جدید ترین
behroz mehrabadi

بهروز مهرآبادی

b.mehrabadi@gmail.com

کمبود آب و نقش جنایتبار جمهوری اسلامی را جدی بگیریم

behroz mehrabadi
بهروز مهرآبادی:
هشدار کمبود آب امسال بسیار جدی تر است. “۵۷ سد کمتر از ۴۰ درصد آب دارند، کمبود آب ۵۱۷ شهر را تهدید می کند، اگر شهروندان ۲۰ درصد صرفه جویی نکنند با قطعی آب و جیره بندی مواجه خواهیم شد، ۳۷ میلیون نفر از جمعیت کشور در معرض تنش آبی قرار دارند، …”. این بخشی از عناوین رسانه ها به نقل از مقامات جمهوری اسلامی است. این هشدارها جدی است اما در عین حال زمینه چینی است برای اینکه نقش رژیم را در پدید آمدن این وضعیت انکار کنند. این مقامات علاقه زیادی دارند تا کمبود آب را با دلایل افزایش درجه حرارت زمین، کمبود بارندگی و افزایش جمعیت، مصرف زیاد توسط مردم و یا ضعف مدیریت، توجیه نمایند. اما یک نگاه اجمالی به این موضوع، غیر واقعی بودن این بهانه ها را نشان میدهد.
افزایش درجه حرارت زمین یک عارضه عمومی در سطح جهان است (هر چند که جمهوری اسلامی به نسبت خود نقش بزرگی در آلودگی هوا و بوجود آمدن این پدیده دارد) اما در حال حاضر تاثیر آن در کمبود آب ناچیز تر از آن است که به حساب بیاید. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط نهادهای رسمی جمهوری اسلامی، میزان متوسط بارندگی در سالهای اخیر کاهش نداشته و کمبود آب را نمی توان بخاطر آن دانست. در بسیاری از شهرهای کوچک بویژه در جنوب کشور و مناطق فقیر نشین شهرهای بزرگ که بیشترین جمعیت را دارند، مردم برای برداشتن آب از شیرهای آب عمومی و یا تانکر های توزیع آب صف می کشند و در بعضی شهرک های نزدیک تهران مردم آب را با دبه و دهها برابر قیمت می خرند. بیشترین حجم آب لوله کشی صرف آبیاری باغها و استخرهای کاخهای اهل بیت آیت اله ها و سرداران سپاه میشود که بسیاری از آنها از پرداخت هزینه آب معافند. در حالی که اقلیتی ناچیز بیشترین حجم آب را تلف می کنند، صحبت از عامل افزایش جمعیت و یا مصرف مردم، گول زننده است.
نهاد های رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی میزان مصارف خانگی آب را در حدود ۷ درصد کل حجم آب مورد مصرف کشور برآورد می کنند و میزان مصرف آب در کشاورزی و صنعت را بیش از ۹۳ درصد تخمین میزنند. معمولا در این محاسبات حجم عظیمی از آب که در پروژه های هسته ای و نظامی رژیم تلف میشود، به حساب نمی آید. این خط قرمزی است که حتی مقامات ارشد رژیم هم جرئت گذشتن از آن را ندارند و به همین دلیل آمار دقیقی در باره آن ارائه نمیدهند. اما این واقعیت را کسی نمی تواند انکار کند که آب مورد مصرف راکتورهای هسته ای و پروژه های نظامی بسیار زیاد است و بخش زیادی از مصرف آب را بخود اختصاص می دهد.
نصف شدن ذخیره آب پشت سدها یک شبه اتفاق نیفتاده است. بنا به گزارش های منتشر شده میزان بارندگی هم تغییر چندانی نکرده است، مصارف خانگی آب میزان نسبتا ثابتی دارد و فقط می تواند خیلی کم در این کاهش تاثیر داشته باشد. دلیل این کاهش را در کجا باید پیدا کرد؟ این را در استدلالات وزیر نیرو و یا معاونانش، استانداران و یا خبرنگاران و گزارش نویسندگان رسانه های وابسته به حکومت نمی توان پیدا کرد. انواع مختلف کشت و صنعت که متعلق به نهادهایی نظیر آستان قدس، بنیاد مستضعفان و سرمایه داران بزرگ هستند، بدون در نظر گرفتن عواقب محیط زیستی برای تولید محصولاتی با سود دهی بیشتر و مصرف هر چه بیشتر آب، با هم رقابت می کنند و با تبانی مقامات رژیم نقش بزرگی در غارت منابع آب دارند. این نهادها با دسترسی به آب ارزان و حتی رایگان نیازی به استفاده از شیوه های مدرن و علمی آبیاری نمی بینند. بی دلیل نیست که بازدهی آب کشاورزی در ایران یک ششم استاندارد جهانی برآورد شده و میزان اتلاف آب در جمهوری اسلامی بین دو و نیم تا سه برابر متوسط اتلاف آب در سطح جهان گزارش شده است.
در کنار کشاورزی سایر صنایع هم نقش مهمی در اتلاف منابع آب دارند. برای کسب سود بیشتر در کارخانه ها و مراکز صنعتی سیستم تصفیه فاضلاب و بازیافتی آب وجود ندارد. رشوه خواری و فساد عمیق در نظام اداری جمهوری اسلامی هر گونه کنترل و محدودیتی در استفاده از منابع آب را غیر ممکن می کند. صدها هزار چاه عمیق به کمک رشوه به مقامات دولتی و یا با اذن آیت اله ها، امام جمعه ها و یا سرداران سپاه اجازه حفر و بهره برداری گرفته است که در کشاورزی صنعتی و یا در صنایع مورد استفاده قرار می گیرند. حجم منابع آب زیرزمینی به نصف کاهش یافته و این روند ادامه دارد. شبکه های آبرسانی شهری از پائین ترین کیفیت برخوردارند. پیمانکاران احداث این شبکه ها با پرداخت رشوه و باج به مقامات دولتی از ارزان ترین مصالح و شیوه های ساخت استفاده می کنند و به همین دلیل این شبکه ها بسیار آسیب پذیر و غیر قابل اطمینان بوده و میزان تلفات و آلودگی آب در آنها بسیار زیاد است. منابع آب زیرزمینی در ایران در هر سال حداقل ۶ میلیارد متر مکعب برآورد میشود و گفته میشود که حتی در صورت عدم استفاده از این منابع بیش از یک قرن طول می کشد تا این کمبود جبران شود.
در کنار چپاول منابع آب، آلودگی این منابع هم نقش مهمی در فاجعه کمبود آب بازی می کند و یک عامل مهم در کمبود آب است. فاضلاب تصفیه خانه ها، پالایشگاه ها، فاضلاب بیمارستانی، فاضلاب شهری، کارخانه ها و تاسیسات نظامی و هسته ای به منابع آب سرازیر میشوند. آلودگی آب شهرک پردیس کرج در دی ماه ۹۲ که موجب مسمومیت چند هزار نفر از اهالی این شهر شد، یک نمونه است. این آلودگی بخاطر نشت فاضلاب به منابع آب شهر صورت گرفت. ظاهرا جلوی این نشت گرفته شده است. اما واقعیت این است که این خطر در ابعادی دیگر مردم را تهدید میکند. فاضلاب شهر پردیس به همراه فاضلاب صدها کارخانه و کارگاه صنعتی وارد رودخانه جاجرود میشود. مازاد آب سد لتیان هم از طریق این رودخانه به مرکز تصفیه آب تهران رفته و در لوله های آب آشامیدنی جاری می شود. تامین بخش زیادی از آب آشامیدنی و بسیاری از شهرها از طریق چاههایی صورت می گیرد که بخاطر نشت فاضلاب های صنعتی دارای میزان زیادی فلزات واملاح خطرناک هستند.
در جمهوری اسلامی منابع آب بعنوان یک ماده ضروری و اولیه برای زندگی انسانها و یک بستر اصلی حیات تلقی نمیشود. از نظر سرمایه داری آب همانند سایر منابع طبیعی ماده خامی است که باید از آن برای کسب سود هر چه بیشتر استفاده کرد. مالکیت خصوصی بر آب، قوانین مربوط به آن و سازماندهی استفاده از منابع آب نه بر اساس رفع نیازها، سلامتی و رفاه انسانها بلکه برای کسب هر چه بیشتر سود است. حفر هزاران چاه عمیق، زدن سدهای انحرافی بر روی رودخانه ها، ایجاد سدها و …در خدمت منافع کوتاه مدت و سرشار برای پروژه های مختلف صنعتی، کشاورزی و ساختمانی است. خشک شدن زاینده رود، تعداد زیادی از تالاب های کشور، دریاچه ارومیه نمونه های بارزی از این سیاست است. علاوه بر خصوصیات و نقش عمومی سرمایه داری در چپاول منابع طبیعی باید توحش و تحجر جمهوری اسلامی را هم افزود. رژیم عامدانه و آگاهانه اقدام به آلوده سازی منابع آب کرده است. بسیاری از سواحل دریا در نواحی شمال کشور توسط نهادهای دولتی و امنیتی به محل تخلیه زباله های شهری و بیمارستانی تبدیل شده است تا مانع از رفتن مردم به دریا و لذت بردن از آن شود. این عمل جنایت بار خطر بزرگی برای آبزیان، گیاهان دریایی و محیط زیست است. شیره این زباله ها از طریق آب دریا به آسانی به لایه های زیرزمینی آب نفوذ کرده و رودخانه ها را بشدت آلوده می کند.
بکار بردن عباراتی نظیر ضعف مدیریت، اهمال، کم کاری برای بیان فاجعه ای که جمهوری اسلامی برای منابع آب کشور و برای سلامت و زندگی مردم بوجود آورده، چیزی بیشتر از گول زدن مردم نیست. منابع و ذخایر طبیعی برای قشون اسلام بعنوان غنایم جنگی هستند، آنچه را که نتواند ببرد، نابود می کند. به عملکرد حکومت اسلام جز “جنایت” نام دیگری نمی توان داد. برای پایان دادن به خطر بزرگ کمبود آب قبل از هر چیز باید این قشون را در هم کوبید و کره زمین و بشریت را از شر جمهوری اسلامی نجات داد. منابع آب متعلق به همه مردم است و باید برای تامین یک زندگی انسانی از آنها استفاده شود. الگوی شهرسازی، شیوه تولید کشاورزی و صنعتی و روابط اجتماعی ناشی از آن که بر اساس منافع سرمایه شکل یافته است باید تغییر بینادی کند. جمهوری اسلامی حتی ضروری ترین و بدیهی ترین حقوق مردم ایران یعنی حق استفاده از هوای سالم و آب آشامیدنی سالم را از آنها سلب کرده و از هر نظر جامعه را به قهقرا برده است. اولین شرط بدست آوردن این حقوق سرنگونی جمهوری اسلامی است. این قدم بزرگی در جهت کاستن خطراتی که محیط زیست، بشریت و کره زمین را تهدید می کند، نیز خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *