جدید ترین

در مقابل راسیسم و فاشیسم باید با پرچم سوسیالیسم بمیدان آمد!

پیام کنگره دهم حزب کمونیست کارگری  به مردم آزاده دنیا

عروج چهره ها و احزاب راست افراطی در غرب  بازتاب و حاصل بی افقی و گندیدگی سرمایه داری جهانی است.

بحرانی که با فروپاشی وال استریت در زمستان 2008 اوج گرفت امروز به یک بحران تمام عیار سیاسی و حکومتی در کشورهای غربی انکشاف یافته است. بحرانی که نارضائی وسیع مردم از سیستم و نظم موجود، اعتراض به  شکاف آشکار بین کوه ثروت نجومی یک درصدیها  و فقر توده مردم، و مقبولیت پیدا کردن گفتمان سوسیالیسم در جامعه را بدنبال داشته است.

در سطح سیاسی این بحران به شکل “شگفتی” و “تحولات غیر قابل انتظار” حتی در رفراندوم ها و انتخابات ها خود را نشان میدهد. احزاب سنتی حکومتی موقعیت و اعتبار گذشته خود را از دست میدهند، توده مردم از آنان رویگردان میشوند و احزاب افراطی به جلو رانده میشوند. از یکسو چهره هائی با ادعای آشکار سوسیالیسم- که بر متن شرایط سیاسی در غرب بویژه در آمریکا “چپ افراطی” محسوب میشوند- نفوذ و محبوبیت پیدا کرده اند و از سوی دیگر احزاب راسیستی سر بلند میکنند و بقدرت رانده میشوند. اما قدرتگیری راست نشانه قدر قدرتی و تحکیم طبقه سرمایه دار نیست، برعکس نشانه ضعف و بی آلترناتیوی کامل اوست. تحولاتی نظیر برگسیت در بریتانیا و انتخاب ترامپ در  آمریکا قبل از هر چیز سردرگمی و استیصال طبقه حاکمه در این کشورها را بیان میکند. میتوان گفت این یک نوع “دوران گذار” برای حکومتهای غربی است. راست ترین، مسخره ترین و پوشالی ترین  دماگوگها و شیادان سیاسی نظیر ترامپ بجلو رانده میشوند تا برای طبقه حاکمه وقت بخرند. بحران اقتصادی و مصائب آن به گردن “خارجی ها” انداخته میشود تا علت اصلی یعنی نفس نظامی که بر سودپرستی مبتنی است هدف اعتراضات توده ای قرار نگیرد و جریانات اصلی طبقه حاکمه مفری برای خروج از بحران حاضر پیدا کنند. تا احزاب “میانه و متعارف” فرصتی داشته باشند برای مرمت و سرهم کردن و احیای دکترین و دیدگاههای فروپاشیده و به بن بست رسیده سیاسی و اقتصادی و حتی فلسفی شان!

اما کاپیتالیسم نه از اسب بلکه از اصل افتاده است. بحران یک درصدیها در بی افقی و بن بست لاعلاج سرمایه داری جهانی ریشه دارد و از همین رو تحولات “شگفت و غیر منتظره” ای نظیر برگسیت و انتخاب ترامپ بحران سیاسی و اقتصادی موجود را حتی برای طبقه حاکمه وخیم تر و شدید تر خواهد کرد. احزاب و نیروهای سنتی و “میانه رو” طبقه حاکمه امیدوارند بعد از یک دوران گذار توحش راسیستی جامعه دوباره به آنها روی بیاورد. امیدوارند مردم در هراس از “مرگ” به “تب” راضی بشوند. اما چنین نخواهد شد. نه راست و نه چپ بورژوازی هیچ راه حل واقعی و عملی ای برای حل و یا حتی تخفیف بحران اقتصادی و اجتماعی موجود ندارد.

دنیا در آستانه یک دوره تشدید تلاطمات اجتماعی و سیاسی و شکل گرفتن جنبش های اعتراضی وسیع   قرار گرفته است. مردم دنیا به ریاضت کشی اقتصادی بعلاوه راسیسم و زن ستیزی و خارجی ستیزی تن نخواهند داد. هم اکنون جنبش وسیعی در آمریکا و در دیگر کشورهای جهان در مقابله با ترامپ و سیاستهای فوق ارتجاعی ای که نمایندگی میکند شکل گرفته است و این هنوز از نتایج سحر است. این جنبش میتواند و باید هر روز وسیع تر و گسترده تر و رادیکالتر شود و بیش از پیش کل سیستم و نظام سرمایه داری را بزیر سئوال ببرد.

ما به مردمی که در برابر توحشی که ترامپ نمایندگی میکند به دفاع از تمدن و انسانیت وآزادگی برخاسته اند درود می فرستیم و اعلام میکنیم در مقابل حکومت یک درصدیها و نظام سیاسی و اقتصادی که برای برون رفت از بحران خود به فاشیستهائی نظیر ترامپ نیازمند است تنها یک راه حل وجود دارد: سوسیالیسم، و انسانیت و برابری طلبی و آزادیخواهی سوسیالیستی!

زنده باد مبارزات مردم علیه راسیسم و فاشیسم!

زنده باد سوسیالیسم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *