ظریف نماد وقاحت و ذلالت جمهوری اسلامی در داووس- مهران محبی

محمدجواد ظریف مشاور ارشد پزشکیان در امور راهبردی با حضور در مجمع جهانی داووس که برگزاری آن مقارن با تحلیف ترامپ بود، باز هم به چاپلوسی و این بار برای جلب‌توجه و رضایت غربی‌ها تا حد شلیک به خودی‌های حکومتی در برابر خواست تهدیدآمیز مقامات غربی علیه برنامه هسته‌ای و ناآرام‌سازی منطقه‌ای جمهوری اسلامی متوسل شد.

واکنش تا این حد رقت‌بار ظریف، امری لازم برای نظام ولی بی‌حاصل بود. اوضاع به‌هم‌ریخته جمهوری اسلامی دیگر توجیهی برای شنیدن دروغ‌های تکراری و مماشات‌کردن‌های گذشته برای دولت‌های غربی دررابطه‌با موضوعات هسته‌ای و منطقه‌ای باقی نگذاشته است. در همین مجمع “آنتونیو گوترش” با تأکید و صراحتاً از جمهوری اسلامی می‌خواهد تا اولین قدم را بردارد و با تحکم می‌گوید: “این برای جمهوری اسلامی بسیار مهم است که اهمیت این گام را برای صلح و ثبات در منطقه درک کند… امیدوارم حکومت ایران بفهمد و یک‌بار و برای همیشه روشن کند که به دنبال سلاح هسته‌ای نیست”.

پاسخ ظریف نیز چیزی غیر از تکرار دروغ همیشگی و حالا بی خریدار سران جمهوری اسلامی و چاپلوسی از ترامپ نبود که می‌گوید: “ما به دنبال سلاح هسته‌ای نبوده و نیستیم” و سپس ابراز امیدواری می‌کند که ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش جدی‌تر، متمرکزتر و واقع‌بین‌تر باشد!

بااین‌حال که ظریف در یک مجمع بین‌المللی به طور بی‌سابقه ذلت و خواری را بر خود هموار می‌کند تا شاید غربی‌ها و خصوصاً ترامپ را در ازای هر امتیازی راضی به دست نگه‌داشتن از اعمال فشار حداکثری علیه حکومتش کند، ترامپ یک روز بعدازاین صحبت‌های ظریف باز هم پایش را در یک کفش کرد و گفت که امیدوار است جمهوری اسلامی دست به معامله (پذیرش همه خواست‌های ترامپ در عرصه اتمی و منطقه‌ای) بزند، و اگر چنین نکند هم مسئله‌ای نخواهد بود! یعنی حرف‌های ظریف هیچ است و جمهوری اسلامی اگر به خواست‌های او تن ندهد، نه‌تنها اعمال فشارهای حداکثری از طریق تحریم، بلکه حمله نظامی به مراکز هسته‌ای‌اش هم در انتظارش خواهد بود.

مخمصه ظریف در این سفر خارجی فقط محدود به داخل مجمع نماند. در حاشیه مجمع، “فرید زکریا” مجری و مفسر شبکه CNN نیز ظریف را به مصاحبه کشید و دررابطه‌با حقوق زنان در ایران و موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی مرتبط با جمهوری اسلامی از او پرسید. مشاور ارشد پزشکیان که به ماله‌کش اعظم رژیم معروف است در پاسخ به سؤال مجری در زمینه حقوق زنان در ایران، مدعی تحقق مطالبه آزادی پوشش زنان بر مبنای وعده‌ای که پزشکیان داده بود، شد و بی‌شرمانه شکست کلیت جمهوری اسلامی از زنان و انقلاب زنانه برای پائین کشیدن جمهوری اسلامی با همه جوانب ضدانسانی‌اش را در قاپی وارونه، به دستاوردی برای دولت پزشکیان تعبیر کرد. او ادعا کرد که دولت تصمیم گرفته تا زنان را تحت‌فشار نگذارد و پزشکیان به وعده خود در این باره عمل کرده است. ظریف ادعای دروغین و شرم‌آورش در برابر مجری CNN را هم این‌گونه “مستدل” کرد: “اگر سری به خیابان‌های ایران بزنید می‌بینید که برخی در خیابان‌ها برخلاف قانون، حجاب را رعایت نمی‌کنند… چهار زن محجبه در کابینه دولت که انتخاب کرده‌اند و باور به قانون دارند، حجاب را رعایت می‌کنند” و دست آخر هم به این دست آورد دولت و همچنین خودش که در تشکیل کابینه دخیل بوده افتخار کرد.

در بخش دیگر این مصاحبه که موضوعات دیگر سیاست‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی حکومت مورد سؤال مجری شبکه بود، ظریف باز هم هنر تردستی و شعبده‌بازی را بکار گرفت و چندصدایی و دیدگاه‌های مختلف (باندهای حکومتی) را که امکان سرکوب و خفه کردن مطلق یکدیگر را ندارند، به وجود آزادی بیان دیدگاه‌های اجتماعی در ایران تعمیم داد. او مدعی شد که دیگران (باندهای تندرو حکومت) صداهای مخالف را خفه کردند ولی باند اصلاح‌طلب صداهای مخالف را خفه نکرد. ادعا کرد که سیاست باز است و صدای مخالفان هم شنیده می‌شود. به‌زعم ظریف رقابت برای کسب جایگاه ریاست‌جمهوری سخت ولی یک رقابت و یک انتخاب واقعی بود و سرانجام برای ترغیب غرب به استفاده از این به‌اصطلاح موقعیت مهیا شده در حاکمیت جمهوری اسلامی برای انجام مذاکرات که ممکن است از دست برود، “تیری” به جلیلی شلیک کرد و گفت: “اگر امرو به‌جای پزشکیان، جلیلی بود ممکن بود یک جنگ در منطقه شکل بگیرد”.

به‌این‌ترتیب ظریف به نمایندگی از حکومتش درجه بیشتری از ذلالت در یک مجمع جهانی را به نمایش گذاشت. اما جدا از نمایش درماندگی‌های رژیم به واسطه مهره‌هایش در مجامع بین‌المللی – که متأثر از ۴۵ سال مبارزات اجتماعی است و چنین موقعیت و سیمایی از جمهوری اسلامی، خود قوت دهنده و انگیزه دهنده به ادامه این مبارزات تا سرنگونی حکومت است – همین که هر گاه هر یک از مهره‌ها و سرسپردگان جمهوری اسلامی برای سفیدشویی‌هایی که در شرایط جدید توأم با التماس و گدایی از دولت‌های غربی به اجلاس، مجامع و نشست‌های بین‌المللی می‌روند و به‌نوعی شکار رسانه‌ای می‌شوند تا دررابطه‌با اوضاع سیاسی و اجتماعی‌ای که رژیم را زیر فشار گذاشته و اخبارش هر روزه در سراسر جهان می‌پیچد، بازخواست و مورد سؤال واقع شوند، برای ما مردم ۹۹ درصدی جامعه اهمیت دارد.

ما مردم، اهمیت این بازخواست‌ها و پرسشگری‌ها را – هر چند از جنس رسانه‌های کاسب‌کارانه خبری هستند – در این می‌بینیم که امروز بعد از ۴۵ سال از مبارزات خود علیه جمهوری اسلامی قدرتمان به حدی رسیده و صدایمان به حدی بلند شده است که دیگر برای دولت‌ها و رسانه‌هایشان که مدام با جمهوری اسلامی مماشات می‌کردند و جنایات و سرکوبگری‌هایش در داخل را نادیده می‌گرفتند، ممکن نیست به روال گذشته ادامه دهند.

ما چنان جمهوری اسلامی را به‌زانو درآورده‌ایم که سرانش در خارج از کشور دیگر توان و جرئت انکار پیشروی‌های جنبش‌های اعتراضی و به‌طورکلی قدرت‌گیری انقلاب “زن، زندگی، آزادی” را ندارند، و ناچارند برای کاهش اهمیت و تأثیرات پیشروی‌های مردم در ذلیل و ناتوان کردن رژیم، به وارونه‌گویی و شعبده‌بازی متوسل می‌شوند.

پایان برای جمهوری اسلامی و آغاز برای بنانهادن دنیایی آزاد و برابر نزدیک است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *