جدید ترین
shahla daneshfar

اقتصاد مقاومتی، طرحی برای تعرض به کارگران!

shahla daneshfar
شهلا دانشفر:
٢٩ بهمن ٩٢ خامنه ای رئوس سیاستهای اقتصاد مقاومتی خود را در ٢٤ بند اعلام داشت. محور بودن “رشد بهره‌وري” در اقتصاد، اجرای مرحله دوم “طرح هدفمند کردن یارانه ها”، صرفه جویی در “هزینه های عمومی کشور”، تقويت فرهنگ جهادي در ايجاد ارزش افزوده، توليد ثروت، بهره‌وري، كارآفريني، سرمايه گذاري و اشتغال مولد و اعطای نشان اقتصاد مقاومتي به اشخاص “داراي خدمات برجسته” در اين زمينه، از جمله رئوس این سیاستهاست. معنی آشکار همه اینها نیز کشیدن کار بیشتر از گرده کارگر در قبال دستمزد کمتر و گرانی هر روزه قیمت هاست. معنی آشکار این سیاست ادامه اجرای طرح هدفمند کردن یارانه های حکومت و فقر و فلاکت بیشتر برای کل جامعه است. در رابطه با این سیاست حیدر مستخدمین حسینی از کارشناسان اقتصادی حکومتی در گفتگو با ایلنا با اشاره به اینکه در حال حاضر تنها از ظرفیت ٤٠ درصد صنایع استفاده میشود، بر سه شیفته شدن کار در تمام کارخانه ها بعنوان عامل موثری در تحقق اقتصاد مقاومتی تاکید کرده و میگوید: “کوتاهی ای که در سالهای گذشته شده باید جبران شود و خروج از این وضعیت با همکاری دولت، مجلس، قوه قضاییه ممکن خواهد بود”. بدین ترتیب سه شیفته کردن کارخانجات، طولانی شدن ساعت کار کارگران و در نتیجه بالا بردن “بهره وری کا و کار آفرینی!!” و در کنار آن تحمیل دستمزدهای چند بار زیر خط فقر ٦٠٨ هزار تومانی جوهر اصلی اقتصاد مقاومتی خامنه ایست.
اقتصاد مقاومتی در عین حال طرح حکومتی است که اقتصادش به گل نشسته و در بن بست کامل به هر دری میزند. از جمله نتیجه اجرای مرحله اول طرح یارانه هایشان و صندوق خالی دولت را دیدیم. در آستانه اجرای مرحله دوم نیز بی سرانجامی این طرح را به روشنی میتوان دید. طرحشان اینست که به هر شکل شده ٤٨ هزار میلیارد تومان از قبل اجرای این طرح عاید خزانه دولتشان کنند و برای تحقق آن دارند زیر پرداخت یارانه های نقدی میزنند و صحبت از این است که این پول تنها شامل مردمی با سطح معینی از درآمد میشود. اما یکی مثل عزت الله یوسفیان ملا از نمایندگان مجلس اسلامی در ١٣ اسفند ٩٢ در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری مجلس با اشاره به اینکه “در تهران فردی که حتی با درآمد ماهانه ٥ میلیون مستاجر باشد، زیر خط فقر است”، از این سخن میگوید که امکان ارزیابی درآمد در ایران غیر ممکن است و نباید برای پرداخت “یارانه” سطح درآمد معینی را تعیین کرد.
از سوی دیگر نرمش قهرمانه و مذاکرات دولت تدبیر و امیدشان با غرب نیز به زودی بی سرانجامی خود را نشان داد. تا جاییکه خامنه ای با اعلام اینکه حتی اگر مذاکرات به نتیجه ای برسد، تحریم ها بر جای خود باقی خواهد ماند، به روشنی این بن بست را بر زبان آورد. در چنین استیصالی است که خامنه ای سال ٩٣ را سال اقتصاد و فرهنگ نام گذاشته و کل حکومت را به جهاد برای “اقتصاد مقاومتی” خود فرا میخواند. روحانی نیز درسفر استانی خود به استان هرمزگان با اشاره به کمبود منابع مالی دولت برای پرداخت یارانه ٤٥ هزار و پانصد تومانی آب پاکی روی دست همه ریخته و میگوید: “یک مقدار باید کمربندها را سفت کنیم!،توقعات را کم کنیم! و به آینده نگاه کنیم!
خلاصه کلام اینکه اقتصاد مقاومتی جناب خامنه ای و همه طرحهایشان، طرحی برای تعرض بیشتر به کارگران و کل جامعه است. اما کارگران در همان اولین روز اعلام میزان حداقل دستمزد برای سال ٩٣، پاسخ این گستاخی ها را دادند و اعلام داشتند که اعتصابی سراسری در مقابل این تصمیم دولت را حق خود دانسته و اولتیماتوم به لغو این تصمیم دادند. جامعه نیز در مرز انفجار قرار دارد. پاسخ اقتصاد مقاومتی خامنه ای همان گفته کارگران، یعنی اعتراضات سراسری کل جامعه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *