با قدرت گرفتن احتمال پیروزی جو بایدن از حزب دموکرات، رقیب دونالد ترامپ، در انتخابات پیشاروی آمریکا، چندی پیش گروههایی از نیروهای عمدتا طرفدار سلطنت نامه ای به جو بایدن نوشتند که بحث های زیادی را دامن زد.
دبیرکل حزب مشروطه ایران که این نامه به ابتکار این حزب و با امضای شماری از سلطنت طلبان فرشگردی سابق ارسال شده است، در همین باره گفته است: “جهان مدتهاست كه آمریكا را فانوس آزادی” و مدافع حقوق گروههای اجتماعی سرکوب شده و به حاشیه رانده شده، می داند.
ارسال این نامه باعث شد که گروههای دیگری از سلطنت طلبان این نامه را “انحراف هواداران مشروطه و پادشاهی از شاهزاده رضا پهلوی و میل به جمهوری اسلامی” قلمداد کنند.
در خود جمهوری اسلامی نیز جناحی از حکومت به این دل خوش کرده اند که با انتخاب شدن جو بایدن به رئیس جمهوری آمریکا برجام بتواند دوباره احیا شود و آنها بتوانند سیاست “تعامل با غرب” را دنبال کنند.
متعاقب این بحث ها عده ای از فعالین اجتماعی از ایران از ما پرسیده اند که ما در باره این نامه نگاری ها و تاثیرات انتخابات امریکا بر اوضاع ایران چه فکر می کنیم. در پاسخ به این سئوال شخصا در راستای سیاستهایی که ما یعنی حزب کمونیست کارگری دنبال میکنیم نکاتی را تاکید میکنم:
یکم، دولت آمریکا نه “فانوس آزادی” در جهان است و نه فعلا خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی است. سیاستهای دخالت جویانه آمریکا در خاورمیانه که عمدتا با میلیتاریسم و جنگ افروزی توام بوده است نتایج ویرانگری چه به لحاظ انسانی و چه به لحاظ سیاسی بهمراه داشته است. یکی از آخرین نمونه های آن حمله نظامی به عراق بود که نتایج فاجعه باری برای مردم این کشور ببار آورد که تا امروز هم زخم آن بر پیکر جامعه عراق التیام نیافته است. دولت آمریکا نه به دنبال “صدور آزادی”به خاورمیانه بلکه در پی محکم کردن جای پای خود در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان در چهارچوب رقابت های جهانی است. تا آنجا هم که به جمهوری اسلامی بر می گردد نه حزب دمکرات و نه حزب جمهوری خواه این کشور از سیاست سرنگونی جمهوری اسلامی حمایت نمیکنند. بن بست و ناکامیهای دولت آمریکا در افغانستان و عراق این دولت را به سیاست سازش و تعامل با اسلام سیاسی سوق داده است که یک مورد آخر آن توافق با طالبان در افغانستان است. هم ترامپ و هم بایدن ( در صورت پیروز شدن) در پی سازش با جمهوری اسلامی و رام کردن این حکومت به نحوی هستند که منافع دولت آمریکا در منطقه تامین شود.
دوم، از نظر ما جمهوری اسلامی با برجام و بی برجام باید برود. نقطه شروع درد و رنج مردم ایران تاریخ عقد و یا لغو قرارداد برجام نیست. نقطه شروع دردهای مردم ایران زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی و برقراری حاکمیت نظام اسلامی است که در طول چهل و یکسال گذشته فقر و فلاکت و بی حقوقی بی حد و حصری را به مردم ایران تحمیل کرده است. عقد قرداد برجام طبعا انتظارات مردم را برای تحقق خواستهای فوری خود بدرجه ای بالا برد. لغو برجام نیزبا اعمال تحریم های اقتصادی گسترده به تشدید بیشتر فقر و فاقه مردم منجر شد. ولی مسئله مهم این است که از نظر ما نفس حاکمیت جمهوری اسلامی عامل اصلی همه بدبختی های مردم ایران است و در هر حال این جمهوری اسلامی است که به عنوان بانی رنج و آزار مردم باید به زیر کشیده شود. لارم است تاکید کنیم که بزرگترین شورش مردم ایران در دیماه ۹۶ و در زمانی اتفاق افتاد که برجام برقرار بود و این اعتراضات در سال ۹۷ و ۹۸ ادامه یافت. خواست مردم ایران که در این اعتراضات فریاد زده شد سرنگونی جمهوری اسلامی است. بودن و یا نبودن برجام تاثیر اساسی ای در عزم مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی نداشته است.
سوم، با اینکه آمریکا در حال حاضر سیاست تغییر جمهوری اسلامی از طریق رژیم چنج را دنبال نمی کند ولی بخشی از نیروهای راست همچنان به این امید هستند که دولت آمریکا با دخالت نظامی خود رژیم ایران را تغییر دهد. ما طبعا با چنین سیاستی شدیدا مخالف هستیم. زیرا رژیم چنج آمریکائی بدون تردید همچون عراق و افغانستان و جاهای دیگر جز ادامه فاجعه به شکلی دیگر نتیجه ای برای مردم نخواهد داشت. افقی که ما دنبال می کنیم سرنگونی جمهوری اسلامی به نیروی انقلابی مردم ایران و طبعا با پشتیبانی و حمایت کارگران و مردم آزادیخواه جهان است. سیاست رژیم چنج از طریق حمله نظامی و یا دخالت ارتش مانند آنچه که ما در مصر و لیبی دیدیم هدفی جز جلوگیری از پیشروی انقلاب مردم ، به کجراه بردن آن و نهایتا قربانی کردن انقلاب مردم در خدمت حفظ ماشین دولتی سرمایه داری ندارد. ما در نقد و افشای چنین سناریوهایی بارها حرف زده ایم و شدیدا در مقابل آن هستیم. ما در عین حال در برابر کسانی که می خواهند به بهانه جنگ زمینه را برای دفاع از مرزها و از جمهوری اسلامی فراهم کنند، اعلام میکنیم عامل اصلی بالاگرفتن خطر جنگ و وضعیت نظامی، خود جمهوری اسلامی است و آنرا باید بزیر کشید.
چهارم، ما خواهان تحریم سیاسی و دیپلماتیک و نظامی و فرهنگی جمهوری اسلامی در سطح جهانی هستیم. ما از همه دولتهای جهان می خواهیم که جمهوری اسلامی را به عنوان نماینده مردم ایران برسمیت نشناسند و به تحریم سیاسی این حکومت بپردازند. ما برای تحقق این خواست از کارگران و مردم در کشورهای مختلف دنیا می خواهیم که بر دولتهای خود فشار بیاورند تا این دولتها روابط سیاسی و دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی را قطع کنند و آنرا زیر فشار قرار دهند. ما از انزوای سیاسی و بین المللی جمهوری اسلامی حمایت می کنیم. هر گونه سازشکاری و بند و بست سیاسی با جمهوری اسلامی از نظر ما محکوم است زیرا سنگ اندازی در مبارزه مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. یک وجه از سیاست دائمی ما مخالفت و مبارزه با سیاست سازش و مماشات دولتهای غربی با جمهوری اسلامی بوده است. فعالین ما در هر نشست و دیدار و گفتگویی که با نمایندگان اتحادیه اروپا و یا دولتهای غربی داشته اند همواره خواستهای حق طلبانه مردم ایران را روی میز گذاشته و خواستار قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی شده اند. ما در ارتباط با دیدار مقامات جمهوری اسلامی از کشورهای اروپایی اعتراضات پر سر و صدایی را سازمان داده ایم که در این اعتراضات ضمن مخالفت شدید با هر گونه سازش با جمهوری اسلامی گفته ایم هر گونه همراهی با جمهوری اسلامی به معنای تایید ااقدامات سرکوبگرانه رژیم علیه مردم است و طبعا مردم ایران این مسئله را نخواهند پذیرفت.