وضعیت وخیم است!
بسیاری از پناهجویان همجنسگرا، دوجنسگرا، ترنس وکوییر ایرانی(رنگین کمانی ها)، ترکیه را به عنوان کشور ترانزیتی پروسه مهاجرتی خود انتخاب میکنند. کشورترکیه به دلیل نزدیکی به ایران و عدم نیاز به ویزا برای سفر، وهمچنین سابقه چندین ساله در بازاسکان پناهجویان رنگین کمانی از طریق دفترسازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان مستقردرترکیه، انتخاب اول بسیاری از پناهجویان رنگین کمانی ایرانی درسالیان اخیر بوده است.
پروسه مهاجرت پناهجویان رنگین کمانی را میتوان به سه کشورمبدا، کشورترانزیت وکشورمقصد تقسیم کرد. متاسفانه درسالیان اخیر شرایط هرسه این کشورها به شدت متغیر و غیر قابل پیش بینی شده است و دراین میان، پناهجویان رنگین کمانی بیشترین ضربه را از این شرایط خورده اند. رنگین کمانی ها در ایران، با مشکلات مختلف و تبعیضات قانونی چندلایه وعمیقی روبروهستند وخانواده ها نیزبا رفتارهای توهین آمیز وتحقیر وآزار زندگی رابرای آنان تلخ ودشوار میکنند. به گونه ای که عده ای از رنگین کمانی ها برای یک زندگی آرام و انسانی و رهایی از این شرایط و وضعیت اقدام به مهاجرت میکنند و همانگونه که شرح داده شد اکثرآنان مقصد نخست را کشور ترکیه انتخاب میکنند. گزارشی که در ادامه می آید تقریبا شرایط همه پناهجویان گرفتار در ترکیه میباشد، اما من در این مطلب مشخصا به وضعیت پناهجویان رنگین کمانی خواهم پرداخت.
ترکیه درسالهای اخیر دچار تغییرات سیاسی زیادی شده است و جریانات اسلامگرا قدرت زیادی به دست آورده اند و این خبری تلخ برای بیخدایان، زنان و نیز رنگین کمانی های پناهجوی ایرانی است که خود از دست یک حکومت مذهبی وقوانین آن تصمیم به کوچ اجباری گرفته اند. قتل «ویسام» همجنسگرای سوری که درشهراستانبول ربوده و به طرزفجیعی کشته شد وهمچنین قتل«هینده» تراجنسی وفعال اجتماعی در سال گذشته، موید این ادعاست. علاوه بر این، رفتار پلیس وماموران امنیتی ترکیه نیز نسبت به گذشته تغییرمحسوسی داشته و مشاهدات و تجربیات پناهجویان رنگین کمانی از زد و خوردهای خیابانی و حمله های ناشی ازنفرت که اکثرا درشهرهای دنیزلی، کایسری واسکی شهیر گزارش شده است، نشان میدهد که پلیس دراکثرموارد خود فرد مضروب را شماتت کرده و حمایت امنیتی از او در طول رسیدگی به پرونده شکایت انجام نمیدهد.
کشور مقصد بسیاری از پناهجویان رنگین کمانی ایرانی اسکان یافته درترکیه آمریکا، کانادا، استرالیا و کشورهای اروپایی هستند. پس ازفرمان اجرایی دونالد ترامپ در۲۷ ژانویه ۲۰۱۷برای تعلیق صدور ویزا و مهاجرت و پناهنده پذیری و تعلیق ۴ماهه پناهنده پذیری از چند کشوراسلامزده – که ایران نیز جزو آنان بود- و کاهش سهمیه مهاجرپذیری آمریکا پس ازاین تعلیق از ۱۱۰هزارنفر به ۵۰ هزار نفر، بلاتکلیفی و سردرگمی بیشتری بر پناهندگان رنگین کمانی ایرانی درترکیه را شاهد هستیم. پس ازموج مهاجرتی ایجاد شده ناشی از بحران سوریه، کشور کانادا نیز که یکی از کشورهای هدف پناهجویان رنگین کمانی بود اولویت خود را به مهاجرپذیری از پناهجویان سوری تغییر داد و اعلام کرده است که تا پایان سال ۲۰۱۷ پناهجوی دیگری نمی پذیرد و بسیاری از پناهجویان رنگین کمانی فرم درخواست خود را به کشور آمریکا تغییر دادند.
درحال حاضر۱۲۰۰ پناهجوی رنگین کمانی درترکیه ثبت شده است که ۱۰۰۰ نفرآنان ایرانی هستند و در این بین وضعیت ۵۰ نفر از آنان اضطراری و نیازمند به کمک فوری برای تامین نیازهای اولیه اعلام شده است. بسیاری از پناهجویان رنگین کمانی درترکیه بیش از ۲ سال است که درانتظار دریافت جواب تقاضای خود هستند. تورم، هزینه بالای مسکن، نبود پشتیبان مالی و قطع ارتباط خانواده ها با آنان وشرایط سخت پیداکردن کار به صورت قانونی که عملا امکانش بسیار کم است، پناهجویان را وادار به انجام کارهای سیاه و سخت و خارج از طاقت بسیاری از آنان کرده است. در این میان پول دریافتی ناشی از این کارها نیز زیر حداقل دستمزد و پایین تر از شرایط قانونی است. بلاتکلیفی و سردرگمی، یاس و ترس از آینده وضعیت فعلی بسیاری از پناهجویان رنگین کمانی درترکیه است.
قدرت گرفتن دولت های اولترا راست وضدمهاجر در آمریکا و اروپا واسترالیا و بدتر شدن نوع برخورد حکومت و نیروهای مدافع جریانات مذهبی درترکیه، وضعیت ناگواری را ایجاد کرده است.
سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان و همچنین سازمانهای مدافع حقوق پناهجویان و رنگین کمانی ها در کشورهای غربی وآمریکا باید وضعیت خاص پناهجویان رنگین کمانی در ترکیه را در اولویت قرار دهند و با حمایت از حقوق آنان و درک زندگی دشوار گذشته و شرایط نامناسب فعلی ترکیه، دولت های آمریکا و کانادا واسترالیا و اروپا را برای پذیرش هر چه سریعتر این پناهجویان تحت فشار بگذارند و خواستار پاسخگویی در قبال درخواست های پناهندگی پناهجویان رنگین کمانی درترکیه باشند. از طرف دیگر پناهجویان و مشخصا پناهجویان رنگین کمانی باید با متشکل شدن و فکر و حرکت و برنامه جمعی صدای خود را رساتر کنند و توجه افکار عمومی و سازمانهای مدافع حقوق انسان و رسانه ها را به خود جلب کنند تا با بسیج افکار عمومی فشار بیشتری به دولتها و سازمان ملل آورده و موجب تغییر این شرایط شوند.