حمید تقوائی:فاجعه مرگ کودکان بخاطر عدم “هویت ایرانی”

” به دلیل فقر در سایه نداشتن شناسنامه و عدم استفاده از خدمات بیمه درمانی سه کودک خردسال یک خانواده در سیستان و بلوچستان جان خود را از دست دادند”

  خبرگزاری هرانا

hamidاین خبر تکاندهنده تنها نمونه ای است از فجایعی که فقر و ناسیونالیسم نژاد پرستانه در جامعه ایران می آفریند.  بموجب همین گزارش بخشی از ساکنین استان سیستان و بلوچستان تبعه ایران نیستند و بخاطر نداشتن هویت ایرانی از همان حداقل حقوق شهروندی سایرین نظیر بیمه درمانی و حق تحصیل و غیره محروم هستند. علت عدم تابعیت این افراد که ده ها سال است در ایران زندگی میکنند کوتاهی پدارانشان در تهیه شناسنامه ذکر شده است.

یکی از این افراد که بمدت بیست سال بدنبال تهیه شناسنامه برای خود و خانوده اش بوده است میگوید:

“سالهاست که به دنبال اثبات ایرانی بودن خود بوده ام که در این بین کارشکنی های گسترده ای از سوی مسئولین نصیب من شده است؛ نبود شناسنامه امروزه گریبانگیر فرزندان من نیز شده است و آنها را از تحصیل و سایر خدمات جمهوری اسلامی ایران باز داشته است.”

مساله به نداشتن شناسنامه و یا کوتاهی در تهیه شناسنامه محدود نیست. میلیونها مهاجر افغانستانی  نیز به دلیل عدم تابعیت در همین شرایط مشقت بار به سر میبرند. البته فقر و محرومیت تنها مختص به افراد غیر تبعه نیست. بخش اعظم مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و مساله فلاکت در ایران چنان ابعادی یافته است که حتی خود مقامات رژیم اعتراف میکنند که 30 درصد مردم ایران نان خوردن ندارند. اما نداشتن تابعیت و “هویت ایرانی” شرایط مشقت بار زندگی را برای افغانستانی های مقیم ایران و کلا کسانی که بهر دلیلی تابعیت ایران را ندارند بمراتب سخت تر میکند. در تحمیل این فقر و بیحقوقی پدیده وطن و تابعیت و هویت ملی نقش کلیدی ایفا میکند.

فرانسوا میتران نخستین رئیس جمهور فرانسه از حزب سوسیالیست میگفت وطن هر کس همانجاست که کار میکند. اما مساله  اینست که نفس مفهوم و پدیده وطن با سودآوری سرمایه داری تنیده شده است. در نظام سرمایه داری در همه کشورها مهاجرینی که تابعیت ندارند سخت ترین کارها با کمترین دستمزدها را انجام میدهند و از بسیاری از حقوق شهروندی نیز محرومند. جمهوری اسلامی این “هنر” را به نهایت خود رسانده است. در ایران میلیونها مهاجر افغانستانی و همه کسانی که به هر دلیلی شناسنامه ایرانی ندارند به سخت ترین کارها مشغولند و از ابتدائی ترین حقوق شهروندی محروم هستند. سود حاصل از استثمار این “غیر ایرانی” ها نصیب یک در صد مفتخورحاکم، آیت الله های میلیاردر و باندهای مافیائی حاکم  میشود. وطن و تابعیت و هویت ایرانی با جیب گشاد این مفتخوران رابطه مستقیمی دارد. سه کودکی که بخاطر نداشتن شناسنامه ایرانی والدینشان جان خود را از دست داه اند، در کنار میلیونها کودکی که از ابتدائی ترین ملزومات یک زندگی شاد و انسانی و خلاق محروم هستند، قربانیان حاکمیت سرمایه و سلطه ارزشهای پوسیده مذهبی و ناسیونالیستی برجامعه اند. با سرنگونی جمهوری اسلامی نه تنها اسلام و مذهب بلکه ایرانیت و ناسیونالیسم نیز نباید کمترین نقش و جایگاهی در سیاستها و قوانین و فرهنگ و ارزشهای حاکم بر جامعه داشته باشد.

7 سپتامبر 16

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *