انترناسیونال: روز جهانی کارگر امسال در ایران چگونه گذشت؟
شهلا دانشفر: اول مه امسال همانطور که پیش بینی میشد، نشان از فضای پرتحرک جنبش کارگری را داشت. یک مثال بارزش قطعنامه های پرشور کارگران و بخش های مختلف جامعه چون نهادهای دفاع از حقوق زن، دانشجویان، کانون نویسندگان، به مناسبت این روز بود و شاخص دیگرش، جنگ و جدال بر سر برگزاری اول مه روز جهانی کارگر است. که همین جا لازمست به تمامی فعالین و رهبران جسور کارگری که چنین برای برپایی این روز آزادیخواهی و برابری طلبی جنگیدند و برگزارش کردند، درود بگویم.
امسال نیز به سنت هر سال کارگران با برگزاری تجمعات به استقبال روز جهانی کارگر رفتند تا قرار و مدارهایشان را برای برپایی مراسم هایشان بگذارند. از جمله در تهران در هشتم اردیبهشت ماه گردهمایی از فعالین تشکلهای کارگری از جمله اتحادیه آزاد، سندیکای نقاشان البرز، کارگران ساختمانی مریوان و دیگر فعالین اجتماعی در پارک جهان نمای کرج برپا شد و کارگران با خواندن قطعنامه هایشان به مناسبت این روز، عزم خود را برای برگزاری روز جهانی کارگری اعلام داشتند. در سنندج نیز در همین روز کارگران با راهپیمایی در خیابان های این شهر به استقبال روز جهانی کارگر رفتند. در این روز در حالیکه ٢٠ نفر از کارگران برای برگزاری مراسم دولتی سازماندهی شده و در حال راهپیمایی از میدان گاز به سوی میدان کوزه بدوشان بودند، بیش از یکصد و پنجاه نفر از زنان و مردان کارگر و تعدادی از فعالین کارگری از جمله از انجمن صنفی خبازان سنندج، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، اتحاديه آزاد کارگران و فعالین کارگری دیگر با فاصله حدود صد متری از آنان در وسط شهر مارش رفتند و صحنه های پرشوری از گرامیداشت از مراسم روز جهانی کارگر را خلق کردند. نیروی انتظامی اقدام به محاصره کارگران کرد اما علیرغم این محاصره و تلاش برای ایجاد فضای رعب و وحشت، کارگران شرکت کننده قطعنامه هایشان را پخش کردند و مراسم با دست زدنهای پرشور، مراسم را به پایان بردند. بدنبال این تحرکات اول مه فرا رسید.
از صبح روز ١١ اردیبهشت جمعهایی از کارگران علیرغم ممانعت شدید نیروهای انتظامی موفق به تجمع در مقابل مجلس و بر پایی مراسم مستقل روز جهانی کارگر شدند. در این تجمع اعتراضی نیروهای انتظامی مستقر در محل به بهانه اینکه مجلس تعطیل است، اعلام کردند که اجازه برپائی مراسم را نخواهند داد. اما کارگرانی که برای برگزاری مراسم این روز به آنجا آمده بودند، با باز کردن بنرهایی در رابطه با گرامیداشت روز جهانی کارگر و تصاویر اسماعیل عبدی و بهنام ابراهیم زاده مراسم خود را آغاز کردند و ماموران برای جمع کردن بنرها با کارگران درگیر شدند. اما در حالی که کارگران بیشتری به تجمع می پیوستند، نیروهای انتظامی مجبور به عقب نشینی شدند و قطعنامه مشترک کارگران توسط ناهید خداجو و شاپور احسانی راد قرائت شد و مراسم با کف زدن و دادن شعارهای “زنده باد اول ماه مه”؛ “روز کارگر روز ماست – خیابان از آن ماست”، پایان گرفت. سپس کارگران در حالی که در محاصره نیروهای انتظامی بودند اقدام به راهپیمائی به سوی مترو بهارستان و سر دادن شعار کردند و با ایستادن در مقابل مترو و سر دادن شعارهای مختلف به مراسم خود پایان دادند. در این هنگام بود که واله زمانی عضو سندیکای نقاشان البرز دستگیر شد. که بعد از یکروز نیز از بازداشت آزاد گردید.
همچنین اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد، برای برپایی مراسم روز جهانی کارگر از ساعت سیزده در پایانه آزادی واقعی در چهار راه نواب و چهار راه ولیعصر حضور یافتند و با حمل بنری با مضمون اتحاد، همبستگی این روز را گرامی داشتند. آنها روزنامه “مستقل” خود را که بخش زیادی از صفحات آن به بررسی مشکلات و مطالبات کارگران و قطعنامه مشترک کارگران سندیکای واحد، هفت تپه و کمیته هماهنگی اختصاص داده شده بود، در سطح وسیعی در بین رانندگان و کارگران توزیع کردند. در آنجا نیز ماموران انتظامی و امنیتی تلاش کردند که مانع از راهپیمایی دسته جمعی کارگران شوند. آنها حتی اقدام به ضبط بسته های شکلات و خودکارهای تبلیغاتی کارگران کرده و درگیر شدند. اما با هوشیاری کارگران این درگیری کنترل شد و مراسم در ساعت دو عصر پایان یافت. گفتنی است که در روزهای نهم و دهم نیز تعدادی از اعضای سندیکای واحد با حضور در پایانه های علم و صنعت، جوانمرد قصاب، راه آهن و آزادگان پیشاپیش روز کارگر را به همکارانشان تبریک گفتند و پکیج های شکلات و خودکار تبلیغاتی در میان کارگران توزیع کرده بودند.
برنامه دیگر به مناسبت روز جهانی کارگر سمینار کار و خانواده بود که توسط ندای زنان ایران در هشتم اردیبهشت بر پا شد و این خود ویژه بود. ندای زنان ایران در بیانیه اش از اول مه بعنوانی فرصتی برای فریاد انسان هایی که زندگی را حق خود می دانند، و برای بلند کردن صدای اعتراضشان علیه تبعیض و نابرابری سخن گفته و با برگزاری این سمینار به استقبال روز جهانی کارگر رفت. این برنامه با اشاره کوتاهی به تاریخچه روز جهانی همبستگی کارگری شروع شد . اسرین درکاله از فعالین دفاع از حقوق زن یکی از سخنرانان بود. اسرین سخنانش را با موضوع “بیکاری و روابط خانوادگی” آغاز کرد. او ضمن تبریک اول ماه مه و خواست اینکه روزی فرا برسد که دغدغه ی هیچ خانواده ای معاش نباشد، با ارائه آمار و ارقام تاثیر بیکاری بر تمام وجوه روابط خانوادگی و معضلات و ناهنجاریهایی که در خانواده سبب می شود، بر دو خواست اساسی کار یا بیمه بیکاری تاکید گذاشت. در ادامه برنامه فریده نخستین از دیگر فعالین جنبش رهایی زن با اشاره به وجود مشکلات و فشار مضاعف کار در محیط های کاری بر زنان، با موضوعیت “من و شغلم” سخن گفت. او از تجربه زیست خود و از اینکه چگونه شرایط زندگی و این چرخه ی تکراری معیشت زندگی و فرصت هایش را تحت تاثیر قرار داده گفت. و در پایان با بیان اینکه خود نیز کارگر است و با تبریک روز جهانی کارگر گفت : “پدرم کارگر بود، پدرش و پدرانشان کارگر بودند، مادرم نیز کارگر بود و فراوان زحمت کش،من نیز کارگرم ، من هم…
بعد از سخنرانی ها نرگس الیکایی شعری اشعارش را خواند و محبوبه فرحزادی در مورد فقر معلمان و اینکه فقر اقتصادی چگونه بر تحصیل و زندگی کودکان تاثیر میگذارد، سخن گفت و مراسم با شعر خوانی خاتمه یافت.
علاوه بر این مراسمها، خبرها حکایت از گرامیداشت روز جهانی کارگر در جمع های کوچک و محافل کارگران در شهرهای مختلف حکایت دارد. از جمله در محله حسن آباد و در شهرک های صنعتی سنندج کارگران با پخش شکلات و شیرین در محل این روز را گرامیداشتند. همچنین یک ابتکار جالب در شهر شیراز روی داد. در کارخانه قند شیراز با در دست گرفتن پلاکاردهایی که روی آن نوشته شده بود: “معیشت، منزلت حق مسلم ماست”؛ “ما گرسنهایم!، کارگران گرسنه اند، مسئولان کجایند؟”؛ روز جهانی کارگر را گرامی داشتند.
ابتکار جالب دیگر برای گرامیداشت روز جهانی کارگر، در کامیاران اتفاق افتاد. درساعت ٧ صبح روز ١١ اردیبهشت کارگران ساختمانی کامیاران روز جهانی کارگر را با پخش شیرینی در میدان مرکزی شهر و نصب بنر اول ماه مه، در میان کارگران ساختمانی جشن گرفتند. در این مراسم آنها و این روز را به کارگران تبریک گفتند و یکی از اعضای هیت مدیره چند دقیقه ای در رابطه با مشکلات و خواسته کارگران ساختمانی بحثی را ارائه داد. در سنندج نیز تعدادی از کارگران ساختمانی روز جهانی کارگر را در محل کار خود گرامی داشتند.
نگاهی به این اتفاقات، به روشنی نشان میدهد که اول مه امسال چه گذشت. نشان میدهند که کارگران چگونه ایستادند، شعار دادند و با بیانیه ها و قطعنامه های پرشورشان کیفرخواست خود را علیه سرمایه داری حاکم اعلام کرده و بار دیگر بر مبارزه ای متحد و سراسری برای داشتن زندگی ای انسانی تاکید گذاشتند.
انترناسیونال: قطعنامه ها و بیانیه های منتشر شده از طرف تشکل های کارگری و سایر تشکل ها و شخصیت های اجتماعی، چه ویژگی هایی دارد؟
شهلا دانشفر: یک بخش از بیانیه ها و قطعنامه های اول مه از سوی تشکل های کارگری و دیگر نهادهای اجتماعی داده شده بود و بخشی دیگر از سوی جمع هایی از کارگران و دیگر نهادهای اجتماعی. از جمله به مناسبت اول مه امسال دو قطعنامه کارگری با امضای مشترک تشکلهای مختلف کارگری داشتیم که خواستهای کارگران و کل جامعه را در سطحی سراسری پوشش میداد. یکی قطعنامه ٦ تشکل کارگری اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، سندیکای کارگران نقاش استان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، انجمن صنفی کارگران ساختمانی مریوان و دیگری قطعنامه مشترک سه تشکل کارگری سندیکای واحد، سندیکای نیشکر هفت تپه و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری که بطور واقعی امضا کنندگان آنها میتوانند، امضای خود را پای هر دو قطعنامه بگذارند. همانطور که در نوشته دیگری هم اشاره کردم خواستهای مشترکی محور هر دوی این قطعنامه ها بود. و امروز نیز این قطعنامه ها میتواند متحد کننده صف اعتراض بخش های مختلف کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و همه مردم تحت ستم و استثمار جامعه باشد. اعتراض هر دو قطعنامه به زندگی زیر خود و تاکیدش بر افزایش فوری حداقل دستمزدها به اندازه سبد هزینه اعلام شده دولت است. که در آن به ارقام ٤ میلیون و ٤ میلیون و نیم به عنوان نرخ امروز سبد هزینه خانوار کارگری و بر حق داشتن یک زندگی انسانی تاکید شده است. همچنین یک خواست مهم این قطعنامه ها پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و مردم معترض است. حول این دو موضوع مهم هم اکنون کارزاری در جریان است که ابعادی اجتماعی داشته و هر روز قدرتمند تر میشود، قطعنامه های اول مه تاکیدی بر تداوم متحد این مبارزات است. بعلاوه کارگران در این قطعنامه ها بر برابری زن و مرد تاکید کرده اند. خواستار لغو مجازات اعدام و شلاق و آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی شده اند. آزادی بدون قید و شرط، ایجاد تشکلهای مستقل، حق اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع، اندیشه و بیان و تحزب شده اند. خواستار به رسمیت شناخته شدن حق شهروندی مساوی برای مهاجرین افغانستانی و دیگر مهاجران و برچیده شدن قراردادهای موقت و سفید امضا و واسطه های کاری و پیمانکاران از محیط های کار شده اند. در این قطعنامه ها کارگران همچنین بر خواستهایی چون بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی چون درمان رایگان و تحصیل رایگان برای همه تاکید میکنند. بر جرم اعلام شدن تعویق پرداخت دستمزدها و پرداخت فوری طلب تمامی کارگران، بازنشستگان، معلمان و کارمندان بخش دولتی و خصوصی همراه با خسارت دیرکرد آن شده اند، میگویند اخراج ها باید فورا متوقف شود. خواستار پایان دادن به تحمیل محرومیت و بردگی بیشتر به کارگران تحت عنوان مناطق ویژه اقتصادی و غیره شده اند. خواستار محاکمه غارتگران صندوقهای بازنشستگی و جبران خسارتهای وارده به آنها شده اند. میگویند کار کودکان باید ممنوع باشد و بر تامین معیشت آنها فارغ از تعلق خانوادگی، جنسیت، قومیت و مذهبشان مطابق با استانداردهای پیشرفته امروزی تاکید گذاشته اند و…
گفتنی است که در مارش کارگران در سنندج در هشتم اردیبهشت ماه در گرامیداشت روز جهانی کارگر، کارگران و خانواده های کارگری شرکت کننده طی قطعنامه ای روز جهانی کارگر را روز همبستگی طبقاتی کارگران و کیفرخواست طبقه کارگر علیه سرمایه داری خوانده و ضمن تبریک این روز به همه کارگران و خانواده هایشان بر خواستهایی تاکید کردند که محورهای مشترکی با دو قطعنامه فوق دارد.
جدا از این قطعنامه ها ندای زنان ایران با انتشار بیانیه ای به مناسبت روز جهانی کارگر، این روز را گرامی داشته است. فوکوس این بیانیه اعتراض به تبعیض علیه زن به عنوان وجه دیگری از تبعیض و نابرابری در جامعه سرمایه داری است. این بیانیه با اشاره به وجوه مختلف تبعیض و بیحقوقی جسنیتی در جامعه و قرار گرفتن زنان در موقعیت فرودست ترین اقشار که کمترین سهم را از سقف اشتغال دارند و با وجود ابعاد وسیع بیکاری، هر روز بیشتر به صف بیکاران پیوسته و به ورطه فقر و کارتن خوابی و اعتیاد می افتند، بر خواستهایی تاکید دارد. این بیانیه خواستاررفع هر گونه تبعیض حقوقی و قانونی از زندگی زنان و ایجاد شرایط برابر برای کسب شغل، بیمه بیکاری، درمانی و تحصیل رایگان برای همگان و رفع هرگونه تبعیض و تفکیک جنسیتی در محیط های کاری و تحصیلی، تامین امنیت جانی و شغلی برای زنان در محیط های عمومی و کاری، لغو تمام طرحهایی که سبب بی ثباتی زنان در محیط های کاری می شود از قبیل دورکاری و نوبت کاری، تامین مهد های کودک رایگان برای کودکان، تامین امنیت شغلی برای زنانی که از مرخصی زایمان و شیر دهی استفاده می کنند، لغو تمام قوانین و طرح هایی که شکاف جنسیتی را رواج میدهد وپرداخت دستمزد برابر در ازای کار برابر شده است.
همچنین کانون نویسندگان ایران نیز طی بیانیه ای با شادباش روز جهانی کارگر، به وجه دیگری از خواستهای جامعه اشاره میکند. در قسمتی از بیانیه آنها چنین آمده است: “خواست آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا و لغو همهی اشکال سانسور فقط امر نویسندگان نیست بلکه به کارگران نیز مربوط است تا دیگر به صرف بیان اعتراض، پیگیری خواستها و ایجاد تشکل محاکمه و زندانی نشوند.”. کانون نویسندگان در بیانیه خود خواستار آزادی همهی فعالان کارگری و نویسندگان و روزنامه نگاران در بند و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی و مختومه شدن پروندههای امنیتی گشوده شده برای کارگران و نویسندگانی شده است که “جرمی” جز بیان اعتراض و کوشش برای رسیدن به حق خود ندارند.
جدا از بیانیه ها و قطعنامه های نهادها و تشکلهای کارگری و دیگر بخش های اجتماعی همانطور که اشاره کردم جمع هایی از کارگران از مراکز مختلف کارگری و جمع هایی از بخش های مختلف اجتماعی به مناسبت روز جهانی کارگر بیانیه داده و بر وجوه مختلف مصائب جامعه سرمایه داری تاکید کرده اند و خواستهایی را عنوان نموده اند. یک نمونه آن قطعنامه ٥ جمع کارگری، از جمله جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر و بندر امام، جمعی از کارگران محور تهران – کرج، کارگران پروژه های پارس جنوبی، فعالان کارگری شوش و اندیمشک و فعالان کارگری جنوب است که خواستهای مشابهی با دو قطعنامه تشکلهای کارگری دارد.
همچنین جمعی از نفتگران پالایشگاه نفت شیراز به مناسب روز جهانی کارگربیانیه ای داده اند که درآن به وضعیت نابسامان کاری شان، به حقوقهای زیر خط فقر و نداشتن هیچگونه امنیتی شغلی ای و به اخراج ها و بیکارسازی ها اعتراض کرده اند که در بخشی از آن چنین آمده است: “در ۳۷ سال گذشته، یک عده فقیر و فقیرتر شده و به کارتن خوابی و گورخوابی روی آوردهاند و عدهای نیز با فیش های حقوقی میلیونی حق ملت را بالا کشیدهاند. در شرایط کنونی ضروری است که ما هم صدای خود را به گوش همه برسانیم.” و بعد با طرح سوالاتی چون این همه وعده و وعید که دادید به کجا رسید و چه شد؟ چرا کارگران در این مملکت هیچ منزلتی ندارند؟ پاسخ بدهید که چرا در دوران حاکمیت تان اجازه ایجاد سندیکا و اتحادیه های مستقل کارگری را ندادید؟ به چه حقی کارفرمایان میتوانند با زندگی و حیات ما بازی کنند؟ پول های فروش نفت و گاز این مملکت را در کجا هزینه می کنید؟ اعتراضشان را ابراز کرده و میگویند: “با سیاست های غیرمردمی و ضد کارگری تان سفره های ما را هر روز خالی تر کرده اید. آنوقت با بیشرمی میخواهید که ما پای صندوقهای رأی شما هم حاضر شویم؟ رأی بدهیم تا باز هم جیبها و سفره هایمان را خالی تر کنید؟ رأی بدهیم تا خانه و کاشانه و زندگی مان را بیش از این به نابودی بکشانید؟ این امری محال است ما را به شما هیچ امیدی نیست.”. این بیانیه بطور واقعی پاسخ کارگران و کل جامعه به مضحکه انتخابات حکومت است که صدای اعتراض کل مردم علیه فقر، علیه تبعیض و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه نمایندگی میکند.
نمونه دیگر بیانیه جمعی از کارگران شرکت نفت پارس جنوبی به مناسبت روز جهانی کارگر است. این بیانیه با تاکید بر خواستهای سراسری کارگری که در دیگر قطعنامه ها و بیانیه ها نیز آمده است، بر چند خواست افزایش حقوق ها به بالای خط فقر، توقف اخراج ها، و به رسمیت شناختن حق اعتراض و داشتن تشکل تاکید کرده و برگزاری مراسمهای دولتی تحت عنوان روز کارگر را مورد حمله قرار میدهد.
همچنین جمعی از دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه های استان مرکزی به مناسبت روز جهانی کارگر بیانیه داده اند. اعتراض این بیانیه بر پولی سازی آموزش عمومی و تبعیض گسترده آموزشی در سطح عمومی، هزینه های گزاف آموزش عالی و تبدیل امر تحصیل به کالایی لوکس برای جامعه، تبدیل دانشگاهها به یک بانک و وسیله ای برای درآمد زایی، دریافت شهریه های گزاف و عدم ارائه خدمات درخور، هزینه های روز افزون خوابگاهها و تغذیه و سلف سرویس های نابسامان، کیفیت پایین وسایل ایاب و ذهاب دانشجویان، عدم امکانات رفاهی مناسب و درخور و در شان شهروندی دانشجویان، واگذاری فضاها و امکانات دانشگاهی به نهادها و سازمانهایی بیرون از دانشگاه و وضعیت بشدت نابسامان دانشگاه ها است. اعتراض این بیانیه به ابعاد وحشتناک بیکاری در سطح عمومی و در سطح فارغ التحصیلان دانشگاهی و محرومیت بیکاران از هرگونه تامین است. این بیانیه علاوه بر طرح خواستهایی که در قطعنامه ها و بیانیه هایی که اشاره کردم، برخواستهای دیگری چون پایان دادن به خشونتهای سیستم آموزشی در حوزه امنیتی و حراستی، پایان دادن به برخوردهای تبعیض آمیز در زمینه پوشش خصوصا در قبال دختران و تفکیک جنسیتی، تحصیل رایگان برای همه و در همه سطوح، بیمه بیکاری برای همه و تامین اجتماعی مردم برای داشتن یک زندگی شایسته انسان، تلاش برای پایان دادن به بحران فاجعه بار زیست محیطی در ایران و مبارزه با آلودگی محیط زیست و مقابله با نابودی طبیعت امروز تاکید کرده است.
خلاصه کلام اینکه اعتراض تمامی این قطعنامه ها و بیانیه ها به فقر و سیاست های ریاضت اقتصادی حکومت و به تبعیض و نابرابری است و همگی در کنار یکدیگر همه جانبه گی خواستهای کارگران و کل جامعه را در روزی چون روز جهانی کارگر به نمایش میگذارد. چرا که روز جهانی کارگر اساسا روز اعتراض علیه سرمایه داری و تمام مصائب ناشی از آن است.
انترناسیونال: این قطعنامه ها و بیانیه ها چه جایگاهی دارد و کدام چشم انداز و افقی را در مقابل جنبش کارگری قرار می دهد؟
شهلا دانشفر: قطعنامه ها و بیانیه های اول ماه مه بطور واقعی کل بساط توحش و بربریت سرمایه داری در ایران و در جهان را به چالش کشیده اند. این قطعنامه ها و بیانیه ها بطور واقعی، ابزاری برای ابراز وجود سیاسی کارگران با خواستهایی است که کل جامعه را نمایندگی میکند. و در شرایط پر تحرک جنبش کارگری که کارگران هر روز با خواستهای اجتماعی تر و سیاسی تری به میدان می آیند، خواستهای سراسری رادیکال، انسانی و چپ هر روز میدانی تر شده، و به شعار اعتراض کارگران در خیابان تبدیل میشود، و نیز با توجه به وزن سنگین اعتراضات کارگری بر فضای سیاسی جامعه، چنین قطعنامه ها و بیانیه هایی جایگاه مهم تر و سیاسی پیدا میکند. به عبارت روشنتر قطعنامه های اول ماه مه که اساسا کل بساط توحش سرمایه داری را در تمام وجوهش به چالش میکشد، قطب نمای روشنتری به مبارزات هر روزه کارگری و کل جامعه میدهد. به این اعتبار است که من از قطعنامه کارگری به عنوان پلاتفرم اعتراضات سراسری کارگران و کل جامعه صحبت میکنم. از همین رو از نظر من قطعنامه های اول مه کارکردش فقط منحصر به آن روز معین نیست. بلکه میتواند روشنایی بیشتری به مبارزات کارگران در طول سال ٩٦ ببخشد و تعین بیشتری به خواستها و مبارزات کارگران بدهد. بنابراین اولین نتیجه گیری ام اینست که به نظرم رهبران و فعالین کارگری باید در این راستا به این قطعنامه ها و بیانیه ها نگاه کنند و صفوف مبارزات کارگران را حول خواستهایی که در آنها برشمرده شده، متحد کنند. و جالب اینجاست که کارگران این قطعنامه ها را در تجمعشان مقابل مجلس قرائت کردند. در مراسمشان در پایانه آزادی قرائت کردند. آنها را به میان کارگران بردند و در جمع ها و مجامع شان پخش کردند. و این خود یک اتفاق سیاسی مهم در جنبش کارگری است.
انترناسیونال: جمعبندی شما از مراسم ها و موضعگیری ها در روز جهانی کارگر امسال چیست؟
شهلا دانشفر: جدال کارگران بر سر برگزاری روز جهانی کارگر، ایستادگی کارگران در مقابل فضای امنیتی حکومت اسلامی و تلاش برای برگزاری مراسم های روز جهانی کارگر، و بیانیه ها و قطعنامه های رادیکال، چپ کارگران به مناسبت این روز با خواستهای سراسری شان، همانطور که اشاره کردم، فضای پر تحرکت جنبش کارگری در ایران را به روشنی به نمایش میگذارد.
در عین حال برای دیدن قدرت جنبش اعتراضی کارگری و جایگاه اول مه امسال خوبست به عکس العمل حکومت اسلامی و تشکلهای دست ساز دولتی اش، نگاهی بیندازیم. جمهوری اسلامی برای بازداشتن کارگران از برگزاری این روز، مثل هر سال کارگران و فعالین کارگری را احضار و تهدید کرد. آنها را از برگزاری این روز برحذر کرد. در تجمعات برگزار شده از جانب کارگران حضور یافت و تهدید کرد و دست به دستگیری زد. اما کارگران مصمم تر از هر سال به استقبال روز جهانی کارگر رفتند و این روز را گرامی داشتند. از سوی دیگر خانه کارگریها از مدتی پیش به تدارک هفته کذایی کارگرشان رفتند. و میدانیم از هفته کارگر سخن میگویند، تا منکر وجود روز جهانی کارگر شوند. هفته کارگرشان، هفته بیعت با خامنه ای، با قانون کار، با خمینی، با اقتصادی مقاوتی و سیاستهای ریاضت اقتصادی حکومت و در واقع هفته تدارک تعرض بیشتر به زندگی و معیشت کارگران بود. اگر چه روزی چون روز جهانی کارگر وبال گردنشان شده است و ناگزیر از راهپیمایی روز کارگر نیز سخن گفتند. اما دیدیم که آخر سر هم از ترسشان به قبر خمینی پناه بردند، چون میدانند که قبر کسی که بنیانگزار جهنم جمهوری اسلامی است، مکان حضور و اعتراض کارگران نخواهد بود. به عبارت روشنتر در محل قبر خمینی جمع شدند تا مبادا با آمدن به خیابان، اوضاع از کنترلشان خارج شود. چون تجربه سالهای قبل را دارند و دیده اند که گذاشتن راهپیمایی همان و ریختن کارگران به خیابان و بدست گرفتن اوضاع همان، چطور که یک نمونه بسیار کوچکش همین امسال در سنندج روی داد و دیدیم وقتی که قدمشان را به خیابان گذاشتند، مارش کارگران معترض به راه افتاد. از سوی دیگر آنها به برگزاری نمایش مسخره “کارگری” شان تحت عنوان “روز کارگر” نیاز دارند و اتوبوس های کرایه ای شان را راهی همه شهرها کردند و زیر فشار کارفرمایان و بعضا فشار بر کارگران، به مراسمی که سخنرانش روحانی بود نیرو کشیدند. چرا که به قول خودشان رای آنها به روحانی است. سیاست آنها همان سیاست اقتصاد مقاومتی و کشیدن کار از گرده کار است. اما جالب است، که این بار نزاعهای درونی شان، نگذاشت در محل قبر رهبر نظامشان آسوده بمانند و شعاردهی های مقابل فضا را متشنج کرد و سخنرانی روحانی اندر وصف سال اقتصاد مقاومتی و مقام کارگر در شکوفا کردن این اقتصاد دچار اخلال شد. اینها همه نشاندهنده حال و هوای اول مه امسال بود.
در آخر بدنیست اکنون که بحث بر سر ارزیابی از روی جهانی کارگری و برگزاری این روز همبستگی جهانی کارگری است. به وجه دیگری از موضوع، آنهم قدرتنمایی صف متحد کارگران اشاره مختصری داشته باشم. یک اتفاق مهم در اول ماه مه امسال میتوانست این باشد که تمامی تشکلهایی که پای دو قطعنامه متفاوت را امضا کرده اند، صف واحدی را تشکیل میدادند و خواستهای مشترکشان را در یک قطعنامه واحد انتشار میدادند و کل کارگران را به مبارزه متحد حول آن خواستها فرا میخواندند. و نه تنها این بلکه تمامی نهادهای مبارزاتی در عرصه های مختلف اجتماعی از جمله تشکلهای دفاع از حقوق زن، دفاع از حقوق کودک، اعتراض علیه تخریب محیط زیست، تمامی گروههای مبارزاتی شکل گرفته از سوی کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه همه و همه امضای خود را پای قطعنامه مشترک کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر میگذاشتند و اعلام میکردند که خواستهای قطعنامه کارگران، خواستهای آنها نیز هست و آنرا پلاتفرم مبارزات متحد و سراسری خود میدانند. و این چنین بود که چهره اجتماعی روز جهانی کارگرعلیه سرمایه داری قدرتمند تر به نمایش در می آمد. نگاهی به مبارزات سال گذشته، کارگران، معلمان، بازنشسته، پرستاران، دانشجویان و شعارهای واحد اعتراضاتشان، بطور واقعی نشان میدهد که این همبستگی در میان بخش های مختلف کارگری وجود دارد و هر روز بیشتر میشود. اگر چه نفس اینکه کارگران چنین روشن و متعین خواستهایشان را بیان میکنند و با خواستهای کل جامعه جلو آمده و ابراز وجود سیاسی میکنند و نفس اینکه محور های مشترکی این قطعنامه ها را به هم پیوند میدهد، خود یک اتفاق مهم است. خواستهای این قطعنامه ها میتواند پلاتفرم عملی ای برای شروع یک مبارزه متحد و سراسری برای همه کارگران و کل جامعه در سال ٩٦ باشد.