روح الله سلگی، معاون سیاسی بسیج اساتید! تهران درمورد تجمع بزرگ روز ۲۳ اردیبهشت در دانشگاه تهران که علیه طرح حجاب و عفاف برگزار شد گفته است سازماندهندگان این تجمع سرمایه دار و مرفه و بی درد و نفوذی و معاند و انحرافی و مارکسیست هستند و باید دستگاه های امنیتی در شناسایی آنها اهتمام ویژه ای به خرج بدهند و با آنها مقابله کنند. او در مصاحبه خود بارها تکرار میکند که تعدادشان اندک است، با بدنه دانشگاه نسبتی ندارند، تجمع کنندگان تعدادشان کم بود، این جریان پررنگ نیست و بارها تکرار میکند که نباید به آنها بی توجه بود و این دلیل نمیشود که دستگاههای امنیتی کار خود را نکنند.
صحبت های این مقام دانشگاهی که بیشتر به مقام امنیتی شبیه است! به حد کافی گویا است. برای این تعداد اندک که اهتمام ویژه لازم نیست! معلوم نیست او دارد خودش را دلداری میدهد یا امت حزب الله را. سرمایه دار بودن هم، به فرض که این دانشجویان همه هم سرمایه دار و مرفته و بی درد باشند که نباید از دید مقامات حکومت صفت منفی ای باشد چون کل مقامات و آیت الله ها و آقازاده ها به سرمایه داران گردن کلفتی تبدیل شده اند. نیروهای امنیتی که او به آنها وظیفه میسپارد هم وظیفه شان را به خوبی در چهل سال گذشته ادا کرده اند، در دهه شصت دهها هزار کمونیست را زندانی و اعدام کردند، دهها هزار دانشجو و استاد دانشگاه را به اسم انقلاب فرهنگی از دانشگاه اخراج کردند، هر جا بو کشیدند که کمونیسم در حال رشد است، «اهتمام ویژه به خرج دادند»، بی وقفه در طول ۴۰ سال حاکمیت خود شناسایی کردند و دستگیر کردند اما چپ و کمونیسم در همه جا سر بلند کرد. در دهه هشتاد بار دیگر صدها نفر از کمونیست ها را در دانشگاه های سراسر کشور دستگیر کردند، اما اینبار در دی ۹۶ با خیزش عظیم مردم در سراسر کشور مواجه شدند. خیزشی که کاملا چپ بود، با شعارهای چپ، دفاتر امام جمعه هایشان را آماج حمله خود قرار داد و مهر چپ و کمونیسم را با شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا، محکم بر جنبش سرنگونی کوبید. برای عقب راندن آن حداقل پنجهزار نفر، عمدتا چپ و کمونیست را گرفتند و زندانی کردند، اما اینهم افاقه نکرد.
اینبار چپ و کمونیسم همه جا، عمیق تر و اجتماعی تر سر بلند کرد. در اعتصابات مدرن و رادیکال کارگری، در اعتصابات معلمان با خواست های تحصیل رایگان و درمان رایگان، در اجتماعات رادیکال بازنشستگان، در دانشگاهها با شعار فرزند کارگرانیم کنارشان میمانیم و در اعتصاب سیاسی قدرتمند در کردستان که به ابتکار جریانات کمونیست در سراسر کردستان و بخشی از استان های کرمانشاه و آذربایجان غربی بر پا شد و در اعتصاب سراسری رانندگان کامیون ها. این موج چنان توجه همگان را برانگیخت که هشداردادن های امام جمعه شوش و روزنامه رسالت و اقتصادنامه و روزنامه جوان و صادق لاریجانی تا کارفرمای هفت تپه و رئیس کمیسیون امنیت مجلس شروع شد. بی بی سی نیز این موج را دید و گفت مارکسیست ها در دانشگاهها غلبه پیدا کرده اند.
در سال ۹۲ روحانی پروژه خود را زدودن چپ زدگی تعریف کرد. قبل از روحانی، خاتمی و خامنه ای و مهدی کروبی و برخی دیگر از مقامات حکومت نسبت به خطر کمونیسم هشدار داده بودند. این مقام امنیتی همه اینها را شنیده است، بی فایدگی این هشدارها و اقدامات حول و حوش آن برای مقابله با رشد نفوذ کمونیسم را با گوشت و پوست احساس کرده است، هجوم مردم به دفاتر امام جمعه ها، رویگردانی میلیونی مردم از مذهب و نفرت عمومی از آخوند و اسلام و مقدسات مذهبی، همبستگی جامعه با کارگران و خواست های چپ و سوسیالیستی آنها، گفتمان اداره شورایی و شعارهای مردم علیه حقوق های نجومی و اختلاس آیت الله ها و مفتخوران حاکم و تحرکات وسیع در هشت مارس و اول مه، مناسبت هایی که تاریخا مهر کمونیسم را برخود دارند و حتی فشار و تاثیر گفتمان ها و خواست های کمونیست ها را در انجمن های اسلامی دانشگاهها و دهها و صدها مورد دیگر دیده و شنیده است. در اطاق های فکر و جلسات ارگانهای سرکوب هم این بحث ها را شنیده و توصیه هایش! را کرده است. اما میداند یک کمونیسم اجتماعی و متفاوت که اقتصادنامه آنرا نو چپ ها نامیده است، همه جا در هر تجمع و اعتراض و اعتصابی، علیه حجاب باشد یا علیه بالاکشیدن چندرغاز حقوق کارگر، در تجمعات مقابل زندان ها باشد یا در فریاد حق خواهی مادران و فرزندان زندانیان سیاسی، در عرصه محیط زیست یا حقوق کودک، و یا در تظاهرات های عظیم دیماه ۹۶، همه جا روشن تر و خودآگاه تر از هر زمان دیگری در تاریخ این کشور، قد برافراشته است و صدای کارگر و کمونیسم حتی راه خود را در رسانه های ضد کارگر و ضد کمونیستی مثل بی بی سی و صدای آمریکا و غیره باز کرده و جریانات راست را هم آچمز کرده است. سرکوب و عقب راندن چنین نیروی عظیمی دیگر در توان حکومت نیست. هزار بار وحشیانه تر از این سالها چپ و کمونیسم را سرکوب کرده اند و کمونیسم امروز پخته تر و اجتماعی تر بر اعتراضات مردم حاکم شده است. زورشان را زده اند، سرکوبشان را کرده اند، کل دستگاه تبلیغاتی شان را در طول این چهل سال علیه آن سازمان داده اند، پروژه هایشان را اساسا علیه کارگر و کمونیسم و تحزب تعریف کرده اند و هزینه زیادی کرده اند اما امروز دیگر نمیتوانند مانع گسترش نفوذ آن شوند.
کمونیسم نیاز مبرم جامعه است. مقابله با مذهب بعنوان ابزار تحمیق و فریب و استثمار نیاز مبرم جامعه است و نه فقط نیاز که جنبش عظیمی حول آن شکل گرفته است و هر روز رنگ طبقاتی روشن تری بخود میگیرد. برابری زن و مرد و آزادی پوشش، رفع هر نوع تبعیض، آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده و اعتراض، رفاه و برابری اقتصادی، تحصیل رایگان و درمان رایگان، پایان دادن به حقوق های نجومی، مصادره اموال مفتخوران و آیت الله ها، اینها همه نیاز جامعه است و خاستگاههای چپ و کمونیستی دارد و هرچه بیشتر دارد توده ای میشود. کمونیسم امروز یک نیروی مهم و موثر در فضای سیاسی ایران است، هیچگاه اینچنین توده ای و روشن و اجتماعی نبوده است و هشدارها و تهدیدها هم قبل از هرچیز همین را نشان میدهد.*
انترناسیونال ۸۱۷
اصغر کریمی