جمهوری اسلامی همچنان در وحشت از کابوس خیزش دیماه دارد دست و پا میزند. خیزش دی ماه فعلا فروکش کرده است اما ترکشهایش نظام حاکم را در وحشت دائم مرگ فرو برده است. همه شان از سرنگونی و براندازی سخن میگویند. چون هر روز دارند در سیمای جامعه رشد و تعمیق سرنگونی طلبی را می بینند و برخود میلرزند. در همین راستا دوخردادیها با استفاده از این وضعیت به وسوسه افتاده اند که به صحنه سیاسی بازگردند و نشان دهند که میتوانند حکومت بحران زده شان را نجات دهند. محمد خاتمی که مدتها بود چندان صدایش در نمی آمد این هفته در سخنانی در میان تعدادی از زنان “جمعیت زنان مسلمان نواندیش” (اینهم از آن اسمهاست!) مستقیما خودرا ضد مردم سرنگونی طلب معرفی کرد و گفت “اصلاحات ضد براندازی است” و با این گفته در واقع به خامنه ای پیام داد که از ابزار دوم خرداد برای نجات حکومت استفاده کند. او ادامه داد “بیرونیها احساس میکنند تا جریان اصلاحات هست که طرفدار ثبات و مخالف دخالت بیگانه است، راهی برای براندازها نخواهد بود بنابراین به شدت میکوبند و در داخل هم اتفاقا گروههایی میگویند این اصلاحات موی دماغ ماست و باید اینها را بزنیم”. او خطاب به جوانان مسلمان یا همان حزب اللهی های روحیه باخته گفت “تسلیم «پمپاژ یأس و ناامیدی» که شما را «هدف گرفته»است، نشوید!
خاتمی در واقع پیامش اینست که میتواند یک بار دیگر نقش ناجی حکومت اسلامی در برابر مردم سرنگونی طلب را بازی کند و به نفع حکومت است که او را مجددا به بازی بگیرد. به ایشان باید گفت که می بخشید اما هیچ انسان عاقلی دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود. تقلای خاتمی برای نجات حکومت فقط به او محدود نمیشود. در واقع همه دوخردادیها حتی آنها که به طیف سرنگونی طلب پیوسته بودند، با مشاهده چشم انداز سرنگونی حکومتشان به وحشت افتاده اند و تلاش میکنند بعنوان ناجی حکومت خودرا معرفی کنند. شیرین عبادی یکی از آنهاست که میگوید “دیگر اصلاح طلب نیست” اما از انقلاب مردم وحشت کرده است و تلاش دارد راهی برای حفظ حکومت اسلامی بیابد. او در مصاحبه ای با سایت زیتون وحشت خود از سرنگونی را اینگونه بیان میکند. “این را همه میدانند که در خاورمیانه جا انداختن یک سیستم دمکراتیک کار ساده ای نیست و به همین دلیل باید فکر کنیم خطر فروپاشی ایران بهقدری نگران کننده است که نباید سکوت کرد…” و ادامه میدهد “من معتقدم اگر فروپاشی این سیستم خودبهخودی و بدون جایگزین و بدون هیچ هماهنگی باشد این میتواند منجر به فروپاشی کشور ایران شود. و این یعنی هرج و مرج که در شرایط فعلی خاورمیانه باید از آن اجتناب کرد. وقتی حکومت مرکزی جانشین نداشته باشد این فروپاشی کشور است…دقیقا بر اساس همین نگرانی بود که من و ۱۴ نفر دیگر با نگرانی مشترک از یک آینده هولناک، بیانیهای را منتشر کردیم تا شاید بتوان کشور را نجات داد”
قبلا نیز سعید حجاریان و زیبا کلام و بقیه دوخردادیها با مشاهده چشم انداز سرنگونی حکومت، تلاش کردند اولا تصویر سیاهی از سرنگونی و انقلاب مردم تصویر کنند و بعد راه حلهای خود برای حفظ نظام کثیف اسلامی را جا بیندازند.
تلاش دو خردادیها برای بازگشت به قدرت برای حفظ حکومت قابل فهم است. اینها خاصیتشان از اول همین بوده است که نظام اسلامی را حفظ کنند. اینها بهیچوجه اصلاح طلب نیستند. بلکه از اول بعنوان سوپاپ اطمینان حکومت شکل گرفتند. الان هم دارند به سران حکومت پیام میدهند که الان نوبت ماست که کاری بکنیم.
میتوان تصور کرد که در مسیر سرنگونی حکومت ایستگاههایی نظیر جلو کشیدن مهره های سوخته دوخردادی را نیز شاهد باشیم. اما تردیدی نباید داشت که بقول مردم تظاهر کننده “اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا”. مردمی که عزم کرده اند حکومت را به زیر بکشند، فریب این نوع بازی ها را نخواهند خورد. شیرین عبادی و حجاریان و خاتمی و امثالهم حق دارند در وحشت انقلاب و براندازی مدام برخود بلرزند. اما کل وضعیت سیاسی جامعه بیانگر اینست که دوره عبور از این حکومت آغاز شده و با هیچ ترفندی نمیتوان این روند را متوقف کرد.