در ایران جنبش علیه اعدام جنبشی قدرتمند، انسانی و بهشدت سیاسی است. جنبشی که با فریاد “اعدام قتل عمد دولتی است” عجین شده و با اعدام در هر شکلی و تحت هر عنوانی مخالف است. جنبشی که تلاشش نجات جان انسانها از چنگال حکومت جنایتکار اسلامی حاکم و عقب زدن بساط سرکوب و جنایت حکومت جهت هموارکردن مسیر پیشروی انقلاب برای خلاصی از جهنم جمهوری اسلامی است.
بعد از انقلاب زن زندگی آزادی چهره این جنبش سیاسیتر شده و به یک عرصه مهم مبارزه مردم برای مقابله با تعرضات گسترده حکومت و حفظ دستاوردهای انقلاب تبدیل شده است. از همین رو جنبشی بهشدت اجتماعی و سراسری است که خانوادههای دادخواه، کارگران و بخشهای مختلف کارگری از جمله بازنشستگان، معلمان، پرستاران تا دانشجویان و فعالین دفاع از حقوق زن و همه بخشهای جامعه نیروی بزرگ این جنبش را تشکیل میدهند و زندانیان سیاسی در زندانها و از جمله زندانیان زن محبوس در اوین یک صدای رسای این جنبش هستند که با فریاد “نه به اعدام” جانانه ایستاده و زندان را به کانون داغ اعتراض علیه اعدام تبدیل کردهاند.
با پایانگرفتن سیرک انتخاباتی و ضربه سختی که مردم با بایکوت این مضحکه و رأی قاطع خود به سرنگونی بر حکومت وارد کردند، شرایط سیاسی جامعه وارد فاز دیگری شده و حکومت که چنین تودهنی محکمی خورده است، از ترس به میدان آمدن قدرتمندتر مردم بر جنایات و سرکوبگریهایش افزوده است. ابعاد این جنایات و سرکوبگریها نشان از قلب پرتپش جنش سرنگونی دارد. نگاهی به آن داشته باشیم:
در هفته گذشته، دهها زندانی سیاسی، عقیدتی و عمومی اعدام شدند. از جمله کامران شیخه، زندانی سیاسی – عقیدتی بعد از ۱۵ سال زندان و شکنجه به دار آویخته شد.
در همین فاصله زندانی سیاسی پخشان عزیزی روزنامهنگار و مددکار اجتماعی با اتهام بغی به اعدام محکوم شد و قبل از او فعال کارگری شریفه محمدی به چنین حکمی محکوم شده بود و وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری نیز سال قبل به همین حکم متهم شدند و خطر اعدام، این چهار زن مبارز را به خطر انداخته است و این نیز بخشی از ادامه جنگ حکومت علیه زنان و علیه کل جامعه است.
بهعلاوه اینکه هم اکنون شمار بیشتری از زندانیان سیاسی – عقیدتی با حکم بغی در خطر اعدام قرار دارند و صدها جوان در زندانهای حکومت با حکم اعدام، لحظههای زندگی را میشمارند.
در بستر همین سرکوبگریها احکام سنگین زندان چهارده فعال حقوق زنان در استان گیلان، به اجرا در آمد. سپیده رشنو، جهت تحمل سه سال و هفت ماه حبس خود احضار شده است. بسیاری از فعالین حقوق زن، احضار و زندانی شدهاند و فعالینی از دانشجویان، معلمان و اکتیویستهای کارگری و بازنشستگان احضار و یا احکام زندان گرفته و بعضاً از کار اخراج شدهاند و فشارها بر روی خانوادههای دادخواه که یک رکن مهم جنبش علیه اعدام و احکام زندان هستند شدت یافته است. از جمله در سوم مردادماه علی آدینهزاد پدر دادخواه زندهیاد ابوالفضل آدینهزاده به جرم دادخواهی و همبستگی با دیگر دادخواهان در زندان قوچان محبوس شد و سولماز حسنزاده و احمد حسنزاده، خواهر و پدر محمد حسنزاده از جانباختگان انقلاب در نهم مردادماه که زادروز زندهیاد محمد بود، دستگیر شدند که سولماز حسنزاده همچنان در زندان است. این در حالی است که دادخواهان دیگری همچون منوچهر بختیاری و ناهید شیربیشه، مریم اکبریمنفرد و راحله راحمیپور از قبل در زنداناند و وضعیت جسمانی راحله راحمیپور دادخواه ۷۲ساله که با وجود بیماری صعبالعلاج تومور مغزی و پیشرفت بیماری در مدت حبس بهدور از درمان مناسب در زندان است، وخیم گزارش میشود و بالاخره از همین دست سرکوبگریها صدور حکم سه سال و هشت ماه حبس برای شروین حاجیپور خواننده محبوب مردمی فقط بهخاطر اجرای ترانه “برای” این ترانه زیبای انقلاب است که در اعتراض به این حکم کارزاری نیز به راه افتاده است.
– در برابر این ابعاد از جنایتکاری و احکام جنایتکارانه حکومت است که جنبش علیه اعدام، قدرتمندتر از هر وقت، در ابعادی جهانی به حرکت درآمده است. جنبشی اجتماعی از زندان تا دانشگاهها و تا کف خیابان که با فریاد “نه تهدید، نه زندان، نه اعدام، نیست جلودار ما” با قدرت به مقابله با اعدامها میپردازد.
نگاهی به ابعاد گسترده این جنبش داشته باشیم:
– تشکلهای دانشجویی سراسر کشور در بیانیهای مشترک خواهان برگزاری فوری تجمعات اعتراضی خارج کشور در حمایت از شریفه محمدی، پخشان عزیزی، نسیم غلامی سیمیاری و وریشه مرادی شده و بر پیشبرد سراسری اعتراضات و افزایش فشار همهجانبه علیه جمهوری اسلامی تأکید کردهاند. فراخوان این دانشجویان به اعتراضی جهانی در روزهای ۲۱ و ۲۲ مرداد است و در بخشی از بیانیه آنها چنین آمده است: ” باید قویاً اعلام کنیم که این مبارزه و اعتراضات را ادامه خواهیم داد. جنگ ما در جریان انقلاب “زن زندگی آزادی” علیه حکومت ضدزن، ضدزندگی و ضدآزادی را باید با سازماندهی وسیع اعتراضات در داخل و خارج کشور ادامه دهیم.
به همین اعتبار، ما از همه گروههای انقلاب «زن زندگی آزادی» و فعالین و ایرانیان آزادیخواه، نهادها و گروههای حقوق بشری، احزاب و سازمانهای سیاسی درخواست داریم که تجمعات اعتراضی در شهر خود را برای شنبه ۲۰ مرداد و یا یکشنبه ۲۱ مرداد (برابر با ۱۰ و ۱۱ اوت – آگوست)، در راستای مبارزه علیه جمهوری اسلامی و در دفاع از شریفه محمدی، پخشان عزیزی، نسیم غلامی سیمیاری، وریشه مرادی و سایر محکومین به اعدام در خیابانهای سراسر دنیا با حضور خود عملی کنند. ما تا سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، تا نابودی حکومت اعدامی و آپارتاید جنسی – جنسیتی و پیروزی انقلاب «زن زندگی آزادی» همانطور که فعالین زن زندان اوین فریاد زدهاند: «ایستاده و همپیمان» هستیم.”
– سهشنبههای اعتراض علیه اعدام که بیش از ۶ ماه است در اعتراض به اعدامها در ایران جریان دارد در این هفته دامنهاش به ۱۷ زندان در سراسر کشور گسترشیافته است. زندانیان بند زنان اوین روز شنبه ۶ مرداد با شعارهایی کوبنده در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، شریفه محمدی و دیگر زندانیان سیاسی، در محوطه زندان دست به تحصن و اعتراض زدند و طی فراخوانی از عموم جامعه خواستند با شعار آزادی زندانیان سیاسی و علیه اعدام با آنها همراه شوند. این زندانیان در ادامه این اعتراضات و در همراهی با سهشنبههای “نه به اعدام” دست به اعتصابغذا زدند. در دهم مردادماه نیز هشت تن از زنان محبوس در زندان لاکان رشت در حمایت از شریفه محمدی و پخشان عزیزی دست به اعتراض و اعتصابغذا زدند. در این زندان ۱۴ نفر در معرض اجرای حکم اعدام قرار دارند. بدین ترتیب زندانها به یک کانون داغ اعتراض علیه اعدامها تبدیل شده است.
– دادخواهان از کردستان تا تهران نیروی بزرگ جنبش نه به اعدام هستند. یک مثال اخیرش حرکت اعتراضی جمعی از مادران دادخواه در هفتم مردادماه در سنندج در محکومیت حکم جنایتکارانه اعدام دو فعال اجتماعی و کارگری “پخشان عزیزی و شریفە محمدی” است که کلیپ آن منتشر شده و در آن خواستار توقف حکم اعدام این عزیزان شدند.
نهاد دادخواهان که از حامیان سهشنبههای اعتراض زندانها علیه اعدامها است، در این هفته سهشنبههای توفان توئیتری نه به اعدام را اعلام کرد و نوشت: ” هر سهشنبه با توفان توئیتری (شبکه ایکس) نه به اعدام را به پرچم جهان انسانیت بدل کنیم. در هر تجمع و گردهمایی علیه اعدامها، این چماق سرکوب و ارعاب، فریاد بزنیم و بر همه دیوارهای شهر، نه به اعدام را بنویسیم. کارزار نه به اعدام امر مشترک همه ما مردم است که برای زندگی مبارزه میکنیم.”. بدین ترتیب این سهشنبه اولین توفان توئیتری نه به اعدام به راه افتاد.
– بازنشستگان نیز یک صدای اعتراض علیه اعدامها هستند. از جمله بازنشستگان در تجمعات خود در کرمانشاه، شوش و تهران با شعار شریفه محمدی آزاد باید گردد، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، و شعار “نه تهدید، نه زندان، نه اعدام، نیست جلودار ما” مثل همیشه فریاد اعتراض کل جامعه را نمایندگی کردند. برای این هفته نیز بازنشستگان شوش و کرمانشاه با شعار شریفه محمدی آزاد باید گردد فراخوان به تجمعات اعتراضی خود برای روز یکشنبه دادهاند.
جمهوری اسلامی دستگیر میکند. زندانی میکند و اعدامها را گسترش داده است تا کل جامعه را عقب بزند. در مقابل جامعه علاوه بر اعتراض گسترده و قدرتمند خود علیه اعدامها با تداوم اعتراضات خود و گسترش آن پاسخ محکمی به سرکوبگریهای حکومت میدهد. در برابر این سرکوبگریها جامعه همانطور که یکپارچه سیرک انتخابات را با رأی به سرنگونی به شکستی بزرگ برای حکومت تبدیل کرد، همچنان از اعتراض میجوشد. از جمله ما شاهد قدرتنمایی جنبش علیه حجاب و آپارتاید جنسیتی در ایام محرم حکومتی بودیم. جامعه خاکریز حجاب را فتح کرده است و میرود تا دیوارهای آپارتاید جنسی را در هم بشکند.
– اعتصابات و اعتراضات در نفت به شکلی گسترده و وسیع ادامه دارد. بیش از یک ماه از اعتصاب هزاران کارگر پروژهای نفت میگذرد و بخشی از این کارگران با تحمیل مطالبه ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت به کار بازگشتهاند و این موفقیت زمینه را برای تحمیل مطالبات اعلام شده آنان به پیمانکاران فراهمتر کرده است. کارگران میگویند مطالبات ما سراسری است. اعتصابمان سراسری است و باید به خواستهایمان سراسری پاسخ داده شود. بهعلاوه اینکه جنبش کارگری پُر تلاطم است و بخشهای مختلف کارگری از جمله بازنشستگان، پرستاران در اعتراض دائماند و بخشهای مختلف بازنشستگان با فریاد “اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد” صدای رسای اعتراض کل جامعه هستند و هر روز در صف متحدتری قدرتنمایی میکنند. اعتراضات در میان پرستاران گسترده است و هم اکنون جنش کارگری در تلاطم است و همین امروز مراکزی چون ذوبآهن، قند شوش، فولاد شادگان و هفتتپه کانونهای داغ اعتراضاند.
با این قدرت جامعه یکپارچه علیه اعدامها و سرکوبگرهای حکومت ایستاده است. همه این شواهد از شعلهورتر شدن بیشتر اعتراضات کارگری حکایت میکند و این روندی است که جامعه با آن بهسوی گرامیداشت سالگرد انقلابش حرکت میکند. در متن این شرایط باید جایگاه و مکان جنبش علیه اعدام را دید و وسیعاً به آن پیوست.