شیما فهیمی:به عنوان اولین سوال میخواستم بپرسم تابو چیست و ما چرا این اسم را انتخاب کردیم؟
فرشته مرادی:تابو یا پَرهیزه آن دسته از رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی است که برطبق رسم و آیین یا مذهب، ممنوع و نکوهشپذیر است. برای نمونه نام بردن از اندام های تناسلی در محافل رسمی در بسیاری از اقوام جهان یک تابو است.
از نظر تاریخی واژه تابو از زبان تونگا که یکی از زبانهای پلی نزی است وام گرفته شده است. به عقیده اهالی جزایر پولینزی، برخی از اشخاص یا اشیاء (مثل کشیشان، جادوگران، اجساد مردگان، زنان زائو، زنان در دوره قاعدگی، رؤسای قبایل و…) دارای قوهای مقدس و مافوق طبیعی هستند به طوری که نزدیکی با آنها ممکن است خطرهای بزرگی مانند جنون، بیماری یا مرگ به وجود آورد.
زیگموند فرویدمعتقد است که تابوها کهنترین مجموعه قوانین بشریاند و اقدامات منع شده در تابوها و قوانین اقداماتی هستند که بسیاری از انسانها تمایل طبیعی به انجام دادن آنها دارند.
اگر بخواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که چرا واژه تابو را انتخاب کردیم دلیلش این هست که تابوها در مورد زنان خیلی زیاد هستند من میخواهم یک مثال برای شما بیاورم دختری که ۸ یا ۹ سال دارد پدر و مادر مرتب به او گوشزد میکنند که تو به خاطر مساله بکارت باید خیلی مواظب خودت باشی در نتیجه دختر نباید زیاد فعالیتهای بدنی داشته باشد نباید دوچرخه سواری کند… این محدودیتها و مراقبتها تا زمانیکه دختر ازدواج میکند وجود دارد و شب زفاف هم به دلیل اینکه هیچگونه اطلاعات و آگاهی در این رابطه به دختر داده نشده نمی داند که چگونه باید با این مساله برخورد کند و از آن طرف پسر هم در مقابل آگاهیهای لازم را دریافت نکرده که چگونه با زن مانند یک انسان برابر برخورد کند و دچار مشکل میشوند البته لازم هست اینجا این را هم بگویم که این مساله جنبه فراگیر ندارد اما متاسفانه درصد بالایی از زنان در ایران این مشکل را داشته و دارند که چگونه باید بدن خود را بشناسند و با مساله سکس چه برخوردی داشته باشند در نتیجه زمانیکه مساله بکارت برداشته میشود متوجه میشود که آنگونه که باید نمیتواند با همسر خود ارتباط داشته باشد اما چون این مساله تابو است و نمیتواند راجب به آن حتی با مادر و خواهر خود صحبت کند در نهایت تبدیل به یک مشکل و معضل فکری میشود و فکر میکند که مشکل اصلی از خودش است، احساس گناه میکند و این حالتهای روحی بعد از مدتی تبدیل به سردردهای شدید میشود و با وجود اینکه به دکتر هم مراجعه میکند و دارو هم مصرف میکند درمان نمیشود از لحاظ روحی در وضعیت خوبی نیست، این حالتها اگر به مدت ۳ماه ادامه داشته باشد و برطرف نشود میتواند باعث به وجود آمدن مشکلات روحی شدیدتر مانند افسردگی و یا حالتهای تهاجمی و عصبی در شخص به وجود بیاید و خیلی از موقع هم شخص خود متوجه نباشد که چرا این حالتها را دارد و در مراحل پیشرفته تر ممکن است شخص دچار افسردگی نیز بگیرد که متاسفانه آمارها در این ضمینه کم نیستنئد. ما تصمیم داریم در این رشته بحث ها بیشتر راجب مسائل ممنوعه صحبت کنیم و به خاطر همین اسم «تابو» را برای آن انتخاب کردیم.
اگر بخواهیم از جنبه های دیگری به تابوها در جامعه نگاه بیندازیم می بینیم که فاکتورهای مختلفی مانند:اقتصاد،مذهب،سیاست و فرهنگ بر این مساله تاثیر دارند یعنی تابوهایی که در یک جامعه اروپایی و غربی وجود دارد بسیار متفاوت تر از تابوهایی است که به طور مثال در کشوری مانند ایران وجود دارد در کشوری که مرد و زن مجبور است برای گرداندن چرخ زندگی دو شیفته کار کند، طبیعی است که وقتی برای مطالعه و مسائل دیگر نداشته باشد از جنبه فرهنگی نیز انسان همانطور که به مواد خوراکی متنوع احتیاج دارد به همان اندازه به آرامش روحی نیاز دارد و یک بخش این مساله این است که شرایط و امکاناتی فراهم شود که انسان بتواند افکار و عقاید کهنه را دور بریزد و افکار جدید و درست را جایگزین کند اهمیت این جایگزینی هم آن است که متاسفانه افکاری که امروز در ایران حاکم است افکار پوسیده 1400 ساله اسلام است که به هیچ عنوان با مسائل امروز جامعه همخوانی ندارد و نمی تواند پاسخگوی آنها باشد و ما باید با بحث و گفتگو و نشان دادن راه کار و دادن اطلاعات تابوها را بشکنیم.
شیما فهیمی:سوال دیگر این است که چرا بعضی از مسائل به تابو(ممنوع) تبدیل شده و خصوصا زنان نمی توانند راجب به آنها صحبت کنند؟
فرشته مرادی:همانطور که اشاره کردم این مسائل تابو(ممنوع) شده اند به دلیل اینکه نمیشود در موردش صحبت کرد زمانیکه شرایط اجتماعی طوریست که اجازه نمیدهد یک زن آنطوری که خود می خواهد باشد، زمانیکه یک زن شناخت دقیقی در مورد خود ندارد و باید ها و نبایدهای بسیاری در راه این خودشناسی وجود دارد اینهاست که تابوها را به وجود می آورد من یادم هست در ایران باید نوار بهداشتی را در دو کیسه ضخیم و مشکی می گذاشتیم در صورتیکه یه مساله عادی و طبیعی بود و این هم دلیلش این نیست که مردها اجازه نمیدهند خیلی از مردها اتفاقا در این زمینهها باز برخورد میکنند و میخواهند در موردش صحبت کنند ولی جوّ حاکم بر جامعه اجازه این را نمیدهد که آنطوری که باید بحث و صحبت کنند در خیلی از مواقع خود زن هست که نمیتواند در مورد مسائل خودش صحبت کند .
شیما فهیمی:به نظر شما تابوها در جامعه به سود چه کسانی است؟
فرشته مرادی:می توان گفت در درجه اول به نفع سیستم جمهوری اسلامی است چون دامن زدن به این تابوها در جامعه به ماندگاری این حکومت کمک میکند اگر افراد جامعه به دنبال تغییر افکار و عقاید و فرهنگ کهنه باشند و بطور کلی به دنبال آزادیهای فردی و اجتماعی خود باشند و آنرا مطالبه کنند بدون شک مردم دیگر جمهوری اسلامی را تحمل نمیکنند شاهد این مطلب هم این است که اکثریت افرادی که از ایران به اروپا میآیند و من ۱۵سال است که کارم طوری است که با این افراد در ارتباط هستم میبینم که تقریبا همه آنها بدون حجاب هستند این نمونه کوچکی است و این نشاندهنده آن است که مردم در جامعه ایران تحت فشار حکومت هستند و به محض اینکه به آزادی میرسند تمام قید و بندها را برمیدارند این مثال کوچک را شما میتوانید گسترش بدهید به خیلی از مسائل و معضلاتی که در آن جامعه وجود دارد یک مساله دیگری که میخواستم اینجا بیان کنم این است که ما به هیچ عنوان فمنیستی به مساله زن نگاه نمیکنیم که همه تقصیرات را به گردن مردها بگذریم در واقع این جامعه و سنتها و فرهنگهای غلط و کهنه است که مردان را اینگونه بار آورده و شخصیت آنها را شکل داده که خیلی از مواقع حکم کنند در جاهایی به خاطر حفظ شخصیت خود در مقابل مادر یا خواهر خود سعی میکنند که به همسر خود بی توجهی کنند و خود این مساله باعث میشود که فشار روحی روانی به خود مرد هم آسیب برساند اما چون از کودکی به مردان گفته شده که مرد هستی مرد که نباید ناراحتیش رو نشون بده در نتیجه تمام این فشارهای روحی را در خودشان میریزند و بروز نمیدهند و سبب حالتهای عصبی و تهاجمی در مردان میشود .
شیما فهیمی:چه ابزار و راه حلهایی هست که این تابوها برداشته شود؟
فرشته مرادی:یکی از مهمترین راه حلها باز بودن افراد از لحاظ فکری است هر کسی باید از خودش و خانوادهاش شروع کند و تابوها را که به نظرش میرسد بردارد.یکی از خصلتهای بارز انسان این است که همیشه به دنبال چیزی میرود که ممنوع شده در نظر بگیرید یک میزی هست که پارچه ضخیم بر روی آن کشیده شده همه میخواهند بدانند که در زیر این میز و پارچه چه چیزی پنهان شده منظورم این است که انسان به طورکلی حس کنجکاوی دارد و بخصوص این حس برای پدیدههای ممنوع شدت بیشتری پیدا میکند البته خود این حس کنجکاوی میتواند در دو جنبه مثبت و منفی به کار رود که متاسفانه بعضی اوقات در جوانان جنبه منفی آن بروز میکند زمانیکه خانواده به آنها تذکر میدهد و آنها را از خیلی از مسائل منع میکند به محض اینکه از چارچوب خانواده بیرون میآیند به شکل افراطی رفتار میکنند و به شخصیت اجتماعی و روح و روان خود آسیب میرسانند در ایران و جامعهای مانند کردستان به دلیل ممنوعیتها و محدودیتهای زیادی که وجود دارد ممکن است جوانان به دلیل کمبود آگاهی به جنبه منفی این مساله بیفتند و به صورت زننده و افراطی بخواهند تابو شکنی کنند اما اگر برعکس این تابو شکنی و برداشتن سنتها و فرهنگهای کهنه بر پایه آگاهی و اطلاعات کافی باشد میتوان نتایج مثبتی از آن گرفت.
یکی از بهترین روشها در این قضیه این است که ما در مقابل هر کدام از تابوها و مسائل ممنوعی که به ذهنمان میرسد یک »چرا« بگذاریم بطور مثال چرا من نمیتوانم درباره خودم در جمع صحبت کنم؟ چرا نمیتوانم درباره عشق صحبت کنم؟ و بعد از آن باید رفت و تحقیق کرد مطالعه کرد درباره آن با دیگران صحبت کرد و در نهایت شخص بتواند درک درستی مثلا از موضوع عشق به دست آورد اما نقطه مقابل آن هم وجود دارد اگر نخواهیم در مورد آن تحقیق و مطالعه کنیم ممکن است به دلیل کمبود آگاهی جنبه منفی آنرا انجام دهیم و مثلا شخص چون درک درستی از مساله دوست داشتن ندارد فکر میکند آزادی و تابو شکستن یعنی اینکه در عین حال با افراد زیادی در ارتباط باشد که متاسفانه در این حالت شخص به خودش ضربه میزند نتیجه اینکه اولین قدم و مهمترین قدم کسب آگاهی و اطلاعات است.
شیما فهیمی: و آخرین سوال اینکه موضوع بعدی که در موردش صحبت میکنیم چیست؟
فرشته مرادی:قبل از اینکه به سوال شما جواب بدهم میخواستم یک مطلبی را عنوان کنم و آن هم این است که ما به عنوان انسان زندگی را چگونه میبینیم؟ ما فقط یک بار به دنیا میآئیم و این یک بار را باید به بهترین حالت ممکن زندگی کرد، و از آن لذت برد البته من میدانم که مردم در ایران مشکلات زیادی دارند و در عین حال باید این را هم گفت که درست است که ما در اروپا زندگی میکنیم ولی ما هم مشکلات داریم ولی مردم در ایران به خاطر نبود آزادی های اجتماعی،فردی و اقتصادی فشار بیشتری را متحمل می شوند اما در عین حال همه این مشکلات باعث شده که مردم قویتر و مصمم تر باشند پس نتیجه اینکه برای راحت زندگی کردن و لذت بردن از زندگی هر چیزی که به نظر می آید درست نیست و شما را اذیت می کند از زندگی حذف کنید با آگاهی کامل و اگر بتوانیم به وسیله آگاهی و اطلاعات این شرایط را فراهم کنیم میتوانیم زندگی همراه با آرامش و لذتبخش داشته باشیم. برگردم به سوال شما موضوع بعدی که در مورد آن صحبت خواهیم کرد «خودشناسی زن» است و صحبت میکنیم که زن چرا باید خود را بشناسد و چگونه می تواند خود را بشناسد.
***