Hamid-t3

یادداشتهای هفته

Hamid-t3

حمید تقوایی:
کمپین علیه اعدام و آیت الله بی بی سی!

جمعه ۱۸ آوریل (روز انتشار این شماره انترناسیونال) از طرف مینا احدی روز اعتراض بین المللی به حکم اعدام ریحانه اعلام شده است. در این میان سایت بی بی سی که در میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی بدرست لقب آیت اله بی بی سی گرفته است، مطلب کوتاهی با این عنوان در سایت خود درج کرده است: “کمپینهای عفو تا چه حد در ایران تاثیر گذار است” و تحت این عنوان از تلاشهای مردم و ورزشکاران و هنرمندان معروف برای جلب رضایت اولیای دم و عفو مجرمین صحبت کرده است. از این مطلب در ادامه نوشته دیگری در همین سایت که برای خانواه مقتول اشک تمساح ریخته بود و به مخالفین اعدام توصیه کرده بود که احساسات خانواده مقتول را در نظر بگیرند چاپ میشود. این نوشته مورد انتقاد مینا احدی قرار گرفت اما آیت الله بی بی سی را از هرطرف بیاندازید با چهار دست و پای اسلام پناهی پائین می آید! حالا هم که ناگزیر شده از کمپینهای علیه اعدام حرفی بمیان آورد آنها را کمپین “عفو” مینامد و تلاش برای جلب بخشش اولیای دم را برجسته میکند. نه یک کلمه از ضد انسانی بودن حکم اعدام حرفی زده میشود و نه به شریک جرم کردن خانواده مقتولین در جنایات حکومتی و کلا تحجر و عقب ماندگی قانونی نظیر “جلب رضایت اولیای دم” اعتراض و انتقادی میشود. مشکل درک عقب مانده حقوقی و قضائی دست اندرکارن بی بی سی نیست. این ارگان دولتی در کشوری است که مدتهاست مجازات اعدام را ممنوع کرده است. مشکل سیاسی است. مساله بر سر سلطه خط استحاله رژیم بر سیاستهای دولتی و رسانه ای انگلیس است. رسانه هائی نظیر بی بی سی را باید همدست و شریک جرم جمهوری اسلامی در اعدامها و در تحمیل یک سیستم قضائی عصر حجری بر جامعه ایران بحساب آورد.

*****************************
جنایتکاران واقعی مصوبین و مجریان قوانین اسلامی هستند!

“ماده۲۳۴ – حد لواط برای فاعل، درصورت عنف، اکراه یا دارا بودن شرایط احصان، اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است. حد لواط برای مفعول در هر صورت (وجود یا عدم احصان) اعدام است.
تبصره ١- در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول، مسلمان باشد، حد فاعل اعدام است. “
این ماده ای از قانون جدید مجازات اسلامی است که استحاله چیهای حکومتی در دفاع از جنبه های “پیشرفته و اصلاح شده” آن در مقایسه با لایحه قصاص هیاهو براه انداخته اند. این ماده اعلام میکند که افراد به “جرم” رابطه جنسی با یکدیگر به شلاق و اعدام محکوم خواهند شد. و در تبصره، مذهب طرفین هم وارد این قضاوت ناموسی- مذهبی- مردسالارانه میشود: کیفر غیر مسلمان در هر حال اعدام است!
در این ماده عمق ارتجاع و تعفن و پوسیدگی سیستم قضائی اسلامی را میتوان مشاهده کرد. اولا همجنسگرائی و رابطه جنسی افراد با یکدیگر، که مطلقا امر خصوصی آنهاست جرم تلقی شده است. ثانیا بعنوان کیفر چنین جرمهائی که اساسا جرم نیستند کیفرهائی نظیر شلاق و اعدام که اساسا مجازات نیستند مقرر شده است. کیفرهائی که خود از مصادیق شکنجه و جنایت اند. و بالاخره ثالثا مذهب افراد (اسلامی و یا غیر اسلامی بودن آنها) ملاک تعیین مجازات و درجه شدت آن قرار گرفته است. این در یک کلام یعنی به شلاق کشیدن و یا به قتل رساندن افراد به “جرم” رابطه جنسی که که امر خصوصی افراد است و هیچ مرجعی از دولت و مذهب گرفته تا اولیای دم و غیره حق دخالت در آن را ندارد، و برمبنای عقیده مذهبی آنها، که بازهم ربطی به دولت و قانون ندارد!
این خصوصیات مختص این ماده و تبصره نیست، بلکه خصوصیت تمام قوانین مجازات اسلامی و فلسفه و تلقی حاکم بر کل سیستم قضائی جمهوری اسلامی است. بر مبنای ابتدائی ترین استانداردهای حقوقی و قضائی امروزی آنچه باید جرم و درخور مجازات اعلام شود نه مذهب و یا روابط جنسی افراد با یکدیگر، بلکه دخالت دولت و قانون و قضاوت بر مبنای طرز فکر و عقاید مذهبی و غیر مذهبی و روابط جنسی شهروندان است. فقها و قضات شرع و تدوین و تصویب کنندگان و مجریان چنین قوانینی را در هر جامعه که بوئی از انسانیت برده باشد به هیچ مدرسه و نهاد حقوقی و قضائی راه نمیدهند! جنایتکاران واقعی مصوبین و مجریان چنین قوانینی هستند.

*****************************
جنبش علیه اعدام و رنسانسی که در راهست!

جنبش علیه اعدام در ایران و قدرت و شتاب تازه ای یافته است. در اعتراض علیه حکم اعدام ریحانه هنرمندان و ورزشکاران و بخشهای مختلف جامعه فعال شده اند و بمیدان آمده اند. یک رکن این فعالیتها جلب رضایت اولیای دم است. اما این را سیستم قضائی ضد انسانی به جامعه تحمیل کرده است. مردم ایران از این امکان استفاده میکنند تا جان محکومین به اعدام را نجات بدهند اما مردم با نفس مجازات اعدام مخالف هستند و این مخالفت هر روز در ابعاد بیشتری خود را بیان میکند و بمیدان می آید. در اطلاعیه ها و نامه های جمعی که علیه اعدام منتشر میشود این جنبه مخالفت اصولی و پایه ای با مجازات اعدام به روشنی خود را نشان میدهد. در نامه سرگشاده گروهی از شاعران و مترجمان و نویسندگان که با عنوان “حکم اعدام ریحانه جباری را لغو کنید” در روز دوشنبه این هفته منتشر شد آمده است:
“بی¬گمان هیچ انسان منصف و متمدنی از قتل نفس دفاع نمی¬کند اما اعدام راه جبران خسارت و جلوگیری از قتل نیست بلکه خود قتلی به مراتب بدتر است. زیرا اعدام، که توسط نهادهای رسمی جامعه انجام می¬گیرد، با زیر پا نهادن حرمت حیات انسان قبح کشتن را از بین می¬برد و آن را به مثابه-ی راه حل در اجتماع ترویج می¬کند.”
این نقد و اعتراض انسانی به مجازات اعدام درست در نقطه مقابل قصاص نفس و رضایت اولیای دم و خونبها و دیگر موازین و قوانین ارتجاعی و پوسیده ای قرار میگیرد که جمهوری اسلامی به جامعه تحمیل کرده است. این گفته را باید بر پرچم مبارزه علیه اعدام نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری که هنوز مجازات اعدام در ان ممنوع نشده است حک کرد و بر افراشت. جامعه ایران میتواند منشا رنسانس ضد مذهبی دیگری در دنیای قرن و بیست و یکم باشد!

۱۷ آوریل ۲۰۱۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *