کاظم نیکخواه
بحران اوکراین همچنان ابعاد تازه ای پیدا میکند و روشن است که تا آینده ای نه چندان کوتاه ادامه خواهد یافت. شب گذشته در میدان اصلی شهر اعضای دولت جدید این کشور بطور نمادین معرفی شدند و امروز پنجشنبه ٢٧ فوریه پارلمان این کشور این دولت را تائید نمود و یکی از چهره های ضد روسی بنام “آرسنی یاتسینیوک” را بعنوان نخست وزیر تعیین کرد. آرسنی یاتسینوک یک میلیونر طرفدار آمریکا و غرب است که قبلا بانکدار و دوره ای وزیر اقتصاد و وزیر امور خارجه و سخنگوی پارلمان تا قبل از قدرت گیری یانوکوویچ بوده است. هزاران نفر از مردم هنوز در میدان اصلی کیف حضور دارند و دولت موقتی که تشکیل شده قدرت مانور زیادی ندارد. پلیس پایتخت زیر فشار میدان استقلال، رسما توسط وزیر کشور جدید این کشور به دلیل کشتارهای هفته قبل منحل اعلام شد و گفته شد که تمام افسران پلیس مورد بازپرسی قرار خواهند گرفت. از نظر اقتصادی نیز اوکراین که دچار مشکلات زیادی بود اکنون به فلج کامل رسیده است. جنگی که علیه رئیس جمهور یانوکوویچ شروع شد در واقع جنگی علیه سلطه همسایه قدرتمند این کشور یعنی دولت روسیه است که نفوذ زیادی از نظر اقتصادی و دیپلماتیک و سیاسی در اوکراین دارد. نقطه ضعف مخالفین یانوکوویچ اینست که همه مردم را بطور متحد برای مقابله با توطئه ها و تهدیدات دولت پوتین با خود ندارند. و بعلاوه اتحادیه اروپا و آمریکا نیز چندان دست بازی در دخالتگری در اوکراین ندارند و بسیار محتاطانه عمل میکنند. وقتی روز دوشنبه این هفته خانم یولیا تیموشنکو بعد از آزادی از زندان با اسکورت نیروهای ضد یانوکوویچ به میدان آورده شد تا از روی صندلی چرخدار خطاب به مردم سخنرانی کند، دوربین ها نشان دادند که هزاران نفر از مردم میدان را ترک کردند. اکنون در جنوب اوکراین ایالت استراتژیک کریمه در ساحل دریای سیاه، حالتی تقسیم شده دارد و بیشتر در دست نیروهای طرفدار روسیه و یانوکوویچ است. یک پایگاه نظامی مهم ارتش روسیه در سواستوپول جنوبی ترین شهر اوکراین قرار دارد. دولت پوتین این روزها اعلام کرده است که مانوری را برای آزمایش قدرت رزمی خود در دریای سیاه و در منطقه ای متعلق به اوکراین و روسیه به جریان خواهد انداخت. محل استقرار یانوکوویچ بطور دقیق معلوم نیست. گزارشهای تاکنونی گویای این بود که او در جنوب اوکراین مخفی است. اما یک رادیوی مستقر در روسیه امروز اعلام کرد که او اکنون در هتلی در روسیه بسر میبرد و طی اعلامیه ای گفته است که از روسیه برای امنیت خود کمک خواسته است. در عین حال دولت پوتین با توجه به فضای گسترده ضد دولت روسیه در این کشور و خطر گسترش آن، جرات دخالت مستقیم در اوضاع را بخود نمیدهد.
دور اخیر بحران اوکراین از ماه نوامبر سال گذشته یعنی حدود سه ماه قبل و هنگامی آغاز شد که ويکتور يانوکوويچ، ریيس جمهوری سابق اين کشور، امضای قراردادی تجاری و اقتصادی با اتحاديه اروپا را نپذيرفت و ترجيح داد روابط مستحکم تجاری خود را با روسيه افزايش دهد. بعد از گسترش تظاهراتهای صدها هزار نفره در کیف، و اشغال کاخ ریاست جمهوری و مراکز دولتی توسط تظاهرکنندگان، روز ٢٢ فوریه پارلمان این کشور یانوکوویچ را که مخفی شده بود، رسما از سمت خود برکنار کرد و آلکساندر تورچینف رئیس پارلمان را بطور موقت به عنوان رئیس جمهور تعیین کرد. در همین روز خانم یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق این کشور که بیش از دو سال پیش در ادامه جنگ قدرت در این کشور به زندان انداخته شده بود، از زندان آزاد شد و اکنون از او بعنوان رئیس جمهور آینده این کشور نام برده میشود. قرار است انتخابات برای تعیین رئیس جمهور جدید ٢٥ ماه مه یعنی حدود سه ماه دیگر برگزار شود. طی این مدت بیش از ٨٠ نفر از تظاهر کنندگان کشته شده اند..
تا اینجا روشن است که بازنده تحولات اوکراین آشکارا پوتین و دولت مافیائی روسیه است که عملا یک متحد اصلی اقتصادی و سیاسی خودرا از دست داده است. اما این اشتباه است که تصور کنیم که اوکراین مستقیما به منطقه نفوذ اروپا و غرب تبدیل شده است. بسیاری از مفسرین سیاسی بدرست ارزیابی شان اینست که برنده اوضاع اوکراین الزاما اتحادیه اروپا و غرب نیست. جنگ قدرت سالهاست میان جریانات مختلف حاکم در اوکراین جریان داشته است. تا روزهای اخیر این دولت روسیه بود که در اوکراین دست بالا را داشت. اما تحولات اخیر موازنه را کلا عوض کرد.
مساله اساسی اینست که با خیزش توده ای و قیام گسترده مردم نه فقط جناحها و جریانات طرفدار روسیه بلکه طرفداران اتحادیه اروپا نیز قدرت کنترل اوضاع را ندارند. معضل اصلی هر دو طرف اینست که رقابتهایی که طی سالها در بالا جریان داشت طی این چند ماه به خیابان کشیده شد. خیزش مردم رقابتها را از حالت قبلی یعنی کشاکش در بالا خارج کرده و به صورت یک خیزش توده ای و قیام و تظاهرات و اشغال کاخ ریاست جمهوری تبدیل کردند که برخی گزارشگران بنادرست بدان “انقلاب میدان” نام داده اند. اکنون دیگر تحلیلا میتوان گفت که جنگ سه طرف پیدا کرده است. مردم طی این خیزشها طعم قدرت خودرا چشیدند و دیکتاتوری از هیچ نوعش را نمیخواهند. بخشهای زیادی از مردم علیه حکومت نوع روسی و یانوکوویچ به خیابان آمدند اما تجربه خوبی از دولت اساسا پرو اروپایی و فاسد و مافیائی تیموشنکو و طرفدارانش نیز ندارند. بنا به یک گزارش در هر شهری صدها شورای مردمی تشکیل شده که جریانات مختلف با گرایشات سیاسی گوناگون در آنها فعالند. مساله اصلی اینست که اروپا و آمریکا پایشان به این کشاکش کشیده شده اما قدرت کنترل اوضاع را ندارند. غرب نه توان و نه تمایل جدا کردن کامل اوکراین از سیاستهای روسیه را ندارد. آنها به نفع خود نمی بینند که بر سر اوکراین کشاکشی را دامن بزنند که میتواند تا سر حد درگیریهای نظامی نیز کشیده شود. ترجیحشان اینست که سیاستی بینابینی را دنبال کنند و از شرایط اوکراین برای امتیاز گیری از روسیه در کشاکشهای دیگر از جمله ایران و سوریه و تقویت موقعیت خود در خود اوکراین و اروپا استفاده کنند.
برای اوکراین بریدن کامل از روسیه ساده نیست. مناسبات اصلی اقتصادی این کشور تا کنون با روسیه بوده است و سرمایه داران روسی جای پای محکمی در این کشور دارند. در بخشهای جنوبی و جنوب شرقی هنوز طرفداران روسیه کنترل اوضاع را در دست دارند. بنابر همه اینها سیاستمداران جدید اوکراین و از جمله تیموشنکو مایلند که بین روسیه و اروپا بند بازی کنند.
مساله اصلی اما اکنون مردمی هستند که اوضاع را انقلابی میدانند و میدان مرکزی کیف را ترک نمیکنند. در شرایط فعلی آینده سیاسی اوکراین قابل پیش بینی نیست. این کشور اکنون شکافهای عظیمی برداشته است. حتی یک مشت جریانات نئونازیست و فاشیست نیز در این وضعیت فعالتر شده اند و تلاش میکنند از اوضاع کنونی برای گسترش و تقویت موقعیت خود بهره برداری کنند. اما یک چیز روشن است: هیچکس نمیتواند مثل دوره یانوکوویچ و یا دوره تیموشکنو یک دیکتاتوری مافیائی متمایل به روسیه یا متمایل به غرب را بسادگی برپا کند و حقوق و رفاه و آزادیهای سیاسی مردم را نادیده بگیرد. این آغاز دوره ای تازه است که فضا و امکانات برای نیروهای مردمی بازتر و بیشتر خواهد بود. برخی گزارشها حاکی از اینست که جریانات سیاسی چپ و رادیکال که تاکنون حاشیه ای بوده اند در جریانات اخیر فعالتر شده اند و دامنه نفوذ خودرا گسترش داده اند. اما هیچکدام پلاتفرم و رهبران با نفوذ و خواستهای روشنی ندارند. این اوضاع باعث شده است علیرغم فرار رئیس جمهور و روی کار آمدن یک رئیس جمهور طرفدار اروپا و فرار بخش زیادی از طرفداران یانوکوویچ، مردم اعلام کنند که میدان مرکزی شهر را تا انتخابات بعدی ترک نمیکنند. این ابراز عدم اعتماد به دولت موقت کنونی و تیموشنکو و رهبران خود گمارده کنونی اوکراین است.*