علی انتظاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که در یک مصاحبه تلویزیونی از سیمای جمهوری اسلامی، مهسا (ژینا) امینی نماد انقلاب “زن، زندگی، آزادی” را با یک ادبیات لمپنی – اسلامی مورد توهین قرار داده بود، زیر فشار اعتراضات عمومی مجبور به عذرخواهی شد و از سمت ریاست دانشکده کنار گذاشته شد.
این مهره کثیف و جانی حکومت در اظهاراتیدررابطهبا قتل حکومتی مهسا امینی که باعث شکلگیری انقلابی مدرن و انسانی علیه حکومت اسلامی و برایازمیانبردن هر نوع تبعیض و نابرابری، رسیدن به آزادیهایبیقیدوشرط و استقرار نظام نظمدهنده و تأمینکننده زندگی مملو از رفاه و شادی برای همه انسانها شد، با بهکارگیری واژه تحقیرکننده “نفله شده” برای مرگ مهسا که به دست جانیان و مزدوران گشت ارشاد به قتل رسید، رسماً و از طریق شبکه چهار تلویزیون حکومتی به مهسا امینی و همه جانباختگان انقلاب توهین کرد، توسط حکومتش که نتوانست دو روز زیر فشار افکار عمومی دوام بیاورد، به سوراخ رانده شد.
معلوم است که جمهوری اسلامی مهرههایجنایتکار و ضدانسان و حتی مزدوران دونپایه خودش را بهخاطربیاحترامیکردن به مردم و ارزشهای انسانی آنها و بهخاطر جنایاتشان در حق جامعه تنبیه و مجازات نمیکند و علی انتظاری هم مشمول هیچگونه تنبیه و مجازاتی توسط حکومت بهخاطر توهین به مهسا امینی نماد انقلاب “زن، زندگی آزادی” نخواهد شد. مردم نیز چنین انتظاری از جمهوری اسلامی که سراپا از لحاظ ایدئولوژیکی و ساختمان حکومتی ضدانسانی است و اینادبیات لمپنیسیتی و مبتذل اساس فرهنگش است، ندارد که پاسدار – رئیس دانشکدهاش را مجازات یا حداقل تنبیه کند.
برای جمهوری اسلامیکنارگذاشتن دائمی کسانی مانند انتظاری محال است. بقای حکومت در تربیت و بهکارگیری چنین مهرههایی است و برکناری انتظاری از ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه بههیچوجه مساوی با کنارگذاشتن او از دیگر مناصب و مسئولیتهای دولتی و حکومتی نیست. چون حکومت نه با هدف تغییر رویکرد و پاسخدادن به خواست مردم از جنبه دمکراتیک مرسوم در کشورهای غربی که بر حکومتها تحمیل شده، بلکه بهخاطر کاستن از فشار جامعه در شرایط و مقاطعی معینی مانند مورد اخیر است که تسلیم میشود.مردم هم نسبت به حکومت هیچ توهمی ندارند و میدانند که فعلاً انتظاری را به سوراخ بردهاند تا در زمان و شرایطی دیگر و از سوراخی دیگر بیرونش بیاورند و در منصبی دیگر بگمارندش.
اما همینکه جمهوری اسلامی در برابر فشار افکار عمومی علیه یکمهره حکومتی که به نماد انقلاب توهین کرده، ناچار به برکناری مهره خودش میشود، یک شکست از انقلاب و مردم انقلابی را پذیرفته و انقلاب توانسته است شکستناپذیری خود را در آستانه دومین سالگرد تولدش بر حکومت به اثبات برساند. برای مردمی که در دفاع از نماد انقلاب خود، از انقلابشان در برابر حکومت ضدانقلاب قاطعانه دفاع و حراست میکنند، جایگزینکردن انتظاری با مهرهای همتراز خودش یا گماردن او در پستی دیگر اهمیتی ندارد و توجه چندانی هم جلب نمیکند. جامعهبهدرستیبه عقبنشینی حکومت در برابر اراده شکستناپذیر خود نگاه میکند.
جمهوری اسلامی بهخاطر رعایت حقوق مردم و تأمین رضایت جامعه تن به برکناری انتظاری نداده و برایش هم رضایت جامعه و حقوق اجتماعی مردم کمترین اهمیتی ندارد. این یک شکست در برابر جامعه معترض و انقلابی است. خود سران حکومت بهخوبیمیدانند که جامعه به کمتر از سرنگونی حکومت راضی نیست و مردم نیز میدانند که تا جمهوری اسلامی سرنگون نشود حتی اگر مهرههای دیگری مانند انتظاری زیر فشار انقلاب برکنار و جابهجا شوند ذرهای از حقوقشان در عرصههای مختلف رعایت نخواهد شد،ولیمیدانند با تحمیل هر عقبنشینی و شکستی بر حکومت، مسیر پیروزیهای بیشتری برای انقلاب تا سرنگونی نهایی رژیم بازتر و هموارتر میشود و این آن جنبه از اهمیت اساسی و ارزشمندی است که در جنگ خود با حکومت به آن توجه دارند.
حکومت در آستانه دومین سال آغاز انقلاب “زن، زندگی، آزادی” علیرغم اینکه اعتراضات خیابانی بهمانندماههای اول بعد از شروع انقلاب در جریان نیست، در شرایط و موقعیتی ضعیفتر و شکنندهتربه سرمیبرد. از هر گوشه جامعه شعله اعتراضات بازنشستگان، کارگران و پرستاران و عموم مردم علیه قطعی برق و غیره و مبارزات زنان علیه حجاب زبانه میکشد و چنین اوضاعی است که به عموم مردم قدرت میدهد تا در واکنش به توهین انتظاری نسبت به مهسا امینی بهصراحت از انقلاب حرف بزنند و از آن دفاع کنند.
مردم با مجبور کردن حکومت به برکناری انتظاری از ریاست دانشکده علوم اجتماعی،به سران رژیم فهماندند که انقلاب با قدرت بهپیشمیرود و دست از سر حکومتشان بر نمیدارد و عقبنشینی اخیر رژیم دقیقاً تنها راه باقیمانده آن در برابر انقلاب و مردم انقلابی بود که در ادامه مجبور به تکرار آن خواهد شد.
حکومتی که گرفتار در گرداب بحرانهای سیاسی و حاکمیتی و منطقهای است از نظر اقتصادی بهطریقاولی در بنبست و ورشکستگی کامل است. بهطوریکه توان پرداخت حقوق کارمندان دولتی و بازنشستگان و تأمین آب و برق مصرفی مردم را هم ندارد.
دولتی که با بیاعتباری و نامشروعیتی اجتماعی و با خواست و دستور خامنهای برای عبور از بحران حکومتی تشکیل شد، امروز در میدان عمل بر بحرانیبودن شرایط خود دلالت میکند. پزشکیان رسماً از نبودن پول برای خرید گندم و نهاده و پرداخت حقوق بازنشستگان پرده بر میدارد وخامنهای اعتراف به کمپولیمیکند و اینها باعث تشدید و گسترش اعتراضات و اعتصابات خواهند شد و حکومت را امروز در سراشیبی تندتری بهسوی سرنگونی بهوسیله انقلاب قرار دادهاند.
در نتیجه در ماههای آینده عقبنشینیهای بیشتر حکومت و برکنار کردن مهرهها و وزرای فعلی زیر فشار اعتراضات و اعتصابات سراسری دور از انتظار نیست و پیروزی قطعی با ما مردم خواهد بود.