تصویری که می بینید، “نریمان صابر” روزنامه نگار منتقد و ” نما ” ( پدر و فرزند )
کمتر کسی هست که با چهره “نما” دختر بچه ای که زیر سن ده سال است آشنا نباشد. او در بسیاری از ویدئو ها که توسط پدرش “نریمان صابر” که در نقد کاربدستان حکومت اقلیم کردستان پیرامون ( نبود آب، برق، رفاهیات، دزدی و فساد و غیره) تهیه میکند، با ایفای نقش نما در این ویدئو ها فعالیت طنز، نقد و کار روزنامه نگاری را پیش میبرد.
از سوی دیگر “نما” دارای توانایی، خلاقیت و هوشیاری منحصر بفردی در میان هم سن و سالان خود است.
نما علاوه بر ایفای نقش در این ویدئو ها، شعر میسراید و داستان و قسه میگوید. بقول خودش حتی توانسته است از طریق همین ویدئو ها و سوژه های پدرش در راه اندازی کمپین، جان کودکانی را از مرگ نجات دهد.
ماجرا از این قرار است که گروهی از مدافعین حقوق کودکان به اصطلاح در دفاع از حقوق “نما “بعنوان یک کودک که نباید در پرداختن به مسایل سیاسی و آنچه که تا کنون بدان مشغول بوده است ظاهر شود و باید در دنیای کودکی خویش قرار داشته باشد، از پدر نما به پلیس شکایت کرده اند و بنا به این شکایت پلیس حکومت اقلیم نریمان صابر پدر نما که سازنده ویدئوهای نقد و طنز با مجری گری “نما” تهیه میشود را دستگیر و به زندان انداخته است.
در رابطه با این مسئله نکاتی هست که بنظرم لازم است مورد اشاره قرار بگیرد.
اینکه کودکان باید در دنیای کودکی خود جای بگیرند و درگیر و دخیل در مسایل سیاسی، عقیدتی و هر آنچه که ممکن است در شکل گیری افکار و باورهای آنان از سوی بزرگسالان و سیستم حاکم که مضر و مخرب به حال کودکان است دور نگه داشته شوند یک اصل اساسی در حمایت از حقوق کودکان است.
فعالیتهای منتقدانه نریمان صابر، طنز و روزنامه نگاری او که بدرست سیستم حاکم و مقامات آنرا زیر ضرب میگیرد نه تنها نباید مورد تعقیب قرار گیرد بلکه تلاشی بحق است که هر آدم بزرگسالی بعنوان فعالیت سیاسی اش باید آزاد باشد حرفش را رو به جامعه و افکار عمومی بزند.
ایراد و ضعف کار نریمان صابر پدر نما در این است که برای جذابیت بخشید، اثر گذاری و جا انداختن تلاشهای بسیار خوبی که انجام میدهد، بنادرست از خلاقیت و توانایی های نما استفاده میکند. اگر نقدی به نریمان صابر باشد این است که نباید از این امکان که گویا چون او پدر نما است و نما هم دارای این ظرفیت بالا است بنابراین اهداف سیاسی و اجتماعی اش را ( ولو بسیار ارزنده هم باشد ) از کانال نما بعنوان یک دختر بچه از او استفاده کند.
خانواده نما و حتی نهادهای دولتی و غیر دولتی باید استعدادها و توانایی های کودکانی همچون نما را با در اختیار نهادن امکانات لازم در شکوفایی خلاقیتهایشان بکار بگیرند. دنیای کودکان نه تنها شادی، بازی و امنیت بلکه رشد استعدادهای آنان با هزینه های اختصاص داده شده میتواند مسیر درست خود را طی کند.
هر چند از حکومت اقلیم کردستان نمیتوان چنین انتظار بیهوده ای داشت.
جای نریمان صابر زندان نیست و او بلافاصله باید از زندان آزاد شود و فعالیتهای روزنامه نگاری، طنز و نقد عمیق و ریشه ای علیه کاربدستان و کل حکومت را آزادانه و بدون هیچ تهدیدی انجام دهد. این حق بی چون و چرای هر فعال سیاسی و هر روزنامه نگاری است.
و اما نکته آخر در مورد جمعیت یا گروه بنام مدافعین حقوق کودکان در سلیمانیه که از نریمان شکایت کرده است. بنا به گفته نریمان صابر سه نفر از افرداد مدافع حقوق کودک که از وی شکایت کرده اند از دوستان خود وی بوده که زمانی توسط نریمان صابر در کار روزنامه نگاری آموزش دیده اند.
“مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه از آنجا که رابطه و دوستی نزدیک با نریمان را داشتند و بعضا خود را نیز منتقد حاکمیت میدانند آیا نمیتوانستند این موضوع را از کانال نریمان صابر پدر نما حل و فصل کنند؟. آنها نمیتوانستد بجای شکایت از نریمان و درپیش گرفتن مجاری “قانونی” که در کردستان عراق هیچگونه خاصیتی در حق به شهروندان بویژه در حق به کودکان ندارد این موضوع را به نتیجه برسانند. نمیتوانستند نریمان را در یک فضای سالم و دوستانه قانع کنند که نباید از نما بعنوان یک کودک برای امر سیاسی و انتقادی اش استفاده کند؟
کاری که “مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه و از طریق شکایت انجام داده اند، نه تنها بر روحیه و افکار و احساسات” نما ” که اکنون پدرش در زندان است تاثیر مخرب خواهد گذاشت بلکه یک روزنامه نگار منتقد را هم بزور پلیس به زندان انداخته اند. کجای این حرکت و این شکایت دفاع از حقوق کودک است؟
“مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه آیا نمی بینند که روزانه هزاران کودک دست فروش در گوشه خیابانهای شهرهای کردستان عراق مشغول فروختن نایلون، آدمس و سیگار و غیره هستند؟
“مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه کی و در کجا حرکتی در دفاع از کودکان کار در سطح شهر انجام داده اند؟
آیا تا کنون شکایتی از مقامات حکومت مبنی بر وضعیت و شرایط زندگی کودکان کار ارائه داده اند؟
“مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه و دیگر شهرهای کردستان عراق شاید بهتر باشد که تحرکات جدی و اجتماعی در دفاع از حقوق کودکان از خود نشان دهند.
شخصا “دفاع” آنان از نما را در چهارچوب حمایت از کودک نمیدانم. بالاتر در مورد نما و اینکه نریمان صابر پدرش نباید او را برای اهداف سیاسی و نقدش به حاکمیت بکار گیرد توضیح دادم.
اما “مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه میتوانند نگاهشان را بسمت خیابانهای سلیمانیه، اربیل و دیگر شهرهای کردستان عراق بچرخانند که تا پاسی از شب صدها و هزاران کودک مشغول دست فروشی هستند.
“مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه باید نوک حمله و اعتراض خود را متوجه حاکمیت بکنند باید همان کاری را در دفاع از حقوق کودکان انجام دهند که متاسفانه در غیاب آنان نما دختر بچه زیر ده سال دارد انجام میدهد.
“مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه تا همینجا متاسفانه در کنار حکومت ایستاده اند و یک منتقد سیاسی را به زندان همان حاکمیت انداخته اند. حکومت اقلیم نه تنها از این واقعه ناراضی نیست بلکه از طریق همین “مدافعین حقوق کودک” دهن یک روزنامه نگار جدی و منقد حکومت را بسته است.
“مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه سوراخ دعا را گم کرده اند. آنان اگر مدافع واقعی حقوق کودک میبودند میتوانستند از طریق همان روابط دوستانه ای که با نریمان صابر داشتند طی یک یا چند نشست و مناظره او را قانع کنند که نقد بحق و درستش را از طریق “نما” انجام ندهد. نه اینکه با زور اسلحه و پلیس یک منتقد جدی حکومت را روانه زندان کنند.
نریمان صابر باید از زندان آزاد شود
نما صابر خلاقیتها و توانی هایش را با در اختیار قرار داشتن امکانات لازم در دنیای کودکی اش طی کند.
و “مدافعین حقوق کودک” در سلیمانیه بطور واقعی در حمایت از کودکان کار در شهرهای کردستان و در سطحی ماکرو و با راه اندازی کمپینهای دفاع از حقوق کودک و نقد عمیق به حاکمیت معطوف کنند.
در غیر این صورت میتوان هر اسمی رویشان گذاشت اما مدافع حقوق کودکان نیستند.
۲۸ نوامبر ۲۰۱۸