین – به گزارش سازمان عفو بین الملل، شمار رشد یابنده ای از شرکت های چینی سرگرم صدور ابزار شکنجه، از جمله باتوم های شوک الکتریکی و باتوم های فلزی میخ دار هستند. این گزارش می افزاید بیش از ١٣٠ شرکت چینی به صدور این ابزار شکنجه مشغولند. ابزاری که ذاتا بیرحمانه اند و باید ممنوع شوند.