جدید ترین

یاشار سهندی: نان کار آزادی، اداره شورایی؛ درود بر شرفتان

در دو هفته ای که از اعتصاب کارگران هفت تپه گذشته همه آن اتفاقاتی افتاد که فعالین جنبش کارگری سالها در پی رسیدن  به آن بودند. آگاهی، اتحاد، تشکیل شورا، حضور زنان و سخنرانی آنها در جمع کارگران اعتصابی و درخواست اینکه مردسالاری را باید کنار گذاشت و حضور خانواده، تبدیل کردن اعتصاب به اعتراض شهری و همراهی اهالی شهر، برهم زدن آرامش حکام شهر که هر جمعه با تریبونی که در اختیار دارند که میخواهند با خدا نزدیک تر شوند و در طول هفته آرامش یک شهر را سلب کنند، حضور معلمی که آمده بود همبستگی معلم و کارگر را به نمایش بگذارد و شعار معلم و کارگر اتحاد. و فراخوان زن کارگری که خواستار حمایت کل کارگران کشور از اعتصاب شد چون به حق اعلام کرد درد ما همه یکی است. اتحاد و مهمترین اتفاق  شعار هماهنگ در دو شهر: هفت تپه و فولاد اتحاد اتحاد.

اعتصاب و اعتراضات کارگران هفت تپه در کنار آنها کارگران فولاد اهواز نقطه عطفی مهم در جنبش کارگری تبدیل شده است. بخصوص اعتصاب کارگران هفت تپه که توجه تمام جامعه را به خود جلب کرده است. اعتصابی چنان قدرتمند که شبکه ماهواره ای فارسی زبان بورژوازی روز شنبه ٢٦ آبان همگی مجبور شدند “خبریک” شان انعکاس همین اعتصابات باشد. هر چند با کارشناسانی که خبر کرده بودند و گزارشاتی که تنظیم کرده بودند و به تاکید گفتن: همین جوری پولی نیست پرداخت شود حالا که اعتصاب شده و امکان از بین رفتن محصول نیشکر است، معلوم نیست چگونه حقوق ها میخواهد تامین شود! سعی کردند زهر این مبارزات را بگیرند. در انعکاس و تفسیرهای مربوطه سعی شد موضوع به درخواستی صنفی تقلیل داده شود و تا جا داشت هیچ اشاره ای به اسماعیل بخشی نکردند که مبادا بد آموزی(!) داشته باشد که چگونه طبقه کارگر رهبرانش در کف خیابان شجاعانه جمعیت را هدایت و رهبری میکند و شعار شان نان کار آزادی اداره شورایی است. مبارزات کارگران در هفت تپه و اهواز یک چیز را مسلم ساخت که آلترناتیو کارگری موجود است و پیشنهاد مشخص آن برای اداره جامعه شوراها است و این را عملا در هفت تپه سعی دارند به اجرا بگذارند. و همین امر با وجود آنکه زبان بورژوازی در اعتراف به آن بسیار مشکل دارد و هیچگاه هم اشاره نخواهد کرد بلکه تمام نیروشان بی شک متمرکز خواهند کرد که جنبش پر توان شورایی را هر جور است ساکت کنند. امری محال. خبر آمده که رهبران کارگران در هفت تپه بازداشت شدند. اگر بازداشت دیگر رهبران کارگری در سالهای اخیر توانسته کارگران را ساکت کند این بار هم ممکن است. البته جمهوری اسلامی راه دیگری جز سرکوب ندارد با چشم خود شاهد است که گورکنانش در خیابانها میتینگ های پر شور برگزار می کنند.

و در اینجا لازم است به نقش رهبری آگاه و شجاع این اعتصاب که در اسماعیل بخشی تجلی یافته اشاره کرد. قابل توجه گردانندگان سایتها و کسانی که به صرف اینکه کسی زمانی عضو سندیکای هفت تپه بوده واز بخشی از حکومت (باند احمدی نژاد) دفاع میکرد و چون نام کارگر و فعال کارگری و سندیکایی را یدک میکشید و هر دروغی به خود اجازه میداد سر هم کند و رسما و علنا رو در رویی دیگر فعالین کارگری که با مرگ دست و پنجه نرم میکردند ایستاده بود تا شاید وزن مبارزات کارگران را پایین بیاورد و به صرف اینکه طرف فعال کارگری خوانده میشود بدون هیچ نقدی به انتشار نوشته هایش میپرداختند، امیدوارم متوجه بشوند که آدمها را بر اساس عمل و سیاستهای که در پیش میگیرند قضاوت میکنند نه القابی که یدک میشکند؛ “توجه کردید!”

اسماعیل بخشی در فیلم های که از او منتشر شده است تا آنجا که توانسته “آگاهی طبقاتی” را به میان کارگران برده و این ممکن نبود الا در جریان یک مبارزه همه جانبه. قابل توجه همه بهانه گیران که در تمام این سالها تا توانستند تو سر جنبش کارگری ایران زدند که آگاهی طبقاتی شکل نگرفته است پس ما بدبخت شدیم و رفت! هیچوقت نخواستند بفهمند آگاهی طبقاتی، واحد درسی نیست که کسی آنرا “پاس” کند بلکه این آگاهی در فرایند مبارزه برای توده کارگر شکل میگیرد و من میخواهم باز از تکیه کلام اسماعیل بخشی مدد بگیریم وبه این مبصران بگویم؛ “توجه کردید!” به عنوان نمونه  یک بیان یک جمله از سوی اسماعیل بخشی ( که بی شک مبتنی بر بحثهای بوده که در میان کارگران مطرح بوده) بر علیه ناسیونالیسم و نژادپرستی کافی بود که همکارانش قضیه را بگیرند که اتحاد کارگری با ناسیونالیسم و قوم پرستی ممکن نیست. و یا تاکید اسماعیل بخشی بر توانایی اداره کردن شرکت نیشکر هفت تپه برای آن همکارانی است که سالهای سال تحقیر شدن که تو به عنوان کارگر اگر کسی بالای سرت نباشد هیچی نیستی. و اینکه شورای کارگری ابزاری است که کارگر میتواند ناظر بر تولید باشد و این کارگران هستند که بر مدیریت کارخانه باید نظارت کنند و نه آنچه تاکنون برقرار بوده و نتیجه ان تحقیر و توهین و بیگاری و گرسنگی بوده است.

باید درود فرستاد به شرف و ایستادگی کارگران و نمایندگان کارگران در نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز. بی شک ما در قدم بعدی جنبش کارگری شاهد خواهیم بود که چگونه بخشهای مختلف طبقه کارگر به هم خواهند پیوست و آنوقت است که بورژوازی بیش از پیش انگشت به دهان خواهد ماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *