در برهه ای به سر میبریم که هزاران کارگر نفت در اعتصابات سراسری علیه تبعیض، فلاکت، فقر در مقابل حاکمیت سرمایه داری دزد محور اسلامی در مبارزات وسیع به سر میبرند و خواهان خلاصی از وضعیت کنونی با سایر بخشهای زحمتکش جامعه میباشند. اعتصاب بیش از ۱۰۰ مرکز نفتی و اعتصابات سایر بخشهای جامعه گواه به تنگ آمدن جامعه و به خصوص طبقه کارگر و مزدبگیران از فشارهای طبقاتی، معیشتی و حتی امنیتی و سیاسی است. این درحالیست که بعد شکست سیاسی انتخابات جمهوری اسلامی و از دست دادن مشروعیت سیاسی ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی با عدم مشارکت مردم در انتخابات و گفتمان سرنگونی بعنوان تنها رای مردم موجب این غلیان توده ای و فضای اعتراضی با رادیکالترین مواضع سیاسی شده است.
حکومت اسلامی در برهه کنونی تمامی بخش های جامعه از کارگران گرفته تا بازنشستگان تأمین اجتماعی را در شکل اعتصابات و اعتراضات وسیع و همگانی در مقابلش می بیند. رئیسی موقعی به قدرت میرسد که جمهوری اسلامی در استیصال کامل سیاسی-اقتصادی به سر میبرد این یک معنی واضح دارد، حکومت سیاست بکش و زنده بمان را اگر بتواند میخواهد ادامه دهد و جلاد مردم را عامدانه به عنوان ریاست جمهوری انتصاب میکند تا به مردم اعلام کند در مقابل اعتراضات شان و هر احتمال خیزش مردمی جدید در مقابل با حکومت قاتل و جلاد مردم روبرو خواهند بود. مردم نیز که در این شرایط از یک سو دیگر نای تحمل فلاکت طبقاتی، تبعیض، سرکوب و تهدید را ندارند و از سوی دیگر خواهان دوام راه نیمه رفته آبان ۹۸ را دارند در این فضای سیاسی در تلاش برای دوام دادن به مبارزات خود هستند تا بتوانند بکلی از سیستم اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه خلاص شوند. توده ها که جان به لبشان رسیده، با تمامی قوا ضمن دوام اعتصاب عمومی خواهان خواستهای طبقاتی ای هستند که تنها با به زیر کشیدن حکومت اسلامی معنی پیدا میکند.
بخش های مختلف جامعه از معلمان، بازنشستگان، کارگران گرفته تا وکلا و بخشهایی مهم و تأثیرگذار در جنبش دانشجویی همگرایی و همبستگی خود را با کارگران نفت و اعتصابات شان اعلام کردند و این همگرایی طبقاتی به گوش هر انسان و فعال آزادی خواه در جهان رسیده و موجب همگرایی و حمایت بینالمللی اعتصابات سراسری کارگران در برابر کلیت نظام حاکم بشود.
با توجه به اینکه تفاوت نظرها و یا پراتیک بعضی جریانات سیاسی در جنبش دانشجویی موجب تاخیر در حضور دانشجویان در این همگرایی طبقاتی با کارگران نفت شد، اکنون جنبش دانشجویی در حدی بهتر از ابتدای اعتصابات سراسری حاضر شده ولی برای تاثیر گذاری موثر در فضای سیاسی نیاز به تلاشها و اقدامات فراتر از سوی بدنه جنبش دانشجویی در فضای کلان سیاسی احساس میشود. جنبش دانشجویی فراتر از برهه ای قرار دارد که میگفت؛ «فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم»، اکنون فشار طبقاتی و سیاسی به حدی رسیده که جامعه در انزجار و انفجار خشم طبقاتی-سیاسی دست به یقه در مقابل حکومت ایستاده است.
دانشجویان در برهه کنونی از هر فرصتی برای پیشبرد مبارزات خود در کنار بیان مطالبات طبقه کارگر و خود جنبش دانشجویی در مقابل حکومت بصورتی مقتدرانه ایستاده و خواهان خاتمه دادن به وضعیت کنونی شوند. خلاصی از شر سرمایه داری دزد محور اسلامی، خلاصی از قوانین اسلامی همچون حجاب اجباری در همگرایی با جنبش نوین رهایی زن، خواست تشکل یابی مستقل، کوتاه شدن دست نیروهای امنیتی از دانشگاه و خواستهایی که ریشه طبقاتی و اجتماعی دارند را با توجه به توازن قوای سیاسی ایجاد شده در جامعه بتوانند جنبش خود را به پیش برانند. تبعیضات، نابرابری ها، فشارها، احکام، زندان، شکنجه و دست اندازی حکومت بر پیکره دانشگاه همچنان ادامه دارد و حل این معضلات نیاز به پیوستگی مبارزات دارد و گام به جلو برداشتن دانشجویان اولویت این عرصه مبارزاتی است.
دانشجویان همانطور که پرچم دادخواهی را از دیماه ۹۸ علم کرده و خواهان ملغی شدن قوانین ضد بشری و لغو حجاب اجباری شدند، همانطور که خواهان خلاصی از بندهای سرمایه داری در آموزش کشور بوده و خواهان برچیده شدن نهادهای اسلامی و دینی در دانشگاه شدند و بر تشکل یابی مستقل پافشاری کردند و علی رغم فشارها و تهدیدها به مبارزات شان ادامه دادند، اکنون نیز باید به شکلی پیوسته و سراسری ضمن دوام اعلام همبستگی با کارگران نفت، مبارزات خود را نیز به شکلی قویتر پیش ببرند. دانشگاه سنگر آزادی است و این سنگر باید در جهت آزادی و برابری جامعه کوشیده و با پیشروی خود حکومتی که فقر، فلاکت، نابرابری، تبعیض، زندان، شکنجه و کشتار را بر آنان تحمیل کرده را به زیر بکشد و برای تحقق آن نیاز است تا فعالیت موثر خود را با سرعتی هرچه بیشتر به پیش ببرد.