نسان نوینیان:
۱۷ آذر ۱۳۹۲ ۳۶دانشآموز یک دبیرستان دخترانه در مریوان مسموم شدند
۳۶ دانشآموز به دلیل “گاز کربنیک” دچار مسمومیت شدند. “جدا شدن لوله بخاری در یکی از کلاسهای دبیرستان نمونه دولتی دخترانه مریوان، عامل مسمویت این تعداد دانشآموز شد.”
حمله نیروهای سد معبر شهرداری سنندج به دست فروشان
روز سه شنبه ۱۲/۹ /۹۲ ماموران سد معبر وابسته به شهرداری شهر سنندج به دست فروشان واقع در میدان انقلاب حمله کرده وبسیاری از اجناس آنان را به غارت بردند که این عمل با واکنش مردم مواجه شد و شخصی از میان مردم با صدای بلند اعتراض خود نسبت به این عمل غیر انسانی را نشان داد که متاسفانه ماموران به صورت دسته جمعی به شخص مذکور به شیوی بسیار وحشیانه ای حمله ور شدند واو را مورد ضرب و شتم قرار دادند به گونه ای که از ناحیه سر و صورت زخمی و به خاطرجرا حات شدید راهی بیمارستان شد . این دست فروشان از روی ناچاری در سرما ودر زیر برف وباران برای بدست آوردن اندک پولی برای گذران زندگی بخور ونمیر مشغول به این کار هستند وهر روز از بیم و هراس اینکه مبادا نیروهای سد معبر برسند و اجناس آنها را به غارت ببرند ،روز را به شب می رسانند و دریغ از اینکه هر بارعده ای ازآنها طعمه این ماموران شده و همین اندازه سرمایه ناچیز خود را نیز از دست می دهند. کمیته هماهنگی ضمن محکوم کردن ضرب و شتم دست فروشان و به غارت بردن اجناس آنها ،اعلام می دارد این وظیفه دولت و شهرادی هاست که در نبود امنیت شغلی و بیکاری روز افزون ،با قرار دادن مکانهایی در اختیار این عزیزان از انها حمایت کند .
ادامه ی بازداشت افشین ندیمی و مهرداد صبوری محکوم می باشد
بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از بازداشت افشین ندیمی و مهرداد صبوری، از اعضای کمیته هماهنگی در شهرستان کامیاران، هنوزعلت دستگیری آنان در هاله¬ای از ابهام قرار دارد. این دو نفر، به مانند هزاران کارگر مهاجر، به خاطربیکاری ونبود فرصتهای شغلی مناسب و دستمزدهای زیر خط فقر، راهی کردستان عراق شده تا شاید از این ¬طریق لااقل برای دوره ای کوتاه به زندگی خود وخانواده هایشان سر و سامان بخشیده حتی المقدور از کابوس فقر و تنگدستی رهایی یابند. این عزیزان بعد از مدتها دوری از خانواده و تحمل شرایط مشقت¬بار کار در کردستان عراق، در تاریخ ۱۷ آبان، هنگام بازگشت به ایران در مرز بانه بازداشت و بعد از چند روز روانه¬ی بازداشتگاه اداره ی اطلاعات شهرستان کامیاران گردیدند. طی این مدت، با وجود مراجعات متعدد و پیگیرانه ی خانواده هایشان، هنوز اطلاع دقیقی از وضعیت آنان به دست نیامده است؛ زیرا کارگزاران اداره ی اطلاعات کامیاران، در نهایت بی مسئولیتی، از پاسخگویی به خانواده های این عزیزان سر باز زده و حتی اجازه ی ملاقات و تماس تلفنی را از آنان سلب نموده اند که این وضعیت موجب نگرانی خانواده، دوستان و سایر فعالین کارگری شده است. سرمایه داری در ایران ( و البته بسیاری از نقاط جهان نیز ) به دلیل ناتوانی در کنترل و مهار بحران، تلاش می کند تا با تشدید استثمار و فشار بر کارگران و بازپس گیری حداقل دستاوردهای این طبقه که ماحصل سال ها تلاش و مبارزه ی کارگران در دوره های متفاوت بوده است حتی المقدور بحران و پیامدهای ویران گر آن را به اشکال مختلف به زندگی کارگران منتقل نماید. حرص و ولع سیری ناپذیر سرمایه داران برای انباشت روزافزون سرمایه و کسب سودهای نجومی، وهمزمان تهاجم افسارگسیخته به جنبش کارگری و فعالان این جنبش را، که صرفاً برای به سکوت کشاندن آنان صورت می گیرد، تنها و تنها باید در این راستا توضیح داد. بی جهت نیست که حامیان و مدافعین نظام سرمایه داری، در رودررویی با اعتراضات به حق کارگران حتی آن جا که حقوق حقه و مسلم آنان پایمال می گردد اینچنین بی رحمانه به صفوف کارگران حمله ور شده و خواست ها و مطالبات آنان را تنها با تهدید و ارعاب و بازداشت و زندان پاسخ می دهند. آن زمان که “ساحت مقدس سرمایه و سود” به زیر سئوال برود، سرمایه چیزی جز زبان زور و تهدید نمی شناسد. بازداشت این دو عزیز ( افشین ندیمی و مهرداد صبوری ) و دستگیری و زندان دیگر کارگران و فعالان کارگری، حمله به مجمع عمومی سالانه ی کمیته ی هماهنگی و ضرب و شتم و هتک حرمت اعضا و فعالین آن و همین طور فشار و سرکوب کارگران و فعالان دیگر جنبش های اجتماعی همچون جنبش زنان و جنبش دانشجویی را تنها می توان از این طریق توضیح داد. دستگیری چهار تن از نمایندگان کارگران صنایع نساجی پلی اکریل اصفهان را که در قبال تهدید به امنیت شغلی کارگران این شرکت به سیاهچال های حامیان سرمایه سپرده شده اند غیراز منفعت طلبی لجام گسیخته و بی حساب سرمایه و حرص و ولع سرمایه داران به مثابه یک طبقه چه می توان نام نهاد ؟ هم اکنون بسیاری از کارگران و فعالان کارگری از جمله رضا شهابی، محمد جراحی، و … سال هاست که تنها به دلیل دفاع از حقوق خود و هم طبقه ای هایشان در زندان به سر می برند. وفا قادری و غالب حسینی، از اعضای کمیته هماهنگی باید عمر وزندگی خود را به دور از خانواده در زندان سپری کنند و خالد حسینی از دیگر اعضای کمیته هماهنگی نیز پس از محکومیت ۵/۱ساله در دادگاه بدوی، درانتظار دادگاه تجدید نظر به سر می برد و برای چندمین بار به دادگاه احضار شده است تا احتمالاً تاوان دفاع جسورانه و حق طلبانه ی خود از کارگران را به سرمایه داری و عوامل آن پس بدهد. و این ها تنها گوشه ها¬¬ی بسیار کوچکی از فشارها و مشکلاتی است که طبقه¬ی کارگر ایران و پیشروان و فعالان این جنبش با آن دست به گریبانند.
به باور ما ادامه ی بازداشت افشین ندیمی، مهرداد صبوری و دیگر پیشروان و فعالین کارگری، خود مهرتأیید دوباره ایست بر ادامه¬ی همان روند سرکوب گرایانه و سیاست هایِ ضدِ کارگری سرمایه که دستور کار اصلی و همیشگی این نظام برای ممانعت از اوجگیری جنبش کارگری و گرایشات ضدسرمایه داری و طبقاتی کارگران است. این سیاست ها همچنین از جانب سرمایه اعمال می شود تا از ایجاد تشکل های مستقل و خود ساخته¬ی کارگری ممانعت به عمل آورند. روند حاکمیت سرمایه روند تیره و تاری است که تمامی چشم¬اندازهای کارگران و رنجبران را به تیره گی می گرایاند، و آینده ی آنان را همچون شمعی در باد با خطر خاموشی و اضمحلال رو برو می کند. در چنین شرایطی و با وجود چنین نظامی، آلترناتیوی که قادر به نجات توده های کارگر و در نهایت جامعه خواهد بود،تنها و تنها در اثر اتحاد فراگیر و طبقاتی کارگران صورت واقعیت به خود خواهد گرفت که آن هم در سایه¬ی آگاهیِ طبقاتی و ایجاد تشکلهای مستقل و طبقاتی کارگران که زمینه ساز شکل گیریِ اتحاد سراسری طبقه ی کارگر را فراهم خواهد کرد میسر خواهد شد. کمیته هماهنگی ضمن محکوم نمودن مجموعه فشارها و تضییقات وارده بر کارگران، فعالان و تشکل های کارگری، خواهان پایان بخشیدن به این سیاست¬های ضدِ کارگری بوده، و در این راستا حمایت پیگیرانه و همه جانبه ی تمامیِ کارگران را در ایران و جهان برای آزادی تمامی این عزیزان خواستاراست. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل¬های کارگری-۱۴/۹/۹۲
حکم اعدام سه زندانی سیاسی بنامهای منصور آروند ، علی افشاری و حبیب افشاری لغو شد و قرار است دوباره دادگاهی شوند.
علی افشاری و حبیب افشاری، دو شهروند اهل مهاباد که سه سال پیش از طرف دادگاه انقلاب این شهر به اعدام محکوم شده بودند ، از طرف کمیسیون حقوق بشر اسلامی استان آذربایجان غربی به آنها ابلاغ شده است که حکم اعدام آنها لغو و مجددا دادگاهی میشوند. از طرفی دیگر منصور آروند دیگر زندانی سیاسی محکوم به اعدام هم بدین شیوه حکم اعدامش لغو شده است و او هم قرار است دوباره دادگاهی شود. منصور آروند اهل مهاباد در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ در منزل مسکونی خود بازداشت شد، به اتهام محاربه از طریق همکاری با یکی از احزاب کردی معاند نظام در شهریور ماه ۱۳۹۱ از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شده بود. علی افشاری متولد ۱٣۵۹ شمسی به همراه برادرش حبیب الله افشاری هم متولد ۱٣۶۷ شمسی اهل روستایی گوگجلو حبیبله از توابع شهر مهاباد که از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شده بودند که حکم صادره در دی ماه دو سال گذشته به آنها در زندان ارومیه ابلاغ شد که طولی نکشید که دیوان عالی کشور حکم اعدام این دو برادر را که خواستار تجدید نظر در حکم شده بودند را تائید کرد. هنوز بیش از ۲۰ فعال نفر که با اتهام های سیاسی و امنیتی مواجهند در زندان های جمهوری اسلامی ایران در انتظار اجرای حکم اعدام هستند.
فتل و خشونت
به گزارش آژانس خبری موکریان، “بختیار مستانی” بر اثر تیراندازی افراد ناشناس به قتل رسیده و جسد وی روز جمعه ۱۵ آذرماه ۹۲ در محدوده جاده سد مهاباد پیدا شده است.
در ۷آذرجسد جوانی ۲۸ ساله به نام “جواد سهرابی” زیر پلی در مسیر جاده شاهو به پاوه توسط اهالی منطقه پیدا شد. دراین باره شاهدان در محل به خبرنگار موکریان گفته بودند؛ آثار برجای مانده روی جسد جوان بیانگر آن بوده که مقتول از ناحیه شکم وسینه با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
طی ماه های اخیر حداقل ۵ مورد قتل مشکوک فقط در شهرستان بوکان گزارش شده است (م.احمدپور و همسر – محمدی – بهرامی – شکارچی) این در حالیست که مسئولان محلی از هرگونه اطلاع رسانی دراین باره جهت تنویر افکار عمومی سرباز میزنند و در این زمینه اقدامات پیشگیرانه ای انجام نمیدهند و پس از چندی پرونده هایی از این دست به فراموشی سپرده خواهند شد تا اینکه با وقوع قتلی دیگر زخم مردم از شنیدن اخبار آن تازه گردیده و فضای رعب و وحشت بر همشهریان سایه می اندازد و موجبات آلودگی ذهنی و روانی خانواده ها را فراهم می آورد.
همچنین هفته گذشته دو نفر (یک مرد و یک زن) در دو حادثه جداگانه توسط همسرهایشان در بوکان به قتل رسیده اند. قاتلان انگیزه خود را نفرت از همسر بیان کرده اند. در حادثه اولی زن هنگامی که همسر ۳۴ ساله اش در منزل خواب بوده با یک شی به سر او می کوبد و سپس با ضربات چاقو وی را به قتل می رساند و پس از آن دستگیر میشود. در حادثه دومی یک زن جوان ۲۸ ساله توسط همسرش با استفاده از روسری خفه میشود و مرد قاتل پس از کشتن همسرش خود را به یکی از کلانتری های این شهرستان معرفی میکند.
به گزارش “هرانا” دستگاه قضایی رژیم روز پنجشنبه ۱۴ آذرماه ۱۵ نفر در زندان دیزل آباد کرمانشاه و زندان مرکزی ایلام به دار آویخت. در این روز هفت زندانی بنا به ادعای مراجع قضایی رژیم به اتهام جرائم مرتبط با مواد مخدر در زندان دیزل آباد کرمانشاه اعدام شدند. همزمان هشت زندانی نیز در زندان مرکزی ایلام به دار آویخته شدند. هنوز از سوی مراجع قضایی رژیم در مورد هویت و اتهام این هشت تن گزارشی منتشر نشده است.