مردم عراق و لبنان وسیعا به خیابان آمده اند و با تظاهرات و اعتراض و شعار دادن و تجمع تلاش میکنند سیستم ضد انسانی و قومی و اسلامی حاکم را کنار بزنند و فضای سیاسی جامعه را به نفع خود عوض کنند. آنچه در عراق و لبنان شاهدیم گرچه با خواستهای ساده و روزمره ای ای شروع شد اما خیلی زود روشن شد که یک انقلاب و خیزش انقلابی علیه کل سیستم سیاسی فاسد و سکتی و قوم گرایانه ای است که در هردوی این کشورها حاکم است. مردم به میدان آمده اند تا خود را از کل این سیستم عمیقا عقب مانده و سکتاریستی و قوم پرستانه و از شر سیاستمداران خودگمارده فاسد و جنایتکار و مرتجع و دزد خلاص کنند. دخالتگری و توطئه گری جمهوری اسلامی و دستجات مزدور وابسته به جناحهای اسلامی و مذهبی و قومی زندگی مردم را تباه و سیاه کرده است و مردم مصممند این فضا را به نحو دیگری رقم بزنند. مردم عراق به کنسولگری جمهوری اسلامی در کربلا و دیگر شهرها حمله کردند، تصاویر خمینی و خامنه ای را پاره کردند و آتش زدند و علیه جمهوری اسلامی وسیعا شعار میدهند و خواهان کوتاه شدن دست جمهوری اسلامی از جامعه عراق هستند. روشن است که نوک تیز حمله مردم علیه جمهوری اسلامی و دخالتگریهای آن در عراق و لبنان است.
خامنه ای در عکس العمل به خیزش مردم لبنان و عراق هفته گذشته در سخنانی تلاش کرد آمریکا را عامل این اعتراضات معرفی کند و گفت “در دنیا بیشتر از همه، آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی غربی با پشتیبانی پول کشورهای مرتجع منطقه دارند آشوب به پا میکنند. این بدترین دشمنی و خطرناکترین کینه ورزی علیه یک ملت است.” این سخنان به خشم تظاهر کنندگان بیشتر دامن زد و شعارها و اعتراضات علیه جمهوری اسلامی را شدت و حدت بیشتری داد. مردم عراق و لبنان میخواهند زندگی انسانی داشته باشند و به تجربه دریافته اند که جمهوری اسلامی یکی از عوامل و نیروهای اصلی ای است که از طریق نیروهای مرتجع و مزدورش نظیر حشد الشعبی و حزب الله و جاسوسان و مزدورانش کل شرایط نکبت بار کنونی را بر زندگی آنها حاکم کرده است.
ار سوی دیگر به گزارش بی بی سی، وزیر خارجه آمریکا در مطلبی در توییتر خود نوشته است: “مردم عراق و لبنان می خواهند کشورشان را پس بگیرند. آنها در می یابند که صادرات اصلی رژیم ایران فساد است که به شکلی ناشیانه جامه انقلاب بر تن کرده است.”
این سخنان پمپئو در مورد نقش جمهوری اسلامی در عراق و لبنان حقیقتی را بیان میکند. اما سخنان خامنه ای نیز که میگوید آمریکا با پول کشورهای منطقه نا امنی برای مردم به ارمغان آورده است نیز حقیقتی است. استثنائا در این مورد خاص هردو دارند به حقیقتی اشاره میکنند! نه فقط نا امنی بلکه خود سیستم قومی – مذهبی ای که از طریق آن چهره ها و دستجات وابسته به جمهوری اسلامی توانسته اند بر گرده مردم عراق و لبنان سوار شوند، در واقع دستپخت سیاستگزاران آمریکاست. هم خامنه ای و هم پمپئو دو حکومت عمیقا ضد انسانی و ارتجاعی این دوره را نمایندگی میکنند. گرچه یکی در راس سرمایه داری جهانی قدرت عظیمی دارد و یکی با وضعیت بسیار ضعیف تر و شکننده تری در ایران و منطقه خاورمیانه دست به جنایت و توطئه میزند تا خود را از سرنگونی نجات دهد. اما بهرحال در عراق و لبنان هردوی این حکومتها و سازمانهای جاسوسی وابسته به آنها مشغول توطئه گری علیه مردمند.
مردم عراق و لبنان به همان درجه که میخواهند خود را از حشد الشعبی و توطئه های جمهوری اسلامی خلاص کنند، میخواهند خود را از شر حکومت و سیستم سیاسی عقب مانده و موزائیکی و قومی – مذهبی ای که اساسا دستپخت سیاستگزاران آمریکا برای مردم این کشورها بوده است، خلاص کنند.
جنبش و خیزش مردم عراق و لبنان توطئه نیست. انقلاب مردمی برای دستیابی به زندگی انسانی است. این خیزشها به اعتراضات مردم در ایران علیه جمهوری اسلامی مستقیما مربوط است و قطعا دیر نخواهد بود روزی که در ایران نیز شاهد خیزشهای عظیمتری برای سرنگونی جمهوری اسلامی باشیم.
مردم عراق و لبنان بارها دست به اعتراضات گسترده و توده ای زده اند. بارها نشان داده اند که میخواهند و مصممند خود را از وضعیت ناهنجار کنونی که دولتهای ارتجاعی ای نظیر جمهوری اسلامی و دستجات مرتجع دست ساز عربستان و آمریکا علیه آنها ایجاد کرده اند خلاص کنند. نشان داده اند که مصممند جامعه ای انسانی را برای زندگی خود پایه ریزی کنند. اینکه این مردم موفق شوند به هدف خود برسند و تحولات دلخواه خود را در جامعه ایجاد کنند طبعا مشروط به اینست که احزاب و چهره های چپ و روشن و رادیکال و انقلابی در راس این خیزشها قرار بگیرند و امرشان رهایی واقعی همه مردم باشد. امری که هنوز شاهد آن نیستیم. وجود احزاب روشن و چپ و مردمی که امرشان عمیقا رهبری تحولات از پایین توسط مردم و به نفع مردم باشد و استراتژی و برنامه روشنی برای این امر تاریخی داشته باشند، شرط پیروزی هر انقلابی است. باید امیدوار بود که از دل خیزشهای انقلابی موجود چهره های رادیکال جلو بیایند و نقش تعیین کننده خود را ایفا کنند و بتوانند جامعه را از دوره تلخ و سیاه تاکنونی به سمت یک جامعه انسانی عبور دهند. این تحولی ساده نیست اما با توجه به فضای این جوامع و خواست عمیق مردم و بحران سیستم حاکم و کل شرایط موجود در منطقه و دنیا، امکان پذیر است و میتوان به درجه ای به آن امیدوار بود.
کاظم نیکخواه
انترناسیونال ۸۴۱