بلای سیل در بلوچستان، بلای جمهوری اسلامی است!

از شامگاه ۱۹ دی‌ماه بارش شدید باران در جنوب شرق ایرانسه استان سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان را گرفتار کرد و در بخش‌های مختلف بلوچستان سبب جاری شدن سیل و تخریب خانه‌ها و نابودی زندگی مردم شد. همه آنچه که طی این همه سال در اثر بی‌مبالاتی عامدانه جمهوری اسلامی در این مناطق محروم ساخته نشده بود تا از این حوادث پیشگیری کند، بر سر مردم نازل شد!
حجم سیلاب در بلوچستان،سه و نیم برابر سیلاب استان گلستان در سال قبل بوده است که ساکنان ۱۵ شهرستان و بیش از۹۰۰ روستارا گرفتار مصیبتی غیرقابل وصف کرده است. سیصد هزار نفر آواره شده‌اند.بیش از سی‌هزار واحد مسکونی خسارت جدی وارد شده است. هزاران واحد مسکونی بکلی تخریب و نابود شده است!
با فرونشست سیل در مناطقی از بلوچستان، هرمزگان و کرمان همانگونه که انتظار می‌رفت، ابعاد غیرقابل باوری از ویرانی و خسارت روی دست مردم مصیبت زده این منطق مانده است.بخش اعظم مردم استان سیستان و بلوچستان پیش از آنکه در سیل غرق شوند، در فقر و فلاکت تحمیلی حکومت اسلامی غرق شده‌ بودند! از در و دیوار شهرهای بزرگ تا روستاها و کپرنشین‌های بی نام و نشان آ‌ن مصیبت و درد می‌بارید!گرسنگی آشکار و سوء‌تغذیه و بیماری، محرومیت از ابتدایی‌ترین امکانات زیستی و رفاهی مردم این منطقه را در خود مچاله کرده بود! سرکوب وحشیانه و خشن دستگاه‌های امنیتی زندگی را به جهنمی واقعی بدل کرده بود! داغ محرومیت تحمیلی حکومت اسلامی بر پیشانی مردم سیستان و بلوچستان مهر شده بود!هر آنچه زیرساخت شهری و ایمنی در مقابل حوادث خوانده می‌شد در این استان هرگز، نه تدارک دیده شده بود و نه قرار بود ساخته شود! بی آبی نه رونقی برای کشاورزی و دامداری گذاشته بود و نه رمقی برای ساکنین محروم‌اش.

سدهای”پیشین”در منطقه سربازو “زیردان” در چابهار که بزرگترین خسارات سیل از سرریز ‌آنها ناشی شد، پیش از بارش‌های اخیر هست و نیست زندگی مردم این مناطق را خشک کرده بود!زمین‌های کشاورزی، چشمه‌ها و چاه‌ها و قنات‌ها خشک شده بودند. آب در بیش از ۴۰۰ روستای شهرستان چابهار جیره بندی شدهبود و به هر نفر در طول شبانه روز در بهترین حالت، فقط ۱۰ تا ۱۵ لیتر آب،‌آنهم بوسیله تانکر آبرسانی سیار تحویل می‌شد.
بارندگی‌های شدید اخیر در منطقه بلوچستان، در نبود زیرساخت‌های مستحکم و مناسب، هر آنچه بر سرراهش بود را با خود برد! زمین‌های کشاورزی و دامداری و کپرها و خانه‌ها خشتی و گِلی را بلعید و نابود کرد.بخش اعظم راههای ارتباطی که در مسیل‌ها قرار داشت و بارها در سیلهای ویرانگر سالهای پیش دست‌یابی به بخش‌ها و روستاها را غیر ممکن کرده بود، این بار هم همان بلا را بر سر ساکنین محروم آن آورد!

دو سد “پیشین” و “زیردان” سالهای سال بدون تخلیه دریچه‌ها، لایروبی و رسوب‌گیری بی‌آنکه منفعتی برای ساکنین اطراف سد داشته باشد سر ریز کرد. بیش از ۹۰درصد وسعت بلوچستان در سیلاب و گل و لای و لجن غرق شد! وسعتی در حدود ۱۰۰ هزار کیلومتر مربع درگیر بحران انسانی و سیل با ۱۵۴۲ روستای آسیب دیدهو صعب‌العبور بعضاً غیر قابل دسترس به جا مانده است.
در حالیکه استان بلوچستان و بخش‌‌هایی از هرمزگان و کرمان در سیلاب فرو رفته بودند، مسئول سازمان مدیریت بحران کشور بی شرمانه اعلام کرد سیل در بلوچستان هنوز در سطح ملی نیست!
تنها وسیله کمک رسانی هلال احمر دو هلیکوپتر بود و در همه روزهایی که سیل هست و نیست مردم را در خود غرق می‌کرد در مجموع فقط ۱۹۰ بار پرواز کرده بود! بخش اعظم کمک‌ها مانند همیشه از سوی مردم انجام شد!
همه این مصیبت دردناک را حکومت در زیر خبر‌های جنازه گردانی سلیمانی تروریست و سناریو سازی برای مخفی کردن جنایت عامدانه حمله موشکی به هواپیمای اوکراینی پنهان می‌کرد. حال با فرونشست سیل، بیش ار ۲۰۰هزار نفرسیل‌زده،کماکان نیازمند ابتدایی ترینامدادرسانی‌های اولیه هستند.خسارات ناشی از سیل در ابعاد حیرت‌آوری بالاست.

هزاران خانوار در سرمای زمستان بدون هیچ امکاناتی بی خانمان شده‌اند. حتی دسترسی به آب آشامیدنی برای بخش اعظم مناطق ‌آسیب دیده، کماکان میسر نیست. آب‌انبارها بکلی نابود شده است.سرما و یخبندان در شب‌ها، وضعیت را از‌آنچه هست مصیبت‌بارتر کرده است.هزاران کودک به شیرخشگ و دارو درمان فوری نیازمندند. شیوع انواع بیماری‌هایگوارشی، پوستی و عفونیو مار و عقرب گزیدگی مردم منطقه و بویژه کودکان را بصورت جدی تهدید می‌کند. مردم سیل‌زده با قطع برق و گاز و نبود مواد سوختی طی چندین روز، کماکان گرسنه و در سرمای شبها در تاریکی مطلق به سر می‌برند.

۱۵شهرستان و ۱۵۰۰ روستا خسارت جدی دیده و برخی روستاها بکلی غیر قابل سکنی شده است. راه ارتباطی بیش از ۳۰ روستادر شهرستان‌های چابهار، سرباز،عورکی، تلنگ، کاجو، توتان،کنارک، پیرسهراب، سفیدکوه،گرگان، نیکشهر، قصرقند، فنوج ومحمدان، هنوز بکلی قطع است و معلوم نیست چه بلایی بر سر ساکنان آن آمده است دراثرآبگرفتگیزمین‌های کشاورزی از هم باز شده و شکاف‌های عمیق برداشته واز بین رفته است.دامداری در برخی مناطق بکلی نابود شده است.
گفته می‌شود ۵۶ مدرسه که شامل ۲۰۰ کلاس درس می‌شود و در وقت خودش در لیست تخریب و به اصطلاح بازسازی بودند کاملا تخریب شده‌اند و قابل استفاده نیستند. ۳۰۰مدرسه آسیب جدی دیده‌ و تعطیل شده‌اند.

تا چشم کار می‌کند ویرانی و بلا و مصیبت است. این سیل بلای آسمانی نیست! بلای طبیعی هم نیست! خسارات آن کاملاً قابل پیشگیری و مهار شدنیبوده است. این بلایی است که جمهوری اسلامی برجامعه تحمیل کرده است! بیش از چهار دهه است که مسئولین حکومت اسلامی از محرومیت استان سیستان و بلوچستان می‌گویند وهیچ اقدامی برای رفع محرومیت ‌آن نکرده‌اند! هیچ زیرساختی برای ممانعت و پیشگیری از وقایعی این چنینی نکرده‌اند! یک سال پیش سیل در استان گلستان و خوزستان همین مصیبت را به پا کرد، و بازهم سیل این بار برای چندمین بار در بلوچستان فاجعه به بار آورد!
تهیدست‌ترین مردم که در روزگار خود جز محنت و سرکوب چیزی از حکومت اسلامی ندیده‌اند، در میانه این مصیبت به حال خود رها شده اند! هلال‌احمر با امکاناتی ناچیز و عملا دست خالی تنها کمکی بود که حکومت فرستاد تا عملا کاری نکرده باشد!

جمهوری اسلامی مسئول تمامی فاجعه‌ای است که بر سر محروم و ستمدیده بلوچستان ‌آمده است! این همه سال بی توجهی عامدانه و به نیازمندیهای اولیه زندگی مردم منطقه در حالیکه همه این مصائب قابل پیشگیری بوده است و زمان کافی برای رفع آنها وجود داشته است، هیچ اقدامی جدی صورت نگرفت. بنابرین برای مردم روشن است که فاجعه سیل نه از آسمان نازل شده و نه بلای طبیعی است. این فاجعه و بلای جمهوری است.

جمهوری اسلامی موظف است همه خسارات وارده را جبران کند! زندگی مردم در اثر بی مبالاتی عامدانه این حکومت نابود شده است.مردم بلوچستان حق داشتند و می‌توانستند مرفه و خوشبخت و ایمن زندگی کنند، اگر حکومت هار اسلامی با تبعیض و نابرابری، چپاول و اختلاس، فساد و سرکوب بر سرشان ‌آوار نمی‌شد! اکنون نیز روشن است که برای سعادت و خوشبختی، رفاه و امنیت جامعه و رفع هر بلای طبیعی و غیر طبیعی باید جمهوری اسلامی را از سر راه برداشت!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *